گناهی برابر با محرومیت از بهشت
مدتها بود به دنبال معنای یک کلمه بودم؛ کلمه ای که وقتی در میان مردم رواج پیدا می کند نتیجه ای جز ایجاد کدورت و کینه چیزی در بر ندارد...
مصحف کریم را باز کردم شروع به خواندن کردم : وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ (سوره همزه، آیه اول) وای بر هر عیب جوی سخن چین، خداوند از لفظ ویل استفاده کرده است ... به دنبال این واژه در روایات رفتم؛ روایاتی را یافتم که بدترین مردم را کسی معرفی می کرد که این رذیله را به همراه خود داشته باشد: امام صادق (علیه السلام) از رسول خدا (صلی الله و علیه و آله) روایت می کند که آن حضرت (صلی الله و علیه و آله) به صحابه خویش فرمود: الا انبئکم بشرارکم؟ قالوا بلى یا رسول الله قال المشّاؤن بالنمیمه، المفرّقون بین الاحبّه، الباغون للبراء المعایب؛ آیا شما را به بدترین شما آگاه کنم؟ گفتند: بلی یا رسول الله! فرمود: آن که سخن چینی نموده و میان دوستان جدایی افکند و برای مردمان پاکدامن عیب جویی کند. (اصول کافی، ج ۴، ص ۷۵، حدیث ۱)در روایت دیگری آمده بود که سخن چین رنگ بهشت را نخواهد دید. امام باقر (علیه السلام) فرمودند: بهشت بر دروغ تراشانی که برای سخن چینی می روند حرام است. ( اصول کافی، ج ۴، ص ۷۵، حدیث ۲) در روایت دیگری هم از عذاب اخروی سخن می گوید: خداوند به سخن چین هشدار و انذار می دهد که از این عمل زشت و قبیح دست بردارد، زیرا از پیامدها و تبعات آن، عذاب های اخروی در دوزخ است.
باخودم گفتم با یک عمل سخن چینی جز بدترین مردم شوی، از بهشت محروم شده، دچار عذاب قبر گردی. مگر سخن چین به چه معناست؟
نمّام، همان خبرکش است، یعنی کسی است که اخبار کسی را به دیگری می رساند. از این روست که آن حضرت (صلی الله و علیه و آله) می فرماید: همانا کسی که سخن می برد خبرکش است.»
معنای سخن چین در کتب لغت را مطالعه کردم: سخن چینی به معنای خبرکشی است. (دهخدا، علی اکبر؛ فرهنگ دهخدا، ج ۴، ص ۳۵۸) در زبان عربی و فرهنگ قرآنی، واژگانی چون نمّام، نمیم ، همّاز و همزه برای این معنا به کار رفته است. از حضرت رسول اکرم (صلی الله و علیه و آله) روایت است که نمّام، همان خبرکش است، یعنی کسی است که اخبار کسی را به دیگری می رساند. از این روست که آن حضرت (صلی الله و علیه و آله) می فرماید: همانا کسی که سخن می برد خبرکش است.» (میزان الحکمه؛ ص14)
در واقع سخن چین در اصطلاح کسى است که سخن کسى را به دیگرى گوید و موجب اختلاف آنان گردد؛ و یا کسى که راز شخصى را افشا کند. پس سخن چینی، نوع چینش خاص سخن و بیان مطالب است که میان دو شخص اختلافی را موجب شود یا راز و خبر کسی فاش و گفته شود.
گناهی دیگر از کوچک ترین عضو بدن
کمی اندیشیدم دیدم سخن چینی گناهی است که از ناحیه زبان صورت می گیرد. از نظر اسلام، زبان یکی از ابزارهایی است که انسان می بایست بسیار مراقب آن باشد؛ زیرا بسیاری از گناهان ریشه در زبان دارد و این زبان است که خاستگاه انجام آن می شود.
بسیاری از گناهان کبیره چون غیبت و دروغ به زبان باز می گردد. در این میان سخن چینی نیز یکی از آن گناهان کبیره ای است که زبان ابزار ارتکابی آن است.
کسی که سخن چینی می کند، هم در امانت خیانت می کند و هم غیبت کرده و امری که برادر دینی اش مکروه دارد، بر زبان جاری می کند و موجبات اختلاف و تفرقه و دشمنی می شود و هم آن که اسرار و رازهای اشخاص را فاش می کند. حضرت علی (علیه السلام) می فرماید: «بر تو باد که از سخن چینی دوری نمائی که آن کینه را در دل می کارد و شخص را از خدا و خلق دور می گرداند.» ( غرر الحکم و درر الکلم، ج۲، ص ۲۹۶)
از این روایت به دست می آید که یکی از عوامل کینه در افراد، سخن چینی است. از این روست که حضرت امیرمومنان علی (علیه السلام) از سخن چینی و سخن چین پرهیز می دهد تا انسان از کینه رهایی یابد.
مراقب زندگی هایمان باشیم
اگر توجهی در زندگی بکنیم انگار زندگی ها، روابط، مهمانی ها پر شده است از بازگویی آنچه از دیگران شنیده ایم، این گونه رفتارها به قدری با ما عجین شده اند که حتی گاهی به آن ها فکر نمی کنیم و به بدی کارمان پی نمی بریم و جزئی از منش و سبک زندگی ما شده است بازگو کردن حرف های دیگران
حرف دیگری را به پیش دیگری بردن یکی از سرگرمی ها و تفریحات ما شده است. مردی به حضور حضرت علی (علیه السلام) رسید و درباره مرد دیگری سخن چینی کرد. امام علی (علیه السلام) به او فرمود: «ای شخص! ما درباره آنچه گفتی پرسش و تحقیق می کنیم، اگر راست گفته باشی، تو را دشمن می داریم (زیرا تو سخن چینی کردی) و اگر دروغ گفته باشی تو را مجازات می کنیم. (زیرا که به شخصی بهتان زدی) و اگر خواستی، کلام خود را پس بگیر، (تو را می بخشم) عرض کرد: یا امیرالمؤمنین کلام خود را پس می گیرم.» (مجلسی، محمدباقر؛ بحارالانوار، بیروت، الوفاء، ۱۴۰۳، ج ۷۲، ص ۲۶۶)
دعای سخن چین مستجاب نمی شود
خداوند به سخن چین هشدار و انذار می دهد که از این عمل زشت و قبیح دست بردارد، زیرا از پیامدها و تبعات آن، عذاب های اخروی در دوزخ است
داستانی در مورد مستجاب نشدن دعای فرد سخن چین بیان می کنیم:
سخن چینی یکی از عوامل مهم عدم استجابت دعا است. پس کسانی که مرتکب چنین گناهی می شوند، نمی بایست امیدوار باشند که خداوند دعاهای ایشان را اجابت گوید.
در وسائل الشیعه (کتاب حج) آمده است: بنی اسرائیل را قحطی فرا گرفت، موسی (علیه السلام) از خدا درخواست باران نمود وحی رسید ای موسی، دعای تو و کسانی را که با تو هستند مستجاب نمی کنم، زیرا در بین شما نمامی هست که از سخنی چینی دست بر نمی دارد.
موسی (علیه السلام) گفت: خدایا آن شخص کیست تا او را از بین خود بیرونش کنیم؟ فرمود: من شما را از نمامی نهی می کنم، چگونه راز دیگری را آشکار سازم؟
پس آنها توبه جمعی نمودند و آن فرد نمام نیز با آنها توبه نمود پس بر ایشان باران بارید.
کلام آخر:
شاید اگر به عواقب آن فکر کنیم، محرومیت از بهشت، عذاب قبر و به فرموده پیامبرصلی الله و علیه و آله بدترین مردم شدن، دیگر حاضر نباشیم تن به گناه سخن چینی بدهیم و هم دنیای خود و هم آخرت را ویران سازیم.
چرا هنگامی که می توانیم با صلح و صفا و صمیمیت و محبت و یکدلی پیوند میان روابط خود را محکم سازیم به خاطر حسادت، عداوت و دشمنی و....با نمامی و سخن چینی از دیگران پیوندهای جامعه اسلامی و روابط صمیمی بین خود را از بین ببریم.
منابع:
قرآن کریم
اصول کافی
میزان الحکمه
غررالحکم
بحارالانوار
فرهنگ دهخدا
منبع: تبیان
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/1nj0yAB
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر