۱۳۹۳ شهریور ۳, دوشنبه

توجه به نماز بيماران در مراکز درماني






بسم الله الرحمن الرحيم

«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»

حجت الاسلام قرائتی

بيماري، در بيمارستان‌ها خيلي‌ها چون بيمار هستند، مثلاً مي‌گويد: دستم خوني است، بعد نماز مي‌خوانيم. دستم ورم کرده باشد بعد نماز مي‌خوانيم. به راحتي از نماز مي‌گذرند. دستت خوني است، خون را بشوي. وضوي جبيره بگير. در جمهوري اسلامي بايد پرستارها يک چند ساعتي احکام بيمارها را ببينند. خدا برادر ما جناب فلاح زاده را حفظ کند. کتابي براي احکام بيماران نوشته است. يک کتاب احکام کوچک است. بعضي پرستارها بي‌اعتنا هستند. بيمار مي‌گويد: خانم! مي‌شود من نماز بخوانم؟ مي‌گويد: حالا نمي‌خواهد نماز بخواني. باشد بعد خوب شدي، برو خانه بخوان. اين اگر خواسته باشد نماز بخواند بايد تختش را رو به قبله بچرخاند. اين پرستار براي اينکه سر تخت را کج نکند، مي‌گويد: برو خانه نماز بخوان. اينها همه استخفاف است.

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: اگر کسي نماز را سبک شمارد... علامت شهر اسلامي اين است که مردم با اذان صبح بيدار شوند. علامت شهر اسلامي اين است که تا اذان گفتند، بازار را ببندند. البته آنهايي که وقت اذان مشغول مشتري هستند فکر نکنند برنده هستند، اينها باختند. چون سر ظهر اذان مي‌گويند. مغازه را ببندم، يا يک پارچه بکشم يا به بغل دستي‌ام بگويم: مواظب مغازه من باش من بروم نماز بخوانم برگردم. ده دقيقه، يک ربع، دل از اين مشتري نمي‌کنم. خدا مي‌گويد: دل نکندي، حالت را مي‌گيرم. اين مشتري را بگير، يک سودي از او گرفتي. عصري دو نفر را به اسم مشتري برايت مي‌فرستم، يک ساعت تو را علاف مي‌کند، بعد مي‌گويد: خيلي خوب! باشد برمي‌گرديم. اين به جاي آن! يک ربع نرفتي نماز بخواني، عصري يک مشتري بي‌خود دو ساعت علافت کرد، آخر هم از تو نخريد و سودي هم به تو نداد. خدا حالگيري مي‌کند.

مي‌گويد: «ضيعتني‏ ضيعك الله‏» ضايعم کردي، خدا ضايعت کند. بعد حديث داريم به بعضي‌ها مي‌گويد: «کرمتني» مرا گرامي داشتي. الآن در جمهوري اسلامي اتاق مدير کل بهتر است، يا نمازخانه؟ هر اداره‌اي که اتاق مدير کل قشنگ بود و نمازخانه‌اش کثيف بود و بد بود و تاريک بود، اين پيداست مدير کل مي‌خواهد بگويد: هرکس با من مذاکره دارد، هرکس با من گفتگو دارد، در اتاق شيک بيايد. هرکس با خدا گفتگو دارد، در اتاق کثيف برود. اين بي ادبي است. الآن مقام معظم رهبري اينجا بيايد، بگوييم: آقا شما روي زمين بنشين، من روي صندلي مي‌نشينم. اگر آقا روي زمين بنشيند و من روي صندلي بنشينم، تمام ايران هفته آينده تلويزيون را خاموش مي‌کنند. مي‌گويند: قرائتي خيلي آدم بي‌ادبي است. آقا آمد به آقا گفت: روي زمين بنشين و خودش روي صندلي نشست. حيا هم خوب چيزي است. هرکس مي‌خواهد با من مذاکره کند اتاق فلان. هرکس مي‌خواهد با خدا مذاکره کند، نمازخانه تنگ و اتاق تاريک! اينها همه مصاديق استخفاف است. سفارش مهمي است. حضرت امام جعفر صادق علیه السلام هم دقيقه آخرعمرشان گفت. آخر بزرگان دقيقه‌هاي آخر عمر، عصاره عمرشان را مي‌گويند. وصيت يعني چه؟ يعني يک عمري پول جمع کردم، حالا که مي‌خواهم بميرم مي‌گويند: اين پول را کجا خرج کنيد.

يکي از آقايان چند جلد کتاب نوشته تحت عنوان اين آخرين کلمات چيست؟ مثلاً بوعلي سينا آخرين کلمه‌اش چه بود؟ سعدي آخرين کلمه‌اش چه بود؟ فلان عالم آخرين کلمه‌اش چه بود؟ تمام دانشمندان آخرين کلمه‌شان را چاپ کردند و چند جلد شده است. چون آخرين کلمه انسان آن قطعنامه انسان است. يعني شيره عمرم اين است. حضرت امام جعفر صادق علیه السلام لحظه آخر عمر فرمود: برويد فاميل‌ها را دعوت کنيد سريع بيايند. آمدند اتاق پر شد. چشم‌هايش را باز کرد. فرمود: هرکس نماز را سبک شمارد، ما شفاعت او را نمي‌کنيم. قطعنامه زندگی حضرت امام جعفر صادق علیه السلام است.


«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»





«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»






ادامه مطلب ....



http://ift.tt/1t6tmgD



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


هیچ نظری موجود نیست: