عکس: حرم مطهر ولایت مدار حقیقی امیرالمومنین(ع)
سلمان فارسی: همانا على(ع) درى است که خداوند گشوده است. هر کس در آن وارد شود، مؤمن است و هر کس که از آن خارج گردد، کافر است.
به گزارش تهران پرس، صحابی و یار باوفای ایرانی مسلمان (سلمان فارسی) که دراواخر عمر خود ازسوی حضرت علی (ع)به عنوان کارگزارووالی وارد استان مدائن شد وتاپایان عمر به ایشان ازاین طریق خدمت نمود.
پدر سلمان «بدخشان کاهن» (روحانى زرتشتى) بود و کار همیشگىاش هیزم نهادن بر شعله آتش. با اینکه سلمان در میان خاندان و محیطى زرتشتى دیده به جهان گشود، ولى هرگز در برابر آتش سر فرود نیاورد و به خداى یکتا اعتقاد یافت. سلمان در دوران کودکى مادرش را از دست داد و عمه اش سرپرستى او را به عهده گرفت.
سلمان، بعد از آنکه دریافت قرار است او را شش ماه با اعمال شاقه زندانى سازند و پس از آن اگر به آیین نیاکانش ایمان نیاورد اعدامش کنند، با همکارى عمه اش گریخت و روانه بیابان شد. در بیابان کاروانى دید که به سوى شام مىرفت; پس به مسافران پیوست و رهسپار سرزمینهاى ناشناخته گردید.
سرانجام سلمان، در همان آغاز هجرت گمشدهاش را یافت و در حالى که برده یک یهودى بود، در محضر رسول خدا(ص) مسلمان شد.
عارف معروف، محىالدین بنعربى، با اینکه از علماى اهل تسنن است، در شرح این سخن پیامبر اکرم(ص) مىگوید: پیوند سلمان به اهل بیت (علیهم السلام) در این عبارت، بیانگر گواهى رسول خدا(ص) به مقام عالى، طهارت و سلامت نفس سلمان است; زیرا منظور از اینکه سلمان از اهل بیت (علیهم السلام) است، پیوند نسبى نیست; این پیوند بر اساس صفات عالى انسانى است.
جابر نقل مىکند که رسول خدا(ص) فرمود:
«همانا اشتیاق بهشت به سلمان بیش از اشتیاق سلمان به بهشت است; و بهشت به دیدار سلمان عاشق تر از دیدار سلمان به بهشت است.»
«سلمان از من است، کسى که به او ستم کند به من ستم کرده است و کسى که او را بیازارد مرا آزرده است.»
امام صادق(ع) فرمود:
«سلمان علم الاسم الاعظم» ; سلمان اسم اعظم را مى دانست.
این سخن بدان معناست که سلمان از نظر عرفان، به مقامى رسیده بود که حاصل اسم اعظم الهى بود. اگر کسى چنین لیاقتى داشته باشد، دعایش به اجابت مى رسد و کرامات عظیمى از او سر مى زند.
آنچه در زندگى سلمان، بسیار چشمگیر و جالب است عدم بىتفاوتى اوست. او با هوشیارى و جدیت کامل در صحنههاى مختلف حضور داشت و در پیروى از امامحق لحظهاى تردید نکرد. او همواره، از هر فرصتى، براى گفتن حق بهره مىبرد و مسلمانان را به امامتحضرت على(ع) فرا مىخواند. آن بزرگوار پیوسته این سخن رسول خدا را براى مردم تکرار مىکرد:
«همانا على(ع) درى است که خداوند گشوده است. هر کس در آن وارد شود، مؤمن است و هر کس که از آن خارج گردد، کافر است. »، «بهترین فرد این امت، على(ع) است. »
بعد از رحلت جانسوز رسول خدا(ص)، غصب خلافت و مظلومیتحضرت على(ع)، سلمان در خطبهاى بسیار فصیح، که مىتوان آن را «کوبنده و افشاگرانه» خواند، چنین گفت:
«اى مردم! هر گاه فتنهها و آشوبها را همچون پاره ظلمانى شب دیدید که برجستگان در آن به هلاکت مىرسند، بر شما باد به آل محمد(ص) چرا که آنها راهنمایان به سوى بهشتند، و بر شما باد على(ع). اى مردم! ولایت را در میان خود همانند سر قرار دهید.»
یعنى اگر ولایت اهل بیت (علیهم السلام) را نداشته باشید، مسلمان حقیقى نیستید و دین شما سودى ندارد.
ابنعباس سلمان را در خواب دید و از او پرسید: در بهشت، پس از ایمان به خدا و رسول، چه چیز برتر است؟ سلمان پاسخ داد: پس از ایمان به خدا و پیامبر، هیچ چیز با ارزشتر و برتر از دوستى و ولایت على بنابىطالب(ع) و پیرورى از او نیست.
نقش سلمان در تشیع ایرانیان
یکى از کارهاى بسیار مهم سلمان، که بخش اعظم زندگى او را فرا گرفته بود، تلاش پیگیر او در معرفى اسلام ناب و تشیع راستین بعد از رحلت رسول خدا(ص) است. او در این راستا در مدینه جهاد کرد و از هر فرصتى بهره برد. وقتى به مدائن آمد، همین عقیده را دنبال کرد و نقش بسیارى در تشیع ایرانیان داشت.
مىپرسند: با اینکه اسلام در عصر خلافتخلیفه دوم وارد ایران شد، چرا اکثریت قاطع مردم ایران، شیعه حضرت على(ع) هستند؟
در پاسخ باید گفت: عوامل متعددى سبب این گرایش است. از نخستین عوامل این گرایش، وجود سلمان در مدائن و رفت و آمد او به کوفه و حوالى آن و حتى اصفهان و ... بود. سلمان پیامآور اسلام ناب، منادى تشیع و نویدبخش مذهب اهل بیت (علیهم السلام) بود و اکثر ایرانیان این ندا و نوید را شنیدند و پذیرفتند.
وفات
سلمان سرانجام، پس از عمرى طولانى و بابرکت، در اواخر خلافت عثمان در سال 35 ه .ق وفات یافت.
حضرت على(ع) پیکرش را غسل داد، کفن کرد و بر آن نماز گزارد. همراه آن حضرت، جعفر بنابىطالب و حضرت خضر، در حالى که با هر یک از آن دو هفتاد صف از فرشتگان بودند بر پیکر سلمان نماز گزاردند.
بعضى از راویان چنین نقل کردهاند که حضرت على(ع) بر کفن سلمان شعرى نوشت که معناى آن چنین است:
«بر شخص کریم و بزرگوارى وارد شدم، بىآنکه توشه نیک و قلب پاک داشته باشم; ولى بردن توشه نزد شخص کریم و بزرگوار، زشتترین کار است.»
مرقد شریف حضرت سلمان(س) در مدائن، در30 کیلومتری بغداد، نزدیک طاق کسرى قرار دارد.
در این دنیاى پرتلاطم و پرزرق و برق که انسان را در گرداب گناه غرق مىکند، هر کس الگویى مىخواهد تا با سرمشق قرار دادن روش و کردارش کشتى وجودش را سالم به ساحل سعادت برساند; و زندگى سلمان فارسى براى ما ایرانیان الگویى شایسته است.
" تصاویر حرم مطهرحضرت سلمان(ع) توسط یکی از زائرین این مکان مقدس به صورت اختصاصی برای تهران پرس ارسال شده است"
ادامه مطلب ....
http://www.nooreaseman.com/forum84/thread58614.html
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر