۱۳۹۴ خرداد ۲۳, شنبه

يهوديت

یهودیان، بنی‏ اسرائیل یا كلیمیان، پیروان دین یهود و شریعت ابلاغ شده (تورات) از خداوند به حضرت موسی كلیم‏الله (در حدود 3300 سال پیش) هستند. تشكیل قومی به نام بنی ‏اسرائیل به پیش از حضرت موسی كلیم‏الله و به یام حضرت ابراهیم (ع) (حدود 3750 سال پیش) باز می‏گردد. یكی از فرزندان حضرت ابراهیم، حضرت اسحاق و پسر وی حضرت یعقوب(ع) یا اسرائیل می‏باشد كه دوازده پسران او اسباط بنی‏ اسرائیل را تشكیل می‏دهند كه بعد از مهاجرت آن حضرت با خانواده‏شان به مصر، دوران زندگی بنی‏اسرائیل در مصر شروع می‏گردد كه در آن جا به بردگی و بیگاری گرفته می‏شوند. با ظهور حضرت موسی كلیم‏الله بنی ‏اسرائیل با بسیاری از امت‏هی مظلوم دیگر از مصر، نجات می‏یابند. پیروان حضرت موسی كلیم‏الله ، پنجاه روز پس از خروج از مصر، در كنار كوه سینا تجمع كرده و ده فرمان اصلی تورات را از جانب خداوند دریافت كردند كه از این تاریخ دین یهود و یهودیت شكل گرفت. بدین شكل دین یهود با قوم یهود اشتراكاتی دارد ولی كاملا برهم قابل انطباق نیستند. قوم یهود پس از خروج از مصر یهودیت را پذیرفتند ولی همه یهودیان از بنی‏اسرائیل نمی‎‏باشند. پس از درگذشت حضرت موسی كلیم‏الله ، جانشین یشان حضرت یوشع (ع)، یهودیان را به سرزمین مقدس (1272 ق.م) وارد كرد. كه در آن جا به زندگی و تشكیل حكومت و ساخت معبد بیت‏المقدس در دوران حضرت سلیمان (ع) پرداختند. یهودیان پس از حدود 850 سال سكونت در آن سرزمین به دنبال شكست حكومت یهود توسط نبوكد نصر پادشاه بابل به اسارت برده شدند و پس از حدود 70 سال با حكم كوروش پادشاه ایران اجازه بازگشت به سرزمین خود و بنی مجدد معبد بیت‏ المقدس را پیدا می‏كنند. معبد دوم پس از حدود 420 سال (68-70 میلادی) توسط رومیان ویران گردید و یهودیان در سراسر دنیا پراكنده شدند.
یهودیت اولین دین توحیدی از ادیان ابراهیمی می‏باشد و براساس وحی و الهام الهی بر حضرت موسی كلیم‏الله استوار است. بنابرین دینی مبتنی بر وحی و «نمونه اعلی دین آفریده خداوند» است. یهودیت بر این اصل یمانی تأكید می‏كند كه خداوند با پیامبران یشان سخن می‏گوید و نشانه‏هی راهی را كه هر فرد بید بپیمید، به یشان می‎‏نمیاند.
مهمترین سند و پیامی كه خداوند به وسیله حضرت موسی كلیم‏ الله به بنی‏ اسرائیل ابلاغ كرد ده فرمان الهی به شرح ذیل است:
1- من خداوند خالق تو هستم كه تو را از اسارت و بندگی مصر آزاد ساختم.
2- تو را معبود دیگری جز من نباشد. هیچ تصویری از آنچه در آسمان و یا بر روی زمین و یا در آب است، نساز و آنها را پرستش ننما....
3- نام خدی خالقت را بیهوده بر زبان نیاور (از آن سوءاستفاده نكن)....
4- روز شنبه را به یاد داشته باش تا آن را مقدس بداری....
5- پدر و مادرت را احترام بگذار....
6- قتل نكن.
7- زنا نكن.
8- دزدی نكن.
9- در مورد همنوعت شهادت دروغ نده.
10- چشم طمع به مال و ناموس دیگران نداشته باش ...
بر این اساس، دین تنها مجموعه‏ی از اندرزها و نصیح اخلاقی و مسائل مربوط به زندگی شخصی و خصوصی نیست بلكه دین مجموعه‏ی از قوانین حیات و برنامه فراگیری است كه تمامی زندگی انسان‏ها مخصوصا زندگی اجتماعی را نیز دربرمی‏گیرد.
دین یهود سه ركن و محور اصلی دارد: 1- خداوند(خالق جهان هستی)، 2- میثاق (قبول توحید و عهد و پیمان با خدا و رعیت فرامین او) 3- تورات (كه فلسفه یهود وشریعت و فرامین خداوند در آن آورده شده است). دین یهود، دینی توحیدی و بر این باور است كه دین‏داری شامل هیچ چیز نیست مگر رعیت عهد (میثاق) با خداوند و پیروی از دستورات و قوانین او كه مجموعه آن در كتب مقدس آورده شده است.
كتب مقدس یهود (تَنَخ) كه معمولا به نام «عهد عتیق» شناخته می‏شوند از سه بخش تشكیل شده است:
الف – تورات
تورات كتاب آسمانی براساس نبوت حضرت موسی كلیم‏الله به معنی شریعت، یا قانون كه اساس اعتقادات و فلسفه و شریعت دین یهود می‏باشد كه متشكل از 5 كتاب یا «سِفر» است:
1- پیدیش 2- خروج 3- لاویان 4- اعداد 5- تثنیه
تورات با آفرینش جهان آغاز می‏شود و با مرگ حضرت موسی كلیم‏الله پیان می‏‎یابد همه دستورها و فرمان‏هیی كه یك یهودی موظف به اجری آنهاست (613 فرمان)، از فرامین مندرج در تورات نشأت گرفته‏اند.
ب - نِویئیم (انبیا)
دومین بخش از تنخ و متشكل از نبوت پیامبرانی است كه پس از درگذشت حضرت
موسی كلیم‏الله تا اویل آبادی معبد دوم بیت‏المقدس در مدتی نزدیك به هزار سال به هدیت و ارشاد مردم بر اساس دستورات تورات پرداختند. انبیی یهود 55 نفره بوده كه 48 نفر آنها مرد و 7 نفر زن هستند (طبق تفاسیر، انبیی یهود بسیار زیاد بوده‏اند ولی این 55 تن، انبییی هستند كه نبوت آنها نه تنه برای مردم دوره خود بلكه برای سیر نسل‏ها نیز مفید و ضروری بوده است). كتب انبیاء در مجموعه عهد عتیق عبارتند از : یوشَع ، داوران، سموئیل، پادشاهان، یشَعیا (اِشَعْیا)، ییرمِیا (اِرمیا)، حزقیال، هٌوشَع، یوئِل، عامُوس، عوُوَدیا، یونا (یونس) میخا، ناحوم، حَبَقوق، صِفنیا، حَگَی، زِخَرْیا (زكریا) و مَلآخی(ملاكی).
ج – كتوبیم (مكتوبات)
به سومین بخش تنخ گفته می‏شود كه شامل:
مزامیر (زبور) حضرت داوود (ع)، امثال سلیمان، جامعه ، سرود سرودها، كتاب یوب، روت، مراثی ارمیا، كتاب استر، دانیال، عِزْرا، نِحِمْیا، تواریخ یام.
سیزده اصول یمان یهودی كه براساس اصول مندرج در تورات مقدس به وسیله موسی‏ابن‏میمون «هارامبام» در قرن دوازده میلادی استخراج و تنظیم شده است عبارتند از:
1- خداوند متبارك در همه جا موجود (حاضر) و ناظر است.
2- او واحد و یكتاست.
3- او جسم ندارد و شباهتی هم به جسم ندارد.
4- او مقدم بر هر موجود قدیمی در جهان است.
5- عبادت موجودی به غیر از او جیز نیست.
6- او از نیت و افكار انسان‏ها آگاه است.
7- نبوت حضرت موسی كلیم‏الله سرور ما، حقیقت دارد.
8- حضرت موسی كلیم‏الله به لحاظ نبوت از دیگر انبیی بنی‏اسرائیل برتر است.
9- تورات مقدس از آسمان (از جانب خداوند) وحی شده است.
10- تورات در هیچ زمانی تغییر نیافته و نخواهد یافت.
11- خداوند، شریران را مجازات خواهد كرد و پاداش و اجر نیكوكاران را خواهد پرداخت.
12- ماشیح پادشاه (منجی جهان) خواهد آمد.
13- مردگان در ینده زنده خواهند شد.
از زمان نزول تورات به حضرت موسی كلیم‏الله همراه با فرامین مختلف بیان شده در متن تورات، نحوه اجری آن دستورات و سنت‏ها، به صورت شفاهی به بنی‏اسرائیل توسط آن حضرت آموزش داده شد كه «تورات شفاهی یا هَلاخا» نام گرفت. زیرا در بسیاری از موارد، خداوند در تورات – كتبی – دستوری می‏دهد، اما نحوه انجام دادن آن را به طور صریح بیان نمی‏كند. نحوه صحیح اجری دستورات خداوند را حضرت موسی كلیم‏الله طی چهل سال به بنی‏اسرائیل آموزش داد كه این آموزه‏ها به صورت شفاهی، سینه به سینه از استاد به شاگرد یا از پدر به فرزند منتقل می‏گردید ت این كه پس از ویرانی معبد دوم بیت‏المقدس و پراكندگی یهودیان و سختی در این گونه نحوه آموزش در حدود 1800 سال پیش توسط دانشمند بزرگ یهودی «ربی یهودا هناسی» با همكاری بسیاری از علمی زمانه این مجموعه در شش جلد شامل 63 رساله بنام «میشنا» جمع‏آوری گردید.
میشنا طوری تنظیم نشده بود كه بتواند به تمام پرسشهی عامه مردم دربارة قوانین دین یهود پاسخ قطعی بدهد، بلكه ‎بری آن تدوین شد تا كمكی جهت دانشمندان یهود به هنگام تصمیمگیری و صدور فتوا درباره یك مسأله دینی باشد.
میشنا، قوانین و نتیجة بحث‏هی دانشمندان را به صورت كوتاه، مختصر، مفید و بدون ذكر استدلال و اثبات آنها بیان میكند. بنابرین به زودی پس از تدوین میشنا، گردآوری تفسیرهیی كه حاوی توضیح مطالب میشنا و اثبات قوانین آن با استفاده از آموزه‏هی تورات كتبی در دانشگاه‏هی دینی آن زمان شروع شد و سرانجام، كتابی به نام «گِمارا» (مكمل) در دسترس دانشپژوهان قرار گرفت. مؤلفان گمارا را « ِامُورا» (توضیح دهنده یا مفسر) میگویند.
به مجموعه میشنا و گمارا، «تلمود» گفته میشود كه به معنی آموزش و تعلیم است. دو تلمود وجود دارد:
1 - تلمود یروشَلْمی كه در مدتی كمتر از 100 سال پس از تدوین میشنا در بیتالمقدس (اورشلیم) تدوین شد.
2- تلمود بابِلی‎‎ كه نزدیك دو قرن پس از تلمود یروشلمی و در حدود 1500 سال پیش
در37 جلد در منطقه بابِل (بین‏النهرین كه در آن زمان مركز فلسفه و تفكر یهودی بود و مراكز دینی و حتی دانشگاه‏هی مذهبی یهود در آن جا فعال بودند) و ایران گردآوری و تألیف شد. تلمود بابلی مُفصلتر و در بحث‏ها، غنیتر از تلمود یروشلمیاست، بنابرین بیشتر مورد مطالعه قرار میگیرد.
با تألیف تلمود، مطالب تورات شفاهی كه از زمان حضرت موسی كلیم‏الله ، پیامبران و رهبران مذهبی یهود، آن را از نسلی به نسل دیگر منتقل كرده بودند، تدوین گشت و احتمال نابودی و فراموش شدن آنها از میان رفت.
چنان كه در تورات (سفر تثنیه 17: 8-13) نوشته شده پس از پیامبر، مرجع حل اختلاف برای امور دینی، مجمع علمی شرع می‏باشد. كه با استناد به اصول راه‏هی تفسیر تورات و استفاده از عقل انسانی در محدوده فرامین الهی می‏توانند به پاسخگویی به پرسش‏ها بپردازند. براساس تورات و سنتی كه از حضرت موسی كلیم‏الله به ما رسیده اصول و شیوه‏هی خاصی برای تفسیر تورات وجود دارد كه معروفترین آنها در دسته‏بندی‏هی مختلفی در 13 روش یا 32 اصل در تلمود گنجانده شده‏اند. واضح است كه هر فرد براساس دیدگاه خود می‎‏تواند برداشت یا تفسیری از كتاب مقدس داشته باشد كه با اصول شرع همخوانی داشته یا نداشته باشد و تنها تفسیری پذیرفتنی است كه از اصول و مبنی توراتی تخطی نكرده باشد.
خدا
در تورات وجود خدا بدیهی و مسلم انگاشته شده است. تورات ب این یه آغاز می‏شود: «در ابتدا خدا، آسمان‏ها و زمین را آفرید»، نیز در فرمان نخست ده فرمان چنین آمده است: «من خداوند، خدی تو هستم كه تو را از اسارت و بندگی مصر آزاد كردم» (خروج 20:2).
خدی تورات، خدی یگانه است. در این كتاب بیش از هر چیز بر یگانگی خدا تاكید شده است. «ی بنی‏اسرائیل گوش كنید : تنها خدیی كه وجود دارد، خداوند ماست، شما بید او را با تمامی دل و جان و توانیی خود دوست بدارید». (تثنیه 6 : 4 و 5 )
برطبق دین یهود، خدا متشخص است، نه به آن معنا كه مانند انسان‏هی معمولی شخصیت دارد، بلكه به این معنا كه او داری آگاهی و اراده است به گونه‏ی كه هر چیزی برطبق خواست و اراده او انجام می‏گیرد. او با مردم سخن می‏گوید و به دعاهیشان پاسخ می‏دهد. درك مفهوم خداوند به عنوان پروردگار عالم با مفهوم قدرت و كمال مطلق آمیخته است.
خداوند در یهود داری صفات بسیاری است كه بیش از همه خدیی آكنده از صفات اخلاقی همچون عدالت، رحمت، بخشندگی و بالاتر از همه تقدس است. خداوند، خالق و فرمانروی عالم است. آنچه وجود دارد مخلوق او و هر آنچه رخ می‏دهد معلول خواست و اراده اوست. او جاودانه است و آغاز و انجامی ندارد. قدرت‏هی او نامحدود است، اما به اراده خود، آنها را محدود می‏سازد و به انسان‏ها آزادی و اختیار اعطا می‏كند. او متعال و همه جا حاضر است. تعالی او به دو معنا مورد تأكید قرار می‏گیرد. به معنی این كه وجود و هستی او فقط محدود به این عالم نیست و نیز به این معنا كه وجود او غیرقابل ادراك و برای فهم بشری ناشناخته و اسرارآمیز است. ذات و افعال او فراتر از ادراك و شناخت آدمی است.
خداوند بندگان خود را دوست دارد و گناهانشان را می‏آمرزد، او با بردباری در انتظار اصلاح همه مردم جهان و قوم خود است. محبت خداوند به مردمش و علاقه او به اصلاح و رستگاری آنان از این حقیقت روشن می‏شود كه او راه نجات یعنی تورات را به بنی‏اسرائیل تعلیم داده است. اگر چه خداوند بردبار و بخشنده است اما در نهیت به بندگان خود پاداش و جزا می‏دهد. او همزمان خدی محبت و خدی جزادهنده است. رحمت و عدالت هر دو به او نسبت داده می‏شود و از این رو، در یهودیت در یك زمان او هم پدر و هم پادشاه (نشانه‏هی محبت و قدرت) خوانده می‏شود.
انسان :
انسان وجودی جسمانی و روحانی در طبیعت و اعجاز بزرگ آفرینش است. خلق انسان در آخرین روز آفرینش دلیل بر اهمیت و شأن و مقام اوست. از این رو، انسان در دین یهود از قدر و ارزش مخصوصی برخوردار است. خداوند از انسان می‏خواهد در تحقق هدف او كه استقرار نهیی خیر بر روی زمین است با او شریك باشد. بدین منظور، وظیفه اساسی آدمی تقلید و پیروی از خداوند است. خداوند ذاتاً مقدس است بنابرین انسان نیز بید مقدس باشد پس وظیفه هر یهودی رعیت اصول تورات است كه از طرف خداوند فرستاده شده است. زندگی توأم با رفتار درست كه به رعیت قانون اخلاقی مقرر شده از سوی خداوند اختصاص یافته و خیرخواهی شفقت‏آمیز نسبت به همنوعان خود مهمترین خواسته‏هی دین است.
خداوند قادر مطلق است، اما با محدود كردن قدرتش به اراده خود به انسان آزادی اراده داده است بنابرین انسان نسبت به اعمال خویش و جامعه‏ی كه در آن زندگی می‏كند، مسئول است و در قبال گناهانش مقصر می‏باشد. خداوند، داور اعمال اوست. چون خداوند بخشنده است انسان ر برای گناهی كه انجام داده به سرعت مجازات نمی‏كند او منتظر می‏ماند تا ببیند یا انسان به راه راست باز می‏گردد یا نه؟ از این رو، اگر گناه به عادت تبدیل شود خداوند او را كیفر می‏دهد. اما با توبه خالصانه، خطاهی انسان مورد بخشیش قرار می‏گیرد.
ارتباط خداوند با انسان در یهودیت، بسیار پرهیزكارانه است. این ارتباط براساس حس مشاركت و همكاری قرار دارد و همیشه آكنده از عشق و بخشیش است. انسان شریك فعال خداوند در حاكمیت یافتن اخلاق بر جهان است.
انسان به واسطه خلقت اساساً روحانی خود می‏تواند با توسل به خداوند به ابدیت دست یابد. آدمی می‏تواند با اعمال نیك و صالح خود به ابدیت برسد. از دیدگاه دین یهود، هدف خداوند از آفرینشِ روح انسانی آن بوده است كه آفریده‏اش را از خوبی‏هی خود بهره‏مند سازد، اما اگر روح انسانی بدون زندگی جسمانی و هیچ تلاش و زحمتی از ابتدا به طور مستقیم در معرض فیض و خوبی‏هی بی‏پیان پروردگار در جهان آخرت قرار می‏‏گرفت دچار شرم و خجلت ناشی از عدم بروز شیستگی پاداش می‏شد و نمی‏توانست به طور كامل از نور و رحمت الهی بهره‏مند شود. لذا می‏بیست كه آن روح در لباس مادی جسم و تن آدمی به این جهان وارد شود و مدت زمانی را در آزمیش‏هی گوناگون و گاه سخت و دشوار بگذارند تا با كوشش و تلاش، وفاداری خود را به خداوند و دستورات او نشان دهد و پس از آن با فرا رسیدن مرگ جسمانی و در صورت موفقیت از آزمون‏هی متفاوت زندگی بتواند با افتخار بر سر سفره فیض الهی بنشیند و با لذت كامل و بدون خجلت از آن بهره‏مند شود.
یهودیت معتقد به روز قیامت و جهان آخرت است. چنان كه در اصول سیزده‏گانه یهود اشاره شد، روزی مردگان زنده خواهند شد و براساس اعال و رفتارشان مورد قضاوت الهی قرار می‏گیرند. گروهی مستوجب كیفر و گروهی دیگر مستوجب پاداش در جهان آخرت خواهند بود. در زندگی نهیی كه درستكاران به آن دست می‏یابند، نه جسم انسانی وجود دارد و نه هیچ كاركرد جسمانی. موجودات انسانی در آن جا به صورت‏هی روحانی محض در صلح و آرامش و آسودگی كامل به سر می‏برند. درباره این زندگی گفته می‏شود كه «در آن جا نه خوردنی وجود دارد و نه آشامیدنی و نه تولید مثل، نه خرید و فروش و نه حسادت و تنفری و نه رقابتی، بلكه انسان‏هی صالح و درستكار با تاج‏هیی كه ناشی از اعمال و رفتار نیك بر سر دارند، از فروغ و درخشش نور الهی لذت می‏برند».
***
مسئله رابطه عقل و وحی یكی از عمیق‏ترین مباحث فكری تاریخ بشر است. از ابتدی تدوین تورات تاكنون، جدال بر سر تقدم و تأخر عقل یا وحی مطرح بوده اما روال این جدال بدین سیاق بوده كه در دوران اولیه عهد عتیق، وحی به عنوان یگانه منبع تفسیر زندگی قلمداد می‏شد و تلاش‏هی اندكی برای فهم عقلانی وحی صورت می‏پذیرفت. چنین تلاشی در دوران قرون وسطی ارجی شیان یافت. این عقل‏اندیشی در دوران پس از قرون وسطی شكوفیی یافت. یهودیان دوران متقدم وحی الهی را عامل اصلی زندگی بشری می‏دانستند و معتقد بودند كه در سراسر كتاب مقدس، خداوند تمام برنامه‏ها و نیات خود را از طریق كلمات و حوادث بیان نموده است.
از دیدگاه تلمود، در همان دوران اقتدار وحی نیز، تورات با عقل شناخته می‏شود عقل مطلقی كه پ از خلقت وجود داشته و نشانه اراده خداوند برای خلق جهان بوده است. فیلون (قرن اول میلادی) اولین متفكر بانفوذی بود كه سعی در یجاد توافق بین وحی و عقل داشت. از دیدگاه مذهبیون یهود چنان كه ابن‏میمون متفكر و فیلسوف قرن 12 میلادی بیان می‏دارد عقل محدود است البته منظور از محدودیت عقل این نیست كه باب نظر مسدود است و عقل حجیت ندارد زیرا عقل نسبت به آن چه در حوزه ادراك آدمی است همواره حجت است.
موعود :
اندیشه نجات‏بخشی و انتظار برای موعودی كه خواهد آمد و نظامی منطبق با قوانین الهی و آسمانی برقرار خواهد كرد یكی از مهمترین بخش‏هی اعتقادی و مشترك در ادیان مختلف است.
انتظار جوهره اصلی یهودیت و موجب پوییی انسان در همه زمان‏هاست. انسان درجهانی كه خداوند آن را در نهیت كمال خلق كرده، روبه ینده‏ی دارد كه ظهور منجی موعود در آن، نشانه برقراری عدالت الهی است. در دین یهود، نجات‏بخش نهیی، ماشیح به معنی «مسح و تدهین شده» نام دارد و به تصریح متون دینی یهود از خاندان داود پیامبر است. یكی از پیه‏هی اساسی و اصول مهم یین یهود، یمان به ظهور ماشیح و دوره نجات است طبق نظر هارامبام (موسی‏ابن‏میمون)، هر فرد یهودی كه به ماشیح اعتقاد نداشته باشد یا چشم به راه آمدن او نباشد، منكر سخنان حضرت موسی كلیم‏الله و دیگر انبیاء بنی‏اسرائیل است زیرا موضوع ماشیح به كرات در متون مقدس عنوان گشته است و در مقاطعی كه آزار، شكنجه، رنج و مشقت یهودیان توسط مشركین به علت اعتقادات مذهبی و توحیدی آنها به اوج خود رسیده، یمان به ماشیح و نجات بوده كه جرقه‏هی امید را در درون آنها زنده نگاه داشته و باعث شده تا یهودیان بدترین و هولناك‏ترین مصیبت‏هی تاریخ را تحمل كنند و به انتظار روز قضاوت الهی باشند. روزی كه حق بر ناحق پیروز شده و صلح و صفا، برادری و صمیمیت برجهان حاكم شود و «تمامی زمین از دانش الهی مملو گردد» و «تمامی انسان‏ها نام خدا را خوانده و او را یكسان عبادت خواهند كرد».
بخشی از وقیع عصر نجات نهیی (ظهور ماشیح) عبارتند از:
1- احیی سنت‏هی اولیه عبادت یهود شامل آبادی بیت‏ المقدس و تقدیم قربانی‏ها.
2- پیان بدی و گناه.
3- درك الهیت و آگاهی واقعی از وجود خداوند توسط همه انسان‏ها.
4- پرستش و ستیش جهانی خداوند: در آن روز خداوند یكتا و نامش یگانه خواهد بود.
5- همزیستی مسالمت‏آمیز و صلح جهانی.
6- بركت و سعادت و پیان بیماری‏ها و حوادث ناگوار.
7- وقوع معجزاتی عظیم‏تر از معجزات زمان خروج بنی‏اسرائیل از مصر.
8- و نهیتاً رستاخیز مردگان.
شخصیت ماشیح:
در اعتقاد یهود ماشیح انسانی خاكی از اولاد بشر كه به گونه‏ عادی متولد شده است. اصل و نسب او به حضرات داود و سلیمان (ع) می‏رسد. صداقت و پارسیی او از بدو تولد به بعد، مدام در حال افزیش بوده و به سبب فضیلت و اعمال شیسته خود به عالی‏ترین و والاترین درجات تكامل روحانی دست خواهد یافت.
امكان آمدن ماشیح در هر دوره وجود دارد. در هر دوره فرزندی از خاندان یهودا (یكی از فرزندان حضرت یعقوب (ع)) به دنیا می‏ید كه برای مقام ماشیح، برازنده است. روزی كه زمان نجات فرا رسد، روح مخصوص و از قبل آماده ماشیح، به آن فرد صدیق اهدا خواهد شد.
در مورد صفات او، یشعیی نبی می‏فرمید: «روح خداوند بر او خواهد آمد، روح و عقل و فهم، روح تدبیر و توانیی، روح دانش و ترس الهی. و او با ترس الهی الهام می‏گیرد با دید چشمانش قضاوت نخواهد كرد و با شنیده گوشهیش فتوا نخواهد داد. تهیدستان را با عدالت داوری كرده و برای افتادگان زمین با تساوی حقوق تصمیم خواهد گرفت و (ظالمان) زمین را با عصی (سخن) دهان خود می‏كوبد و شریران را با نفس لب‏هی خود از بین خواهد برد».
عوامل تسریع ظهور ماشیح عبارتند از : توبه و بازگشت به سوی فرامین خداوند، مطالعه و آموزش تورات و علوم دینی، نگهداری مراسم روز مقدس شنبه، صدقه دادن و برقراری اتحاد و دوستی بین افراد جامعه.
حضرت یعقوب (ع) به فرزندان خود می‏گوید: گرچه معلوم نیست كه روز نهیی قضاوت الهی چه موقع خواهد بود ولی من به شما می‎‏گویم كه هر گاه شما گردهم آمده و با هم متحد و یكدل شوید، نجات خواهید یافت.


ادامه مطلب ....

http://ift.tt/1QV48ZS

منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان

تبادل لينك

به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم

هیچ نظری موجود نیست: