«««وطن امروز ۲۲ مرداد ۱۳۹۴»»»
خمینی و خامنهای رهبر ما هستند
بعضیها اگر میخواهند «ر ه ب ر ا پ و ز ی س ی و ن» باشند به سلامت!
یا علی میگوییم و به عشق «حضرت آقا» صندوقها را پیاده تا هر کجا شد میبریم
«چیزی در صندوق ریخته شد، چیز دیگری خوانده شد»! این ادعای عالیجناب است مربوط به هر ۲ مرحله ۸۴! ۸۸ هم که دیگر اظهرمنالشمس است! ناظر بر ۲۴ خرداد ۹۲ اما بنازم این همه تناقض را! تا دیروز داعیه داشتند: «این، دموکراتترین انتخابات ممکن است»! حال مدعی شدهاند: «شورای نگهبان و نهادهای امنیتی و نظامی، آنجا هم بنای دستکاری داشتند، منتهای مراتب این بار نتوانستند»! از نظر ایشان، انتخابات تنها وقتی سالم است که یا خودشان برنده باشند یا نماینده محترم! البته با توجه به جدیدترین اظهارات فخیمه، حتی در چنین انتخاباتی هم، باز قصدی برای تخلف یا تقلب بوده، ولو آنکه مقصود حاصل نشده باشد! آنی فکر کنید در آخرین رخداد مردمسالارانه خرداد، دکتر قالیباف رئیسجمهور شده بود! چه میکرد ایشان؟ یک وقت هست طرف، گلوی خود را مبدل به بلندگوی دشمن میکند؛ یک وقت هست کیلومترها جلوتر از اجنبی، به خصم قدارهبند خط میدهد! طبق نظر اهل فن، بسیاری از سخنان مخدوش چند وقت اخیر این خاندان، جملگی عنوان «مجرمانه» دارد. اگر جراید زنجیرهای، رنگ لوگوی خود را با پرچم تروریستهای تکفیری ست میکنند، مرفهین بیدرد هم علیالدوام مشغول سلفی گرفتن هستند؛ روزی با سلفیها، روزی با آفرینندگان سلفیها! انصافا جز مشتی لعین داعشی، جز مشتی ملعون در مایههای همین بشکه سعودی به درک واصل شده یعنی ملک عبدالله، جز عبدالله اردنی، جز سران قدارهبند غرب، جز ضد انقلاب سلطنتطلب، جز مشتی همجنسباز و جز مشتی آشوبگر روز عاشورا، آیا جماعت دیگری هم پیدا میشود که این همه اصرار داشته باشد بر افترای تقلب به نظام ۳۰۰ هزار شهید ما؟ اصلش بر این باورم؛ اگر بعضی اظهارنظرها «جرم» است، با «مجرم» باید صرفنظر از تشخیص مصلحت، تنها و تنها بر مبنای عدالت، آنهم «عدالت حداکثری» رفتار کرد. از قضا، مصلحت هم حکم به اجرای عدل و داد میدهد به ویژه درباره خواص خدانشناس که چند صباحی است بیش از روح خدا، توافق خستهای را بهانه کرده، مدام خواب کدخدا را میبینند! عقیدهای هست مرا محکم و مبنایی! بعضیها اگر تا این اندازه، مشکوک به صحت و سلامت انتخابات جمهوری اسلامی هستند، اولا چرا نامزد انتخابات میشوند؟ ثانیا چرا برای انتخابات، نامزد معرفی میکنند؟ مگر ۳۰۰ هزار خون مطهر و سرخ، مسخره آقایان است؟ مگر ملت شهیدپرور، مسخره آقایان است؟ مگر انقلاب اسلامی، مسخره آقایان است؟ مگر بهمن ۵۷ مسخره آقایان است؟ مگر یومالله ۱۲ فروردین، مسخره آقایان است؟ مگر مردمسالاری دینی، مسخره آقایان است؟ مگر شورای نگهبان، مسخره آقایان است؟ مگر وزارت کشور، مسخره آقایان است؟ مگر مادر فرزند از دست داده همیشه حاضر در صف رای، مسخره آقایان است؟ مگر جمهوریت، مسخره آقایان است؟ مگر اسلامیت، مسخره آقایان است؟ مگر قانون، مسخره آقایان است؟ مگر عدالت، مسخره آقایان است؟ در اوج جنگ، زیر باران گلوله و آتش، اصحاب مخلص و فداکار انتخابات، خطر را به جان خود میخریدند، صندوق رای را میبردند آن سوی خط مقدم، بلکه حتی «شهید بعد از این هم» عاقبت در سرنوشت خود مشارکت کند! چه بسیار «شهید» که صبح، رای خود را در صندوق ریختند و غروب، «خون» خود را بر خاکریز! حال آیا سهم این منظومه باشکوه، تهمت تقلب است؟خمینی و خامنهای رهبر ما هستند
بعضیها اگر میخواهند «ر ه ب ر ا پ و ز ی س ی و ن» باشند به سلامت!
یا علی میگوییم و به عشق «حضرت آقا» صندوقها را پیاده تا هر کجا شد میبریم
همین سالیان اخیر در «مریوان» برف باریده بود عین چی! ماشین با آنکه شاسیبلند بود، هیچ رقمه قادر نبود صندوق رای را رهسپار روستاهای اطراف کند! بچههای انتخابات مانده بودند چه کنند! یکیشان پیشنهاد داد؛ «یا علی میگوییم و به عشق «حضرت آقا» صندوقها را پیاده تا هر کجا شد میبریم!» برف در بعضی ارتفاعات، تا بالای زانو هم میرسید اما بنازم وجدان دستاندرکاران انتخابات جمهوری اسلامی را که عاقبت، یک روستا را هم از قلم نینداختند! «من یک موی شما کوخنشینان را به همه دنیای کاخنشینان نمیدهم» یعنی در نظام الهی ما، روستایی اگر منزلتی بالاتر از شهری نداشته باشد، شأن پایینتری هم ندارد! چه میکنید آقایان؟ چه میگویید؟ اگر جمهوری اسلامی را واقعا اهل تقلب در رای مردم یا تخلف در انتخاب مردم میدانید که روزی موفق به این خبط میشود و دگر روز نه، فرض است بر شما این حداقل از وجدان را داشته باشید و دیگر، نامزد همچین انتخابات متقلبانهای (!) نشوید! عجبا! هم میخواهید نان انقلاب را بخورید، هم میخواهید سنگ ضد انقلاب را به سینه بزنید! هم میخواهید نان خمینی را بخورید، هم میخواهید علیه گودنشینان دست به قیام بزنید! هم میخواهید نان خامنهای را بخورید، هم میخواهید «حقالناس» و «رایالناس» را قربانی منافع شوم خود کنید! هم میخواهید نان ملت را بخورید، هم میخواهید عکس یادگاری بگیرید با جلاد تحریم! جناب عالیجناب! ما منکر سوابق انقلابی شما در مکتبخانه سیداحمد روستای سقریه، واقع در بخش نوق، از توابع بهرمان شهرستان رفسنجان استان کرمان نیستیم! صدالبته منکر سابقهدار بودن خاندان شما هم نیستیم! موکدا میگویم؛ گرم باد دم آیتالله آملی که در نهایت، حق گردنکلفت رشوهگیر را کف دستش گذاشت! ما «آملی» را تنها نمیگذاریم، چون «عدالت» را تنها نمیگذاریم! اگر بعضیها دوست دارند اپوزیسیون را رهبری کنند، به سلامت! از سفینه نجات روحالله، مدعیانی گندهتر و گردنکلفتتر از ایشان پیاده شدند، آب از آب تکان نخورد!
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/1fdgm3D
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر