رهبر ایران، آیت الله خامنه ای در سخنرانی دوم تیر خود در جمع مسئولان کشور، چندین اختلاف عمده بین ایران و گروه ۱+۵ را برجسته کرد. این اختلافات عمدتا چهار حوزه را در بر می گرفت: لغو تحریم ها، مدت محدودیت بر روی فعالیت های هسته ای ایران، ادامه تحقیق و توسعه در طول دوران محدودیت، و بالاخره موضوع بازرسی های بی قید و شرط آژانس بین المللی انرژی اتمی از اماکن مشکوک به فعالیت های هسته ای.
قریب به اتفاق کارشناسانی که نویسنده این مقاله نظر آنان را در مورد اینکه "کدام یک از این موارد ممکن است مذاکرات را مورد تهدید جدی دهد" جویا شده، معتقدند که موضوع بازرسی ها جدیترین خطر ممکن است و تا آخرین لحظه امکان دارد که گفتگو ها را به شکست بکشاند.
ریشۀ پیچیده بودن فوق العاده این موضوع، بی اعتمادی عمیقی است که ایران و طرف های غربی، به رهبری آمریکا، نسبت به یکدیگر دارند.
کشور های غربی عضو گروه ۱+۵ و عمدتا آمریکا عنوان می کنند که ایران حداقل ۱۸ سال، دور از چشم جهان مشغول فعالیت های هسته ای بوده و حتی مخفیانه دست به غنی سازی اورانیوم زده (در حد لابراتواری) بدون اینکه به تعهدش عمل کند و آژانس را که از سال ۱۹۷۰ رسما به آن پیوسته بوده در جریان بگذارد. از اینرو آنان استدلال می کنند که توافقنامه ای که اساس آن بر اعتماد باشد نمی توان با ایران امضاء نمود.
پس از تفاهم لوزان پرزیدنت اوباما اعلام کرد که ایران با شدیدترین برنامه شفاف سازی و بازدید های سرزده که در طول تاریخ در مورد برنامه های هسته ای سابقه نداشته موافقت کرده است. او در ادامه گفت که معامله با ایران بر اساس اعتماد نخواهد بود بلکه مبنای آن راستی آزمائی های بی سابقه خواهد بود.
جان کری نیز در پیام مشابهی گفت که این توافق بر اساس شفافیت، جوابگوئی و راستی آزمائی خواهد بود. وی افزود ما باید بدانیم که چه دارد می گذرد.
از دید ایران بازدید های بدون محدودیت، به خصوص از پایگاه های نظامی و تاسیسات صنعتی نظامی می تواند به برملا شدن اسرار نظامی کشور منجر شده و امنیت ملی را بطور جدی به مخاطره بیندازد.
چندی پیش در جریان دور قبل مذاکرات در وین، عباس عراقچی مذاکره کننده ارشد ایران گفت: "مبنای [کار ما] عدم اعتماد است و این یک واقعیت است."
دو ماه پیش معاون رئیس جمهور آمریکا آقای جو بایدن طی سخنانی اظهار داشت: "اگر ایران بخواهد برنامه ساخت سلاح های هسته ای خود را دوباره آغاز کند هیچ گزینه ای که امروز در اختیار ماست از روی میز برداشته نخواهد شد. در واقع این گزینه ها به شدت تقویت خواهند شد به این دلیل که اطلاعات ما به مراتب بیشتر هم خواهد شد."
این سخنان برای مقامات ایران، که پیشاپیش احساس بی اعتمادی مفرطی نسبت به نیات آمریکائی ها دارند زنگ خطری است و می تواند اینگونه تفسیر شود که هدف بازرسی از پایگاه های نظامی تنها شفاف سازی نیست بلکه جمع آوری اطلاعات، برای یک حمله نظامی احتمالی نیز بخشی از کار را تشکیل می دهد.
در این میان موضوع ظهور داعش در عراق بر پیچیدگی اوضاع افزوده است. رهبر ایران بار ها تکرار کرده که گروه مزبور دست پرورده آمریکاست و هدف نهائی هم ضربه زدن به جمهوری اسلامی است. عدم اقدام آمریکا علیه کاروان داعش که حدود یک ماه پیش بدون واهمه وارد رمادی شد و آن را به تصرف خود در آورد، در حالی که طبق گفته بعضی از مقامات آمریکائی آن کشور از پیش از تصمیم داعش اطلاع داشت، باعث واکنش های تند مقامات ایران و متهم نمودن آمریکا به همکاری با داعش شد.
وزیر انرژی آمریکا، ارنست مونیز که اوائل سال جاری مسیحی به مذاکرات پیوست اعلام کرده است که دسترسی ها باید "هر کجا و هر زمان" میسر باشد. این موضع که تا این لحظه موضع آمریکاست می تواند کل مذاکرات را پس از نزدیک به دو سال تلاش بی وقفه و بی سابقه به شکست بکشاند.
برای درک این موضوع، از دید ایران، باید به قضیه به این صورت نگاه کرد که اصولا هدف ایران از ورود به مذاکرات و رسیدن به یک توافق هسته ای چه بوده است.
در این خصوص خرد جمعی مردم عادی با متخصصین هماهنگ خواهد بود که فشار تحریم ها به یک "تهدید امنیت ملی" تبدیل شده بود و لذا رهبری کشور تصمیم گرفت که با در پیش گرفتن رویکرد "نرمش قهرمانانه" این تهدید را از پیش پا بردارد. اما اگر قرار باشد با از میان رفتن این تهدید، تهدید دیگری، و از دید رهبری ایران شاید به مراتب خطرناکتر، ظهور کند توافق هسته ای به نوعی نقض غرض خواهد بود.
به عبارت دیگر اگر بازرسی از پایگاهها و تاسیسات نظامی کشور منجر به برملا شدن اسرار نظامی ایران شود و از آن اطلاعات در موقع مناسب برای حملات برق آسا استفاده شود، تهدیدی بزرگتر از تحریم های اقتصادی خلق شده است.
اما از طرفی، امضاء پروتکل الحاقی که امکان بازرسی های سر زده را توسط بازرسان آژانس فراهم می آورد، بخشی از توافق اولیه بوده است که در نوامبر ۲۰۱۳ بین ایران و ۱+۵ به امضاء رسید. بیش از ۱۲۰ کشور در جهان این قرار داد را که از منضمات قرارداد اصلی منع اشاعه سلاح هسته ای NPT است، با آژانس بین المللی انرژی اتمی امضاء کرده اند.
اما ذکر این نکته ضروری است که این قرارداد ها کاملا یکسان نیستند و بعضی کشور ها شرایط خاص خود را در قرارداد گنجانده اند. از جمله آمریکا در قرارداد خود بازرسی از محل هائی که امنیت ملی کشور را به خطر بیندازد مستثنی کرده است. چین، روسیه، فرانسه، انگلستان، و هند هر کدام محدودیت های خاص خود را اعمال کرده اند و در مورد هیچیک از این کشور ها بازرسی "از هر کجا و در هر زمان" میسر نیست.
پروتکل الحاقی، به شکل ژنریک آن، به بازرسان اجازه ورود به هر مکانی را می دهد که بطور تلویحی تاسیسات نظامی را نیز شامل می شود. اما چیزی که کمتر به آن توجه می شود این است که زمینه های لازم برای تحقیقات آژانس به دقت در این پروتکل تعریف شده است. این زمینه ها صرفا شامل مواردی است که در آنها به نحوی فعالیت هائی بر روی مواد شکاف پذیر (عمدتا اورانیوم و پلوتونیوم) صورت بگیرد.
شاید عجیب به نظر بیاید اما این بازرسی ها، کار های مهندسی، حتی ساخت کلاهک های هسته ای و یا هرگونه عملیات و تاسیسات تحقیق و توسعه را که با مواد شکاف پذیر سر و کار نداشته باشد در بر نمی گیرد. به طور مثال درخواست فعلی آژانس برای بازدید از پارچین، که آژانس مشکوک است ایران در آنجا دست به آزمایش هائی برای انفجار بمب هسته ای زده باشد، در چارچوب پروتکل الحاقی قرار نمی گیرد. از آن فراتر، حتی فعالیت های با "احتمال ابعاد نظامی" Possible military dimensions – PMD که از موارد دیگر اختلاف است نیز از شمول این پروتکل خارج است.
اما موضوعی که باید به آن توجه کرد این است که تا به حال هیچ کشوری تحت نظارت آژانس بین المللی به بمب اتمی دست پیدا نکرده است. حتی کره شمالی سه سال بعد از خروج از آژانس دست به اولین آزمایش بمب هسته ای خود زد.
برای تصمیم گیری نهائی طرف های غربی باید ببینند که در شرایط امروز، در حالی که فعالیت های هسته ای ایران به شدت زیر پرتو نورافکن های نظارت بین المللی است، و در عالم واقع، سرویس های اطلاعاتی غربی به خصوص آمریکا به شدت موضوع را زیر نظر دارند، احتمال اینکه ایران بتواند به بمب اتمی دست پیدا کند و از آن مهمتر سیستم پیچیده حمل بمب را بسازد، چقدر است. آیا این احتمال آنقدر بالا هست که ۱+۵ حتی به قیمت شکست مذاکرات و پی آمد های احتمالا خطرناک ناشی از آن، بر موضوع دسترسی "به هر کجا و در هر زمان" پافشاری کنند؟
از طرف دیگر باید دید، در صورت اصرار ۱+۵ بر دسترسی آژانس به هر مکان مشکوک و در هر زمان دلخواه، ایران حاضر است میز مذاکرات را ترک و مآلا به ادامه تحریم ها و احتمالا برخورد نظامی تن در دهد؟ در حالی که ایران امضاء پروتکل الحاقی را می پذیرد، نگاهش به موضوع بازدید های نا محدود این است که در صورت قبول، به گفته آیت الله خامنه ای، آژانس می تواند "وجب به وجب ایران را بازرسی کند." با چنین نگرشی تصور نمی رود علیرغم مخاطراتی که شکست مذاکرات می تواند در پی داشته باشد ایران بازرسی های بدون قید و شرط را بپذیرد.
در حالی که به نظر بسیاری از کارشناسان سرنوشت این مذاکرات را نقطه عطفی در روند تحولات در منطقه خاورمیانه می دانند، ظرف چند روز آینده مشخص خواهد شد که آیا مذاکرات به بن بست خواهد رسید یا یکی از طرفین از موضع خود عقب نشینی خواهد کرد.
شهیر شهید ثالث
قریب به اتفاق کارشناسانی که نویسنده این مقاله نظر آنان را در مورد اینکه "کدام یک از این موارد ممکن است مذاکرات را مورد تهدید جدی دهد" جویا شده، معتقدند که موضوع بازرسی ها جدیترین خطر ممکن است و تا آخرین لحظه امکان دارد که گفتگو ها را به شکست بکشاند.
ریشۀ پیچیده بودن فوق العاده این موضوع، بی اعتمادی عمیقی است که ایران و طرف های غربی، به رهبری آمریکا، نسبت به یکدیگر دارند.
کشور های غربی عضو گروه ۱+۵ و عمدتا آمریکا عنوان می کنند که ایران حداقل ۱۸ سال، دور از چشم جهان مشغول فعالیت های هسته ای بوده و حتی مخفیانه دست به غنی سازی اورانیوم زده (در حد لابراتواری) بدون اینکه به تعهدش عمل کند و آژانس را که از سال ۱۹۷۰ رسما به آن پیوسته بوده در جریان بگذارد. از اینرو آنان استدلال می کنند که توافقنامه ای که اساس آن بر اعتماد باشد نمی توان با ایران امضاء نمود.
پس از تفاهم لوزان پرزیدنت اوباما اعلام کرد که ایران با شدیدترین برنامه شفاف سازی و بازدید های سرزده که در طول تاریخ در مورد برنامه های هسته ای سابقه نداشته موافقت کرده است. او در ادامه گفت که معامله با ایران بر اساس اعتماد نخواهد بود بلکه مبنای آن راستی آزمائی های بی سابقه خواهد بود.
جان کری نیز در پیام مشابهی گفت که این توافق بر اساس شفافیت، جوابگوئی و راستی آزمائی خواهد بود. وی افزود ما باید بدانیم که چه دارد می گذرد.
از دید ایران بازدید های بدون محدودیت، به خصوص از پایگاه های نظامی و تاسیسات صنعتی نظامی می تواند به برملا شدن اسرار نظامی کشور منجر شده و امنیت ملی را بطور جدی به مخاطره بیندازد.
چندی پیش در جریان دور قبل مذاکرات در وین، عباس عراقچی مذاکره کننده ارشد ایران گفت: "مبنای [کار ما] عدم اعتماد است و این یک واقعیت است."
دو ماه پیش معاون رئیس جمهور آمریکا آقای جو بایدن طی سخنانی اظهار داشت: "اگر ایران بخواهد برنامه ساخت سلاح های هسته ای خود را دوباره آغاز کند هیچ گزینه ای که امروز در اختیار ماست از روی میز برداشته نخواهد شد. در واقع این گزینه ها به شدت تقویت خواهند شد به این دلیل که اطلاعات ما به مراتب بیشتر هم خواهد شد."
این سخنان برای مقامات ایران، که پیشاپیش احساس بی اعتمادی مفرطی نسبت به نیات آمریکائی ها دارند زنگ خطری است و می تواند اینگونه تفسیر شود که هدف بازرسی از پایگاه های نظامی تنها شفاف سازی نیست بلکه جمع آوری اطلاعات، برای یک حمله نظامی احتمالی نیز بخشی از کار را تشکیل می دهد.
در این میان موضوع ظهور داعش در عراق بر پیچیدگی اوضاع افزوده است. رهبر ایران بار ها تکرار کرده که گروه مزبور دست پرورده آمریکاست و هدف نهائی هم ضربه زدن به جمهوری اسلامی است. عدم اقدام آمریکا علیه کاروان داعش که حدود یک ماه پیش بدون واهمه وارد رمادی شد و آن را به تصرف خود در آورد، در حالی که طبق گفته بعضی از مقامات آمریکائی آن کشور از پیش از تصمیم داعش اطلاع داشت، باعث واکنش های تند مقامات ایران و متهم نمودن آمریکا به همکاری با داعش شد.
وزیر انرژی آمریکا، ارنست مونیز که اوائل سال جاری مسیحی به مذاکرات پیوست اعلام کرده است که دسترسی ها باید "هر کجا و هر زمان" میسر باشد. این موضع که تا این لحظه موضع آمریکاست می تواند کل مذاکرات را پس از نزدیک به دو سال تلاش بی وقفه و بی سابقه به شکست بکشاند.
برای درک این موضوع، از دید ایران، باید به قضیه به این صورت نگاه کرد که اصولا هدف ایران از ورود به مذاکرات و رسیدن به یک توافق هسته ای چه بوده است.
در این خصوص خرد جمعی مردم عادی با متخصصین هماهنگ خواهد بود که فشار تحریم ها به یک "تهدید امنیت ملی" تبدیل شده بود و لذا رهبری کشور تصمیم گرفت که با در پیش گرفتن رویکرد "نرمش قهرمانانه" این تهدید را از پیش پا بردارد. اما اگر قرار باشد با از میان رفتن این تهدید، تهدید دیگری، و از دید رهبری ایران شاید به مراتب خطرناکتر، ظهور کند توافق هسته ای به نوعی نقض غرض خواهد بود.
به عبارت دیگر اگر بازرسی از پایگاهها و تاسیسات نظامی کشور منجر به برملا شدن اسرار نظامی ایران شود و از آن اطلاعات در موقع مناسب برای حملات برق آسا استفاده شود، تهدیدی بزرگتر از تحریم های اقتصادی خلق شده است.
اما از طرفی، امضاء پروتکل الحاقی که امکان بازرسی های سر زده را توسط بازرسان آژانس فراهم می آورد، بخشی از توافق اولیه بوده است که در نوامبر ۲۰۱۳ بین ایران و ۱+۵ به امضاء رسید. بیش از ۱۲۰ کشور در جهان این قرار داد را که از منضمات قرارداد اصلی منع اشاعه سلاح هسته ای NPT است، با آژانس بین المللی انرژی اتمی امضاء کرده اند.
اما ذکر این نکته ضروری است که این قرارداد ها کاملا یکسان نیستند و بعضی کشور ها شرایط خاص خود را در قرارداد گنجانده اند. از جمله آمریکا در قرارداد خود بازرسی از محل هائی که امنیت ملی کشور را به خطر بیندازد مستثنی کرده است. چین، روسیه، فرانسه، انگلستان، و هند هر کدام محدودیت های خاص خود را اعمال کرده اند و در مورد هیچیک از این کشور ها بازرسی "از هر کجا و در هر زمان" میسر نیست.
پروتکل الحاقی، به شکل ژنریک آن، به بازرسان اجازه ورود به هر مکانی را می دهد که بطور تلویحی تاسیسات نظامی را نیز شامل می شود. اما چیزی که کمتر به آن توجه می شود این است که زمینه های لازم برای تحقیقات آژانس به دقت در این پروتکل تعریف شده است. این زمینه ها صرفا شامل مواردی است که در آنها به نحوی فعالیت هائی بر روی مواد شکاف پذیر (عمدتا اورانیوم و پلوتونیوم) صورت بگیرد.
شاید عجیب به نظر بیاید اما این بازرسی ها، کار های مهندسی، حتی ساخت کلاهک های هسته ای و یا هرگونه عملیات و تاسیسات تحقیق و توسعه را که با مواد شکاف پذیر سر و کار نداشته باشد در بر نمی گیرد. به طور مثال درخواست فعلی آژانس برای بازدید از پارچین، که آژانس مشکوک است ایران در آنجا دست به آزمایش هائی برای انفجار بمب هسته ای زده باشد، در چارچوب پروتکل الحاقی قرار نمی گیرد. از آن فراتر، حتی فعالیت های با "احتمال ابعاد نظامی" Possible military dimensions – PMD که از موارد دیگر اختلاف است نیز از شمول این پروتکل خارج است.
اما موضوعی که باید به آن توجه کرد این است که تا به حال هیچ کشوری تحت نظارت آژانس بین المللی به بمب اتمی دست پیدا نکرده است. حتی کره شمالی سه سال بعد از خروج از آژانس دست به اولین آزمایش بمب هسته ای خود زد.
برای تصمیم گیری نهائی طرف های غربی باید ببینند که در شرایط امروز، در حالی که فعالیت های هسته ای ایران به شدت زیر پرتو نورافکن های نظارت بین المللی است، و در عالم واقع، سرویس های اطلاعاتی غربی به خصوص آمریکا به شدت موضوع را زیر نظر دارند، احتمال اینکه ایران بتواند به بمب اتمی دست پیدا کند و از آن مهمتر سیستم پیچیده حمل بمب را بسازد، چقدر است. آیا این احتمال آنقدر بالا هست که ۱+۵ حتی به قیمت شکست مذاکرات و پی آمد های احتمالا خطرناک ناشی از آن، بر موضوع دسترسی "به هر کجا و در هر زمان" پافشاری کنند؟
از طرف دیگر باید دید، در صورت اصرار ۱+۵ بر دسترسی آژانس به هر مکان مشکوک و در هر زمان دلخواه، ایران حاضر است میز مذاکرات را ترک و مآلا به ادامه تحریم ها و احتمالا برخورد نظامی تن در دهد؟ در حالی که ایران امضاء پروتکل الحاقی را می پذیرد، نگاهش به موضوع بازدید های نا محدود این است که در صورت قبول، به گفته آیت الله خامنه ای، آژانس می تواند "وجب به وجب ایران را بازرسی کند." با چنین نگرشی تصور نمی رود علیرغم مخاطراتی که شکست مذاکرات می تواند در پی داشته باشد ایران بازرسی های بدون قید و شرط را بپذیرد.
در حالی که به نظر بسیاری از کارشناسان سرنوشت این مذاکرات را نقطه عطفی در روند تحولات در منطقه خاورمیانه می دانند، ظرف چند روز آینده مشخص خواهد شد که آیا مذاکرات به بن بست خواهد رسید یا یکی از طرفین از موضع خود عقب نشینی خواهد کرد.
شهیر شهید ثالث
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/1C7Bzr0
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر