تمام نوشته های عرفانی و فلسفی ام را به رودخانه ریختم!
در کتاب "توصیه های حضرت مهدی(عج) " در توقیعات و تشریفات آمده است :
مرحوم آیت الله " میرزا مهدی اصفهانی" که سال ها در نجف اشرف نزد علمای بزرگ دانش آموخته بود و اجازه اجتهاد از مرحوم آیت الله نائینی را داشت و به دنبال درک حقایق، مباحث فلسفه را نزد استادان فن تا بالاترین مرتبه خوانده بود، می گوید: « دیدم دلم آرام نگرفته و به درک حقایق عالم توفیق نیافته ام، رو به عرفان آوردم و مدتی از محضر استاد عارفان و سالکان "آقا سید احمد کربلایی" استفاده می کردم تا از نظر ایشان به حد کمال(مقام قطعیت و فناء فی الله ) رسیدم. ایشان برگه ای به من داد که در آن نام من و چند نفر دیگر را نوشته بود و امضا کرده بود که اینان به مقام معرفت نفس و تخلیه نفس از بدن رسیده اند.
اما من که می دیدم این مطالب با ظواهر قرآن و سخنان اهل بیت(ع) موافق نیست، به آرامش و اطمینان قلب نرسیده بودم.»
مرحوم میرزا مهدی اصفهانی تنها راه نجات را در توسل به پیشگاه حضرت بقیه الله(ع) می بیند. به همین جهت می گوید: « خود را از بافته های فلاسفه و افکار عرفانی خالی کردم و با کمال اخلاص و توبه به آن حضرت توسل پیدا کردم.»
مرحوم اصفهانی روز در وادی السلام نزد قبر هود و صالح (ع) در حال تضرع و توسل ، حضرت بقیه الله(ع) را مشاهده می کند، در حالی که نواری به رنگ سبز روی سینه آن حضرت بوده است و بر آن به خط زیبایی از نور نوشته : « طَلَبُ المعارفِ مِن غَیرِ طَریقنا اَهلَ بیت ِ مُساوِقٌ لِاِنکارِنا و قد اقامَنی اللهوَ انا الحُجُّةُ بنُ الحَسَن.» یعنی : « جستجوی معرف و شناخت حقلیق از غیر مسیر ما هل بیت طهارت مساوی است با انکار ما؛ و همانا خداوند مراـ برای هدایت بشرـ برپا داشته است و من الحُجُّةُ بنُ الحَسَن هستم.»
مرحوم اصفهانی می گوید: « پس از آن از فلسفه و عرفن یزاری جستم و و تمامی نوشته های خود را در این موارد به رودخانه ریختم و به سوی قرآن و احادیث پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) روی آوردم.
ادامه مطلب ....
http://www.nooreaseman.com/forum296/thread48114.html
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر