یهودیان، بنی اسرائیل یا كلیمیان، پیروان دین یهود و شریعت ابلاغ شده (تورات) از خداوند به حضرت موسی كلیمالله (در حدود 3300 سال پیش) هستند. تشكیل قومی به نام بنی اسرائیل به پیش از حضرت موسی كلیمالله و به یام حضرت ابراهیم (ع) (حدود 3750 سال پیش) باز میگردد. یكی از فرزندان حضرت ابراهیم، حضرت اسحاق و پسر وی حضرت یعقوب(ع) یا اسرائیل میباشد كه دوازده پسران او اسباط بنی اسرائیل را تشكیل میدهند كه بعد از مهاجرت آن حضرت با خانوادهشان به مصر، دوران زندگی بنیاسرائیل در مصر شروع میگردد كه در آن جا به بردگی و بیگاری گرفته میشوند. با ظهور حضرت موسی كلیمالله بنی اسرائیل با بسیاری از امتهی مظلوم دیگر از مصر، نجات مییابند. پیروان حضرت موسی كلیمالله ، پنجاه روز پس از خروج از مصر، در كنار كوه سینا تجمع كرده و ده فرمان اصلی تورات را از جانب خداوند دریافت كردند كه از این تاریخ دین یهود و یهودیت شكل گرفت. بدین شكل دین یهود با قوم یهود اشتراكاتی دارد ولی كاملا برهم قابل انطباق نیستند. قوم یهود پس از خروج از مصر یهودیت را پذیرفتند ولی همه یهودیان از بنیاسرائیل نمیباشند. پس از درگذشت حضرت موسی كلیمالله ، جانشین یشان حضرت یوشع (ع)، یهودیان را به سرزمین مقدس (1272 ق.م) وارد كرد. كه در آن جا به زندگی و تشكیل حكومت و ساخت معبد بیتالمقدس در دوران حضرت سلیمان (ع) پرداختند. یهودیان پس از حدود 850 سال سكونت در آن سرزمین به دنبال شكست حكومت یهود توسط نبوكد نصر پادشاه بابل به اسارت برده شدند و پس از حدود 70 سال با حكم كوروش پادشاه ایران اجازه بازگشت به سرزمین خود و بنی مجدد معبد بیت المقدس را پیدا میكنند. معبد دوم پس از حدود 420 سال (68-70 میلادی) توسط رومیان ویران گردید و یهودیان در سراسر دنیا پراكنده شدند.
یهودیت اولین دین توحیدی از ادیان ابراهیمی میباشد و براساس وحی و الهام الهی بر حضرت موسی كلیمالله استوار است. بنابرین دینی مبتنی بر وحی و «نمونه اعلی دین آفریده خداوند» است. یهودیت بر این اصل یمانی تأكید میكند كه خداوند با پیامبران یشان سخن میگوید و نشانههی راهی را كه هر فرد بید بپیمید، به یشان مینمیاند.
مهمترین سند و پیامی كه خداوند به وسیله حضرت موسی كلیم الله به بنی اسرائیل ابلاغ كرد ده فرمان الهی به شرح ذیل است:
1- من خداوند خالق تو هستم كه تو را از اسارت و بندگی مصر آزاد ساختم.
2- تو را معبود دیگری جز من نباشد. هیچ تصویری از آنچه در آسمان و یا بر روی زمین و یا در آب است، نساز و آنها را پرستش ننما....
3- نام خدی خالقت را بیهوده بر زبان نیاور (از آن سوءاستفاده نكن)....
4- روز شنبه را به یاد داشته باش تا آن را مقدس بداری....
5- پدر و مادرت را احترام بگذار....
6- قتل نكن.
7- زنا نكن.
8- دزدی نكن.
9- در مورد همنوعت شهادت دروغ نده.
10- چشم طمع به مال و ناموس دیگران نداشته باش ...
بر این اساس، دین تنها مجموعهی از اندرزها و نصیح اخلاقی و مسائل مربوط به زندگی شخصی و خصوصی نیست بلكه دین مجموعهی از قوانین حیات و برنامه فراگیری است كه تمامی زندگی انسانها مخصوصا زندگی اجتماعی را نیز دربرمیگیرد.
دین یهود سه ركن و محور اصلی دارد: 1- خداوند(خالق جهان هستی)، 2- میثاق (قبول توحید و عهد و پیمان با خدا و رعیت فرامین او) 3- تورات (كه فلسفه یهود وشریعت و فرامین خداوند در آن آورده شده است). دین یهود، دینی توحیدی و بر این باور است كه دینداری شامل هیچ چیز نیست مگر رعیت عهد (میثاق) با خداوند و پیروی از دستورات و قوانین او كه مجموعه آن در كتب مقدس آورده شده است.
كتب مقدس یهود (تَنَخ) كه معمولا به نام «عهد عتیق» شناخته میشوند از سه بخش تشكیل شده است:
الف – تورات
تورات كتاب آسمانی براساس نبوت حضرت موسی كلیمالله به معنی شریعت، یا قانون كه اساس اعتقادات و فلسفه و شریعت دین یهود میباشد كه متشكل از 5 كتاب یا «سِفر» است:
1- پیدیش 2- خروج 3- لاویان 4- اعداد 5- تثنیه
تورات با آفرینش جهان آغاز میشود و با مرگ حضرت موسی كلیمالله پیان مییابد همه دستورها و فرمانهیی كه یك یهودی موظف به اجری آنهاست (613 فرمان)، از فرامین مندرج در تورات نشأت گرفتهاند.
ب - نِویئیم (انبیا)
دومین بخش از تنخ و متشكل از نبوت پیامبرانی است كه پس از درگذشت حضرت
موسی كلیمالله تا اویل آبادی معبد دوم بیتالمقدس در مدتی نزدیك به هزار سال به هدیت و ارشاد مردم بر اساس دستورات تورات پرداختند. انبیی یهود 55 نفره بوده كه 48 نفر آنها مرد و 7 نفر زن هستند (طبق تفاسیر، انبیی یهود بسیار زیاد بودهاند ولی این 55 تن، انبییی هستند كه نبوت آنها نه تنه برای مردم دوره خود بلكه برای سیر نسلها نیز مفید و ضروری بوده است). كتب انبیاء در مجموعه عهد عتیق عبارتند از : یوشَع ، داوران، سموئیل، پادشاهان، یشَعیا (اِشَعْیا)، ییرمِیا (اِرمیا)، حزقیال، هٌوشَع، یوئِل، عامُوس، عوُوَدیا، یونا (یونس) میخا، ناحوم، حَبَقوق، صِفنیا، حَگَی، زِخَرْیا (زكریا) و مَلآخی(ملاكی).
ج – كتوبیم (مكتوبات)
به سومین بخش تنخ گفته میشود كه شامل:
مزامیر (زبور) حضرت داوود (ع)، امثال سلیمان، جامعه ، سرود سرودها، كتاب یوب، روت، مراثی ارمیا، كتاب استر، دانیال، عِزْرا، نِحِمْیا، تواریخ یام.
سیزده اصول یمان یهودی كه براساس اصول مندرج در تورات مقدس به وسیله موسیابنمیمون «هارامبام» در قرن دوازده میلادی استخراج و تنظیم شده است عبارتند از:
1- خداوند متبارك در همه جا موجود (حاضر) و ناظر است.
2- او واحد و یكتاست.
3- او جسم ندارد و شباهتی هم به جسم ندارد.
4- او مقدم بر هر موجود قدیمی در جهان است.
5- عبادت موجودی به غیر از او جیز نیست.
6- او از نیت و افكار انسانها آگاه است.
7- نبوت حضرت موسی كلیمالله سرور ما، حقیقت دارد.
8- حضرت موسی كلیمالله به لحاظ نبوت از دیگر انبیی بنیاسرائیل برتر است.
9- تورات مقدس از آسمان (از جانب خداوند) وحی شده است.
10- تورات در هیچ زمانی تغییر نیافته و نخواهد یافت.
11- خداوند، شریران را مجازات خواهد كرد و پاداش و اجر نیكوكاران را خواهد پرداخت.
12- ماشیح پادشاه (منجی جهان) خواهد آمد.
13- مردگان در ینده زنده خواهند شد.
از زمان نزول تورات به حضرت موسی كلیمالله همراه با فرامین مختلف بیان شده در متن تورات، نحوه اجری آن دستورات و سنتها، به صورت شفاهی به بنیاسرائیل توسط آن حضرت آموزش داده شد كه «تورات شفاهی یا هَلاخا» نام گرفت. زیرا در بسیاری از موارد، خداوند در تورات – كتبی – دستوری میدهد، اما نحوه انجام دادن آن را به طور صریح بیان نمیكند. نحوه صحیح اجری دستورات خداوند را حضرت موسی كلیمالله طی چهل سال به بنیاسرائیل آموزش داد كه این آموزهها به صورت شفاهی، سینه به سینه از استاد به شاگرد یا از پدر به فرزند منتقل میگردید ت این كه پس از ویرانی معبد دوم بیتالمقدس و پراكندگی یهودیان و سختی در این گونه نحوه آموزش در حدود 1800 سال پیش توسط دانشمند بزرگ یهودی «ربی یهودا هناسی» با همكاری بسیاری از علمی زمانه این مجموعه در شش جلد شامل 63 رساله بنام «میشنا» جمعآوری گردید.
میشنا طوری تنظیم نشده بود كه بتواند به تمام پرسشهی عامه مردم دربارة قوانین دین یهود پاسخ قطعی بدهد، بلكه بری آن تدوین شد تا كمكی جهت دانشمندان یهود به هنگام تصمیمگیری و صدور فتوا درباره یك مسأله دینی باشد.
میشنا، قوانین و نتیجة بحثهی دانشمندان را به صورت كوتاه، مختصر، مفید و بدون ذكر استدلال و اثبات آنها بیان میكند. بنابرین به زودی پس از تدوین میشنا، گردآوری تفسیرهیی كه حاوی توضیح مطالب میشنا و اثبات قوانین آن با استفاده از آموزههی تورات كتبی در دانشگاههی دینی آن زمان شروع شد و سرانجام، كتابی به نام «گِمارا» (مكمل) در دسترس دانشپژوهان قرار گرفت. مؤلفان گمارا را « ِامُورا» (توضیح دهنده یا مفسر) میگویند.
به مجموعه میشنا و گمارا، «تلمود» گفته میشود كه به معنی آموزش و تعلیم است. دو تلمود وجود دارد:
1 - تلمود یروشَلْمی كه در مدتی كمتر از 100 سال پس از تدوین میشنا در بیتالمقدس (اورشلیم) تدوین شد.
2- تلمود بابِلی كه نزدیك دو قرن پس از تلمود یروشلمی و در حدود 1500 سال پیش
در37 جلد در منطقه بابِل (بینالنهرین كه در آن زمان مركز فلسفه و تفكر یهودی بود و مراكز دینی و حتی دانشگاههی مذهبی یهود در آن جا فعال بودند) و ایران گردآوری و تألیف شد. تلمود بابلی مُفصلتر و در بحثها، غنیتر از تلمود یروشلمیاست، بنابرین بیشتر مورد مطالعه قرار میگیرد.
با تألیف تلمود، مطالب تورات شفاهی كه از زمان حضرت موسی كلیمالله ، پیامبران و رهبران مذهبی یهود، آن را از نسلی به نسل دیگر منتقل كرده بودند، تدوین گشت و احتمال نابودی و فراموش شدن آنها از میان رفت.
چنان كه در تورات (سفر تثنیه 17: 8-13) نوشته شده پس از پیامبر، مرجع حل اختلاف برای امور دینی، مجمع علمی شرع میباشد. كه با استناد به اصول راههی تفسیر تورات و استفاده از عقل انسانی در محدوده فرامین الهی میتوانند به پاسخگویی به پرسشها بپردازند. براساس تورات و سنتی كه از حضرت موسی كلیمالله به ما رسیده اصول و شیوههی خاصی برای تفسیر تورات وجود دارد كه معروفترین آنها در دستهبندیهی مختلفی در 13 روش یا 32 اصل در تلمود گنجانده شدهاند. واضح است كه هر فرد براساس دیدگاه خود میتواند برداشت یا تفسیری از كتاب مقدس داشته باشد كه با اصول شرع همخوانی داشته یا نداشته باشد و تنها تفسیری پذیرفتنی است كه از اصول و مبنی توراتی تخطی نكرده باشد.
خدا
در تورات وجود خدا بدیهی و مسلم انگاشته شده است. تورات ب این یه آغاز میشود: «در ابتدا خدا، آسمانها و زمین را آفرید»، نیز در فرمان نخست ده فرمان چنین آمده است: «من خداوند، خدی تو هستم كه تو را از اسارت و بندگی مصر آزاد كردم» (خروج 20:2).
خدی تورات، خدی یگانه است. در این كتاب بیش از هر چیز بر یگانگی خدا تاكید شده است. «ی بنیاسرائیل گوش كنید : تنها خدیی كه وجود دارد، خداوند ماست، شما بید او را با تمامی دل و جان و توانیی خود دوست بدارید». (تثنیه 6 : 4 و 5 )
برطبق دین یهود، خدا متشخص است، نه به آن معنا كه مانند انسانهی معمولی شخصیت دارد، بلكه به این معنا كه او داری آگاهی و اراده است به گونهی كه هر چیزی برطبق خواست و اراده او انجام میگیرد. او با مردم سخن میگوید و به دعاهیشان پاسخ میدهد. درك مفهوم خداوند به عنوان پروردگار عالم با مفهوم قدرت و كمال مطلق آمیخته است.
خداوند در یهود داری صفات بسیاری است كه بیش از همه خدیی آكنده از صفات اخلاقی همچون عدالت، رحمت، بخشندگی و بالاتر از همه تقدس است. خداوند، خالق و فرمانروی عالم است. آنچه وجود دارد مخلوق او و هر آنچه رخ میدهد معلول خواست و اراده اوست. او جاودانه است و آغاز و انجامی ندارد. قدرتهی او نامحدود است، اما به اراده خود، آنها را محدود میسازد و به انسانها آزادی و اختیار اعطا میكند. او متعال و همه جا حاضر است. تعالی او به دو معنا مورد تأكید قرار میگیرد. به معنی این كه وجود و هستی او فقط محدود به این عالم نیست و نیز به این معنا كه وجود او غیرقابل ادراك و برای فهم بشری ناشناخته و اسرارآمیز است. ذات و افعال او فراتر از ادراك و شناخت آدمی است.
خداوند بندگان خود را دوست دارد و گناهانشان را میآمرزد، او با بردباری در انتظار اصلاح همه مردم جهان و قوم خود است. محبت خداوند به مردمش و علاقه او به اصلاح و رستگاری آنان از این حقیقت روشن میشود كه او راه نجات یعنی تورات را به بنیاسرائیل تعلیم داده است. اگر چه خداوند بردبار و بخشنده است اما در نهیت به بندگان خود پاداش و جزا میدهد. او همزمان خدی محبت و خدی جزادهنده است. رحمت و عدالت هر دو به او نسبت داده میشود و از این رو، در یهودیت در یك زمان او هم پدر و هم پادشاه (نشانههی محبت و قدرت) خوانده میشود.
انسان :
انسان وجودی جسمانی و روحانی در طبیعت و اعجاز بزرگ آفرینش است. خلق انسان در آخرین روز آفرینش دلیل بر اهمیت و شأن و مقام اوست. از این رو، انسان در دین یهود از قدر و ارزش مخصوصی برخوردار است. خداوند از انسان میخواهد در تحقق هدف او كه استقرار نهیی خیر بر روی زمین است با او شریك باشد. بدین منظور، وظیفه اساسی آدمی تقلید و پیروی از خداوند است. خداوند ذاتاً مقدس است بنابرین انسان نیز بید مقدس باشد پس وظیفه هر یهودی رعیت اصول تورات است كه از طرف خداوند فرستاده شده است. زندگی توأم با رفتار درست كه به رعیت قانون اخلاقی مقرر شده از سوی خداوند اختصاص یافته و خیرخواهی شفقتآمیز نسبت به همنوعان خود مهمترین خواستههی دین است.
خداوند قادر مطلق است، اما با محدود كردن قدرتش به اراده خود به انسان آزادی اراده داده است بنابرین انسان نسبت به اعمال خویش و جامعهی كه در آن زندگی میكند، مسئول است و در قبال گناهانش مقصر میباشد. خداوند، داور اعمال اوست. چون خداوند بخشنده است انسان ر برای گناهی كه انجام داده به سرعت مجازات نمیكند او منتظر میماند تا ببیند یا انسان به راه راست باز میگردد یا نه؟ از این رو، اگر گناه به عادت تبدیل شود خداوند او را كیفر میدهد. اما با توبه خالصانه، خطاهی انسان مورد بخشیش قرار میگیرد.
ارتباط خداوند با انسان در یهودیت، بسیار پرهیزكارانه است. این ارتباط براساس حس مشاركت و همكاری قرار دارد و همیشه آكنده از عشق و بخشیش است. انسان شریك فعال خداوند در حاكمیت یافتن اخلاق بر جهان است.
انسان به واسطه خلقت اساساً روحانی خود میتواند با توسل به خداوند به ابدیت دست یابد. آدمی میتواند با اعمال نیك و صالح خود به ابدیت برسد. از دیدگاه دین یهود، هدف خداوند از آفرینشِ روح انسانی آن بوده است كه آفریدهاش را از خوبیهی خود بهرهمند سازد، اما اگر روح انسانی بدون زندگی جسمانی و هیچ تلاش و زحمتی از ابتدا به طور مستقیم در معرض فیض و خوبیهی بیپیان پروردگار در جهان آخرت قرار میگرفت دچار شرم و خجلت ناشی از عدم بروز شیستگی پاداش میشد و نمیتوانست به طور كامل از نور و رحمت الهی بهرهمند شود. لذا میبیست كه آن روح در لباس مادی جسم و تن آدمی به این جهان وارد شود و مدت زمانی را در آزمیشهی گوناگون و گاه سخت و دشوار بگذارند تا با كوشش و تلاش، وفاداری خود را به خداوند و دستورات او نشان دهد و پس از آن با فرا رسیدن مرگ جسمانی و در صورت موفقیت از آزمونهی متفاوت زندگی بتواند با افتخار بر سر سفره فیض الهی بنشیند و با لذت كامل و بدون خجلت از آن بهرهمند شود.
یهودیت معتقد به روز قیامت و جهان آخرت است. چنان كه در اصول سیزدهگانه یهود اشاره شد، روزی مردگان زنده خواهند شد و براساس اعال و رفتارشان مورد قضاوت الهی قرار میگیرند. گروهی مستوجب كیفر و گروهی دیگر مستوجب پاداش در جهان آخرت خواهند بود. در زندگی نهیی كه درستكاران به آن دست مییابند، نه جسم انسانی وجود دارد و نه هیچ كاركرد جسمانی. موجودات انسانی در آن جا به صورتهی روحانی محض در صلح و آرامش و آسودگی كامل به سر میبرند. درباره این زندگی گفته میشود كه «در آن جا نه خوردنی وجود دارد و نه آشامیدنی و نه تولید مثل، نه خرید و فروش و نه حسادت و تنفری و نه رقابتی، بلكه انسانهی صالح و درستكار با تاجهیی كه ناشی از اعمال و رفتار نیك بر سر دارند، از فروغ و درخشش نور الهی لذت میبرند».
از دیدگاه تلمود، در همان دوران اقتدار وحی نیز، تورات با عقل شناخته میشود عقل مطلقی كه پ از خلقت وجود داشته و نشانه اراده خداوند برای خلق جهان بوده است. فیلون (قرن اول میلادی) اولین متفكر بانفوذی بود كه سعی در یجاد توافق بین وحی و عقل داشت. از دیدگاه مذهبیون یهود چنان كه ابنمیمون متفكر و فیلسوف قرن 12 میلادی بیان میدارد عقل محدود است البته منظور از محدودیت عقل این نیست كه باب نظر مسدود است و عقل حجیت ندارد زیرا عقل نسبت به آن چه در حوزه ادراك آدمی است همواره حجت است.
موعود :
اندیشه نجاتبخشی و انتظار برای موعودی كه خواهد آمد و نظامی منطبق با قوانین الهی و آسمانی برقرار خواهد كرد یكی از مهمترین بخشهی اعتقادی و مشترك در ادیان مختلف است.
انتظار جوهره اصلی یهودیت و موجب پوییی انسان در همه زمانهاست. انسان درجهانی كه خداوند آن را در نهیت كمال خلق كرده، روبه یندهی دارد كه ظهور منجی موعود در آن، نشانه برقراری عدالت الهی است. در دین یهود، نجاتبخش نهیی، ماشیح به معنی «مسح و تدهین شده» نام دارد و به تصریح متون دینی یهود از خاندان داود پیامبر است. یكی از پیههی اساسی و اصول مهم یین یهود، یمان به ظهور ماشیح و دوره نجات است طبق نظر هارامبام (موسیابنمیمون)، هر فرد یهودی كه به ماشیح اعتقاد نداشته باشد یا چشم به راه آمدن او نباشد، منكر سخنان حضرت موسی كلیمالله و دیگر انبیاء بنیاسرائیل است زیرا موضوع ماشیح به كرات در متون مقدس عنوان گشته است و در مقاطعی كه آزار، شكنجه، رنج و مشقت یهودیان توسط مشركین به علت اعتقادات مذهبی و توحیدی آنها به اوج خود رسیده، یمان به ماشیح و نجات بوده كه جرقههی امید را در درون آنها زنده نگاه داشته و باعث شده تا یهودیان بدترین و هولناكترین مصیبتهی تاریخ را تحمل كنند و به انتظار روز قضاوت الهی باشند. روزی كه حق بر ناحق پیروز شده و صلح و صفا، برادری و صمیمیت برجهان حاكم شود و «تمامی زمین از دانش الهی مملو گردد» و «تمامی انسانها نام خدا را خوانده و او را یكسان عبادت خواهند كرد».
بخشی از وقیع عصر نجات نهیی (ظهور ماشیح) عبارتند از:
1- احیی سنتهی اولیه عبادت یهود شامل آبادی بیت المقدس و تقدیم قربانیها.
2- پیان بدی و گناه.
3- درك الهیت و آگاهی واقعی از وجود خداوند توسط همه انسانها.
4- پرستش و ستیش جهانی خداوند: در آن روز خداوند یكتا و نامش یگانه خواهد بود.
5- همزیستی مسالمتآمیز و صلح جهانی.
6- بركت و سعادت و پیان بیماریها و حوادث ناگوار.
7- وقوع معجزاتی عظیمتر از معجزات زمان خروج بنیاسرائیل از مصر.
8- و نهیتاً رستاخیز مردگان.
شخصیت ماشیح:
در اعتقاد یهود ماشیح انسانی خاكی از اولاد بشر كه به گونه عادی متولد شده است. اصل و نسب او به حضرات داود و سلیمان (ع) میرسد. صداقت و پارسیی او از بدو تولد به بعد، مدام در حال افزیش بوده و به سبب فضیلت و اعمال شیسته خود به عالیترین و والاترین درجات تكامل روحانی دست خواهد یافت.
امكان آمدن ماشیح در هر دوره وجود دارد. در هر دوره فرزندی از خاندان یهودا (یكی از فرزندان حضرت یعقوب (ع)) به دنیا میید كه برای مقام ماشیح، برازنده است. روزی كه زمان نجات فرا رسد، روح مخصوص و از قبل آماده ماشیح، به آن فرد صدیق اهدا خواهد شد.
در مورد صفات او، یشعیی نبی میفرمید: «روح خداوند بر او خواهد آمد، روح و عقل و فهم، روح تدبیر و توانیی، روح دانش و ترس الهی. و او با ترس الهی الهام میگیرد با دید چشمانش قضاوت نخواهد كرد و با شنیده گوشهیش فتوا نخواهد داد. تهیدستان را با عدالت داوری كرده و برای افتادگان زمین با تساوی حقوق تصمیم خواهد گرفت و (ظالمان) زمین را با عصی (سخن) دهان خود میكوبد و شریران را با نفس لبهی خود از بین خواهد برد».
عوامل تسریع ظهور ماشیح عبارتند از : توبه و بازگشت به سوی فرامین خداوند، مطالعه و آموزش تورات و علوم دینی، نگهداری مراسم روز مقدس شنبه، صدقه دادن و برقراری اتحاد و دوستی بین افراد جامعه.
حضرت یعقوب (ع) به فرزندان خود میگوید: گرچه معلوم نیست كه روز نهیی قضاوت الهی چه موقع خواهد بود ولی من به شما میگویم كه هر گاه شما گردهم آمده و با هم متحد و یكدل شوید، نجات خواهید یافت.
یهودیت اولین دین توحیدی از ادیان ابراهیمی میباشد و براساس وحی و الهام الهی بر حضرت موسی كلیمالله استوار است. بنابرین دینی مبتنی بر وحی و «نمونه اعلی دین آفریده خداوند» است. یهودیت بر این اصل یمانی تأكید میكند كه خداوند با پیامبران یشان سخن میگوید و نشانههی راهی را كه هر فرد بید بپیمید، به یشان مینمیاند.
مهمترین سند و پیامی كه خداوند به وسیله حضرت موسی كلیم الله به بنی اسرائیل ابلاغ كرد ده فرمان الهی به شرح ذیل است:
1- من خداوند خالق تو هستم كه تو را از اسارت و بندگی مصر آزاد ساختم.
2- تو را معبود دیگری جز من نباشد. هیچ تصویری از آنچه در آسمان و یا بر روی زمین و یا در آب است، نساز و آنها را پرستش ننما....
3- نام خدی خالقت را بیهوده بر زبان نیاور (از آن سوءاستفاده نكن)....
4- روز شنبه را به یاد داشته باش تا آن را مقدس بداری....
5- پدر و مادرت را احترام بگذار....
6- قتل نكن.
7- زنا نكن.
8- دزدی نكن.
9- در مورد همنوعت شهادت دروغ نده.
10- چشم طمع به مال و ناموس دیگران نداشته باش ...
بر این اساس، دین تنها مجموعهی از اندرزها و نصیح اخلاقی و مسائل مربوط به زندگی شخصی و خصوصی نیست بلكه دین مجموعهی از قوانین حیات و برنامه فراگیری است كه تمامی زندگی انسانها مخصوصا زندگی اجتماعی را نیز دربرمیگیرد.
دین یهود سه ركن و محور اصلی دارد: 1- خداوند(خالق جهان هستی)، 2- میثاق (قبول توحید و عهد و پیمان با خدا و رعیت فرامین او) 3- تورات (كه فلسفه یهود وشریعت و فرامین خداوند در آن آورده شده است). دین یهود، دینی توحیدی و بر این باور است كه دینداری شامل هیچ چیز نیست مگر رعیت عهد (میثاق) با خداوند و پیروی از دستورات و قوانین او كه مجموعه آن در كتب مقدس آورده شده است.
كتب مقدس یهود (تَنَخ) كه معمولا به نام «عهد عتیق» شناخته میشوند از سه بخش تشكیل شده است:
الف – تورات
تورات كتاب آسمانی براساس نبوت حضرت موسی كلیمالله به معنی شریعت، یا قانون كه اساس اعتقادات و فلسفه و شریعت دین یهود میباشد كه متشكل از 5 كتاب یا «سِفر» است:
1- پیدیش 2- خروج 3- لاویان 4- اعداد 5- تثنیه
تورات با آفرینش جهان آغاز میشود و با مرگ حضرت موسی كلیمالله پیان مییابد همه دستورها و فرمانهیی كه یك یهودی موظف به اجری آنهاست (613 فرمان)، از فرامین مندرج در تورات نشأت گرفتهاند.
ب - نِویئیم (انبیا)
دومین بخش از تنخ و متشكل از نبوت پیامبرانی است كه پس از درگذشت حضرت
موسی كلیمالله تا اویل آبادی معبد دوم بیتالمقدس در مدتی نزدیك به هزار سال به هدیت و ارشاد مردم بر اساس دستورات تورات پرداختند. انبیی یهود 55 نفره بوده كه 48 نفر آنها مرد و 7 نفر زن هستند (طبق تفاسیر، انبیی یهود بسیار زیاد بودهاند ولی این 55 تن، انبییی هستند كه نبوت آنها نه تنه برای مردم دوره خود بلكه برای سیر نسلها نیز مفید و ضروری بوده است). كتب انبیاء در مجموعه عهد عتیق عبارتند از : یوشَع ، داوران، سموئیل، پادشاهان، یشَعیا (اِشَعْیا)، ییرمِیا (اِرمیا)، حزقیال، هٌوشَع، یوئِل، عامُوس، عوُوَدیا، یونا (یونس) میخا، ناحوم، حَبَقوق، صِفنیا، حَگَی، زِخَرْیا (زكریا) و مَلآخی(ملاكی).
ج – كتوبیم (مكتوبات)
به سومین بخش تنخ گفته میشود كه شامل:
مزامیر (زبور) حضرت داوود (ع)، امثال سلیمان، جامعه ، سرود سرودها، كتاب یوب، روت، مراثی ارمیا، كتاب استر، دانیال، عِزْرا، نِحِمْیا، تواریخ یام.
سیزده اصول یمان یهودی كه براساس اصول مندرج در تورات مقدس به وسیله موسیابنمیمون «هارامبام» در قرن دوازده میلادی استخراج و تنظیم شده است عبارتند از:
1- خداوند متبارك در همه جا موجود (حاضر) و ناظر است.
2- او واحد و یكتاست.
3- او جسم ندارد و شباهتی هم به جسم ندارد.
4- او مقدم بر هر موجود قدیمی در جهان است.
5- عبادت موجودی به غیر از او جیز نیست.
6- او از نیت و افكار انسانها آگاه است.
7- نبوت حضرت موسی كلیمالله سرور ما، حقیقت دارد.
8- حضرت موسی كلیمالله به لحاظ نبوت از دیگر انبیی بنیاسرائیل برتر است.
9- تورات مقدس از آسمان (از جانب خداوند) وحی شده است.
10- تورات در هیچ زمانی تغییر نیافته و نخواهد یافت.
11- خداوند، شریران را مجازات خواهد كرد و پاداش و اجر نیكوكاران را خواهد پرداخت.
12- ماشیح پادشاه (منجی جهان) خواهد آمد.
13- مردگان در ینده زنده خواهند شد.
از زمان نزول تورات به حضرت موسی كلیمالله همراه با فرامین مختلف بیان شده در متن تورات، نحوه اجری آن دستورات و سنتها، به صورت شفاهی به بنیاسرائیل توسط آن حضرت آموزش داده شد كه «تورات شفاهی یا هَلاخا» نام گرفت. زیرا در بسیاری از موارد، خداوند در تورات – كتبی – دستوری میدهد، اما نحوه انجام دادن آن را به طور صریح بیان نمیكند. نحوه صحیح اجری دستورات خداوند را حضرت موسی كلیمالله طی چهل سال به بنیاسرائیل آموزش داد كه این آموزهها به صورت شفاهی، سینه به سینه از استاد به شاگرد یا از پدر به فرزند منتقل میگردید ت این كه پس از ویرانی معبد دوم بیتالمقدس و پراكندگی یهودیان و سختی در این گونه نحوه آموزش در حدود 1800 سال پیش توسط دانشمند بزرگ یهودی «ربی یهودا هناسی» با همكاری بسیاری از علمی زمانه این مجموعه در شش جلد شامل 63 رساله بنام «میشنا» جمعآوری گردید.
میشنا طوری تنظیم نشده بود كه بتواند به تمام پرسشهی عامه مردم دربارة قوانین دین یهود پاسخ قطعی بدهد، بلكه بری آن تدوین شد تا كمكی جهت دانشمندان یهود به هنگام تصمیمگیری و صدور فتوا درباره یك مسأله دینی باشد.
میشنا، قوانین و نتیجة بحثهی دانشمندان را به صورت كوتاه، مختصر، مفید و بدون ذكر استدلال و اثبات آنها بیان میكند. بنابرین به زودی پس از تدوین میشنا، گردآوری تفسیرهیی كه حاوی توضیح مطالب میشنا و اثبات قوانین آن با استفاده از آموزههی تورات كتبی در دانشگاههی دینی آن زمان شروع شد و سرانجام، كتابی به نام «گِمارا» (مكمل) در دسترس دانشپژوهان قرار گرفت. مؤلفان گمارا را « ِامُورا» (توضیح دهنده یا مفسر) میگویند.
به مجموعه میشنا و گمارا، «تلمود» گفته میشود كه به معنی آموزش و تعلیم است. دو تلمود وجود دارد:
1 - تلمود یروشَلْمی كه در مدتی كمتر از 100 سال پس از تدوین میشنا در بیتالمقدس (اورشلیم) تدوین شد.
2- تلمود بابِلی كه نزدیك دو قرن پس از تلمود یروشلمی و در حدود 1500 سال پیش
در37 جلد در منطقه بابِل (بینالنهرین كه در آن زمان مركز فلسفه و تفكر یهودی بود و مراكز دینی و حتی دانشگاههی مذهبی یهود در آن جا فعال بودند) و ایران گردآوری و تألیف شد. تلمود بابلی مُفصلتر و در بحثها، غنیتر از تلمود یروشلمیاست، بنابرین بیشتر مورد مطالعه قرار میگیرد.
با تألیف تلمود، مطالب تورات شفاهی كه از زمان حضرت موسی كلیمالله ، پیامبران و رهبران مذهبی یهود، آن را از نسلی به نسل دیگر منتقل كرده بودند، تدوین گشت و احتمال نابودی و فراموش شدن آنها از میان رفت.
چنان كه در تورات (سفر تثنیه 17: 8-13) نوشته شده پس از پیامبر، مرجع حل اختلاف برای امور دینی، مجمع علمی شرع میباشد. كه با استناد به اصول راههی تفسیر تورات و استفاده از عقل انسانی در محدوده فرامین الهی میتوانند به پاسخگویی به پرسشها بپردازند. براساس تورات و سنتی كه از حضرت موسی كلیمالله به ما رسیده اصول و شیوههی خاصی برای تفسیر تورات وجود دارد كه معروفترین آنها در دستهبندیهی مختلفی در 13 روش یا 32 اصل در تلمود گنجانده شدهاند. واضح است كه هر فرد براساس دیدگاه خود میتواند برداشت یا تفسیری از كتاب مقدس داشته باشد كه با اصول شرع همخوانی داشته یا نداشته باشد و تنها تفسیری پذیرفتنی است كه از اصول و مبنی توراتی تخطی نكرده باشد.
خدا
در تورات وجود خدا بدیهی و مسلم انگاشته شده است. تورات ب این یه آغاز میشود: «در ابتدا خدا، آسمانها و زمین را آفرید»، نیز در فرمان نخست ده فرمان چنین آمده است: «من خداوند، خدی تو هستم كه تو را از اسارت و بندگی مصر آزاد كردم» (خروج 20:2).
خدی تورات، خدی یگانه است. در این كتاب بیش از هر چیز بر یگانگی خدا تاكید شده است. «ی بنیاسرائیل گوش كنید : تنها خدیی كه وجود دارد، خداوند ماست، شما بید او را با تمامی دل و جان و توانیی خود دوست بدارید». (تثنیه 6 : 4 و 5 )
برطبق دین یهود، خدا متشخص است، نه به آن معنا كه مانند انسانهی معمولی شخصیت دارد، بلكه به این معنا كه او داری آگاهی و اراده است به گونهی كه هر چیزی برطبق خواست و اراده او انجام میگیرد. او با مردم سخن میگوید و به دعاهیشان پاسخ میدهد. درك مفهوم خداوند به عنوان پروردگار عالم با مفهوم قدرت و كمال مطلق آمیخته است.
خداوند در یهود داری صفات بسیاری است كه بیش از همه خدیی آكنده از صفات اخلاقی همچون عدالت، رحمت، بخشندگی و بالاتر از همه تقدس است. خداوند، خالق و فرمانروی عالم است. آنچه وجود دارد مخلوق او و هر آنچه رخ میدهد معلول خواست و اراده اوست. او جاودانه است و آغاز و انجامی ندارد. قدرتهی او نامحدود است، اما به اراده خود، آنها را محدود میسازد و به انسانها آزادی و اختیار اعطا میكند. او متعال و همه جا حاضر است. تعالی او به دو معنا مورد تأكید قرار میگیرد. به معنی این كه وجود و هستی او فقط محدود به این عالم نیست و نیز به این معنا كه وجود او غیرقابل ادراك و برای فهم بشری ناشناخته و اسرارآمیز است. ذات و افعال او فراتر از ادراك و شناخت آدمی است.
خداوند بندگان خود را دوست دارد و گناهانشان را میآمرزد، او با بردباری در انتظار اصلاح همه مردم جهان و قوم خود است. محبت خداوند به مردمش و علاقه او به اصلاح و رستگاری آنان از این حقیقت روشن میشود كه او راه نجات یعنی تورات را به بنیاسرائیل تعلیم داده است. اگر چه خداوند بردبار و بخشنده است اما در نهیت به بندگان خود پاداش و جزا میدهد. او همزمان خدی محبت و خدی جزادهنده است. رحمت و عدالت هر دو به او نسبت داده میشود و از این رو، در یهودیت در یك زمان او هم پدر و هم پادشاه (نشانههی محبت و قدرت) خوانده میشود.
انسان :
انسان وجودی جسمانی و روحانی در طبیعت و اعجاز بزرگ آفرینش است. خلق انسان در آخرین روز آفرینش دلیل بر اهمیت و شأن و مقام اوست. از این رو، انسان در دین یهود از قدر و ارزش مخصوصی برخوردار است. خداوند از انسان میخواهد در تحقق هدف او كه استقرار نهیی خیر بر روی زمین است با او شریك باشد. بدین منظور، وظیفه اساسی آدمی تقلید و پیروی از خداوند است. خداوند ذاتاً مقدس است بنابرین انسان نیز بید مقدس باشد پس وظیفه هر یهودی رعیت اصول تورات است كه از طرف خداوند فرستاده شده است. زندگی توأم با رفتار درست كه به رعیت قانون اخلاقی مقرر شده از سوی خداوند اختصاص یافته و خیرخواهی شفقتآمیز نسبت به همنوعان خود مهمترین خواستههی دین است.
خداوند قادر مطلق است، اما با محدود كردن قدرتش به اراده خود به انسان آزادی اراده داده است بنابرین انسان نسبت به اعمال خویش و جامعهی كه در آن زندگی میكند، مسئول است و در قبال گناهانش مقصر میباشد. خداوند، داور اعمال اوست. چون خداوند بخشنده است انسان ر برای گناهی كه انجام داده به سرعت مجازات نمیكند او منتظر میماند تا ببیند یا انسان به راه راست باز میگردد یا نه؟ از این رو، اگر گناه به عادت تبدیل شود خداوند او را كیفر میدهد. اما با توبه خالصانه، خطاهی انسان مورد بخشیش قرار میگیرد.
ارتباط خداوند با انسان در یهودیت، بسیار پرهیزكارانه است. این ارتباط براساس حس مشاركت و همكاری قرار دارد و همیشه آكنده از عشق و بخشیش است. انسان شریك فعال خداوند در حاكمیت یافتن اخلاق بر جهان است.
انسان به واسطه خلقت اساساً روحانی خود میتواند با توسل به خداوند به ابدیت دست یابد. آدمی میتواند با اعمال نیك و صالح خود به ابدیت برسد. از دیدگاه دین یهود، هدف خداوند از آفرینشِ روح انسانی آن بوده است كه آفریدهاش را از خوبیهی خود بهرهمند سازد، اما اگر روح انسانی بدون زندگی جسمانی و هیچ تلاش و زحمتی از ابتدا به طور مستقیم در معرض فیض و خوبیهی بیپیان پروردگار در جهان آخرت قرار میگرفت دچار شرم و خجلت ناشی از عدم بروز شیستگی پاداش میشد و نمیتوانست به طور كامل از نور و رحمت الهی بهرهمند شود. لذا میبیست كه آن روح در لباس مادی جسم و تن آدمی به این جهان وارد شود و مدت زمانی را در آزمیشهی گوناگون و گاه سخت و دشوار بگذارند تا با كوشش و تلاش، وفاداری خود را به خداوند و دستورات او نشان دهد و پس از آن با فرا رسیدن مرگ جسمانی و در صورت موفقیت از آزمونهی متفاوت زندگی بتواند با افتخار بر سر سفره فیض الهی بنشیند و با لذت كامل و بدون خجلت از آن بهرهمند شود.
یهودیت معتقد به روز قیامت و جهان آخرت است. چنان كه در اصول سیزدهگانه یهود اشاره شد، روزی مردگان زنده خواهند شد و براساس اعال و رفتارشان مورد قضاوت الهی قرار میگیرند. گروهی مستوجب كیفر و گروهی دیگر مستوجب پاداش در جهان آخرت خواهند بود. در زندگی نهیی كه درستكاران به آن دست مییابند، نه جسم انسانی وجود دارد و نه هیچ كاركرد جسمانی. موجودات انسانی در آن جا به صورتهی روحانی محض در صلح و آرامش و آسودگی كامل به سر میبرند. درباره این زندگی گفته میشود كه «در آن جا نه خوردنی وجود دارد و نه آشامیدنی و نه تولید مثل، نه خرید و فروش و نه حسادت و تنفری و نه رقابتی، بلكه انسانهی صالح و درستكار با تاجهیی كه ناشی از اعمال و رفتار نیك بر سر دارند، از فروغ و درخشش نور الهی لذت میبرند».
***
مسئله رابطه عقل و وحی یكی از عمیقترین مباحث فكری تاریخ بشر است. از ابتدی تدوین تورات تاكنون، جدال بر سر تقدم و تأخر عقل یا وحی مطرح بوده اما روال این جدال بدین سیاق بوده كه در دوران اولیه عهد عتیق، وحی به عنوان یگانه منبع تفسیر زندگی قلمداد میشد و تلاشهی اندكی برای فهم عقلانی وحی صورت میپذیرفت. چنین تلاشی در دوران قرون وسطی ارجی شیان یافت. این عقلاندیشی در دوران پس از قرون وسطی شكوفیی یافت. یهودیان دوران متقدم وحی الهی را عامل اصلی زندگی بشری میدانستند و معتقد بودند كه در سراسر كتاب مقدس، خداوند تمام برنامهها و نیات خود را از طریق كلمات و حوادث بیان نموده است.از دیدگاه تلمود، در همان دوران اقتدار وحی نیز، تورات با عقل شناخته میشود عقل مطلقی كه پ از خلقت وجود داشته و نشانه اراده خداوند برای خلق جهان بوده است. فیلون (قرن اول میلادی) اولین متفكر بانفوذی بود كه سعی در یجاد توافق بین وحی و عقل داشت. از دیدگاه مذهبیون یهود چنان كه ابنمیمون متفكر و فیلسوف قرن 12 میلادی بیان میدارد عقل محدود است البته منظور از محدودیت عقل این نیست كه باب نظر مسدود است و عقل حجیت ندارد زیرا عقل نسبت به آن چه در حوزه ادراك آدمی است همواره حجت است.
موعود :
اندیشه نجاتبخشی و انتظار برای موعودی كه خواهد آمد و نظامی منطبق با قوانین الهی و آسمانی برقرار خواهد كرد یكی از مهمترین بخشهی اعتقادی و مشترك در ادیان مختلف است.
انتظار جوهره اصلی یهودیت و موجب پوییی انسان در همه زمانهاست. انسان درجهانی كه خداوند آن را در نهیت كمال خلق كرده، روبه یندهی دارد كه ظهور منجی موعود در آن، نشانه برقراری عدالت الهی است. در دین یهود، نجاتبخش نهیی، ماشیح به معنی «مسح و تدهین شده» نام دارد و به تصریح متون دینی یهود از خاندان داود پیامبر است. یكی از پیههی اساسی و اصول مهم یین یهود، یمان به ظهور ماشیح و دوره نجات است طبق نظر هارامبام (موسیابنمیمون)، هر فرد یهودی كه به ماشیح اعتقاد نداشته باشد یا چشم به راه آمدن او نباشد، منكر سخنان حضرت موسی كلیمالله و دیگر انبیاء بنیاسرائیل است زیرا موضوع ماشیح به كرات در متون مقدس عنوان گشته است و در مقاطعی كه آزار، شكنجه، رنج و مشقت یهودیان توسط مشركین به علت اعتقادات مذهبی و توحیدی آنها به اوج خود رسیده، یمان به ماشیح و نجات بوده كه جرقههی امید را در درون آنها زنده نگاه داشته و باعث شده تا یهودیان بدترین و هولناكترین مصیبتهی تاریخ را تحمل كنند و به انتظار روز قضاوت الهی باشند. روزی كه حق بر ناحق پیروز شده و صلح و صفا، برادری و صمیمیت برجهان حاكم شود و «تمامی زمین از دانش الهی مملو گردد» و «تمامی انسانها نام خدا را خوانده و او را یكسان عبادت خواهند كرد».
بخشی از وقیع عصر نجات نهیی (ظهور ماشیح) عبارتند از:
1- احیی سنتهی اولیه عبادت یهود شامل آبادی بیت المقدس و تقدیم قربانیها.
2- پیان بدی و گناه.
3- درك الهیت و آگاهی واقعی از وجود خداوند توسط همه انسانها.
4- پرستش و ستیش جهانی خداوند: در آن روز خداوند یكتا و نامش یگانه خواهد بود.
5- همزیستی مسالمتآمیز و صلح جهانی.
6- بركت و سعادت و پیان بیماریها و حوادث ناگوار.
7- وقوع معجزاتی عظیمتر از معجزات زمان خروج بنیاسرائیل از مصر.
8- و نهیتاً رستاخیز مردگان.
شخصیت ماشیح:
در اعتقاد یهود ماشیح انسانی خاكی از اولاد بشر كه به گونه عادی متولد شده است. اصل و نسب او به حضرات داود و سلیمان (ع) میرسد. صداقت و پارسیی او از بدو تولد به بعد، مدام در حال افزیش بوده و به سبب فضیلت و اعمال شیسته خود به عالیترین و والاترین درجات تكامل روحانی دست خواهد یافت.
امكان آمدن ماشیح در هر دوره وجود دارد. در هر دوره فرزندی از خاندان یهودا (یكی از فرزندان حضرت یعقوب (ع)) به دنیا میید كه برای مقام ماشیح، برازنده است. روزی كه زمان نجات فرا رسد، روح مخصوص و از قبل آماده ماشیح، به آن فرد صدیق اهدا خواهد شد.
در مورد صفات او، یشعیی نبی میفرمید: «روح خداوند بر او خواهد آمد، روح و عقل و فهم، روح تدبیر و توانیی، روح دانش و ترس الهی. و او با ترس الهی الهام میگیرد با دید چشمانش قضاوت نخواهد كرد و با شنیده گوشهیش فتوا نخواهد داد. تهیدستان را با عدالت داوری كرده و برای افتادگان زمین با تساوی حقوق تصمیم خواهد گرفت و (ظالمان) زمین را با عصی (سخن) دهان خود میكوبد و شریران را با نفس لبهی خود از بین خواهد برد».
عوامل تسریع ظهور ماشیح عبارتند از : توبه و بازگشت به سوی فرامین خداوند، مطالعه و آموزش تورات و علوم دینی، نگهداری مراسم روز مقدس شنبه، صدقه دادن و برقراری اتحاد و دوستی بین افراد جامعه.
حضرت یعقوب (ع) به فرزندان خود میگوید: گرچه معلوم نیست كه روز نهیی قضاوت الهی چه موقع خواهد بود ولی من به شما میگویم كه هر گاه شما گردهم آمده و با هم متحد و یكدل شوید، نجات خواهید یافت.
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/1QV48ZS
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر