اصفهاني ها گورستان قدیمی شهر خود را به نام لسان الارض، بابارکن الدین و تخت فولاد می شناسند
خبرگزاري ايمنا: مزارستان تخت فولاد ابتدا در جنوب شرقی اصفهان، و در خارج از حصارهای این شهر در اطراف قبر یوشع نبی شکل گرفت و در قرون بعد، از سوی مغرب و شمال غربی توسعه یافت.
خبرگزاري ايمنا: مزارستان تخت فولاد ابتدا در جنوب شرقی اصفهان، و در خارج از حصارهای این شهر در اطراف قبر یوشع نبی شکل گرفت و در قرون بعد، از سوی مغرب و شمال غربی توسعه یافت.
بعد از فوت عارف کامل عبدالله بن مسعود بیضاوی معروف به بابارکن الدین، و دفن وی در خانقاهش که در بخش شمال غربی روستای کوله پارچه قرار داشت، بقعه اش مرکز توجه مردم گردید. از سوی دیگر با فوت و دفن عارف واصل بابافولاد حلوایی در اواخر قرن دهم هجری در شمال غربی گورستان بابارکن الدین منجر به ایجاد روستای تخت فولاد شد، بطوری که متون تاریخی عصر شاه عباس دوم به بعد، از تخت فولاد به عنوان روستایی کوچک یاد می کنند. در دوره قاجار سه گورستان لسان الارض، بابارکن الدین و تخت فولاد به هم متصل شد و مهمترین گورستان عمومی شهر اصفهان گردید.
امروزه گورستان تخت فولاد با حدود ۷۷ هکتار مساحت در بخش جنوبی زاینده رود و پل خواجو قرار گرفته است.
قرنهای متوالی است که مردم اصفهان گورستان قدیمی و تاریخی شهر خود را به نام تاریخی لسان الارض، بابارکن الدین و یا تخت فولاد می شناسند.
لسان الارض:
قدیمی ترین بخش گورستان تاریخی تخت فولاد، گورستان یا تکیه لسان الارض است که در گوشه جنوب شرقی این مجموعه تاریخی قرار دارد؛ و از این جهت که قدیمی ترین قبر یعنی قبر یوشع نبی یکی از بزرگان بنی اسرائیل را در خود جای داده، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. قدیمی ترین اثر مربوط به قبل از اسلام، وجود قبر یوشع نی یکی از اولیاء نبی اسرائیل است هویت این شخصیت مذهبی دقیقاً مشخص نیست. می توان گفت «یوشع» مدفون در تخت فولاد از بزرگان و فردی قدیس در قوم یهود بوده و مزار او قبل و بعد از اسلام مورد توجه یهودیان و مسلمانان بوده است.
یکی از محققان در رساله لسان الارض خود می نویسد: اعتقادات عمومی نام این مرد مقدس را که در زمانهای خیلی قدیم می زیسته، زنده نگه داشته، می گویند او در ابتدا یهودی بوده و بعداً به اسلام گرویده زائران مسلمان و یهودی هر دو اغلب شانه به شانه هم در کنار قبر او دیده می شوند.
در دورة حکومت سلاطین آل بویه بر فراز این مزار ساختمانی بنا کردند که در دورة صفویه تجدید بنا و تکمیل گردیده ولی بعداً به مرور زمان بنا به طور کلی از بین رفته ” در دوره قاجار سه گورستان لسان الارض، بابارکن الدین و تخت فولاد به هم متصل شد و مهمترین گورستان عمومی شهر اصفهان گردید “
رفته است. اما اینکه این نام، از چه زمانی به این قبرستان اطلاق می شده، اطلاع دقیقی در دست نیست. به نظر می رسد که اطلاق نام لسان الارض به این گورستان از احادیث و روایاتی نشأت گرفته باشد که متونی چون ذکر اخبار اصبهان نصف جهان و محاسن اصفهان ... به آن پرداخته اند.
لسان الارض به معنی زبان زمین و حاکی از تکلم زمین است. درخصوص این وجه تسمیه دو روایت و حدیث در متون تاریخی به چشم می خورد.
قدیمی ترین مأخذی که از لسان الارض یاد می کند، کتاب ذکر اخبار اصبهان تألیف حافظ ابونعیم اصفهانی است. وی در این کتاب که در حدود سالهای ۴۱۹ یا ۴۲۰ هجری تألیف شده است می نویسد: چون خدای بزرگ به آسمانها و زمین گفت ائتیا طوعاً او کرهاً قالتا ائتیا طائعین، زمین اصفهان خدای را اجابت کرد و فرمان پذیرفت پس اصفهان دهان و زبان دنیاست.
علامه آقا سید محمدباقر چهارسویی از علمای بزرگ اصفهان (مدفون در تکیه صاحب روضات تخت فولاد) و صاحب کتاب ارزشمند روضات الجنات وجه دیگری از تکلم زمین را ارائه می دهد و چنین می نویسد: «و من المشتهر علی افواه هل البلد فی وجه تسمیه ذلک لسان الارض انه تکلم مع الامام حسن المجتبی علیه السلام ایام نزوله باصبهان مع عسگر الاسلام و فتح اهل الاسلام ذلک المقام».
هرچند لسان الارض که در کتب تاریخی فوق آمده است، سرزمین اصفهان را به معنی عام شامل می شود نه گورستان مزبور، لیکن به جهت تقدس این نام، مردم اصفهان گورستان قدیمی خود را بدان اسم خوانده اند.
قبرستان بابارکن الدین
وجه تسمیة دومی که برای این مکان بیان شده قبرستان بابارکن الدین می باشد. از زمانی که بابارکن الدین بیضاوی عارف مشهور قرن هشتم در سال۷۶۹ق درگذشت و در زاویه خود دفن شد، تا عهد صفویه، از گورستان بابارکن الدین در متون تاریخی نامی برده نشده است. بنابر آنچه از متون تاریخی این دوره برمی آید ظاهراً به دلیل در اقلیت قرار گرفتن آیین شیعه تا شروع حکومت صفویه و مطرح شدن بزرگان و علمای شیعه در آن زمان این مزار نیز معروفیت نداشته و با روی کارامدن صفویه و اهمیت دادن به مزار بزرگان مرم اصفهان به بابارکن الدین توجه پیدا کرده و پس از احداث بنای بزرگ و زیبای آرامگاه، در زمان شاه عباس اراضی این محل جهت دفن اموات مورد توجه قرار گرفت و محوطه اطراف بقعه به گورستانی تبدیل شد. هرچند این گورستان تا اواخر عهد صفویه به صورت گورستان عمومی اصفهان به شمار نمی رفته لیکن به علت شهرت مدفون در بقعه معروفیت خاصی پیدا کرد و به نام بابارکن الدین پذیرای شخصیت های معروف اصفهانی گردید.
” قدیمی ترین بخش گورستان تاریخی تخت فولاد، گورستان یا تکیه لسان الارض است که در گوشه جنوب شرقی این مجموعه تاریخی قرار دارد؛ و از این جهت که قدیمی ترین قبر یعنی قبر یوشع نبی یکی از بزرگان بنی اسرائیل را در خود جای داده، از اهمیت ویژه ای برخوردار است “
و تاریخی اصفهان به تخت فولاد شهرت دارد. در مورد وجه تسمیه آن اظهارات گوناگونی ابراز شده است که تاریخ قدیمی ترین آنها از عصر صفوی فراتر نمی رود. شاید شاردن فرانسوی اولین کسی باشد که از تخت فولاد به عنوان گورستان بلکه منطقه و روستایی یاد می کند و می نویسد: «در ماورای تأسیسات گورستان بابارکن الدین ناحیه تخت فولاد واقع شده که جهت سکونت سردار بزرگی در آنجا که بواسطه پیروزی هایش پولاد بازو لقب داشته چنین نامبرده شده است».جابری انصاری در کتاب تاریخ اصفهان و ری، بدون ذکر منبع در این مورد چنین آورده است: «پولاد در دولت دیالمه از دلاوران و سرداران نامی بود. این تخته سنگ را به نام خود ساخته و خویش برآن نشسته و کشتی گیران و پهلوانان برابر او بر زمین مسطحی به کشتی می پرداختند و پس از مدتی او و پسرش در چهارصد و هفت بر مجدوالدوله دیلمی یاغی شد و اصفهان را چندی داشت تا مجدداً علاءالدوله کاکویه از او بگرفت...».
عده ای دیگر این پولاد بازو را ابومنصور فولاد ستون از امرای قرن پنجم می دانند که در زمان پدرش ابوکالیجار مرزبان بن سلطان الدوله بر فارس حکمرانی داشت. وی بعد از مرگ پدر در شیراز به سلطنت رسید لیکن در هیچ یک از کتب از چگونگی تسلط ابومنصور بر اصفهان و یا چگونگی احداث تخت فولاد ذکری به میان نیامده است.
هیچکدام از داستانهای مزبور را نمی توان سند و مدرک مهمی در این زمینه دانست به نظر می رسد نام تخت فولاد، از قرن دهم بعد از مرگ بابافولاد حلوائی به روستایی اطلاق شده که در اطراف بقعه این عارف بزرگ شکل گرفته؛ با توجه به حرمتی که در نزد مردم اصفهان داشته کم کم این روستا به تخت فولاد مشهور شده به طوری که هنگامی که شاردن از گورستان بابارکن الدین نام می برد به این روستا که آبادی های مختصری داشته نیز تأکید می کند.
سید مصلح الدین مهدوی بوجود تخت سنگ بزرگی در نزدیکی بقعه بابافولاد اشاره دارد که در قسمت غربی غسالخانه این بقعه و تکیه خاتون آبادی قرار داشته است.
سرزمین تخت فولاد پیش از دوران صفویه در باور مردم اصفهان جایگاهی و اعتباری ویژه داشت. تاریخ پیش از اسلام این منطقه با داستانها، اساطیر و اعتقادات مردم همراه است شاردن در توصیف منطقه تخت فولاد به هزار دره در جنوب تخت فولاد اشاره کرده می نویسد: «بالاتر از آنجا (تخت فولاد)، هزار دره است که طبق روایات قدیم محل وقوع حوادث پهلوانی در ادوار گذشته بوده است.از سابقة تاریخی منطقه تخت فولاد در قرون اولیه اسلامی اطلاع موثقی در دست نیست و اولین اطلاعات به دورة آل بویه برمی گردد و آن ساخت بنایی در اطراف مزار یوشع نبی بوده است. همچنین اظهار نظر در مورد لسان الارض از زبان حافظ ابونعیم مبنی بر وجود گورستان لسان الارض در قرن چهارم هجری بوده است. استاد عباس بهشتیان اولین محققی بود که به وجود بقایای معماری دیلمی در لسان الارض پی برد.
کشف کتیبه هایی با خطوط کوفی مربوط به زمان آل بویه و کشف بقایای خشت های لحد از آثار دورة دیلمی در محوطة لسان الارض نشانگر این است که گورستان لسان الارض از دورة دیلمی مورد احترام مردم و محل دفن مردگان بوده است.
در قرون بعدی سرزمین تخت فولاد به دلیل دوری از شهر مکان مناسبی برای ” از سابقة تاریخی منطقه تخت فولاد در قرون اولیه اسلامی اطلاع موثقی در دست نیست و اولین اطلاعات به دورة آل بویه برمی گردد و آن ساخت بنایی در اطراف مزار یوشع نبی بوده است “
عرفا که به بابا و پیر شهرت داشتند بوده که از معروفترین آنها عارف کامل بابارکن الدین بوده است. در قرن هشتم تخت فولاد دارای خانقاه ها و تکایای و زاویههای متعددی جهت سکونت دراویش بوده و این امر تا آنجا ادامه داشت که در اواخر عهد صفویه این تعداد به بیش از چهارصد تکیه رسیده بوده و بیشتر در حملة افاغنه به اصفهان تخریب شد.
آرامگاه ایرانی که در بنیادهای فرهنگ ریشه دوانیده است
آرامگاه ایرانی که در بنیادهای فرهنگ این سرزمین ریشه دوانیده است و درجهت ایجاد وحدت اجتماعی به عنوان یک شاخص مکانی به شمار می رود، در حفظ میراث معنوی و سرمایه های هویتی حائز اهمیت به سزایی است. گورستان ها، تکیه ها، مقبره ها، حاوی نمادها، نشانه ها و هنرهایی است که نگهبانان اصالت هاست و تخت فولاد از بهترین موزه های از این دست می باشد.
مزارستان تخت فولاد معمولاً جایگاهی است برای آمدن افراد و ظرف تحقق آداب معنوی و دینی و جایی که در آن شیوة زندگی انسانها بر جهان بینی مرگ ایشان منطبق می شود و در میان ما جایی است برای یاد مرگ عزیز و سکوی پرواز ملکوتی روح و مدد از ارواح پاک خفتگان و محل طلب آمرزش برای از پیش رفتگان و یاد و یادآوری برای بازماندگان و روندگان.
گذشتگان ما در ایجاد آرامگاه و مزار مقدس تخت فولاد، هنر خود را با سنن دیرینة عرفانی اسلامی آمیخته اند و با محتوایی که از قلب و جان مایه گرفته و با مدد از جان پاک رفتگان به خدا نزدیک شده اندو با راز و رمزی برگرفته از نبوغ و زیباپسندی دیرینه شان، خاک قبرستان را به آرامستان افلاک پیوند زده اند.
استاد جلال الدین همایی درباره این مزارستان می نویسد: «هوش ذوق پسند هنرآفرین مردم اصفهان، در قبرستان نیز اثر کرده و محلی را که به قیاس با مصادیق دیگر آن جز ویرانه های هول آمیز است و وحشت اندوه زایی را در خاطر هر کسی باقی می گذارد، به مجموعه ای شاداب مبدل ساخته و با ایجاد مناظر باشکوه و فرح انگیز عمارات زیبا و باغچه های خرم و آب انبارهای با طراوت و جوی ها، اندوه عادت ملازم زیارت اموات و توقف در گورستان را می کاهد و آن را به صورتی درآورده که دلگشاست و تفرج گاه معروف اهالی اصفهان محسوب می شود [و این همه در حالی است که شهر اصفهان همواره از نعمتهایی چون باغ و بوستان و رود و جوی در شهر مملو بوده که می توانسته جایگزین این تفرجگاه باشد] حق مطلب این است که مقبرة تخت فولاد هم محل تفریح و تفرج است هم جای زهد و عبادت، هم غم انگیز است هم نشاط آمیز، بر صبر و حوصلة ستمدیدگان ناکام می افزاید و از کبر و غرور خودخواهان می کاهد، آلام و مصائب حیات را تخفیف می دهد و روح را تسلیت می بخشد وجود عمارات عالی و باصفا و باغ و بوستان جوار قبور، اثری مخصوص در روح اشخاص دارد. عبرت را با غفلت می آمیزد و تلخی را با مرگ و هول و هراس قبر را چاشنی امید ” با اشاعة زندگی نامه و شرح احوال و تلاش بزرگان و برجسته نمودن نکات شاخص زندگی مشاهیر مدفون در این مکان برای نسل جوان می تواند انگیزه های حرکت رو به جلوی آنها را تقویت کند “
به رحمت ناشی از لذت تماشای آن منظر تخفیف می دهد من خود فاش می گویم که علاوه بر لذت تماشای بقاع تاریخی همواره از سکوت الهام بخش و ارواح پرفتوح خفتگان این بادیه، فیضها برده و همه وقت، زنگ آیینة دل را به صیقل این خاک پاک، زدوده و همدمی بلا ارواح عالیه را بر صحبت مرده دلان زنده نما ترجیح داده ام.
هنوز هم مردم، حضور و گشت و گذار در گورستان قدیمی، متنوع، غیر تکراری، ارگانیک و نشانه مدار و اصیل تخت فولاد را که پر از جنبه های انسان محور و طبیعت مدار است به قبرستان تکراری و بی روح، ماشین محور و یکنواخت جدید شهر که چون بیابانی از شهر و زندگی، دورافتاده ترجیح می دهند.
از جنبه های معنوی ارض اقدس تخت فولاد، زیارت، توجه و توسل به ارواح پاکان و نیکان و اعتقاد به اثر بی نظیر مدد و دستگیری ارواح از متوسّلین و زائرانشان در اطراف قبر به عنوان مرکز نزول رحمت خداوندی در فرهنگ و تاریخ ما پیشینه ای عمیق دارد. از مهم ترین شواهد از این دست در تخت فولاد، حکایتی است که سرآغازی بر تبدیل گورستان بابارکن به گورستان عمومی شیعی شهر صفوی شد.علامه ملامحمدتقی مجلسی نقل می کند که: «با شیخ بهائی به زیارت قبر بابارکن الدین رفته بودیم و سر قبر بودیم که ناگهان شیخ را تغییر حالتی پیش آمد و عبا بر سر کشید و در فکر فرو رفت علت را پرسیدم گفت: از قبر، آوازی شنیدم که فرمود (ای شیخ به فکر خویش باش) و عبارت (خبّرنی بلموت) در این حکایت مشهور است». از این پس شیخ بهائی، ترک معاشرت نمود و پیوسته در عبادت بود تا وفات یافت. اصولاً اعتبار، رونق، اقبال، مکانت و تقدس تخت فولاد نیز به بزرگان آرمیده و تنیده به خاک این سرزمین است.
به نظر شاردن، شاه عباس به این دلیل اقدام به ساخت بقعه ای بر مزار بابارکن الدین نمود که از دلبستگی بسیاری از مردم اصفهان به آن مرد آگاهی داشت و این یعنی استفاده از کانون توجهی ریشه دار در بین مردم برای پایه افکندن گورستانی جدید بود. در باور مردم اصفهان،تخت فولاد سرزمین مقدسی است که شرافت و اعتبارش را از تأثیر اجساد و ارواح مقدسی نظیر بابارکن الدین و علمای بزرگ عهد صفویه، همچون آقاحسین و آقاجمال خوانساری و میرزا رفیعا نائینی، فاضل سراب، میرمحمداسماعیل خاتون آبادی، میرفندرسکی و ...بزرگان اصفهان در زمان های بعدی مدفون در این قبرستان و در دوران معاصر شهدای دوران دفاع مقدس گرفته است.
از دیگر جنبه های معنوی مزارستان تخت فولاد این که این محل به عنوان مرکز انگیزش مردم، برای جهاد و برخی برای تبلیغ عقاید و شعائر دینی خاص عمل می کرده و می کند. دیدن بارگاه علما و زیارت ایشان موجب تشویق و تهییج جامعه بر کسب علم و فضیلت و زیارت مزار شهدا بهانه ای بر تقویت روحیة جهادی جوانان می باشد. با اشاعة زندگی نامه و شرح احوال و تلاش بزرگان و برجسته نمودن نکات شاخص زندگی مشاهیر مدفون در این مکان برای نسل جوان می تواند انگیزه های حرکت رو به جلوی آنها را تقویت کند.
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/1x1B1eU
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر