۱۳۹۳ آبان ۴, یکشنبه

هاشمی، حسن خمینی و خاتمی در پی نقش‌آفرینی در انتخابات خبرگان

علیرضا زاکانی دبیرکل جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی در سرمقاله نشریه پنچره با عنوان «بندگی مخلصانه دینداری عالمانه و سیاستمداری صادقانه» ضمن تجلیل از شخصیت مرحوم آیت‌الله مهدوی‌کنی، به تحلیل شرایط فعلی و آتی سیاسی کشور پرداخت.



متن این یادداشت در ادامه می‌آید:



خبر رحلت جانسوز فقیه عالی مقام و مجاهد نستوه، حضرت آیت الله مهدوی کنی، مطلعی شد تا علاقه مندان به انقلاب اسلامی ضمن سوختن در فراق ایشان - همان‎گونه که رسول گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی (صلی‎ الله‎ علیه و‎ آله‎ و سلم) فرمودند: «إِذَا مَاتَ‏ الْعَالِمُ‏ ثُلِمَ فِی الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا یَسُدُّهَا شَیْ‏ءٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَه» (وقتی عالمی فقیه فوت کند در اسلام رخنه و حفره ای ایجاد شود که هیچ چیز نمی تواند جای آن را پر کند)- خلا غیر قابل جبران مرشدی آگاه، مجاهدی بصیر و پدری مهربان را با همه وجود حس نمایند و در مقابل هم دشمنان اسلام و ایران عزیز خشنود شدند تا جایی که بی‎محابا مکنونات قلبی سیاه خویش را بر زبان رانده و فقدان این عالم وارسته را به خیال خام خود، منشأ تغییر در آینده انقلاب اسلامی بدانند.



در ذهنم به اثرات فقدان این بنده مخلص الهی فکر می‎کردم و صفات برجسته‎ای را که از ایشان در خاطرم ثبت شده بود مرور می‎نمودم و حسرت می‎خوردم که چرا وقتی این بزرگان در قید حیات هستند ما جایگاه و منزلت آن‎ها را قدر نمی‎دانیم. از این رهگذر به صفاتی هم‎چون اسلام‎شناسی و جامع نگری، واقع بینی و درک درست مقتضیات زمانه با توجه ویژه به لطایف و ظرایف آن در کنار ولایتمداری، آینده نگری و حرکت دقیق در مسیر انقلاب اسلامی به‎ همراه پذیرش هزینه‎‎های فداکاری و مجاهدت در دوران حیات پربرکتش می‎اندیشیدم.



عالم فرهیخته‎ای که در حوزه مروی و دانشگاه امام صادق (علیه‎السلام) توجه و اهتمام به تحول در حوزه و دانشگاه داشت و آینده پربرکت این انقلاب را در سایه دقت در اصول و ارزش‎‎های ناب اسلامی، خدمت صادقانه و بی‎منت به مردم رشید ایران و کادرسازی در دو مرکز تولید علم و انسان‎ساز حوزه و دانشگاه می‎دید و با تکلیف مداری و ترجیح مصالح انقلاب اسلامی بر مصالح شخصی می‎کوشید تا با آزادمنشی، اخلاقمداری و نگاه تشکیلاتی، نقش پدری مهربان را در جبهه انقلاب ایفا نماید و در همه ایام، حضور جدی و سرنوشت‎سازی در جبهه حق- هرچند در اوج ضعف جسمانی و بیماری قلبی- داشته باشد.



اینجانب توفیق ارادت از ابتدای انقلاب را به ایشان داشتم و به‎ویژه در دهه اخیر تاکیدات و خیرخواهی شان برای علاقه مندان به جبهه انقلاب را بین اصولگرایان شاهد بودم و از نزدیک در انتخابات‎‎های مکرر مجلس شورای اسلامی، ریاست‎جمهوری و شورای اسلامی شهر و روستا دریافتم که در کمال دقت می‎کوشد هزینه‎‎های حضور پر مسؤولیت را داشته باشد ولی با آزادمنشی کامل به هیچ وجه رأی خویش را تحمیل ننماید و هیچ انتظاری را حتی ابراز ندارد، تاکیدات آن فقید سفرکرده هنوز در گوشم طنین انداز است که بر وحدت و پیوستگی اصولگرایان اصرار می‎ورزید و مسیر آن را هموار می‎نمود.



اینک که در آستانه انتخابات خبرگان پنجم و مجلس شورای اسلامی دهم قرار داریم، باید بکوشیم تا با وحدت بر محور اصول و پیگیری انسجام جبهه انقلاب، خاطر آن سفر کرده را آرامش بخشیم.



با دقت در آرایش صحنه انتخابات و توجه به اخبار موجود پیرامون آن، به نیکی در می‎یابیم که رقابت جدی آینده بین خودی‎‎های ملازم ولی فقیه در قامت اصولگرایان با خودی‎‎های متاخر از ولایت در چهره عناصر اصلاح‎طلب و کارگزاران است. به‎نظرم درانتخابات آتی نقش خودی‎‎های متقدم (گروه انحرافی) نسبت به ولی فقیه کمرنگ بوده و هیچ بخشی از جامعه به‎واسطه تموج و عهدشکنی، اعتمادی بر آن‎ها نخواهد کرد و لیکن در نهایت، وزنِ آن‎ها به‎سمت عناصر دوم خردادی و طرفداران رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام میل خواهد نمود، همانگونه که در گذشته اقدامات پرابهام و اخبار موثق آن شنیده می‎شد و اخیرا نیز جلساتی بین آن‎ها برگزار گردید.



۱. آقایان هاشمی رفسنجانی، سیدحسن خمینی و محمد خاتمی می‎کوشند نقش خویش را در انتخابات خبرگان رهبری سال آینده محوری نموده و با اهداف حداکثری برای کسب اکثریت خبرگان پنجم و حداقلی برای حضور اقلیت فعال و اثرگذار، گام‎‎های موثری را بردارند. به‎نظر می رسد آنان با دقت تلاش می‎نمایند تا با مصادره ظرفیت ریاست محترم جمهوری و پیگیری وحدت بین افراد و گروه‎‎های دوم خردادی از یک سو و از سوی دیگر با ایجاد تفرقه بین اصولگرایان به جذب بخشی از ظرفیت ایشان دست یابند و با ارسال پیام‎‎های متنوع، عناصر خاموش و حتی دارای موضع در قبال انقلاب را جذب خویش نمایند.



۲. ریاست محترم جمهوری جناب آقای روحانی سعی می‎نماید برای استمرار حضور خویش در اریکه قدرت نقشی فعال و اثر بخش در انتخابات مجلس شورای اسلامی داشته باشد و با ظهور جریانی سوم در کنار اصولگرایان و دوم خردادی‎ها، جریان اعتدال را در عرصه سیاسی کشور ایجاد نماید. البته در این مسیر امیدوارند بخشی از اصولگرایان را به محوریت آقایان لاریجانی و ناطق نوری با وعده استمرار ریاست مجلس دهم توسط جناب آقای لاریجانی همراه خود سازند تا در کنار قسمتی از اصلاح‎طلبان، شعار اعتدال را به یک جریان ریشه دار اجتماعی تبدیل کنند.



۳. پیوستگی دو بند فوق و انتظار عناصر سیاسی دوم خردادی این است که در انتخابات خبرگان رهبری، داشته‎‎های جریان اعتدال (به فرض ایجاد) به سبد آرای مورد نظر آقایان هاشمی رفسنجانی، سید حسن خمینی و خاتمی سرازیر شده و بالعکس سرمایه‎‎های اجتماعی این سه نفر پشتوانه پیروزی جریان اعتدال در انتخابات مجلس شورای اسلامی شود.



۴. اصولگرایان با کوله باری از عبرت و تجربه تلخ و شیرین گذشته می‎بایست بکوشند زمینه وحدت حداکثری بر محور اصول را فراهم نموده و با ایجاد همبستگی بین گرو‎‎های اصولگرا (جبهه پیروان خط امام و رهبری، جبهه پایداری انقلاب اسلامی، جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی، جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی وسایر گروه‎‎های اصولگرا) و چهره‎‎های شاخص این جریان (آقایان حدادعادل، لاریجانی، توکلی، جلیلی، قالیباف، رضایی و...) و در سایه حمایت‎‎های جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، جامعه روحانیت مبارز و موسسه حضرت امام خمینی(ره) ظرفیت حضوری بالا، فعال و اثرگذار را در جامعه خلق نمایند.



۵. اصولگرایان باید تلاش کنند ضمن حفظ انسجام و وحدت حداکثری بر محور اصول که محوری‎ترین آن ولایتمداری درست است، با دقت در انتخاب عناصر شایسته و کارآمد و میدان دادن به چهره‎‎های جدید، پرانرژی و نخبه برای معرفی به مردم، ایجاد پیوستگی هرچه بیشتر با قاعده هرم اجتماعی و اکثر نخبگان و توده‎‎های جامعه، برنامه‎ریزی دقیق برای استفاده از ظرفیت‎‎های خاموش جامعه و ارائه یک چهره شاداب و با برنامه، زمینه تحول در قوه مقننه را فراهم آورند، رویکردی که ان شاء الله هم به اعتماد بالای ایرانیان عزیز منجر خواهد شد و هم پیروزی مجلسی پویا و با برنامه را رقم خواهد زد.



۶. تجربه تلخ تفرقه در انتخابات‎‎های اخیر به ما می‎آموزد که از هیچ ریزشی در جبهه انقلاب استقبال ننماییم ولی عناصر فعال در جبهه انقلاب نیز باید بدانند خطا در تشخیص و دامن زدن به تفرقه این بار غیرقابل بخشش بوده و نیرو‎های انقلاب از هیچ پیام تفرقه انگیزی استقبال نخواهند کرد و هم‎چنین هرگونه عبور از جبهه اصولگرایان و پیوستن به جبهه فرضی اعتدال را کمک مستقیم به عناصر دوم خردادی دانسته و رهروان این مسیر را در ذهن دلدادگان به انقلاب از گردونه اصولگرایان خارج ساخته و با تغییر در ماهیت ایشان جایی برای آینده سیاسی‎شان در جبهه انقلاب نخواهد گذاشت.





ادامه مطلب ....



http://ift.tt/1soCTcI



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


هیچ نظری موجود نیست: