۱۳۹۲ آبان ۱۲, یکشنبه

مپرس


آتشی زد شب هجرم بدل وجان که مپرس :rolleyes:انچنان سوختم ازاتش هجران که مپرس

گله ای کردم واز یک گله بیگانه شدی :rolleyes:اشنایا گله دارم زتوچندان که مپرس

مسند مصر تو را ای مه کنعان که مرا:rolleyes: ناله هاییست در این کلبه احزان که مپرس

سرو نازم گر این گونه کشی پای از سر :rolleyes:منت انگونه شوم دست بدامان که مپرس

گوهرعشق که دریا همه ساحل بنمود:rolleyes: اخرم داد چنان تخته بطوفان که مپرس

عقل خوش گفت چودر پوست نمیگنجیدم :rolleyes:که دلی بشکند ان پسته خندان که مپرس

این که پرواز گرفته ست همای شوقم:rolleyes: بهوا داری سرویست خرامان که مپرس

دفتر عشق که سرخط همه شوق است وامید:rolleyes: ایتی خاندمش ازیاس به پایان که مپرس:geryeee:






ادامه مطلب ....



http://www.nooreaseman.com/forum388/thread59140.html



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


هیچ نظری موجود نیست: