دشمنان به ويژه قدرت جهاني استكبار و صهيونيسم، امروزه با تكيه بر پول و تبليغات و استفاده از شعارهاي ظاهرفريب، مانند حقوق بشر، حقوق زن و حقوق اساسي ملتها، براي تحميل ظلم بر ملتها و ترويج فساد، دورويي، تزوير، رياكاري و نفاق، براي پيشبرد اهداف شوم خويش در جوامع بشري تلاش ميكنند. براي تحقق اين كار از وسايل متعددي براي به چالش کشيدن حقيقت مهدويت و اسلامستيزي استفاده مينمايند.
نيل پستمن 1 دركتاب «زندگي در عيش»،« مردن در خوشي» ميگويد: انتقال معلومات سه دوره دارد: 1- گفتار 2- نوشتار 3- تصوير. (شفيعي، بلخاري، 1382: 127) كه دشمن نيز براي انتقال و القاء فرهنگ خود، با استفاده از تمام امكانات از اين ابزارها استفاده كرده است. مانند: كتب، نشريات، كنفرانسهاي علمي، رسانههاي متنوع همگاني و وسايل ارتباط جمعي مثل راديو، تلويزيون، ماهواره با هزاران شبكه و كانالهاي متفاوت و متنوع، كه همه اين ابزارهاي فرهنگي و رسانهاي در زمينه مهديستيزي و تخريب چهره اسلام بكار گرفته ميشوند و سعي وافر انها از طريق اين ابزارها صرفا معرفي جامعه، فرهنگ و نظام غرب به عنوان منجي جهان بشريت بوده است.
امروزه اثار فرهنگي، رسانهاي و هنري متعدد عهدهدار مباحث آخرالزمان شدهاند. نگاه به اين اثار بيان¬گر تلاش غرب در قالب اين اثاراست- ولو در عالم تخيل- که سخن از پايان تاريخ و خطراتي دارد كه بشريت را تهديد ميكند و اغلب در پايان نجاتبخشي است كه از دامن غرب برميخيزد و بشريت و جهان را نجات ميبخشد. (شفيعي، 1384: 63)
رسانههاي مكتوب و تصويري غرب، هر از چندگاهي به مناسبتي به موضوع مهدويت علاقه نشان داده و در قالبهاي خبر و مقاله و يا فيلمهاي مستند به اين موضوع پرداختهاند. البته شكي نيست كه توجه به مهدويت پس از انقلاب اسلامي ايران در سال 1979م و به ويژه در چندين سال اخير و پس از سخنرانيها و مصاحبههاي مكرر مقامات سياسي ايران و بيان مهدويت به عنوان يكي از اعتقادات اساسي شيعه- كه قابل استفاده به عنوان محور صلح و دوستي بين اديان و ملل مختلف است- شكل تازهاي به خود گرفته است كه اين واقعيت به روشني، در ليست كتابها و مقالاتي كه به عنوان مهدويت و ايندهنگري در اسلام در سالهاي اخير توليد و عرضه شده قابل مشاهده و اثبات است.
با يک بررسي گذرا در مي يابيم که حجم فيلمهاي سينمايي و برنامههاي توليدي در شبكههاي رسانهاي غربي در اين سالها در موضوع آخرالزمان اسلامي و مهدويت با پيش از ان قابل مقايسه نيست. البته همانند هميشه اين نگاه تك سويه و تخريبي بوده ؛ به طوري كه اكثر نوشتهها و برنامههاي توليدي رسانههاي غربي در اين موضوع سعي در خرافي جلوه دادن ان داشته واغلب به گونه اي چالشي و تخريبي مطرح گرديده است.
جهان غرب با استفاده از رسانههاي فراگير کوشيده است تا مفاهيم مورد نظر خويش را در جهت بهرهبرداري-هاي خاص به مخاطبانش القا كند. امروزه در رسانههاي نوشتاري غرب شاهد القائات نادرست و سياهنماهايي بسياري عليه اسلام و مهدويت هستيم، كه به اختصار نمونههايي از ان را بيان ميكنيم.
غرب در طول قرون متمادي به اشكال و روشهاي مختلفي به دشمني و خصومت با موضوع مهدويت و امام عصر(عج) پرداخته است. اين موضوع در عرصه رسانهها نيز در لابهلاي نوشتهها عرضه شده است؛ مانند: دايرهالمعارفها، مجموعههايي كه مخاطب خود را در كوتاهترين مدت با موضوعات بسياري اشنا مي سازند.
بريتانيكا2 يكي از چندين دايرهالمعارفي است كه در اين سالها با قلم جمعي از نويسندگان منتشر شده است. تهيهكنندگان اين دايرهالمعارف در مورد معرفي امام زمان(عج)، مقالاتي را ارائه دادهاند كه با بررسي انها در مي يابيم كه نويسندگان ان اطلاع چنداني از موضوع مهدويت در اسلام نداشتهاند و اطلاعات غلط و تحريف شدهاي دربارهي ولي عصر(عج) به استفادهكنندگان از اين دايرهالمعارف ارائه دادهاند. در اين زمينه به منابع و مآخذ معتبر و مستند شيعي و سني مراجعه نكردهاند؛ از آن¬جا که امروزه عالمان و پژوهندگان شيعي كتب ارزشمندي در موضوع مهدويت تدوين نموده اند، مقالهنويسان بريتانيكا ميتوانستند به راحتي با حوزههاي علمي شيعه و مراكز تحقيقاتي در ايران و ساير نقاط جهان تماس برقرار نمايند و از آثار اصيل و منابع معتبر تشيع و تسنن بهره ببرند. در حقيقت تدوين اين گونه مقالات در دايرهالمعارف بريتانيكا بدون توجه به منابع معتبر و در راستاي تخريب چهره اسلام و مهدويت بوده است. عدم ارائه مفاهيم اساسي در زمينة مهدويت و يا ارائه ناصحيح مطالب اساسي و در مقابل ارائه مطالبي بياهميت نكتهي ديگري است كه در اين دايرهالمعارف به وضوح ديده ميشود.
نکته ديگر اين که غرب سعي در مخدوش نشان دادن انقلاب جهاني حضرت مهدي(عج) دارد. در جايي همانند غرب که مؤسسات ديني و رسانههاي دولتي حادثه ظهور را حادثهاي بزرگ قلمداد نموده، و سياست خارجي خود را به شكلي سامان دادهاند كه آمادگيهاي لازم براي اين حادثه در آن ملحوظ باشد و مردم خود را براي پيشواز اين حادثه آماده ميسازند؛ مي کوشند تا انقلاب جهاني مهدي موعود را تحت الشعاع مساله نبرد «آرماگدون »3 قرار دهند.
كنفرانسها و سمينارهاي متعددي با تلاش هاي وافر صهيونيستها در راستاي تخريب اسلام و مهدويت، با هدف تحليل انقلابهاي شيعي به خصوص انقلاب اسلامي ايران تشكيل گرديد. اين سمينارها همواره سعي در بكارگيري ابزارهاي فرهنگي و رسانهاي براي ايجاد چالش مهدويت داشته و تمام نگاهها به انتظار و مهدويت معطوف گرديده است و به اين نتيجه رسيدهاند كه با بسيج تمامي امكانات فرهنگي و رسانهاي بايد انتظار سبز شيعيان را سياه كرد.
اجتماع منتظر، اجتماعي است كه در پرتو ياد و نام امام زمان(عج)،به سوي خوبيها و ارزشها پيش ميرود ودر این دوره زمانی با اجرای تدابیر ارزنده وراهکارهای مناسب برای مقابله با این ابزارهای مطرح شده ی دشمنان مهدویت بتوانیم در آگاه سازی نسل جوان گام برداشته ودر راستای توسعه فرهنگ مهدویت کوشاه بوده تا انشاءالله باعث تعجيل فرج و تحقق پيروزي نهايي گردیم.
گردآوري:صدراله زين العبادي-کارشناس ارشد تاریخ تشیع
پي نوشتها:
1- نيلپستمن، منتقد، نويسنده و نظريهپرداز ارتباطات (1931.2003م) در زمينه رسانه و نكنولوژي، صاحب اثار انتقادي و علمي ميباشد. داراي 20 عنوان كتاب و 200 مقاله است.
2- Britannica دانشنامهاي كه اولين بار در سال 1768م منتشر شد و يكي از منابع مهم انگليسي به شمار ميرود، هم اكنون به صورت كتاب و سي دي و هم در شبكه اينترنت موجود است و اطلاعات زيادي در مورد موضوعات مختلف ارائه ميدهد و در حدود 8000 مقاله در آن ثبت شده است.
3- آرماگدون Armageddon يا هرمجّدون واژه اي يوناني كه تركيب دو كلمه «هر» به معني كوه يا تپه و «مجدّون» به معني بلند و مشرف. نام منطقه اي در 20كيلومتري جنوب شرقي بندر حيفا در شمال فلسطين اشغالي و در طول تاريخ شهري استراتژيك بوده كه ازطرف صهيونيسم مسيحي به عنوان محل نبرد اسلام و صهيونيست در آخرالزمان تلقي شده است.
منابع:
النجيري، محمود. (1385). آرماگدون، ترجمه قبس زعفراني، رضا عباسپور، تهران، نشر هلال
حقوردي، مهدي. (1387). بازيهاي رايانهاي ازجنسن آخرالزمان، تهران، ماهنامه موعود عصر، شماره 87.
خندقي، امين. (1391). آخرالزمان و آيندهنگري سينمايي، قم، انتشارات مؤسسه فرهنگي ولاء منظر
دهقان، مرتضي. (1379). آخرالزمان در مذاهب غرب، بريتانيكا، دكترين مهدويت
. شاه حسيني، مجيد. (1384). تصويرمنجي در رسانههاي غربي، تهران، نشر موعود عصر
شفيعي سروستاني، اسماعيل، بلخاري، حسن، كوران، علي. (1382). پيشگويهاي آخرالزمان (مجموعه مقالات)، تهران: نشرموعود عصر
شفيعي سروستاني، اسماعيل. (1390). غرب آخرالزمان، تهران، نشر هلال
هاديان، مهدي. (1388). مهديستيزان، تهران: نشرگوي
نيل پستمن 1 دركتاب «زندگي در عيش»،« مردن در خوشي» ميگويد: انتقال معلومات سه دوره دارد: 1- گفتار 2- نوشتار 3- تصوير. (شفيعي، بلخاري، 1382: 127) كه دشمن نيز براي انتقال و القاء فرهنگ خود، با استفاده از تمام امكانات از اين ابزارها استفاده كرده است. مانند: كتب، نشريات، كنفرانسهاي علمي، رسانههاي متنوع همگاني و وسايل ارتباط جمعي مثل راديو، تلويزيون، ماهواره با هزاران شبكه و كانالهاي متفاوت و متنوع، كه همه اين ابزارهاي فرهنگي و رسانهاي در زمينه مهديستيزي و تخريب چهره اسلام بكار گرفته ميشوند و سعي وافر انها از طريق اين ابزارها صرفا معرفي جامعه، فرهنگ و نظام غرب به عنوان منجي جهان بشريت بوده است.
امروزه اثار فرهنگي، رسانهاي و هنري متعدد عهدهدار مباحث آخرالزمان شدهاند. نگاه به اين اثار بيان¬گر تلاش غرب در قالب اين اثاراست- ولو در عالم تخيل- که سخن از پايان تاريخ و خطراتي دارد كه بشريت را تهديد ميكند و اغلب در پايان نجاتبخشي است كه از دامن غرب برميخيزد و بشريت و جهان را نجات ميبخشد. (شفيعي، 1384: 63)
رسانههاي مكتوب و تصويري غرب، هر از چندگاهي به مناسبتي به موضوع مهدويت علاقه نشان داده و در قالبهاي خبر و مقاله و يا فيلمهاي مستند به اين موضوع پرداختهاند. البته شكي نيست كه توجه به مهدويت پس از انقلاب اسلامي ايران در سال 1979م و به ويژه در چندين سال اخير و پس از سخنرانيها و مصاحبههاي مكرر مقامات سياسي ايران و بيان مهدويت به عنوان يكي از اعتقادات اساسي شيعه- كه قابل استفاده به عنوان محور صلح و دوستي بين اديان و ملل مختلف است- شكل تازهاي به خود گرفته است كه اين واقعيت به روشني، در ليست كتابها و مقالاتي كه به عنوان مهدويت و ايندهنگري در اسلام در سالهاي اخير توليد و عرضه شده قابل مشاهده و اثبات است.
با يک بررسي گذرا در مي يابيم که حجم فيلمهاي سينمايي و برنامههاي توليدي در شبكههاي رسانهاي غربي در اين سالها در موضوع آخرالزمان اسلامي و مهدويت با پيش از ان قابل مقايسه نيست. البته همانند هميشه اين نگاه تك سويه و تخريبي بوده ؛ به طوري كه اكثر نوشتهها و برنامههاي توليدي رسانههاي غربي در اين موضوع سعي در خرافي جلوه دادن ان داشته واغلب به گونه اي چالشي و تخريبي مطرح گرديده است.
جهان غرب با استفاده از رسانههاي فراگير کوشيده است تا مفاهيم مورد نظر خويش را در جهت بهرهبرداري-هاي خاص به مخاطبانش القا كند. امروزه در رسانههاي نوشتاري غرب شاهد القائات نادرست و سياهنماهايي بسياري عليه اسلام و مهدويت هستيم، كه به اختصار نمونههايي از ان را بيان ميكنيم.
غرب در طول قرون متمادي به اشكال و روشهاي مختلفي به دشمني و خصومت با موضوع مهدويت و امام عصر(عج) پرداخته است. اين موضوع در عرصه رسانهها نيز در لابهلاي نوشتهها عرضه شده است؛ مانند: دايرهالمعارفها، مجموعههايي كه مخاطب خود را در كوتاهترين مدت با موضوعات بسياري اشنا مي سازند.
بريتانيكا2 يكي از چندين دايرهالمعارفي است كه در اين سالها با قلم جمعي از نويسندگان منتشر شده است. تهيهكنندگان اين دايرهالمعارف در مورد معرفي امام زمان(عج)، مقالاتي را ارائه دادهاند كه با بررسي انها در مي يابيم كه نويسندگان ان اطلاع چنداني از موضوع مهدويت در اسلام نداشتهاند و اطلاعات غلط و تحريف شدهاي دربارهي ولي عصر(عج) به استفادهكنندگان از اين دايرهالمعارف ارائه دادهاند. در اين زمينه به منابع و مآخذ معتبر و مستند شيعي و سني مراجعه نكردهاند؛ از آن¬جا که امروزه عالمان و پژوهندگان شيعي كتب ارزشمندي در موضوع مهدويت تدوين نموده اند، مقالهنويسان بريتانيكا ميتوانستند به راحتي با حوزههاي علمي شيعه و مراكز تحقيقاتي در ايران و ساير نقاط جهان تماس برقرار نمايند و از آثار اصيل و منابع معتبر تشيع و تسنن بهره ببرند. در حقيقت تدوين اين گونه مقالات در دايرهالمعارف بريتانيكا بدون توجه به منابع معتبر و در راستاي تخريب چهره اسلام و مهدويت بوده است. عدم ارائه مفاهيم اساسي در زمينة مهدويت و يا ارائه ناصحيح مطالب اساسي و در مقابل ارائه مطالبي بياهميت نكتهي ديگري است كه در اين دايرهالمعارف به وضوح ديده ميشود.
نکته ديگر اين که غرب سعي در مخدوش نشان دادن انقلاب جهاني حضرت مهدي(عج) دارد. در جايي همانند غرب که مؤسسات ديني و رسانههاي دولتي حادثه ظهور را حادثهاي بزرگ قلمداد نموده، و سياست خارجي خود را به شكلي سامان دادهاند كه آمادگيهاي لازم براي اين حادثه در آن ملحوظ باشد و مردم خود را براي پيشواز اين حادثه آماده ميسازند؛ مي کوشند تا انقلاب جهاني مهدي موعود را تحت الشعاع مساله نبرد «آرماگدون »3 قرار دهند.
كنفرانسها و سمينارهاي متعددي با تلاش هاي وافر صهيونيستها در راستاي تخريب اسلام و مهدويت، با هدف تحليل انقلابهاي شيعي به خصوص انقلاب اسلامي ايران تشكيل گرديد. اين سمينارها همواره سعي در بكارگيري ابزارهاي فرهنگي و رسانهاي براي ايجاد چالش مهدويت داشته و تمام نگاهها به انتظار و مهدويت معطوف گرديده است و به اين نتيجه رسيدهاند كه با بسيج تمامي امكانات فرهنگي و رسانهاي بايد انتظار سبز شيعيان را سياه كرد.
اجتماع منتظر، اجتماعي است كه در پرتو ياد و نام امام زمان(عج)،به سوي خوبيها و ارزشها پيش ميرود ودر این دوره زمانی با اجرای تدابیر ارزنده وراهکارهای مناسب برای مقابله با این ابزارهای مطرح شده ی دشمنان مهدویت بتوانیم در آگاه سازی نسل جوان گام برداشته ودر راستای توسعه فرهنگ مهدویت کوشاه بوده تا انشاءالله باعث تعجيل فرج و تحقق پيروزي نهايي گردیم.
گردآوري:صدراله زين العبادي-کارشناس ارشد تاریخ تشیع
پي نوشتها:
1- نيلپستمن، منتقد، نويسنده و نظريهپرداز ارتباطات (1931.2003م) در زمينه رسانه و نكنولوژي، صاحب اثار انتقادي و علمي ميباشد. داراي 20 عنوان كتاب و 200 مقاله است.
2- Britannica دانشنامهاي كه اولين بار در سال 1768م منتشر شد و يكي از منابع مهم انگليسي به شمار ميرود، هم اكنون به صورت كتاب و سي دي و هم در شبكه اينترنت موجود است و اطلاعات زيادي در مورد موضوعات مختلف ارائه ميدهد و در حدود 8000 مقاله در آن ثبت شده است.
3- آرماگدون Armageddon يا هرمجّدون واژه اي يوناني كه تركيب دو كلمه «هر» به معني كوه يا تپه و «مجدّون» به معني بلند و مشرف. نام منطقه اي در 20كيلومتري جنوب شرقي بندر حيفا در شمال فلسطين اشغالي و در طول تاريخ شهري استراتژيك بوده كه ازطرف صهيونيسم مسيحي به عنوان محل نبرد اسلام و صهيونيست در آخرالزمان تلقي شده است.
منابع:
النجيري، محمود. (1385). آرماگدون، ترجمه قبس زعفراني، رضا عباسپور، تهران، نشر هلال
حقوردي، مهدي. (1387). بازيهاي رايانهاي ازجنسن آخرالزمان، تهران، ماهنامه موعود عصر، شماره 87.
خندقي، امين. (1391). آخرالزمان و آيندهنگري سينمايي، قم، انتشارات مؤسسه فرهنگي ولاء منظر
دهقان، مرتضي. (1379). آخرالزمان در مذاهب غرب، بريتانيكا، دكترين مهدويت
. شاه حسيني، مجيد. (1384). تصويرمنجي در رسانههاي غربي، تهران، نشر موعود عصر
شفيعي سروستاني، اسماعيل، بلخاري، حسن، كوران، علي. (1382). پيشگويهاي آخرالزمان (مجموعه مقالات)، تهران: نشرموعود عصر
شفيعي سروستاني، اسماعيل. (1390). غرب آخرالزمان، تهران، نشر هلال
هاديان، مهدي. (1388). مهديستيزان، تهران: نشرگوي
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/1SF4SZo
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر