۱۳۹۴ مرداد ۲۶, دوشنبه

عبرت از دیپلماسی فریب

عبرت از دیپلماسی فریب



محمدحسن قدیری ابیانه

مقاومت کوبا در مقابل آمریکا موجبات مبارزه و بیداری در آمریکای لاتین را فراهم آورد. فشارهای فزاینده‌ای بر این کشور وارد آمد اما این مقاومت کوبا بود که در نهایت آنان را به پیروزی رساند و دشمنی که با حربه تحریم‌، باج‌خواهی می‌کرد را به شکست مجبور کرد.




دکتر محمدحسن قدیری ابیانه – بعد از شکست حکومت ضدّمردمی در کوبا به دست انقلابیون این کشور، ایالات متحده فشار علیه دولت جدید حاکم بر کوبا را که از انقلابیون و انقلاب نشأت گرفته بود، آغاز کرد. مقامات واشنگتن از هیچ اقدامی برای به زانو در آوردن این کشور فروگذار نکردند. از حمایت تروریست‌ها و تامین سلاح برای خرابکاری آنان گرفته تا تحریم و تلاش برای ایجاد نارضایتی مردمی در این کشور، هیچکدام نتوانستند اراده مردم و مسئولین کوبا را متزلزل نماید و با تمام قدرت در برابر تمام فشارها ایستادگی نمودند. کوبا نه تنها مقاومت در برابر فشارها را آغاز کرد بلکه سیاستی تهاجمی را در ابعاد مختلف علیه آمریکا آغاز نمود. این رویکرد تهاجمی در ابعاد مختلف اعم از سیاسی، بین‌المللی، دیپلماسی عمومی، رسانه‌ای و کمک به جنبش‌های ضدّآمریکایی در کشورهای دیگر تعریف و عملیاتی شد. حتی جهت‌گیری سیاست‌های ضدامپریالیستی کوبا، افکار عمومی آمریکا را نشانه گرفت تا با آگاه‌سازی، مردم این کشور را علیه مقامات کاخ سفید بشوراند.
طولی نکشید که انقلاب ضداستکباری با حمایت کوبا در بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین با اقبال مواجه گردید و برخی ملت‌ها توانستند حکومت‌های دست‌نشانده خود را سرنگون کنند. نیکاراگوئه، بولیوی و ونزوئلا از مقاومت کوبا الگو گرفتند و در مسیر استقلال‌طلبی به پیروزی دست یافتند. تهاجم دیپلماتیک کوبا علیه آمریکا باعث شد تا بسیاری از ملت‌ها با این جریان همراه و هم‌مسیر گردند. به عنوان مثال مردم مکزیک، با کوبا اعلام همبستگی کردند و مسئولین مکزیکی نیز به ناچار از حق این کشور در مجامع بین‌المللی دفاع کردند و در مقابل تحریم‌های اعمال شده علیه این کشور موضع جانبدارانه اتخاذ نمودند. این حمایت تا جایی پیش رفت که در جلسات‌ منطقه‌ای آمریکای لاتین و نشست‌های بین‌المللی، تحریم‌های کوبا محکوم گردید و موجی از مخالفت‌ها با چنین اقداماتی به راه افتاد.
جالب اینجاست این جریان تهاجمی که از کوبا آغاز شده بود به کوبا ختم نگردید و کشورهای دیگر را در بر گرفت. مقاومت کوبا در مقابل آمریکا موجبات مبارزه و بیداری در آمریکای لاتین را فراهم آورد. فشارهای فزاینده‌ای بر این کشور وارد آمد اما این مقاومت کوبا بود که در نهایت آنان را به پیروزی رساند و دشمنی که با حربه تحریم‌، باج‌خواهی می‌کرد را به شکست مجبور کرد. شکست دادن آمریکا بدین معنا بود که تسلیم زیاده‌خواهی آنان نشدند، به آمریکا اجازه دخالت در امور داخلی خود را ندادند و اگر تغییراتی در سیستم اقتصاد کشور توسط «رائول کاسترو» برادر رئیس جمهور کوبا صورت گرفت، نه با فشار و دخالت ایالات متحده بلکه بنا به خواست خود دولت و مردم این کشور بود.
بسیاری بر این تصور بودند که راز قدرت کوبا حمایت این کشور از سوی شوروی و بلوک سوسیالیستی است، ولی با فروپاشی شوروی سابق و بلوک متعلق به آن، کوبا همچنان با قدرت روی پای خود ایستاد و به پیشرفت خود ادامه داد. با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و تبدیل کشورمان به یکی از قطب‌های ضدّامپریالیستی، همبستگی با کوبا روند فزاینده به خود گرفت. شرایط ایران و کوبا در مورد تحریم‌‌های آمریکا بسیار به یکدیگر شباهت دارد. این کشور آمریکای جنوبی توانسته است بدون نفت و ثروت فراوان حاصل از منابع طبیعی، در گلوگاه آمریکا مقاومت کند و روی پای خود بایستد و نشان داده است که همواره اقتصاد و فرهنگ مقاومت بر آن حاکم است.
آمریکایی‌ها در توجیه توافق با کوبا اعلام کردند سیاست انزوای کوبا به شکست انجامید و موجب انزوای خود آمریکا گردید و در حقیقت تحریم‌های علیه کوبا در سطح جهانی بارها محکوم گردید و از نظر تبلیغاتی به ضرر آنان تمام شد.
متاسفانه برخی رسانه‌های داخلی، جشن مردم کوبا در شکست سیاست‌‌های پنجاه و چندساله تحریمی و اعتراف آمریکا به این شکست را وارونه جلوه دادند و آن را جشنی برای برقراری رابطه مجدد با آمریکا اعلام نمودند. این در حالی است که کوبا تسلیم آمریکا نشده و کماکان در مقابله آمریکا موضع خواهد گرفت. حتی بازگشایی سفارت آمریکا در کوبا نتوانست موجب شود مردم این کشور ایالات متحده را به عنوان دشمن خود ندانند. مقامات کاخ سفید همچنین اعلام کرده‌اند تحریم‌ها علیه کوبا، دستاوردی برای آنان نداشته و نتوانسته به اهداف مورد نظر برسد. علیرغم این اذعان اعلام نموده است تحریم‌ها تا چند سال آینده نیز ادامه خواهد داشت.
با ذکر این مقدمه، اشاره به وجوه تشابهات ذیل ضروری است:



۱- همانگونه که ونزوئلا، کوبا، نیکاراگوئه و چند کشور دیگر همسو در آمریکای جنوبی، مانعی جدّی بر سر راه سیاست‌های توسعه‌طلبانه ایالات متحده در این منطقه به شمار می‌آیند، ایران، عراق، سوریه و یمن نیز در خاورمیانه سدّی محکم در برابر دیپلماسی منطقه‌ای آمریکا به حساب می‌آیند و رویکرد صلح‌جویانه آمریکا علیه این کشورها تنها در چارچوب تغییر استراتژیک مسیر قابل تعریف است.
۲- مسئولین کاخ سفید اذعان نموده‌اند علاوه بر عدم کارایی تحریم‌ها، منفعتی که از توافق با ایران حاصل می‌شود بیشتر از سود تحریم‌هاست. درباره کوبا نیز آمریکا به شکست تلاش‌های مداخله جویانه خود در مورد این کشور و تغییر سیاست ایالات متحده در قبال هاوانا اذعان دارد و آن را سیاستی ناکارآمد می‌داند.
۳- سیاست مقاومت ایران و کوبا علیرغم تفاوت‌های ایدئولوژیک، منجر به تجدید نظر آمریکا در سیاست‌های خود در قبال این دو کشور گردید. طرح گفتما‌ن سازش همواره در این کشورها مردود و با مخالفت عمومی مواجه گردیده است.
۴- با وجود اقرار آمریکا به ارتکاب سیاست‌های اشتباه در مورد ایران و کوبا، عدم حسن نیت ایالات متحده برای پذیرش خطاهای دیپلماتیک از آنجا معلوم می‌شود که روند لغو تحریم‌ها با ابهامات جدی رو به روست. در کوبا لغو تحریم‌ها ۲ تا ۳ سال زمان می‌برد و در ایران پس از طی چندین مرحله و راست‌آزمایی وعده تحقق آن داده‌ شده است.
از منظری کوبا و تحولات اخیر آن با توجه به وجوه برخی تشابهاتش با ایران درس‌های قابل تاملی برای عبرت‌آموزی دارد اما برای فهم دیپلماسی فریبکارانه آمریکایی که بیش و پیش از هر چیز، منافع خود را بر هر امری از جمله حقوق ملت‌های دیگر مقدم می‌دارد، مثال‌های دور و نزدیک فراوانی وجود دارد. تشابه رویکرد آمریکا در قبال ایران و کوبا به هیچ روی تصادفی نیست و اندک ملاحظه‌ای در این سیاست‌ها، منجر به کشف «این همانی‌های جدیدتر و تازه‌تر» می‌گردد. سلام گرگ بی‌طمع نیست و همیشه باید منتظر مکر و حیله جدید شیطان بزرگ در هر عرصه‌ و مجالی بود.



منبع: حمایت


ادامه مطلب ....

http://ift.tt/1Mtc05B

منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان

تبادل لينك

به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم

هیچ نظری موجود نیست: