۱۳۹۳ شهریور ۹, یکشنبه

کومله ها مرید حاج احمد شدند


کومله ها مرید حاج احمد شدند











آمده بود جلوی درب سپاه پاوه، بس نشسته بود.

می گفت، این کاک احمد که می گویند کجاست؟! می خواهم کسی که مرا بدبخت کرده را ببینم.

برف و بوران بود...

حاج احمد آمد. زن تعجب کرده بود! کاک احمد تویی؟

حاج احمد سرش را به علامت تایید تکان داد.

همسر من یک ماه که به ما سرنزده! از ترس شما ها قایم شده توی کوه ها،اشکش سرازیر شد، که بچه هایم مردن از گرسنگی.

شوهرش کومله بود..

حاج احمد فورا دستور داد از انبار مقر برایش روغن و برنج و حبوبات بیاورند.

حاجی همه آذوغه را کول کرد و رساند دم در خانه زن...خودش تنهایی!

یک ماه بعد مردی با صلاح آمده بود جلوی سپاه پاوه! کومله بود. حتما همسر همان زنی بود که آمده بود پی حاج احمد.

می گفت کاک احمد کجاست؟

حاجی رفت جلو...

مرد افتاد روی زمین!

غرور کرد ها را که می دانی...به زمین افتاده بود.

آمد و شد جزء پیشمرگان کرد مسلمان..

بیست نفری را هم از کومله ها همراهش آمده بودند.

شده بود مرید حاج احمد!







ادامه مطلب ....



http://ift.tt/VZnEhT



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


هیچ نظری موجود نیست: