سبک زندگی هر انسان، آیینهای است که نشان میدهد آیا او برای حضور امام زمان«علیه السلام» در زندگیاش آمادگی دارد یا خیر... .بزرگترین وظیفه هر کدام از ما، تنظیم سبک زندگی ما براساس قواعد متخصص معصوم است.نوع سبک زندگی ما، میزان سرعت و سبقت ما را در مسیر حرکت به سوی الله مشخص میکند.
دین، به معنای سبک زندگی است و شرافت انسان، به الگوهای زندگی او بستگی دارد. از همین رو، مهمترین سؤال روز قیامت، سؤال از الگو و امام انسانهاست. اگر کسی از تمام سؤالات قیامت نیز سربلند بیرون بیاید اما الگوی او، همان متخصص معصوم «علیهالسلام» مورد تأیید الله نباشد، رستگار نخواهد بود، زیرا انسانها در قیامت به صورتِ فردی محشور نمیشوند، بلکه به صورت گروهی و با امام خویش محشور میگردند.
بنابراین همه انسانها برای نیل به هدف خلقتشان، ناگزیر به الگوپذیری و دریافت سبک زندگی خود از معصومین «علیهمالسلام» میباشند. قرآن معصومین «علیهمالسلام» را «اولی الامر» (صاحبان امر) معرفی میکند و این عبارت، بدین معناست که معصومین «علیهمالسلام» تنها کسانی هستند که شایستگی تعیین سبک زندگی را برای انسانها دارند. و اگر کسی از سبکی غیر از سبک آنان پیروی کند، به شرک آلوده شده و در پایان مسیر، به هدف (الله) نمیرسد. اساساً انتخاب هر الگو جز معصومین «علیهمالسلام» و الله، انسان را به همان اندازه از مسیر اصلی دور میکند. لذا وظیفهی هر انسان قبل از هر انتخاب و هر عملی، تعیین سبکِ زندگی و الگویی صحیح و الهی است. از همین رو در اسلام، اولین قدم در پذیرفتن دین، اقرار به شهادتین میباشد.
«أشهد أنّ لا اله الا الله» (هدف من در زندگی شباهت به معشوقم و رسیدن به اوست)
«أشهد أنّ محمد رسول الله؛ أشهد أنّ علیّ ولیّ الله» (من در این مسیر به الگوهایی جز پیامبر و خاندانش اعتماد ندارم)
دریافت سبک زندگی از ماهواره و اینترنت و ... قطعاً جایی برای امام زمان«علیه السلام» و سبک زندگی مورد تأیید او در خانههای ما باقی نگذاشته است. آیا مصداق روشنتری برای شرک سراغ دارید؟ ....
اینکه ما در هر نماز واجب و مستحب خود، بارها به خداوند عرض میکنیم: ایّاک نعبد و ایّاک نستعین؛ به این معناست که تنها او لایق پرستش و عبادت ماست و تنها کسی است که دستورالعمل و خطمشی زندگی خویش را از او دریافت خواهیم کرد. اما چه بسیارند مؤمنانی که در مواقع و مواضعی خاص، دین خدا را رها نموده و برای خوشایند انسانهای دیگر، سبک زندگی گناه آلود را بر میگزینند. علیرغم تأکید خداوند برای پذیرفتن سبک زندگی الهی، غالب انسانها از پذیرفتن این سبک زندگی سرباز میزنند. چنین کسانی در هنگام نماز، به زبان، اقرار به پوئیدن راه خداوند میکنند حال آنکه سبک زندگی آنان (همسرداری، تربیت فرزند، معاملات تجاری و اقتصادی، فعالیتهای فرهنگی و هنری و...) بر اساس معیارهایی غیرالهی و با الگوهای ضعیف و غیر انسانی است. چنین افرادی به شرک در عبودیت مبتلا هستند که بیماری مهلکی از نگاه خداوند و خانواده آسمانی ما میباشد. توجه داشته باشیم که انسانهای موحد، تنها به انتخاب، ارتباط و رفتارهایی تن میدهند که مورد تأیید خداوند و معصومین باشد و محال است از الگوهایی غیر الهی، پیروی نمایند.
سبک زندگی هر انسان، آیینهای است که نشان میدهد آیا او برای حضور امام زمان«علیه السلام» در زندگیاش آمادگی دارد یا خیر... .
در سبک زندگی غربی، بیشترین آمار اضطراب، بیماریهای روحی و جسمی، خودکشیها، طلاقها، درگیریها و ... به چشم میخورد، زیرا روح غالبِ وجود انسانها در این سبک زندگی، روح حیوانی و حیاتِ غالبشان، حیات حیوانی میباشد.
در کشور ما نیز، افزایش رو به رشد آمار طلاق، به دلیل تغییر سبک زندگیها، از زندگی ایمانی به سبک زندگی غربی میباشد. فراموش نکنیم که پیروی از هر الگویی، انسان را به تبعات و دردهای آن الگو مبتلا میسازد.
اما تبعیت از سبک زندگی ایمانی، راهی برای رسیدن به حیات انسانی و افزایش دهنده سطح شادی و آرامش در زندگی است.
کسی که روزانه، بارها جمله «ایّاک نعبد و ایّاک نستعین» را در نمازهایش به زبان میآورد، دائماً در حال اعلام این نکته است که پروردگارا تنها تو و مظاهر تو محبوب من هستید و من سبک زندگیام را تنها از تو دریافت میکنم آیا میتوان با چنین اقراری، بازهم به سراغ دشمنان الله رفت و از آنان سبک زندگی دریافت نمود؟!!
کمی با خود بیندیشیم؛ آیا سبک زندگی ما بر طبق فرمولهای ولایت معصومین «علیهمالسلام» تنظیم شده است؟ امروز ما در دنیایی زندگی می کنیم که ولیّ امرمان و تنها متخصص معصوم مان، آواره، طردشده و تنهاست. آیا برای پایان دادن به این آوارگی قدمی برداشتهایم؟ آیا برای رسیدن به او تلاشی کردهایم؟ آیا دلمان از دوری او به تنگ آمده است؟ آیا یکبار برای برداشتن موانع ظهورش، خستگی به بدن ما رسوخ نموده است؟ ...
بزرگترین وظیفه هر کدام از ما، تنظیم سبک زندگی ما براساس قواعد متخصص معصوم است.
سبک زندگیما نشان میدهد که ما حقیقتاً دغدغه پیوستن به اهلبیت را داریم یا نه؟ آیا حضور اهلبیت در زندگیِ ما یک حضور تأثیرگذار و جدّی است یا یک حضور فانتزی و کمرنگ؟ آیا فعالیتها و ارتباطات ما برای الحاق به آنان تنظیم شده است یا نه؟
در سبک زندگی یک انسان حقیقی حتماً جایی برای مبارزه با ظلم و جهاد در راه خدا وجود دارد. کسی که اساساً آرزوی جهاد در قلبش راه ندارد، از نگاه اهل آسمان، منافق و به تعبیر قرآن فاسق است و عادت به زندگی حیوانی، قطعاً روح انسانی را از نفس انسان خواهد زدود.
نوع سبک زندگی ما، میزان سرعت و سبقت ما را در مسیر حرکت به سوی الله مشخص میکند.
انسانها زمانی قادرند در برابر سبک زندگی شیطانی و غلط و یا در مقابل انواع گناهان مقاومت کنند، که قیمت خودشان را بشناسند.
عموماً گناهها، اختلافات، انحرافات و... از کسانی سر میزند که خود حقیقیشان را نشناخته و به حقارتهای طبیعی تن دادهاند. چنین کسانی به دلیل عدم شناخت کافی از ارزش نفسشان، به سراغ دریافتِ سبک زندگی از الگوهایی غیر الهی رفته و به شیوهها و انتخابهایی پست و ذلیل تن میدهند.
برگرفته از مباحث خانواده آسمانی، استاد محمد شجاعی
دین، به معنای سبک زندگی است و شرافت انسان، به الگوهای زندگی او بستگی دارد. از همین رو، مهمترین سؤال روز قیامت، سؤال از الگو و امام انسانهاست. اگر کسی از تمام سؤالات قیامت نیز سربلند بیرون بیاید اما الگوی او، همان متخصص معصوم «علیهالسلام» مورد تأیید الله نباشد، رستگار نخواهد بود، زیرا انسانها در قیامت به صورتِ فردی محشور نمیشوند، بلکه به صورت گروهی و با امام خویش محشور میگردند.
بنابراین همه انسانها برای نیل به هدف خلقتشان، ناگزیر به الگوپذیری و دریافت سبک زندگی خود از معصومین «علیهمالسلام» میباشند. قرآن معصومین «علیهمالسلام» را «اولی الامر» (صاحبان امر) معرفی میکند و این عبارت، بدین معناست که معصومین «علیهمالسلام» تنها کسانی هستند که شایستگی تعیین سبک زندگی را برای انسانها دارند. و اگر کسی از سبکی غیر از سبک آنان پیروی کند، به شرک آلوده شده و در پایان مسیر، به هدف (الله) نمیرسد. اساساً انتخاب هر الگو جز معصومین «علیهمالسلام» و الله، انسان را به همان اندازه از مسیر اصلی دور میکند. لذا وظیفهی هر انسان قبل از هر انتخاب و هر عملی، تعیین سبکِ زندگی و الگویی صحیح و الهی است. از همین رو در اسلام، اولین قدم در پذیرفتن دین، اقرار به شهادتین میباشد.
«أشهد أنّ لا اله الا الله» (هدف من در زندگی شباهت به معشوقم و رسیدن به اوست)
«أشهد أنّ محمد رسول الله؛ أشهد أنّ علیّ ولیّ الله» (من در این مسیر به الگوهایی جز پیامبر و خاندانش اعتماد ندارم)
دریافت سبک زندگی از ماهواره و اینترنت و ... قطعاً جایی برای امام زمان«علیه السلام» و سبک زندگی مورد تأیید او در خانههای ما باقی نگذاشته است. آیا مصداق روشنتری برای شرک سراغ دارید؟ ....
اینکه ما در هر نماز واجب و مستحب خود، بارها به خداوند عرض میکنیم: ایّاک نعبد و ایّاک نستعین؛ به این معناست که تنها او لایق پرستش و عبادت ماست و تنها کسی است که دستورالعمل و خطمشی زندگی خویش را از او دریافت خواهیم کرد. اما چه بسیارند مؤمنانی که در مواقع و مواضعی خاص، دین خدا را رها نموده و برای خوشایند انسانهای دیگر، سبک زندگی گناه آلود را بر میگزینند. علیرغم تأکید خداوند برای پذیرفتن سبک زندگی الهی، غالب انسانها از پذیرفتن این سبک زندگی سرباز میزنند. چنین کسانی در هنگام نماز، به زبان، اقرار به پوئیدن راه خداوند میکنند حال آنکه سبک زندگی آنان (همسرداری، تربیت فرزند، معاملات تجاری و اقتصادی، فعالیتهای فرهنگی و هنری و...) بر اساس معیارهایی غیرالهی و با الگوهای ضعیف و غیر انسانی است. چنین افرادی به شرک در عبودیت مبتلا هستند که بیماری مهلکی از نگاه خداوند و خانواده آسمانی ما میباشد. توجه داشته باشیم که انسانهای موحد، تنها به انتخاب، ارتباط و رفتارهایی تن میدهند که مورد تأیید خداوند و معصومین باشد و محال است از الگوهایی غیر الهی، پیروی نمایند.
سبک زندگی هر انسان، آیینهای است که نشان میدهد آیا او برای حضور امام زمان«علیه السلام» در زندگیاش آمادگی دارد یا خیر... .
در سبک زندگی غربی، بیشترین آمار اضطراب، بیماریهای روحی و جسمی، خودکشیها، طلاقها، درگیریها و ... به چشم میخورد، زیرا روح غالبِ وجود انسانها در این سبک زندگی، روح حیوانی و حیاتِ غالبشان، حیات حیوانی میباشد.
در کشور ما نیز، افزایش رو به رشد آمار طلاق، به دلیل تغییر سبک زندگیها، از زندگی ایمانی به سبک زندگی غربی میباشد. فراموش نکنیم که پیروی از هر الگویی، انسان را به تبعات و دردهای آن الگو مبتلا میسازد.
اما تبعیت از سبک زندگی ایمانی، راهی برای رسیدن به حیات انسانی و افزایش دهنده سطح شادی و آرامش در زندگی است.
کسی که روزانه، بارها جمله «ایّاک نعبد و ایّاک نستعین» را در نمازهایش به زبان میآورد، دائماً در حال اعلام این نکته است که پروردگارا تنها تو و مظاهر تو محبوب من هستید و من سبک زندگیام را تنها از تو دریافت میکنم آیا میتوان با چنین اقراری، بازهم به سراغ دشمنان الله رفت و از آنان سبک زندگی دریافت نمود؟!!
کمی با خود بیندیشیم؛ آیا سبک زندگی ما بر طبق فرمولهای ولایت معصومین «علیهمالسلام» تنظیم شده است؟ امروز ما در دنیایی زندگی می کنیم که ولیّ امرمان و تنها متخصص معصوم مان، آواره، طردشده و تنهاست. آیا برای پایان دادن به این آوارگی قدمی برداشتهایم؟ آیا برای رسیدن به او تلاشی کردهایم؟ آیا دلمان از دوری او به تنگ آمده است؟ آیا یکبار برای برداشتن موانع ظهورش، خستگی به بدن ما رسوخ نموده است؟ ...
بزرگترین وظیفه هر کدام از ما، تنظیم سبک زندگی ما براساس قواعد متخصص معصوم است.
سبک زندگیما نشان میدهد که ما حقیقتاً دغدغه پیوستن به اهلبیت را داریم یا نه؟ آیا حضور اهلبیت در زندگیِ ما یک حضور تأثیرگذار و جدّی است یا یک حضور فانتزی و کمرنگ؟ آیا فعالیتها و ارتباطات ما برای الحاق به آنان تنظیم شده است یا نه؟
در سبک زندگی یک انسان حقیقی حتماً جایی برای مبارزه با ظلم و جهاد در راه خدا وجود دارد. کسی که اساساً آرزوی جهاد در قلبش راه ندارد، از نگاه اهل آسمان، منافق و به تعبیر قرآن فاسق است و عادت به زندگی حیوانی، قطعاً روح انسانی را از نفس انسان خواهد زدود.
نوع سبک زندگی ما، میزان سرعت و سبقت ما را در مسیر حرکت به سوی الله مشخص میکند.
انسانها زمانی قادرند در برابر سبک زندگی شیطانی و غلط و یا در مقابل انواع گناهان مقاومت کنند، که قیمت خودشان را بشناسند.
عموماً گناهها، اختلافات، انحرافات و... از کسانی سر میزند که خود حقیقیشان را نشناخته و به حقارتهای طبیعی تن دادهاند. چنین کسانی به دلیل عدم شناخت کافی از ارزش نفسشان، به سراغ دریافتِ سبک زندگی از الگوهایی غیر الهی رفته و به شیوهها و انتخابهایی پست و ذلیل تن میدهند.
برگرفته از مباحث خانواده آسمانی، استاد محمد شجاعی
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/1KCSYrT
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر