آدم بودن ما به نیاز شخصی نیست ، چون حیوان ها هم این نیاز را دارند یعنی هر حیوانی غذا میخورد جایی میخوابد و آمیزش جنسی دارد ، آدم بودن ما به خوراک و پوشاک و مسکن نیست آدم بودن ما به قانون و رئیس هم نیست چون زندگی مورچگان هم یک قانونی دارد ، پس شرف ما ، نه به خوراک و پوشاک است و نه به قانون و رئیس ، شرف ما به آن معرفتهایی است که داریم ، وگرنه ما با حیوان ها در نیاز های شخصی برابر هستیم ، انسان بودن ما به این معرفت ها است ، مثلاًشناخت سرچشمه این هستی کجاست ؟ آخرکار چی میشود ؟ حق چیست ؟ باطل چیست ؟ نقش دین چیست ؟ انسان سه نیاز دارد ، نیاز شخصی ، نیاز اجتماعی و نیاز عالی و دین مسئول تأمین نیاز عالی است ، نمی شود گفت آقا من نمیخواهم دین داشته باشم ... نمی خواهی دین داشته باشی ؟ یعنی خلاص ، یعنی من نمیخواهم ببینم سرچشمه هستی چی است ، آخرش چی است ، وظیفه من چی است ..... پس میخواهی چه کار کنی ؟ اصول دین من سه تاست خوراک ، پوشاک ، مسکن ، بسیار خوب ، دین هم در جواب این افراد می گوید زنده باد حیوانات ، چون حیوانات از ما بیشتر میخورند ، احتیاج به پوشاک و مسکن هم ندارند .... آدم بی دین در کرة زمین وجود ندارد ، منتها هر کسی یک دینی دارد ، اعتقاد هست اما اعتقاد به ماده ، اعتقاد به ماوراء ماده ، بت پرستی ، خود پرستی ، شهوت پرستی ، یعنی نمیشود که انسانی باشد و دلش وابسته و بند به جایی نباشد حالا یا بند به حق و یا بند به باطل ...... انسان دو راه دارد یا برود یا بماند ... اگر بماند میگندد ، اگر برود به کجا برود ؟ با چه وسیلهای برود ؟ با چه راهنمایی ؟ دین تامین کننده این سه مسئله است و میگوید انسان باید برود « یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقیهِ » ( انشقاق / 6 ) خداوند می فرماید ای انسان با هر رنج مشقت در راه طاعت و عبادت حق بکوش که عاقبت به حضور پروردگار خود می روی .... تو باید بروی ، سه تا رفتن داریم ، اول : رفتن به جلو « زِدْنی عِلْماً » ( طه / 114 ) ، دوم : روز به روز بهتر شود « زادَهُمْ » ( محمد / 17 ) ، سوم : رفتن به عقب « آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا » (نساء / 137 ) « ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ » ( بقره / 51 ) عدهای روز به روز بهتر میشوند ، عدهای هم روز به روز بدتر میشوند ، عدهای هم « حمار طاحونه » ، در قدیم برای گندم آسیاب کردن یک الاغ یا قاطری را به محور آسیاب می بستند که حیوان با چشم بسته حرکت می کرد و دور خودش می چرخید ، و بدین ترتیب گندم آرد می شد ، کسی که با چشم بسته و بی هدف و بدون بصیرت به دور خودش بچرخد و در زندگی بی هدف باشد را می گویند « حمار طاحونه » ..... ما برویم یا بمانیم ؟ ماندن درست نیست ، باید رفت ، اما به کجا برویم ؟ با چه وسیلهای برویم ؟ با حقه بازی ؟ با حق ؟ با باطل ؟ ..... به حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام گفتند در شورای شش نفری ، یک دروغ بگو ، حکومت را بگیر ، گفت نمیگیرم ، اصلا میخواهم حکومت نداشته باشم ... به حضرت امیرالمؤمنین گفتند کمی با معاویه کوتاه بیا ، فرمود آیا شما از من انتظار دارید که با الاغ دزدی بروم مکه ؟ ........ دو تا ائمه داریم در قرآن ، یکی « أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا » ( انبیاء / 73 ) یعنی رهبری که ما را به سوی نور می کشاند ، دومی « أَئِمَّةً یَدْعُونَ إِلَى النَّار ِ» ( قصص / 41 ) یعنی رهبری که ما را به سوی آتش میکشاند ، امام نور و امام نار، این خودمان هستیم که انتخاب می کنیم به سوی نور برویم یا به سوی نار .... کسی که بنده خدا شد ، احساس غرور میکند ، احساس عزت میکند ، آرامش دارد ، میداند کارهایش را ارزان نفروخته است ...... پس چرا بعضی متدینین تقلب میکنند ؟ آنها دینشان ، دین نیست ، نمازشان نماز نیست ، نماز اگر نماز باشد « تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ » ( عنكبوت / 45 ) اگر دیدیم نماز ما ، ما را از فحشاء و منکر باز نداشت بدانیم که نمازمان اشکال دارد ، انسان صاحب دین فکر میکند ، آرامش دارد ……. در سرازیری آدم نمیفهمد چه ماشینی سالم است ، ماشین را در سر بالایی و در گردنهها امتحان میکنند ، حدیث داریم که هر کسی میخواهد ببیند چقدر دین دارد ، ببیند به کجا که رسیده گناه میکند اگر یک سکه دیدیم و دروغ گفتیم ، قیمت ما همان یک سکه است ، و همینطور الی ما شاء الله .... قیمت حضرت امیرالمؤمنین چند است ؟ حضرت امیرالمؤمنین فرمودند به خدا قسم اگر تمام هستی را بدهند به علی که یک ذره ظلم کند ، والله قسم ظلم نمیکنم ، یعنی نرخ من از هستی بیشتر است .... مقدار دین ما به مقدار سقوط ما است ، هر کجا که سقوط کردیم دین ما همان مقدار است ، حالا خودتان حساب کنید کجا خلاف کردید .... دین وقتی کامل میشود که رهبری قوی داشته باشد «الْیَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دینَكُمْ» ( مائده / 3 ) دینی که رهبر نداشته باشد ، هیچی ندارد …. آقا الان مشکلات جهان اسلام چیست ؟ جهان اسلامیچه چیزی ندارد ؟ جهان اسلام نفت دارد ، ثروت دارد ، بالای یک میلیارد آدم دارد که روزی پنج بار رو به کعبه میایستند ، یعنی دلها آنجاست ، باز میبینی زبون است ، خوار است ، ترسو است ... اشکال کار کجاست ؟ اشکال در رهبریش است ، الان آنچه به سر اسلام میآید ، آنچه استکبار و کفر جهانی بر سر اسلام می آورند همه به دلیل نبود رهبری است ، رهبری که به سوی نور هدایت کند ، چه چیزی باعث شد آمریکا که از ما حق توحش می گرفت و توی سرمان می زد ، الان به ایران به عنوان یک قدرت نگاه کند ؟ فقط رهبری ... فرقش در رهبری است ، اینکه چه کسی رهبری امت را داشته باشد مهم است ، شاه که گور به گور شد ، رهبر که عوض شد ، آدمها هم عوض شدند ، فکرها هم عوض شد ..... آدم هست که توی جلسه ای نشسته ، وقت نماز که می شود میگوید زشت است بلند شوم ، حالا نگاهم می کنند ، همین که چهار نفر نگاهش کنند نمی رود نماز بخواند ، آقا نگاهت می کنند که بکنند ، بگو بنده میروم نماز بخوانم ... خلاص .... خوشا بحال کسی که دو روزش مثل هم نباشد .....
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/2cltWBV
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر