۱۳۹۵ فروردین ۱۸, چهارشنبه

یاری امام زمان، یک امر حقیقی است

اگر روز به روز از امام زمان دورتر می‌شویم، از او فاصله می‌گیریم و از او و دردِ هزار و صد و هشتاد ساله‌اش غافلیم، یعنی اینکه حرکتی کاملاً غیر اصولی و اشتباه را در صراط می‌پیماییم و به جای تشبّه به الله هر لحظه از او دورتر می‌شویم. در این صورت حتماً عاشق کمالات وجودی خودمان شده‌ایم و به جای سیر به سوی امام زمان در وجود خودمان سیر می‌کنیم.

به گزارش منتظران منجی «عج»، در جلسه 17«بحث غفلت » مورخ 93/12/19، استاد محمد شجاعی به ادامه بحث پرداختند که شرح آن در زیر می آید:
نشانه ‌های خروج از صراط مستقیم (فسق)
در فرمایشات حضرت علی (علیه‌السلام) آمده است: «أَیُّهَا اَلنَّاسُ غَیْرُ اَلْمَغْفُولِ عَنْهُمْ وَ اَلتَّارِکُونَ اَلْمَأْخُوذُ مِنْهُمْ مَا لِی أَرَاکُمْ عَنِ اَللَّهِ ذَاهِبِینَ وَ إِلَى غَیْرِهِ رَاغِبِینَ ...؟!»
ای مردمی که از شما غفلت نمی‌شود، و شما ترک کردید آنچه را که از شما مطالبه می‌ شود. چه شده که شما را می ‌بینم که روز به روز از خداوند دورتر می ‌شوید و به غیر او تمایل می‌ یابید.
جریان طبیعی زندگی هر انسان، به گونه ‌ای است که با گذشت زمان، روز به روز به معشوقی که برای خویش برگزیده است، نزدیک‌ تر می‌شود. طبیعی است آنان که کمالات جمادی را برگزیده‌ اند، به آن نزدیک ‌تر شده و آنان که به سوی کمالات حیوانی، وهمی یا عقلی در حرکت اند، با گذشت عمر خود به محبوب ‌هایشان بیشتر از پیش دست می ‌یابند.
آنان که کمالات فوق عقلانی را هدف گرفته و معشوقِ حقیقی و انسانیِ خود (الله) را نشانه گرفته‌ اند، نیز از این قاعده مستثنی نیستند و اگر به سمت الله، درست حرکت کنند باید روز به روز به او نزدیک تر، شبیه‌ تر و مأنوس ‌تر شوند.
هر گونه عقب‌گرد در این مسیر، نه تنها انسان را از پیشرفت باز می‌دارد؛ بلکه روز به روز او را از هدف دورتر می‌کند. چنین حالتی به تعبیر قرآن "فسق" نامیده می‌ شود. فسق در لغت به معنای خروج از حالت طبیعی است. جریان حقیقی زندگیِ یک «انسان» باید به گونه ‌ای باشد که هر روز به الله نزدیک ‌تر شود. کسی که با گذشت جوانی و عمرش، با الله مأنوس ‌تر نشده و به او شبیه‌ تر نمی‌گردد؛ یعنی حرکت او از حالت طبیعی خارج شده و در اصطلاح به فسق مبتلا گشته است.
اگر انسانی در انتخاب الله به عنوان اِله خود صادق باشد، باید هر چه از عمرش می‌ گذرد، بر سطح نورانیت، آرامش، شادی و قدرت او افزوده گردد. امّا اگر این فرد در جوانی نورانی ‌تر، معنوی ‌تر، شادتر و آرام ‌تر بوده است، نشان می‌ دهد که مسیر حرکت او طبیعی نبوده، و بلکه مسیری قهقرائی داشته است.
نشانه‌های حرکت صحیح در صراط مستقیم
نشانه یک حرکت صحیح انسانی از نگاه قرآن این است که روز به روز عشق انسان به الله، غیب و جهاد در او بیشتر می‌ شود. تحول و رشد بخش فوق عقلانی با این شاخصه‌ های شفاف‌ تر قرآن، کاملاً قابل تشخیص است.
صراط مستقیم (مسیر حرکت صحیح به سوی الله) یک صراط سلوکی است و حرکت صحیح در آن، کاملاً قابل فهم است. تعجب امیرالمؤمنین از این مسئله است که چگونه انسان ها تصور می‌ کنند در صراط مستقیم در حرکت اند. امّا رغبت و شوق شان به امور بخش‌ های پایینی، بیشتر از عشق و رغبت شان به الله است.
فراموش نکنیم که اگر در یک مجتهدِ علوم دینی نیز، عشق به جهاد وجود نداشته باشد و بتواند از حضور در میادین جهاد، صرف نظر کند، فاسق است.
غفلت از امام زمان در کمین ماست
غفلت، در چند قدمی ماست، و این در حالی است که ما تصور می‌ کنیم زندگی خوبی را می‌ گذرانیم و در حال حرکت و رشد به سوی الله هستیم. غفلت و عوامل آن ما را احاطه نموده‌اند. امروز، آخرین مظهر خداوند در زمین آواره و تنها و طردشده است. امام زمان، ملاکِ دین در مسیر صراط مستقیم است. یعنی امام زمان هر کس، صراط مستقیم اوست. اگر کسی در صراط مستقیم، صحیح حرکت کند. باید روز به روز به امام زمانش نزدیک‌تر شود، روز به روز بیشتر به یاری او درآمده و برای رفع موانع ظهورش تلاش کند. اینکه کسی نسبت و فاصله‌اش را با امام زمان ثابت نگه دارد، امّا روز به روز بر حجم عبادات دیگرش مثل روزه، نماز، حج و ... بیفزاید، حرکت او در صراط، حرکت صحیحی نیست. ممکن است شخص سالیان سال عبادت کند، امّا با بخش طبیعی‌اش به دینداری بپردازد.
در این صورت، به جای یک انسان متدین، به یک زن متدین و یا یک مرد متدین تبدیل می‌شود.
یاری امام زمان، یک امر حقیقی است، و نزدیک شدن به ایشان، بدون رسیدن به مقام یاری ایشان حاصل نمی‌شود. سربازی امام زمان، کار آسانی نیست و مجاهدت علمی و عملی می‌خواهد. سربازی امام زمان، یعنی سربازیِ کسی که قرار است زمین را به سعادت برساند. و این مستلزم خودسازی، سلوک جدّی تمرین‌های مداوم و مکرر است.
اگر روز به روز از امام زمان دورتر می‌شویم، از او فاصله می‌گیریم و از او و دردِ هزار و صد و هشتاد ساله‌اش غافلیم، یعنی اینکه حرکتی کاملاً غیر اصولی و اشتباه را در صراط می‌پیماییم و به جای تشبّه به الله هر لحظه از او دورتر می‌شویم. در این صورت حتماً عاشق کمالات وجودی خودمان شده‌ایم و به جای سیر به سوی امام زمان در وجود خودمان سیر می‌کنیم. فراموش نکنیم که اگر ملاک‌های ریاضی قرآن را جدّی نگیریم، حتماً روز به روز از الله دورتر خواهیم شد.
غفلت از لحظه حتمی مرگ
امام سجاد «علیه‌السلام» می‌فرمایند:
«وَ یحک یابْنَ آدَمَ، الغافل وَ لَیسَ بِمَغفُولٍ عَنهُ، إبن آدَم، إنَّ أجلک أسرعُ شیئٍ إلیک، قَد أقبل نحوک حثیثاً یطلبک....»
وای بر تو ای فرزند آدم، تو غافلی اما از تو غفلت نمی‌شود. فرزند آدم، اجل تو سریع‌ترین چیزی است که به سمت تو آمده و سراسیمه به دنبال تو می‌گردد.
وقتی قرآن به ما گوشزد می‌کند که بهشت هر کس به اندازه تمام آسمان ها و زمین است، فقط یک مژده نیست، بلکه یک اعلام خطر است. چرا که انسان نتواند این بهشت را در فرصتی که در دنیا به او داده‌اند کسب کند، دیگر هرگز فرصتی با به دست نخواهد آورد. چه بسیار نعمت‌هایی که خداوند در اختیار ما قرار داده است و ما به جای استفاده از آن­ها در جهت آخرت‌سازی، آن چنان به نعمت‌ها مشغول می‌شویم که بطور کل از آخرت غافل می‌گردیم.
غفلت یعنی جدّی نشدن، آخرتی نشدن، و بر اساس آخرت زندگی نکردن.
دنیا و نعمت‌های آن زمانی به نفع انسان خاتمه می‌یابند که انسان به کمک آنها به سمت تولد سالم حرکت نماید.
گاه شهوت‌های علمی، عقلی، اقتصادی، تجاری، شهرت و حتی شهوت‌های معنوی چنان انسان را به خود مشغول می‌کنند که اساساً حرکتِ منتهی به آخرتش را کاملاً فراموش می‌کند.
بقیه عمر را در یابید!
امیرالمؤمنین علی «علیه‌السلام» می‌فرمایند:
« فَاسْتَدْرِکُوا بَقِیَّةَ أیَّامِکُمْ وَاصْبِرُوا لَهَا أنْفُسَکُمْ؛‌فإنَّ ، فَإنَّهَا قَلیِلٌ فِی کَثِیرِ الأَیَّامِ الَّتیِ تَکُونُ مِنْکُمْ فِیهَا الْغَفْلَةُ وَالتَّشَاغُلُ عَنِ الْمَوْعِظَةِ»؛
باقیمانده عمرتان را خوب دریابید و جهان‌هایتان را به این مقداری از عمرتان مانده شکیبا کنید. باقی مانده عمر شما در برابر آن مقداری که در غفلت و رویگردان شدن از موعظه تلف نمودید، چیز زیادی نیست.
باید مراقب باشیم آنچه که در پیرامون ما می‌گذرد، ما را مشغول خود نسازد، تا از حرکت صحیح باز نمانیم.
مقایسه کردن خود با دیگران در کمالات پایینی و رقابت‌ها و چشم و هم‌چشمی‌ها در این کمالات، حسادت ها، برتری‌جویی‌ها و ... حتماً انسان را به غفلت خواهد کشاند.
باید بیاموزیم تا از بقیه عمرمان خوب استفاده کنیم. مراقب باشیم که رقابت‌های گوناگون و چشم و هم‌چشمی‌های مختلفِ دیگران در کمالات پایینی، ما را از حرکت پر قدرت و جدی در مسیرِ حرکت مان باز ندارد، تا بتوانیم بر رقابت‌های دیگران شکیبا بوده و از بقیه عمرمان درست استفاده کنیم. اما به راستی آیا می‌توان تبعات غفلت‌های گذشته را از بین برد؟ چگونه می‌توان از ساعات باقی مانده عمر خوب استفاده کنیم تا گذشته را جبران نماییم؟
موعظه، خوراک اصلی و اساسی نفس
«... فَإنَّهَا قَلیِلٌ فِی کَثِیرِ الأَیَّامِ الَّتیِ تَکُونُ مِنْکُمْ فِیهَا الْغَفْلَةُ وَالتَّشَاغُلُ عَنِ الْمَوْعِظَةِ»
موعظه درست مانند نور، آب، هوا برای بدن، نیاز اساسیِ و لازمِ نفس است. افرادی به رشدِ انسانی موفق‌تر اند که در شنیدن موعظه موفق‌تر می‌باشند. شنیدن معارف، بسیار بسیار بیشتر از خواندن در اصلاح و رشد نفس مؤثر است. اثری که در شنیدن وجود دارد، حتی در دانستن وجود ندارد. فطرت اگر موعظه نشود، قطعاً توان و قدرت کنترل بخش‌های پایینی را نخواهد داشت.
کسانی که بخش فوق عقلانی بیدار دارند، از همه چیز موعظه می‌گیرند، از یک اتفاق، از یک کلام، از یک حیوان و ... فراموش نکنیم کسانی که حوصله شنیدن را ندارند، امکان رشد انسانی را از دست خواهند داد. و امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» سال های دور از موعظه را «سالهای تلف شده عمر» می‌داند.
امام زین العابدین «علیه‌السلام» می‌فرمایند:
« هَلَكَ مَنْ لَیْسَ لَهُ حَكیمٌ یُرْشِدُهُ ... ؛ هلاک می‌شود کسی که حکیمی ندارد که او را رشد دهد.»
بنابراین، می‌توان گفت که یکی از اعمالی که سبب اتلاف عمر می‌شود، پرهیز از شنیدن موعظه است. موعظه به علم و دانایی انسان نیز برکت داده و نارهای وجودش را به نور تبدیل می‌کند.


ادامه مطلب ....

http://ift.tt/1UVwIkM

منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان

تبادل لينك

به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم

هیچ نظری موجود نیست: