براساس برخى از روايات «حجر الاسود» از بهشت آمده و در آغاز رنگ آن سفيد بوده و به تدريج بر اثر استلامگنهكاران سياه شده و به رنگ كنونى در آمده است. علت بر زمين آمدن آن اين است كه در عالم ميثاق پيام الهى را درخود جاى داده است. از همينرو استلام و بوسيدن آن مستحب است و تجديد عهد و پيمان با خدا تلقى مى شود.درباره اين كه از چه زمان حجرالاسود در كنار كعبه آمده است به صراحت در روايات چيزى نيافتيم؛ ليكن از مضمون برخى از روايات مىتوان استنباط كرد كه از آغاز خلقت آدم در اين مكان بوده است. حجرالاسود قديمىترين اثر تاريخى و دينى موحّدان و مسلمانان است كه حدود چهارهزار سال قدمت تاريخى دارد. حجر الاسود، به عنوان مبدأ و سنتهاى طواف در ركن كعبه نصب گرديده است.حجرالاسود يكى از مشاعر بزرگ دينى، و سرّى است بين خدا و بنده و استلام آن بيعت و يا تجديد بيعت با خداست.اگر بخواهى با خدا بيعت كنى، دست روى آن بگذار و يا آن را ببوس. اين سنگ، سنگ بيعت است و وسيلهاى است بين خدا و بنده.
رواياتى كه درباره اين سنگ است قابل توجه است: به عنوان مثال در روايات آمده است كه انّ الحجر الاسود، نزل من الجنة و انالحجر الاسود كان ملكاً من الملائكه. ما تقدس حجر الاسود را، از رفتار پيامبر اكرم(ص) و اولياى الهى با آن درمىيابيم. حضرت رسول(ص) حجر رامىبوسيدند و استلام مىكردند. در روايات آمده است كه: «حجر الاسود به منزله دست راست خدا در زمين است كه مؤمنان با آن بيعت مىكنند (در طواف آن را استلام و يا حداقل به آن به وسيله دست سلام مىدهند)». همچنين آمده است كه تمامى تعهدات آدمى در حجرالاسود به وديعت گذاشته شده است و در روز قيامت، شهادت مىدهد كه چه كسى به عهد الهى وفا كرده و چه كسى به آن وفا نكرده است.
حجر اسود، سنگى است سياه رنگ مايل به سرخى با نقطههاى قرمز و خطهاى زرد كه در زاويهى شرقى «كعبه» نصب شده است. طواف از مقابل آن آغاز و دور هفتم در همانجا ختم مى شود. حجر اسود در ارتفاع يك و نيم متر از كف مسجد الحرام قرار دارد. قطر آن سى سانتى متر و وزنش بيش از دو كيلو است. اين سنگ سبكتر از آب است و براى همين در آب فرو نمىرود. در حال حاضر به علّت حوادثى كه اتفاق افتاده از هفده قطعه بهم چسبيده، تشكيل شده است. در عرض آن كه در داخل ديوار است، سه بست نقرهاى در سه نقطه آن زده شده و بر طول آن كه در داخل ديوار است، حلقهاى از نقره براى حفظ شكافى كه در آن است، نهاده شده و بر طول و عرض بيرونى آن نيز حلقه دايرهاى از نقره كار گذاشته شده است. حجر اسود قديمترين اثر تاريخى و دينى موحّدان و مسلمانان است كه در حدود چهار هزار سال سابقه تاريخى دارد. فاصلهى حجر اسود تا صفا دويست و شصت و دو ذراع و 18 انگشت و فاصله آن تا مقام ابراهيم بيست و نه ذراع و نه انگشت و تا چاه زمزم چهل ذراع است. از مقام ابراهيم تا حجر اسود و از چاه زمزم تا حجز اسماعيل، آرامگاه 99 پيامبر قرار دارد و بين ركن يمانى و حجر
اسود قبر هفتاد پيامبر است. حضرت آدم اولين كسى است كه كعبه را ساخت و حجر اسود را در ضلع شرقى آن نصب كرد. حضرت ابراهيم، آن را از نو ساخت و در آن زمان حجر اسود در كوه ابو قبيس افتاده بود. حضرت ابراهيم در جاى خود نصب كرد. دشمنان كعبه، حجر اسود را در چاه زمزم انداختند تا نابود گردد ولى خاندان حضرت اسماعيل آن را از چاه درآوردند و در جاى خود قرار دادند. جدّ چهارم پيامبر قصىّ
بن كلاب، كعبه را مرمّت كرد و حجر اسود را در جاى خود محكم كرد. در آن زمان كه حضرت محمد(ص) 35 سال داشتند و هنوز رسالت خود را اعلام نكرده بودند، كعبه در اثر باران و سيل تخريب شد. قرشيان كعبه را از نو ساختند و حضرت محمد(ص) در ساختن آن به آنان كمك مىكرد. در نصب حجر اسود بين بزرگان قبيله قريش اختلاف پيش آمد و قرار بر اين شد كه حضرت محمد(ص) آن را نصب كند. آن حضرت هم به شكل جالبى حجر اسود را در جاى خود قرار داد. در سال 63 هجرى قمرى نيروهاى
يزيد بن معاويه به مكه حمله كردند. در اين حمله كعبه آسيب ديد و حجر اسود سه قطعه شد. در سال 64 آسيبهاى رسيده به كعبه را تعمير كردند. در سال 73 هجرى قمرى حجّاج بن يوسف ثقفى از سوى عبدالملك مروان براى سركوب عبدالله بن زبير به مكه حمله كرد و كعبه تخريب شد. به دستور عبدالملك كعبه از نو ساخته شد و حجر اسود را حضرت امام زينالعابدين(ع) در جاى خود نصب كردند. در سال 317 فتنه قرامطه پيش آمد و حجر اسود را دزديدند و 22 سال نزد خود نگهداشتند. در سال 363 هجرى قمرى يك مرد رومى به مسجد الحرام رفت و به قصد دزديدن حجر اسود، مشغول كندن شد، در اين حال يك مرد يمنى با خنجر او را كشت. در سال 414 هجرى قمرى يكى از باطنىها تصميم گرفت حجر اسود را بدزدد كه مردم او را كشتند. در سال 1351 هجرى قمرى يك فرد افغانى قطعهاى از آن را دزديد ولى توسط مأموران دستگير و اعدام شد. به حجر اسود از آن پس تاكنون آسيبى نرسيده است.
«حجر الاسود» ميرزا محمد كاظمينى ، 1379 ، انتشارات تشيع
رك: وسائل الشيعه، ج 9، ص 403، كتاب الحج، ابواب الطواف، باب 13
تفسير الميزان، ج 1، ص 290 به بعد، آيات 125 تا 129 سوره بقره
صهباى حج، نوشته آيتالله جوادى آملى، ص 265 چاپ دوم، 1378، مركز نشر اسراء.
فصلنامه ميقات، نشريه سازمان حج و زيارت.
رواياتى كه درباره اين سنگ است قابل توجه است: به عنوان مثال در روايات آمده است كه انّ الحجر الاسود، نزل من الجنة و انالحجر الاسود كان ملكاً من الملائكه. ما تقدس حجر الاسود را، از رفتار پيامبر اكرم(ص) و اولياى الهى با آن درمىيابيم. حضرت رسول(ص) حجر رامىبوسيدند و استلام مىكردند. در روايات آمده است كه: «حجر الاسود به منزله دست راست خدا در زمين است كه مؤمنان با آن بيعت مىكنند (در طواف آن را استلام و يا حداقل به آن به وسيله دست سلام مىدهند)». همچنين آمده است كه تمامى تعهدات آدمى در حجرالاسود به وديعت گذاشته شده است و در روز قيامت، شهادت مىدهد كه چه كسى به عهد الهى وفا كرده و چه كسى به آن وفا نكرده است.
حجر اسود، سنگى است سياه رنگ مايل به سرخى با نقطههاى قرمز و خطهاى زرد كه در زاويهى شرقى «كعبه» نصب شده است. طواف از مقابل آن آغاز و دور هفتم در همانجا ختم مى شود. حجر اسود در ارتفاع يك و نيم متر از كف مسجد الحرام قرار دارد. قطر آن سى سانتى متر و وزنش بيش از دو كيلو است. اين سنگ سبكتر از آب است و براى همين در آب فرو نمىرود. در حال حاضر به علّت حوادثى كه اتفاق افتاده از هفده قطعه بهم چسبيده، تشكيل شده است. در عرض آن كه در داخل ديوار است، سه بست نقرهاى در سه نقطه آن زده شده و بر طول آن كه در داخل ديوار است، حلقهاى از نقره براى حفظ شكافى كه در آن است، نهاده شده و بر طول و عرض بيرونى آن نيز حلقه دايرهاى از نقره كار گذاشته شده است. حجر اسود قديمترين اثر تاريخى و دينى موحّدان و مسلمانان است كه در حدود چهار هزار سال سابقه تاريخى دارد. فاصلهى حجر اسود تا صفا دويست و شصت و دو ذراع و 18 انگشت و فاصله آن تا مقام ابراهيم بيست و نه ذراع و نه انگشت و تا چاه زمزم چهل ذراع است. از مقام ابراهيم تا حجر اسود و از چاه زمزم تا حجز اسماعيل، آرامگاه 99 پيامبر قرار دارد و بين ركن يمانى و حجر
اسود قبر هفتاد پيامبر است. حضرت آدم اولين كسى است كه كعبه را ساخت و حجر اسود را در ضلع شرقى آن نصب كرد. حضرت ابراهيم، آن را از نو ساخت و در آن زمان حجر اسود در كوه ابو قبيس افتاده بود. حضرت ابراهيم در جاى خود نصب كرد. دشمنان كعبه، حجر اسود را در چاه زمزم انداختند تا نابود گردد ولى خاندان حضرت اسماعيل آن را از چاه درآوردند و در جاى خود قرار دادند. جدّ چهارم پيامبر قصىّ
بن كلاب، كعبه را مرمّت كرد و حجر اسود را در جاى خود محكم كرد. در آن زمان كه حضرت محمد(ص) 35 سال داشتند و هنوز رسالت خود را اعلام نكرده بودند، كعبه در اثر باران و سيل تخريب شد. قرشيان كعبه را از نو ساختند و حضرت محمد(ص) در ساختن آن به آنان كمك مىكرد. در نصب حجر اسود بين بزرگان قبيله قريش اختلاف پيش آمد و قرار بر اين شد كه حضرت محمد(ص) آن را نصب كند. آن حضرت هم به شكل جالبى حجر اسود را در جاى خود قرار داد. در سال 63 هجرى قمرى نيروهاى
يزيد بن معاويه به مكه حمله كردند. در اين حمله كعبه آسيب ديد و حجر اسود سه قطعه شد. در سال 64 آسيبهاى رسيده به كعبه را تعمير كردند. در سال 73 هجرى قمرى حجّاج بن يوسف ثقفى از سوى عبدالملك مروان براى سركوب عبدالله بن زبير به مكه حمله كرد و كعبه تخريب شد. به دستور عبدالملك كعبه از نو ساخته شد و حجر اسود را حضرت امام زينالعابدين(ع) در جاى خود نصب كردند. در سال 317 فتنه قرامطه پيش آمد و حجر اسود را دزديدند و 22 سال نزد خود نگهداشتند. در سال 363 هجرى قمرى يك مرد رومى به مسجد الحرام رفت و به قصد دزديدن حجر اسود، مشغول كندن شد، در اين حال يك مرد يمنى با خنجر او را كشت. در سال 414 هجرى قمرى يكى از باطنىها تصميم گرفت حجر اسود را بدزدد كه مردم او را كشتند. در سال 1351 هجرى قمرى يك فرد افغانى قطعهاى از آن را دزديد ولى توسط مأموران دستگير و اعدام شد. به حجر اسود از آن پس تاكنون آسيبى نرسيده است.
«حجر الاسود» ميرزا محمد كاظمينى ، 1379 ، انتشارات تشيع
رك: وسائل الشيعه، ج 9، ص 403، كتاب الحج، ابواب الطواف، باب 13
تفسير الميزان، ج 1، ص 290 به بعد، آيات 125 تا 129 سوره بقره
صهباى حج، نوشته آيتالله جوادى آملى، ص 265 چاپ دوم، 1378، مركز نشر اسراء.
فصلنامه ميقات، نشريه سازمان حج و زيارت.
ادامه مطلب ....
http://www.nooreaseman.com/forum67/thread48894.html
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر