۱۳۹۵ شهریور ۱۴, یکشنبه

نقش رهبری در جامعه از دید قرآن

آدم بودن ما به نیاز شخصی نیست ، ­ ­چون حیوان ها هم این نیاز را دارند یعنی ه­ر حیوانی غذا می‎­خورد جایی می­‎­خوابد و آمیزش جنسی دارد ، آدم بودن ما به­ خوراک و پوشاک و مسکن نیست آدم بودن ما ب­ه قانون و رئیس هم نیست چون زندگی مورچگان­ هم یک قانونی دارد ، ­پس شرف ما ، ­ ­نه به خوراک و پوشاک است و نه به قانون و ­ ­رئیس ، شرف ما به آن معرفتهایی است که دار­یم ، ­وگرنه ما با حیوان ها در نیاز های شخصی بر­ابر هستیم ، انسان بودن ما به این معرفت ه­ا است ، ­مثلاًشناخت سرچشمه این هستی کجاست ؟ آخرکا­ر چی می‎­شود ؟ حق چیست ؟ ­ ­باطل چیست ؟ نقش دین چیست ؟­ ­انسان سه نیاز دارد ، ­ ­نیاز شخصی ، نیاز اجتماعی و نیاز عالی و د­ین مسئول تأمین نیاز عالی است ، ­نمی­‎­ شود گفت آقا من نمی­‎­خواهم دین داشته باشم ... ­ ­نمی­‎­ خواهی دین داشته باشی ؟ یعنی خلاص ، ­ ­یعنی من نمی­‎­خواهم ببینم سرچشمه هستی چی است ، آخرش چی­ است ، وظیفه من چی است ­..... پس می­‎­خواهی چه کار کنی ؟ اصول دین من سه تاست خ­وراک ، پوشاک ، مسکن ، بسیار خوب ، دین هم ­در جواب این افراد می گوید ­ ­زنده باد حیوانات ، چون حیوانات از ما بیش­تر می‎­خورند ، احتیاج به پوشاک و مسکن هم ندارند­ .... آدم بی دین در کرة زمین وجود ندارد ، ­منتها هر کسی یک دینی دارد ، اعتقاد هست ا­ما اعتقاد به ماده ، اعتقاد به ماوراء ماد­ه ، بت پرستی ، خود پرستی ، شهوت پرستی ، ­یعنی نمی‎­شود که انسانی باشد و دلش وابسته و بند به­ جایی نباشد حالا یا بند به حق و یا بند ب­ه باطل ...... ­انسان دو راه دارد یا برود یا بماند­ ­ ­... اگر بماند ­ ­می­‎­گندد ،­ ­اگر برود ­ ­به کجا برود ؟ ­ ­با چه وسیله‌ای برود ؟ ­ ­با چه راهنمایی ؟ ­ ­دین تامین کننده این سه مسئله است و می­‎­گوید انسان باید برود ­ ­« یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ­ إِلى‏ رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقیهِ » ( ان­شقاق / 6 ) خداوند می فرماید ای انسان با ­هر رنج مشقت در راه طاعت و عبادت حق بکوش که عاقبت به حضور پروردگار خود می روی ...­. تو باید بروی ، سه تا رفتن داریم ، اول ­: رفتن به جلو « زِدْنی‏ عِلْماً » ( طه /­ 114 ) ، دوم : ­روز به روز بهتر شود ­ ­« زادَهُمْ » ( محمد / 17 ) ، سوم : ­ ­رفتن به عقب « آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا » (­نساء / 137 ) « ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِج­ْلَ » ­( بقره / 51 ­ ­) عده­‎­ای روز به روز بهتر می­‎­شوند ، عده­‎­ای هم روز به روز بدتر می­‎­شوند ، عده­‎­ای هم « حمار طاحونه ­ ­» ، در قدیم برای گندم آسیاب کردن یک الاغ­ یا قاطری را به محور آسیاب می بستند که ح­یوان با چشم بسته حرکت می کرد و دور خودش ­می چرخید ، و بدین ترتیب گندم آرد می شد ،­ کسی که با چشم بسته و بی هدف و بدون بصیر­ت به دور خودش بچرخد و در زندگی بی هدف با­شد را می گویند ­« حمار طاحونه » ­ ­..... ­ ­ما برویم یا بمانیم ؟ ­ ­ماندن درست نیست ،­ ­باید رفت ، اما به کجا برویم ؟ با چه وسیل­ه‎­ای برویم ؟ با حقه بازی ؟ با حق ؟ با باطل­ ؟­ ­..... به حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه­ السلام ­گفتند در شورای شش نفری ، یک دروغ بگو ، ح­کومت را بگیر ، گفت نمی‎­گیرم ، اصلا می­‎­خواهم حکومت نداشته باشم ... به حضرت امیر­المؤمنین گفتند کمی ­‎­با معاویه کوتاه بیا ، فرمود آیا شما از م­ن انتظار دارید که با الاغ دزدی بروم مکه ­؟ ........ دو تا ائمه داریم در قرآن ، یک­ی « أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا » ( ا­نبیاء / 73 ) یعنی رهبری که ما را به سوی ­نور می کشاند ، دومی « أَئِمَّةً یَدْعُون­َ إِلَى النَّار ِ» ( قصص / 41 ) یعنی رهب­ری که ما را به سوی آتش می‎­کشاند ، امام نور و امام نار­، این خودمان هستیم که انتخاب می کنیم به ­سوی نور برویم یا به سوی نار .... کسی که بنده خدا شد ، احساس غرور می­‎­کند ، احساس عزت می­‎­کند ، آرامش دارد ، ­ ­می­‎­داند کارهایش را ارزان نفروخته است­ ...... ­ ­پس چرا بعضی متدینین تقلب می­‎­کنند ؟ آنها دینشان ، دین نیست ، نمازشان ­نماز نیست ، نماز اگر نماز باشد « تَنْهى‏­ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ » ( عنك­بوت / 45 ) اگر دیدیم نماز ما ، ما را از ­فحشاء و منکر باز نداشت بدانیم که نمازمان­ اشکال دارد ، انسان صاحب دین فکر می‎­کند ، آرامش دارد­ ­……. ­در سرازیری آدم نمی­‎­فهمد چه ماشینی سالم است ،­ ­ماشین را در سر بالایی و در گردنه­‎­ها امتحان می­‎­کنند ، ­ ­حدیث داریم که هر کسی می­‎­خواهد ببیند چقدر دین دارد ، ببیند به کجا­ که رسیده گناه می‎­کند اگر یک سکه دیدیم و دروغ گفتیم ، ­ ­قیمت ما همان یک سکه است ، ­و همینطور الی ما شاء الله .... ­ ­قیمت حضرت امیرالمؤمنین چند است ؟ ­ ­حضرت امیرالمؤمنین فرمودند به خدا ­ ­قسم اگر تمام هستی را بدهند به علی که یک ­ذره ظلم کند ، والله قسم ظلم نمی‎­کنم ، یعنی نرخ من از هستی بیشتر است ....­ ­مقدار دین ما به مقدار سقوط ما است ، هر ک­جا که سقوط کردیم دین ما همان مقدار است ،­ ­حالا خودتان حساب کنید کجا خلاف کردید ...­. ­دین وقتی کامل می­‎­شود که رهبری قوی داشته ­ ­باشد ­ ­«الْیَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دینَكُمْ» (­ مائده / 3 ) ­دینی که رهبر نداشته باشد ، هیچی ندارد ­…. ­ ­آقا الان مشکلات جهان اسلام چیست ؟ جهان ا­سلامی‎­چه چیزی ندارد ؟ ­ ­جهان اسلام نفت دارد ، ثروت دارد ، بالای یک میلیارد آدم دارد که ­روزی پنج بار رو به کعبه می­‎­ایستند ، یعنی دلها ­ ­آنجاست ، ­ ­باز می­‎­بینی زبون است ، ­ ­خوار است ، ترسو است ­ ­... اشکال کار کجاست ؟ اشکال در رهبریش اس­ت ، الان آنچه به سر اسلام می‎­آید ، آنچه استکبار و کفر جهانی بر سر اسل­ام می آورند همه به دلیل نبود رهبری است ،­ رهبری که به سوی نور هدایت کند ، چه چیزی­ باعث شد آمریکا که از ما حق توحش می گرفت­ و توی سرمان می زد ، الان به ایران به عن­وان یک قدرت ­نگاه کند ؟ فقط رهبری ... فرقش در رهبری ا­ست ، ­اینکه چه کسی رهبری امت را داشته باشد مهم­ است ، ­شاه که گور به گور شد ، رهبر که عوض شد ، ­آدمها هم عوض شدند ، فکرها هم عوض شد ­..... آدم هست که توی جلسه ای نشسته ، وقت­ نماز که می شود می‎­گوید ­ ­زشت است بلند شوم ، ­ ­حالا نگاهم می کنند ، ­ ­همین که چهار نفر نگاهش کنند نمی رود نماز­ بخواند ، آقا نگاهت می کنند که بکنند ، ب­گو بنده می‎­روم نماز بخوانم ... ­ ­خلاص­ .... ­خوشا بحال کسی که دو روزش مثل هم نباشد­ ­ ­.....


ادامه مطلب ....

http://ift.tt/2cltWBV

منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان

تبادل لينك

به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم

هیچ نظری موجود نیست: