مبانی فکری فرقه ضاله حلقه/
«نذر» پیشنهاد رشوه به خداست!.
طبق آیات قرآن کریم و کلام ائمه(ع) عبادت نوعی معامله با خداست و از این نظر حرف طاهری مردود است که مگر خدا نذر را معامله میداند! شاید معامله باشد؛ ولی معامله انسان است در قبال گذشتن از چیزی است که به آن علاقه دارد، برای کسب رضایت خدا.در بررسی و تحلیل آموزههای هر دین یا فرقه باید ابتدا به بررسی مبانی و پیش فرضهای آن پرداخت، برای شناسایی بهتر آموزههای فرقه «عرفان ضاله حلقه» نیز لازم است، به بیان مبانی فکری این فرقه بپردازیم، با مطالعه آثار مکتوب و شفاهی عرفان حلقه درمییابیم که این فرقه نیز مطالبی را از ادیان مختلف و همچنین فرقههای انحرافی برای مبانی و پیش فرضهای خود انتخاب کرده است، محمد علی طاهری با تصریح به التقاطی بودن مبانی فرقه خود میگوید:«ادیان، یک سلسله دروس، پله پله با هم هستند و جدا شدنی نیستند، علتش را هم من متوجه شدهام؛ یعنی مثل یک چیز میماند که دامنهدار است؛ ولی نویسندهها متفاوت هستند، بدون درک عهد عتیق، {فهم} عهد جدید امکان ندارد و بدون درک آن، درک این امکان ندارد، حالا إنشاءالله این را در یک جایی جداگانه مطرح میکنیم؛ اما من یک مطلبی میخواهم بگویم، من امروز به این نتیجه رسیدهام که یک عدهای به من خبر دادهاند که ما مطلب شما را با عرفان یهودی کابالا انطباق دادهایم. عجیب است! شاگردان کلیمی ما گفتهاند، به طرز عجیبی دریافتهای شما با عرفان کابالا میخواند، مسیحیها هم یک طوری همین را گفتهاند؛ شما فکر نکنید که مسلمانها فقط میخواهند با قرآن تطبیق بدهند، مسیحی میخواهد برود با انجیل تطبیق بدهد و کلیمی میخواهد با عهد عتیق انطباق بدهد، ما خودمان را نگاه نکنیم؛ ما داریم یک حرف میزنیم که از اول، این، انسانشمول است، توجه فرمودید؟! من ایمان دارم دریافتها و مطالب با کتب مقدس در تضاد نخواهد بود، حالا ما با قرآنش را انجام بدهیم، دیگران هم با کتب دیگر انجام بدهند؛ اما شما بدانید که به نظر من کتب مقدس، جلد یک، دو، سه هستند که از هم جدا نیستند».
بنابر گفتههای رهبر این فرقه آموزههای او از ادیان مختلف یهودی، مسیحی و .... برگرفته شده و از همین روی در ادامه به بررسی مبانی او که از ادیان مختلف گرفته شده است، میپردازیم:
*نذر پیشنهاد رشوه به خداست!
وهابیت نذر را بدعت در دین دانسته و تعبیرات ویژهای درباره آن دارند. آنها نذر برای غیر خدا را حرام دانسته، آن را شبیه نذر برای بتها میشمارند و میگویند، این کار از بزرگ دانستن کسی که برای او نذر شده، سرچشمه میگیرد. در آموزههای عرفان حلقه، نذر رشوهای برای خدا و در واقع به طور غیرمستقیم و با شبههافکنیها و دستهبندیهای خاص، حرام دانسته شده است، طاهری در این باره میگوید:
ما دو جور نذر داریم نظر مشروط و نذر نامشروط، نذری که شرط گذاشتیم و نذری که شرط نگذاشتیم، نذر نامشروط را ما برای جذب فیض کائنات، جذب فیض الهی، بدون اینکه شرطی گذاشته باشیم یک خیراتی میکنیم، یک گوسفندی میدهیم به خانه سالمندان یا به کجا، این نامشروط است، میگوییم این را میدهیم برای جذب فیض الهی، یک موقع است که میگوییم مثلاً خدایا من این برج را بسازم، یک گوسفندی نذرت میکنم، من بروم دانشگاه، یک کاری کن من قبول بشوم، این گوسفند را من برایت قربانی میکنم، یعنی ما به او پیشنهاد رشوه میدهیم، یعنی تو یک نفر را پشت در دانشگاه نگهدار تا من بروم دانشگاه (من قبول بشوم) بعد یک گوسفندی برای تو من قربانی میکنم، مگر اون گوسفند میخواهد بخورد، بعد تازه نصفش را خودمان به دندان میکشیم... .
در پاسخ به این تمسخر طاهری که در واقع به این وسیله نذر کردن را عملی ناصحیح میداند؛ باید از زوایای مختلف به شرح دلایل رد دیدگاه او پرداخت:
1. دلیل قرآنی نذر
«وَ مَا أَنفَقْتُم مِّن نَّفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُم مِّن نَّذْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُهُ» (بقره/ 27) هر چه را برای خدا انفاق کنید و یا برای خدا نذر کنید خدا از آن با خبر است. در این آیه نذر در ردیف انفاق برای خدا آمده، فضیلت اخلاقی دانسته شده است، همچنین خداوند بر وفای به نذر تأکید کرده، میفرماید: «یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَیَخَافُونَ یَوْمًا کَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیرًا» بندگان خدا به نذر وفا کرده، از روزی که شرّ آن گسترده است، میترسند.
در این دو آیه به وفای نذر و خوف از شرّ رستاخیز اشاره شده که بر وجوب وفای نذر دلالت میکند. همچنین روزهداری نیز از زبان حضرت مریم(س) مصداق نذر معرفی شده است: «فَقُولی إِنّی نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْمًا»؛ من نذر کردم که برای خدای خویش روزه بگیرم.
نذر غالباً در قالب اعمال عبادی مانند نماز و روزه یا قرائت قرآن نیز صورت میپذیرد. از این رو خلاصه کردن نذر در مصادیق مالی (آنچه طاهری میگوید) نوعی انحراف است. بنابراین در قرآن کریم نه تنها بر شرعی بودن این عمل تأکید شده؛ بلکه آیاتی نیز در وصف آن آمده است.
2. نذر در روایات و زندگی اهل بیت(ع)
ثابت بن ضحاک روایت کرده است که روزی شخصی به نزد رسول گرامی اسلام آمده، گفت: نذر کرده است که در بوانه(روستایی بعد از ینبع نزدیک ساحل دریا) گوسفندی را قربانی کند، حضرت(ص) پرسیدند: آیا در آنجا بتی از بتهای جاهلیت پرستیده میشده است؟ او گفت: خیر، آن حضرت فرمودند: آیا آنجا محل مراسمی خاص از رسوم جاهلیت بوده است؟ او گفت: خیر، آن حضرت(ص) فرمودند: به نذرت وفا کن، پس به درستی که نباید در راه سرپیچی خدا در چیزی که انسان آن را نمیتواند انجام دهد، نذر کرد.
همچنین در مورد امیرالمؤمنین علی(ع)، حضرت زهرا(س) و دو فرزند گرامیشان حسن(ع) و حسین(ع) روایت شده؛ آنگاه که حسن و حسین مریض شده بودند، همگی نذر کردند که اگر خداوند عالم ایشان را شفا بخشید، سه روز روزه بگیرند و پس از برآورده شدن حاجتشان سه روز متوالی روزه گرفتند.
نذر همچون قسم و عهد یکی از اقسام پیمانهایی است که شخص میان خود و خدا میبندد و با استقامت در انجام پیمان(که از نظرعقلی ممدوح است) از مغفرت و بخشایش الهی بهرهمند شده، روح تسلیم و فرمانبرداری خود را نسبت به مولا نشان میدهد. چنان که در خطبه حضرت زهرا(س) آمده است: «والوفاء بالنذر تعریضاً للمغفرة»؛ خدای متعال وفای به نذر را زمینهای برای مغفرت خود قرار داده است، معصومین نه تنها نذر را جزو تعلیمات دین میدانستند، بلکه خود در عمل کردن به آن پیش قدم بوده، با تبلیغ عملی به ترویج آن همت گماشتهاند.
طبق آیات قرآن کریم و کلام ائمه معصومین(ع) عبادت نوعی معامله با خداست و از این نظر حرف طاهری مردود است که مگر خدا نذر را معامله میداند! شاید معامله باشد؛ ولی معامله انسان است در قبال گذشتن از چیزی است که به آن علاقه دارد، برای کسب رضایت خدا.
در واقع رسالتِ اصلی نذر، رفع تعلق از داشتهها و داراییهاست که معمولاً این تعلقات عامل دلبستگی هستند؛ از این رو، نذر نه رشوه دادن به خداوند، که گذر از تعلقات مادی و یافتن پل ارتباطی جدیدی با خداوند است. گذر از تعلقات چنان در ارتقای معنوی نقشآفرین است که پیامبر خدا، حضرت ابراهیم(ع)، به دستور خداوند با دست خویش چاقو بر گلوی فرزند دلبندش اسماعیل گذاشته و با این عمل قدمی به خالق خویش نزدیک میشود که البته آن هنگام که مطلوب حاصل شد و ابراهیم از تعلق خویش عبور کرد، دستور توقف قربانی نیز صادر شد.
به همین جهت در مکتب شیعه(برخلاف تبلیغات وهابیون علیه شیعه) نذر، تنها برای خدا صحیح است و نذرهایی که با نام معصومین صورت میگیرد، در حقیقت اهدای ثواب برای صالحان و مؤمنان است و آنچه که در این نذرها شرطِ صحت است، برای خدا بودن است، در عرفان حلقه گفته میشود؛ چون خدا به نذر ما نیاز ندارد، پس نذر هم سودی به حال ما ندارد. خداوند، بینیاز مطلق است. او به نماز، روزه، صدقه و هیچ عمل دیگری نیازمند نیست و در مورد تمامی عبادات و اعمالِ دینی دیگر نیز به همین گونه است. عرفان حلقه جلوتر از وهابیت که تنها بخشی از نذرها را ممنوع اعلام کرده، اساس نذر را انکار کرده است!
پی نوشت:
کتاب «حلقه اسارت» به قلم جمعی از استادان حوزه و دانشگاه
منبع:فارس/عقیق
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/1itbIQV
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر