با سلام
موضوعي با نام نقد روحانيت درج شده بود و يه مقدار پيچ و خم خورده بود و...
اگرچه خيلي كم فرصت ميكنم به اين انجمن سر بزنم و مطلب بنويسم؛ ولي لازم دونستم يهسري نكات رو خدمت سرورانم عرض كنم و سپاسگذار ميشم اگه با دقت و بدون تعصب مطالب رو بخونن؛ سپس اگه نقدي داشتن بيان كنن
شنيديد ميگن: دور گود نشسته، ميگه لنگش كن ! واقعش اينه كه بعضي از دوستان از روي دلسوزي يا ... مطالبي رو مطرح كردن كه مصداق همون ضرب المثل هست!
نوشتهها زيادن، به خيليهاش هم جواب داده شده، حرف هم زياده، حوصله و فرصت نقلقول و بيان تكتك اونها نيست! اما بهعنوان يك طلبه، مطالبي رو به عرض ميرسونم. مطالبي كه شايد با مزاق بعضيها خوش نياد. البته در نقد هميشه بازه، شايد واقعا برداشتم اشتباه باشه.
1. اول از همه عرض كنم كه نواقص، در جريان كاري روحانيت زياده، علتهايي هم داره كه بعضيش به خود سيستم داخلي روحانيت برميگرده؛ بعضيش به دولت؛ و بعضيش به ملت! خيليها در اين قصور و تقصيرها دخيلند؛
2. شايد برخي مطالبي كه عرض ميكنم، براي بعضي دوستان، قابل هضم نباشه؛ ولي مطمئنا كساني كه با روحانيت و جلسات مذهبي ارتباط داشته باشن، اين مطالب رو تصديق خواهند كرد و صادقانهبودن اين مطالب رو تأييد خواهند كرد؛
3. كلا گفتمان علمي، دو شيوه جداگانه داره كه نميشه اين دو رو با هم مخلوط كرد؛
اول: شيوه سخنراني: كه يك نفر (روحاني يا دكتر يا ...) نطقي رو آماده ميكنه و از ابتدا، با مقدمات لازم، وارد بحث ميشه، محور بحث رو در حدّ فهم عموم، تبيين ميكنه و بحث رو نتيجهگيري ميكنه و تمام. در اين روش، اگه يك نفر وسط بحث، يك سؤال بپرسه، فاتحه بحث خونده ميشه و حتي ساير مخاطبين اعتراض ميكنن؛
دوم: شيوه پرسش و پاسخ: كه از همون ابتدا، طرح مطالب، با سؤالات مخاطبين شروع ميشه و گوينده، موظف هست به اونها پاسخ بده.
روحانيت در هر دو قسم، فعاليت داره، اما انتخاب روش، بسته به درخواست مخاطب و ميزبان هست. بذاريد بهتر بگم: روحانيت چه فعاليتهايي دارن، امام جماعت مساجد؛ امام جماعت مدارس راهنمايي و دبيرستان و...؛ سخنراني در منازل (به قول معروف روضه مردانه يا زنانه)؛ سخنراني در هيئتها و حسينيهها؛ صحبت در صدا و سيما و راديو و...
حتما در رسانههاي عمومي، به وفور ديديد كه شيوه پرسشپاسخ رواج داره؛ در مؤسسات علمي پژوهشي (مثل موسسات روانشناسي و انالپي و مشاوره و...) هم مبنا بر پرسش و پاسخ هست؛ اما در بقيه جاها:
وقتي يه نفر روحاني توي خونه خودش مجلس ميگيره، دستش بازه، هر بحثي رو به هر شكلي كه ميخواد مطرح ميكنه؛ ولي شما فرض كنيد يه روحاني رو دعوت كردن به يه هيئت مذهبي، بعد بره بالا منبر بگه: بسم الله... سلوني هر چه را كه نميدوني! هيچكس پذيراي اين شيوه نيست، اصلا عموم منبرهاي هيئتي يا خانهاي اقتضاي سؤال جواب رو ندارن.
شايد بگيد: چون پيرمردها و... شركت ميكنن كه حوصله ندارن! از اونها كه بگذريم، توي مدرسه راهنمايي و دبيرستان، من يك روز هفته رو اختصاص دادم به سؤال جواب، باور كنيد اون روز رو هم خودم صحبت ميكنم، هرچي بهشون نگاه ميكنم، اونها هم به من نگاه ميكنن. :bikh:
اصلا بيشتر افراد جامعه حال و حوصله سؤال پرسيدن رو ندارن، در هر زمينه، سؤالهايي كه براشون پيش مياد رو نمينويسن تا وقتي به اهل فنش برخورد كردن، بپرسن و جواب بگيرن. شما به چهار تا جوون اهل تحقيق و بررسي نگاه نكن.
اگه نصف جمعيت پاي منبر جوون شيفته مطالب علمي و مذهبي باشن، مطالبي رو براشون مطالعه ميكنم و ميگم كه بيشتر جديد و كاربردي باشن؛ اما چكار كنم كه تا يه مقدار بحث، علمي ميشه و به موشكافيهاي تاريخي ميرسه، همه چرتشون ميبره و خميازه بازار راه ميافته، يا هي به ساعت نگاه ميكنن و با گوشي موبايلشون ور ميرن!! آخوند هم استرسش ميگيره، احساس ميكنه مطالبش براي مخاطبش مفيد نيست، يه داستان چاشني مطالبش ميكنه تا گل از روي شنونده باز بشه!! :gol:
قشر تحصيلكرده و قبراق ما، عموما دنبال مطالب ديني و مذهبي نيستن، و كساني كه دنبال اين مطالب هستن، عموما كساني هستن كه دوست دارن سخنران، خيلي ساده و عاميانه حرف بزنه و لابلاي حرفهاش، پر از داستان و مطالب خندهدار و اميدواركننده و... و لو تكراري باشه!! و الا همون چهار نفر هم راهشون رو كج ميكنن و ميگن: اي بابا، اين منبر رو ولش كن كه مسئوليت ما رو بيشتر ميكنه، حاضر نيستن واقعيتها رو بشنون، حرف همه شده: دعنا نعيش! ولمون كن بزار زندگيمون رو بكنيم.
يكي از دوستان خودم، 10روز به شيوه سؤال جواب اعتقادي منبر رفت؛ ولي براي عموم مردم خستهكننده بود و ديگه سالهاي بعدي اون روش رو ادامه ندادن! يكي ديگه از دوستان، چند ساله كه توي خونه خودش هفتهاي دو سه شب براي اقشار مختلف برنامه سخنراني به همراه پرسش پاسخ داره، كتابخونه راه انداخته و... استقبال خوبي هم ميشه؛ چون اولا: همه افرادي كه شركت ميكنن، از قبل ميدونن كه برنامه اين جلسه اينه، پس كساني ميان كه به همين روش علاقه دارن؛ ثانيا: خونه شخصيه، هيئت امنا و صاحبخونهاي نداره كه به اين روش اعتراض كنه.
ادامه دارد...
از اينكه طول كشيد، شرمنده
موضوعي با نام نقد روحانيت درج شده بود و يه مقدار پيچ و خم خورده بود و...
اگرچه خيلي كم فرصت ميكنم به اين انجمن سر بزنم و مطلب بنويسم؛ ولي لازم دونستم يهسري نكات رو خدمت سرورانم عرض كنم و سپاسگذار ميشم اگه با دقت و بدون تعصب مطالب رو بخونن؛ سپس اگه نقدي داشتن بيان كنن
شنيديد ميگن: دور گود نشسته، ميگه لنگش كن ! واقعش اينه كه بعضي از دوستان از روي دلسوزي يا ... مطالبي رو مطرح كردن كه مصداق همون ضرب المثل هست!
نوشتهها زيادن، به خيليهاش هم جواب داده شده، حرف هم زياده، حوصله و فرصت نقلقول و بيان تكتك اونها نيست! اما بهعنوان يك طلبه، مطالبي رو به عرض ميرسونم. مطالبي كه شايد با مزاق بعضيها خوش نياد. البته در نقد هميشه بازه، شايد واقعا برداشتم اشتباه باشه.
1. اول از همه عرض كنم كه نواقص، در جريان كاري روحانيت زياده، علتهايي هم داره كه بعضيش به خود سيستم داخلي روحانيت برميگرده؛ بعضيش به دولت؛ و بعضيش به ملت! خيليها در اين قصور و تقصيرها دخيلند؛
2. شايد برخي مطالبي كه عرض ميكنم، براي بعضي دوستان، قابل هضم نباشه؛ ولي مطمئنا كساني كه با روحانيت و جلسات مذهبي ارتباط داشته باشن، اين مطالب رو تصديق خواهند كرد و صادقانهبودن اين مطالب رو تأييد خواهند كرد؛
3. كلا گفتمان علمي، دو شيوه جداگانه داره كه نميشه اين دو رو با هم مخلوط كرد؛
اول: شيوه سخنراني: كه يك نفر (روحاني يا دكتر يا ...) نطقي رو آماده ميكنه و از ابتدا، با مقدمات لازم، وارد بحث ميشه، محور بحث رو در حدّ فهم عموم، تبيين ميكنه و بحث رو نتيجهگيري ميكنه و تمام. در اين روش، اگه يك نفر وسط بحث، يك سؤال بپرسه، فاتحه بحث خونده ميشه و حتي ساير مخاطبين اعتراض ميكنن؛
دوم: شيوه پرسش و پاسخ: كه از همون ابتدا، طرح مطالب، با سؤالات مخاطبين شروع ميشه و گوينده، موظف هست به اونها پاسخ بده.
روحانيت در هر دو قسم، فعاليت داره، اما انتخاب روش، بسته به درخواست مخاطب و ميزبان هست. بذاريد بهتر بگم: روحانيت چه فعاليتهايي دارن، امام جماعت مساجد؛ امام جماعت مدارس راهنمايي و دبيرستان و...؛ سخنراني در منازل (به قول معروف روضه مردانه يا زنانه)؛ سخنراني در هيئتها و حسينيهها؛ صحبت در صدا و سيما و راديو و...
حتما در رسانههاي عمومي، به وفور ديديد كه شيوه پرسشپاسخ رواج داره؛ در مؤسسات علمي پژوهشي (مثل موسسات روانشناسي و انالپي و مشاوره و...) هم مبنا بر پرسش و پاسخ هست؛ اما در بقيه جاها:
وقتي يه نفر روحاني توي خونه خودش مجلس ميگيره، دستش بازه، هر بحثي رو به هر شكلي كه ميخواد مطرح ميكنه؛ ولي شما فرض كنيد يه روحاني رو دعوت كردن به يه هيئت مذهبي، بعد بره بالا منبر بگه: بسم الله... سلوني هر چه را كه نميدوني! هيچكس پذيراي اين شيوه نيست، اصلا عموم منبرهاي هيئتي يا خانهاي اقتضاي سؤال جواب رو ندارن.
شايد بگيد: چون پيرمردها و... شركت ميكنن كه حوصله ندارن! از اونها كه بگذريم، توي مدرسه راهنمايي و دبيرستان، من يك روز هفته رو اختصاص دادم به سؤال جواب، باور كنيد اون روز رو هم خودم صحبت ميكنم، هرچي بهشون نگاه ميكنم، اونها هم به من نگاه ميكنن. :bikh:
اصلا بيشتر افراد جامعه حال و حوصله سؤال پرسيدن رو ندارن، در هر زمينه، سؤالهايي كه براشون پيش مياد رو نمينويسن تا وقتي به اهل فنش برخورد كردن، بپرسن و جواب بگيرن. شما به چهار تا جوون اهل تحقيق و بررسي نگاه نكن.
اگه نصف جمعيت پاي منبر جوون شيفته مطالب علمي و مذهبي باشن، مطالبي رو براشون مطالعه ميكنم و ميگم كه بيشتر جديد و كاربردي باشن؛ اما چكار كنم كه تا يه مقدار بحث، علمي ميشه و به موشكافيهاي تاريخي ميرسه، همه چرتشون ميبره و خميازه بازار راه ميافته، يا هي به ساعت نگاه ميكنن و با گوشي موبايلشون ور ميرن!! آخوند هم استرسش ميگيره، احساس ميكنه مطالبش براي مخاطبش مفيد نيست، يه داستان چاشني مطالبش ميكنه تا گل از روي شنونده باز بشه!! :gol:
قشر تحصيلكرده و قبراق ما، عموما دنبال مطالب ديني و مذهبي نيستن، و كساني كه دنبال اين مطالب هستن، عموما كساني هستن كه دوست دارن سخنران، خيلي ساده و عاميانه حرف بزنه و لابلاي حرفهاش، پر از داستان و مطالب خندهدار و اميدواركننده و... و لو تكراري باشه!! و الا همون چهار نفر هم راهشون رو كج ميكنن و ميگن: اي بابا، اين منبر رو ولش كن كه مسئوليت ما رو بيشتر ميكنه، حاضر نيستن واقعيتها رو بشنون، حرف همه شده: دعنا نعيش! ولمون كن بزار زندگيمون رو بكنيم.
يكي از دوستان خودم، 10روز به شيوه سؤال جواب اعتقادي منبر رفت؛ ولي براي عموم مردم خستهكننده بود و ديگه سالهاي بعدي اون روش رو ادامه ندادن! يكي ديگه از دوستان، چند ساله كه توي خونه خودش هفتهاي دو سه شب براي اقشار مختلف برنامه سخنراني به همراه پرسش پاسخ داره، كتابخونه راه انداخته و... استقبال خوبي هم ميشه؛ چون اولا: همه افرادي كه شركت ميكنن، از قبل ميدونن كه برنامه اين جلسه اينه، پس كساني ميان كه به همين روش علاقه دارن؛ ثانيا: خونه شخصيه، هيئت امنا و صاحبخونهاي نداره كه به اين روش اعتراض كنه.
ادامه دارد...
از اينكه طول كشيد، شرمنده
منبع: انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
http://www.nooreaseman.com/forum168/thread46479.html
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر