بر اساس آموزه های قرآنی اعتقاد به معاد یکی از اصلیترین موضوعات تفکر توحیدی است؛ از همینرو به عنوان اصول دین مطرح شده است؛ زیرا ایمان به رستاخیز نقش کلیدی را در فلسفه و سبک زندگی انسان ایفا میکند. امام باقر(ع) در روایتی یکی از سادهترین راههای اثبات و پذیرش رستاخیز را بیان کرده است.
مرتضی شرفخانی ، کیهان
نقش رستاخیز در سبک زندگی
انسان بر اساس فلسفهای زندگی میکند که بدان باور کرده و اعتقاد دارد. پس رفتار و سبک زندگی هر کسی را باید بیانگر فلسفه زندگی او دانست. بسیاری از مردم دارای یک فلسفه ساده هستند و جهان آنان بسیار محدود و شاید از دایره محسوسات و مادیات بیرون نرود. به تعبیر قرآن بسیاری از مردم در هستی شناسی گرفتار محدودیتهائی هستند که بر خاسته از محدودیتهای منابع شناختی آنان است و به عالم شهادت باور داشته و باوری به عالم یا عوالم غیب ندارند. از اینرو بسیاری از مردم برای سعادت خود در دنیا تلاش میکنند و آن را در قدرت و ثروت و آرامش و آسایش دنیوی مییابند.
نقش پیامبران این بوده است که مردم را از این سطح بالاتر برده و نسبت به عوالم دیگر آشنایی و شناخت دهند. در روایاتی در کافی آمده است که وقتی پیامبران درباره عوالم دیگر از جمله عالم آخرت سخن میگفتند مردم شگفتزده میشدند و سخنان آنان را نسبت به عالم غیب باور نمیکردند. لذا خداوند خواب را آفرید تا نسبت به آخرت نوعی علم و آگاهی به دست آورند و هستی شناسی آنان از دایره محسوسات فراتر رود و به عوالم دیگر نیز شناخت پیدا کنند.
حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام میفرماید: در زمان سابق مردم خواب نميدیدند. خداوند پیامبری (را براي قومي) مبعوث کرد و او مردم را به اطاعت از خدا دعوت فرمود، مردم گفتند: اگر از خدا اطاعت کنیم چه چیز برای ما خواهد بود؟
فرمود: شما را داخل بهشت ميکند و اگر با او مخالفت کنید، شما را داخل آتش مينماید.
عرض کردند: بهشت و جهنّم را برای ما توصیف کن. وقتی توصیف کرد، گفتند: کی داخل آنها ميشویم؟ فرمود: وقتی از دنیا رفتیم.
گفتند: بعد از مردن خبری نیست، زیرا ما مردهها را ميبینیم که پوسیده ميشوند و از بین ميروند.
خداوند خواب دیدن را برای آنها به وجود آورد و آنان چیزهای خوب و بد را در خواب دیدند. وقتی آمدند خدمت پیامبر زمانشان و قضیّه را برای او عرض کردند، فرمود: خداوند بر شما احتجاج کرد و دلیل آورد. او ميخواست بدانید که روح شما بعد از مردن، به ثواب و عقاب ميرسد در حالیکه بدنهای شما پوسیده شده است.(انسان از مرگ تا برزخ، ص110)
آموزههای کتابهای وحیانی چون تورات و انجیل و قرآن این بوده تا انسان با عوالم دیگر آشنا شود و دایره هستی شناسیاش از محسوسات فراتر رود؛ یعنی به عالم غیب همانند عالم شهادت ایمان آورد.(بقره، آیات 1 تا 5)
انسان وقتی از نظر هستی شناسی فراتر از ماده و عالم شهادت و محسوسات را شناخت و به آن ایمان آورد، این پرسش مطرح میشود که عوالم غیب برای چیست و چه ارتباطی میان عالم شهادتی که در آن زندگی میکند و عوالم دیگر است؟ در پاسخ به این پرسشهاست که انسان از خود می پرسد: از کجا آمدهام و آمدنم بهر چه بود؟ و به کجا میروم؟ این به کجا رفتن مهمترین دغدغه بشر است؛ زیرا مرگ را میبیند.
وقتی انسان به توحید و صفات الهی ایمان یافت و دریافت که خداوند حکیم و علیم و قادر و رب العالمین است و به دیگر صفاتش پیبرد در مییابد که عوالم غیب از جمله عالم آخرت هدف و مقصد و مقصود انسان است. اینجاست که از خود میپرسد با توجه به هدف مشخصی چون آخرت باید راه خاصی نیز برای آن تعریف شده باشد که همان صراط مستقیم است.
به هر حال، فلسفه زندگی که بر خاسته از هستی شناسی و جهانبینی و بینشهاست، نگرش و رفتار آدمی را مستقیم تحت تاثیر خود قرار میدهد و سبک زندگی او را مشخص میکند. بنابراین، باور به رستاخیز و عوالم غیب که در آن انسان میبایست پاسخگوی رفتار خود در دنیا باشد، نقش تعیین کننده را در سبک زندگی او ایفا میکند.
سادهترین راه اثبات قیامت
در آیات قرآنی و روایات تلاش شده تا به اشکال گوناگون با توجه به سطح فهم و فکر مردم راههایی ارایه شود تا انسانها بتوانند نسبت به آخرت شناخت پیدا کرده و بدان اعتقاد پیدا کنند.
یکی از روایات مربوط به این مساله روایتی است که از حضرت امام محمد باقر علیه السلام نقل شده است. آن حضرت میفرماید: كانَ فيما وَعَظَ بِهِ لُقمانُ ابنَهُ أن قالَ : يا بُنَيَّ ، إن تَكُ في شَكٍّ مِنَ المَوتِ فَارفَع عَن نَفسِكَ النَّومَ ولَن تَستَطيعَ ذلِكَ ، وإن كُنتَ في شَكٍّ مِنَ البَعثِ فَادفَع عَن نَفسِكَ الاِنتِباهَ ولَن تَستَطيعَ ذلِكَ، فَإِنَّكَ إذا فَكَّرتَ عَلِمتَ أنَّ نَفسَكَ بِيَدِ غَيرِكَ ، وإنَّمَا النَّومُ بِمَنزِلَةِ المَوتِ ، وإنَّمَا اليَقَظَةُ بَعدَ النَّومِ بِمَنزِلَةِ البَعثِ بَعدَ المَوتِ؛ در نصايح لقمان به پسرش است كه گفت: «اى پسرم! اگر درباره مرگْ ترديد دارى، خواب را از خود دور كن ـ كه نخواهى توانست ـ و اگر درباره رستاخيزْ ترديد دارى، بيدار شدن از خواب را از خود دور كن ـ كه نخواهى توانستـ؛ زيرا اگر انديشه كنى، مىدانى كه جان تو در دست ديگرى است و همانا خواب ، به منزله مرگ است و بيدارى پس از خواب ، به منزله بر انگيخته شدن پس از مرگ». (بحار الانوار، ج 13، ص417؛ قصصالانبياء، ص 190، ح 239)
در این روایت حضرت امام محمد باقر علیه السلام بر آن است تا رستاخیز را با یک امری که انسانها همواره در تماس با آن هستند بیان کند. خداوند در آیه 42 سوره زمر میفرماید: اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَى عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْسِلُ الْأُخْرَى إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ؛ خدا روح مردم را هنگام مرگشان به تمامى باز مى ستاند و نيز روحى را كه در موقع خوابش نمرده است قبض مى كند، پس آن نفسى را كه مرگ را بر او واجب كرده نگاه مى دارد، و ديگر نَفْسها را تا هنگامى معيّن به سوى زندگىِ دنيا بازپس مى فرستد. قطعاً در اين امر براى مردمى كه مى انديشند نشانه هايى از قدرت خداست.
خداوند از انسان ها خواسته تا در امر خواب و بیداری تعقل و تفکر کنند و از این راه حقایقی را کشف کنند. از جمله این حقایق که میتوان از مساله خواب و بیداری به دست آورد، مساله حشر انسانها و جانها در روز قیامت است.
حضرت امام محمد باقر علیه السلام نقل میکند که خواب به منزله مرگ است؛ از همینرو میگویند: النوم اخ الموت؛ خواب برادر مرگ است؛ زیرا شباهتهای بسیاری با هم دارند. خداوند در آیه فوق تبیین میکند که این شباهت در همان استیفا و گرفتن روح از بدن است، با این تفاوت که در مرگ، روح وقتی از بدن گرفته میشود به طور کامل گرفته شده و هیچ گونه ارتباطی دیگر میان بدن و روح باقی نمیماند و روح دوباره اجازه بازگشت به تن را ندارد، اما روحی که اجل او نرسیده باز میگردد.
با این شباهت که میان خواب و مرگ است، امام میفرماید که داستان خواب و بیداری همانند داستان مرگ و رستاخیز است. همان طوری که روح انسان در هنگام خواب توفی میشود، در هنگام مرگ نیز توفی میشود و همان طوری که در هنگام بیداری روح بازگردانده میشود، در هنگام رستاخیزنیز روح به تن بازگردانده میشود.
تفاوت بیداری از خواب و از قبر
البته یک تفاوت جزیی در میان بیداری از خواب و بیداری در هنگام رستاخیز است و آن اینکه در دنیا به همین بدن مادی باز می گردد ولی در آخرت به بدن مادی باز میگردد که خداوند آن را از زمین آخرت چون گیاه میرویاند.
خداوند در آیه 17 سوره نوح درباره آفرینش انسان در دنیا میفرماید: وَاللَّهُ أَنبَتَكُم مِّنَ الْأَرْضِ نَبَاتًا؛ و خداوند شما را از زمين به رويش خاصى رويانيد. یعنی در یک حرکت جوهری انسان چون گیاه روییده میشود و بدنش از خاک بر میآید و رشد و نمو میکند چنانکه گیاه میروید و رشد میکند.
این رشد در دنیا از طریق نطفه و تبدیل و تحولات آن در درون رحم اتفاق میافتد. البته درباره انسان نخست به شکل دیگری بود ولی درباره فرزندانش این شیوه معمول رویش و رشد است. پس انسان به یک معنا چون گیاه است که رشد و نموی همانند آن دارد؛ اما باید توجه داشت که این رویش در دنیا و آخرت یک تفاوتی دارد؛ زیرا در آخرت دیگر این فرآیند پیچیده دنیا نیست، بلکه وقتی آب بر زمین تبدیل شده قیامت (یوم تبدل الارض غیر الارض؛ ابراهیم، آیه 48) میبارد، بدن انسان از خاک چون گیاه میروید و روح انسانی که در عوالم برزخی بود در آن دمیده میشود و به آن بدن قیامتی حیات و زندگی میدهد.
در این باره حضرت امام جعفر صادق علیه السلام میفرماید: فسئل عمن مات فى هذه الداراین تکون روحه؟ فقال: من مات فهو ماحض للایمان محضا او ماحض للکفر نقلت روحه من هیکله الى مثله فى الصوره وجوزى باعماله الى یوم القیامه، فاذا بعث الله من فى القبور انشا جسمه و ردّ روحه الى جسده و حشره لیوفیه اعماله؛ از آن حضرت پرسیدند: کسى که در دنیا مرده روحش در کجا خواهد بود؟ آن حضرت فرمود: کسى که مىمیرد و داراى ایمان خالص یا کفر خالص است ، روح او از بدنش به هیکلى که در شکل اوست منتقل مىشود و تا روز قیامت با اعمال خودش مجازات مى شود و چون روز قیامت خداوند اهل قبور را زنده مىکند، بدن او را به وجود مىآورد و روحش را به جسدش برمىگرداند، تا اعمال او را تمام و کامل به او بدهد.(بحارالانوار ج 6 ص 253 حديث 87)
قرآن مجید نیز میفرماید که روز قیامت ، بدنها از خاک مىرویند و مردم شتابان به سوی خداوند میروند تا محاسبه اعمال آنان انجام شود: وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذَا هُم مِّنَ الْأَجْدَاثِ إِلَى رَبِّهِمْ يَنسِلُونَ ؛ قَالُوا يَا وَيْلَنَا مَن بَعَثَنَا مِن مَّرْقَدِنَا هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ ؛ و در صور دميده خواهد شد، پس بناگاه از گورهاى خود شتابان به سوىِ پروردگار خويش مى آيند. مى گويند: «اى واى بر ما، چه كسى ما را از آرامگاهمان برانگيخت؟ اين است همان وعده خداى رحمان و پيامبران راست مى گفتند.» (یس، آیات 51 و 52)
در این آیات شریفه صریحا به این مطلب اشاره شده که: بدنها از خاک خواهند رویید و انسانها از قبرها خارج خواهند شد؛ از این رو میفرماید: «من الاجداث» و «من مرقدنا»؛ زیرا این الفاظ و ادبیات دلالت بر این معنا دارد که انسانها از خاک میرویند نه چون دنیا از والدین؛ از اینرو نسبتها و خویشاوندی در آخرت معنایی ندارد. (مومنون، آیه 101)
خداوند همچنین میفرماید: مِنْهَا خَلَقْنَاكُمْ وَفِيهَا نُعِيدُكُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُكُمْ تَارَةً أُخْرَى ؛ از اين زمين شما را آفريده ايم، در آن شما را باز مى گردانيم و بار ديگر شما را از آن بيرون مى آوريم. (طه، آیه 55) البته این زمین که در آیه به کار رفته اشاره به معاد جسمانی دارد، نه اینکه واقعا همین زمین با همین خصوصیات خواهد بود؛ زیرا خداوند در آیه دیگر توضیح میدهد که ماهیت زمین از جهتی تغییر خواهد کرد: يَوْمَ تُبَدَّلُ الأَرْضُ غَيْرَ الأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ وَبَرَزُواْ للّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ؛ روزى كه زمين به غير اين زمين، و آسمانها به غير اين آسمانها مبدل گردد و مردم در برابر خداى يگانه قهار ظاهر شوند. (ابراهیم، آیه 48)
پس اینکه خداوند در این آیه و نیز آیه دیگر میفرماید: وَاللَّهُ أَنبَتَكُم مِّنَ الْأَرْضِ نَبَاتًا. ثُمَّ يُعِيدُكُمْ فِيهَا وَيُخْرِجُكُمْ إِخْرَاجًا؛ و خداست كه شما را مانند گياهى از زمين رويانيد؛ سپس شما را به آن بازگرداند و باز شما را بيرون آرد بيرون آوردنى- به هنگام رستاخيز-.(نوح، آیات 17 و 18) مراد از این زمین همان زمین رستاخیز است. پس بدنهای آدمی در آخرت از زمین روییده میشود و روح و جان به آن باز میگردد؛ چنان که در دنیا روح و جان گرفته شده از سوی خداوند در هنگام بیداری پس از خواب باز میگردد. پس تفاوتی که میان خواب و بیداری و مرگ و رستاخیز است تنها در همان تغییر در بدن انسان است که در اینجا همین بدن دنیایی است ولی در آخرت به یک بدن دیگری باز میگردد که مخصوص زمین اخروی است و با خصوصیاتی چون داشتن جاودانگی و مانند آنها که در روایات و آیات توضیح داده شده است.
بنابراین ، خداوند، خروج انسانها را از قبر ضرورى مى داند. در آیات بسیارى روییدن آدمیان از قبر، به روییدن درختان و علفها تشبیه شده است. ازجمله خداوند میفرماید: وَنَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاء مَاء مُّبَارَكًا فَأَنبَتْنَا بِهِ جَنَّاتٍ وَحَبَّ الْحَصِيدِ وَالنَّخْلَ بَاسِقَاتٍ لَّهَا طَلْعٌ نَّضِيدٌ رِزْقًا لِّلْعِبَادِ وَأَحْيَيْنَا بِهِ بَلْدَةً مَّيْتًا كَذَلِكَ الْخُرُوجُ ؛ و از آسمان، آبى پر بركت فرود آورديم، پس بدان وسيله باغها و دانه هاى درو كردنى رويانيديم و درختان تناور خرما كه خوشههاى روى هم چيده دارند. اينها همه براى روزىِ بندگان من است و با آن آب، سرزمين مرده اى را زنده کردیم، رستاخيز نيز چنين است. (ق، آیات 9 تا 11) تفکر در امر خواب و بیداری، انسان را به حقیقت مرگ و حیات اخروی هدایت میکند که خود نوعی بیداری از خوابی است که در دنیا آغاز و به قیامت کشیده شده است. این مطلب ما را به حقیقت مهم دیگری رهنمون میشود که مرگ بر اساس آموزه های قرآنی، فوت و نیستی نیست، بلکه وفات و توفی یعنی گرفتن امری است که همان روح باشد. در حقیقت انسان با مرگ نابود نمیشود و تعبیر فوت که به معنای نابودی و نیستی است غلط و باطل است؛ بلکه حقیقت مرگ همان توفی است که به معنای گرفتن کامل چیزی است؛ چنانکه خداوند در آیاتی از جمله آیه 42 سوره زمر به توفی تعبیر کرده است. این توفی درباره خواب موقت و درباره مرگ کمی طولانیتر است و تا زمان قیامت و رستاخیر طول میکشد.
به هر حال، حضرت امام محمد باقر علیه السلام با رهنمونی در این روایت بر آن است تا با سادهترین بیان و ادبیات، ما را نسبت به حقیقت مرگ و رستاخیز آشنا کند و با این روش تاثیر مستقیمی را در فلسفه و هستی شناسی و جهان بینی ما ایجاد کرده و شیوه و سبک زندگی ما را تغییر دهد.
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/1v9RdJv
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر