۱۳۹۱ اسفند ۹, چهارشنبه

موزه ملی قرآن

فرمودند: «قُلِ الحَقُ و اِن کانَ مَرّاً؛ حق را بگو، اگر چه تلخ باشد!»

صبح روز سه‌شنبه 2 اسفندماه 1391، توفیق رفیق راه شد تا در قالب جمعی از قرآنیان (کارشناسان قرآنی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران) از موزه ملی قرآن واقع در تقاطع خیابان حضرت ولی‌عصر «عج» و امام خمینی«ره» بازدیدی داشته باشیم.

برای یک معلم با سابقه قرآن فرصت مغتنمی بود تا پس از گذشت سال‌ها از افتتاح این مجموعه برای اولین‌بار از آن بازدید کنم و به فیض حضور و بهره‌مندی نائل شوم.

ذهنیتم این بود که موزه ملی قرآن قاعدتاً باید جایی باشد با فضایی کاملاً جذاب، درهای گشوده، بدون بگیر و ببند و با مخاطبان علاقه‌مند و گروه‌های بازدیدکننده دانش‌آموزی، دانشجویی، صنفی و غیره، اما دریغ و صد افسوس!

به هنگام ورود به محوطه حیاط مجموعه وارد اتاق بازرسی شدیم و برادر نظامی محترمی، موبایل‌ها را اخذ و با احترام کامل راهنمای‌‌ کرد و گفت: از مسیری ناهموار عبور کنید تا به پله‌هایی برسید که به زیرزمین سرازیر می‌شود. در آنجا عزیزان دیگری شما را به طرف موزه راهنمایی می‌کنند.

در راهروهایی که بیشتر به مکانی امنیتی شبیه بود تا فضایی فرهنگی و هنری، برادر دیگری ما را در انتظار گذاشت تا فردی دیگر از حراست فیزیکی بیاید و ما را تا موزه همراهی کند.

و اما موزه قرآن کریم ...

موزه در سه طبقه منفی 2، 3 و 4 یعنی زیرزمین و در فضایی وهم‌انگیز یا لااقل غیرجذاب طراحی شده است.

آثار به نمایش گذاشته شده فوق‌العاده جذاب، کم‌نظیر و بعضاً بی‌نظیر است و چنانچه در فضایی مطلوب و در دسترس همگان و بدون محدودیت‌های امنیتی و آنچنانی قرار گیرد، قطعاً مورد استقبال علاقه‌مندان از اقشار مختلف قرار خواهد گرفت.

مجموعه، کتابخانه‌ای هم دارد با تعداد معتنابهی عنوان که تخصصی است و می‌تواند مورد استفاده اهل فن و در مرحله دوم عموم مردم قرار گیرد با قرائت خانه‌ای وسیع و قابل بهره‌برداری.

باز هم افسوس که نه عضو می‌پذیرد و نه رفت و آمد و استفاده‌کننده‌ای وجود دارد! که این هم بر نگرانی و افسردگی ما پس از این بازدید افزود.

همه اینها حقیر را به یاد آیه 30 سوره فرقان انداخت که از قول پیامبر مکرم اسلام در روز قیامت می‌فرماید: «وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا؛ و پیامبر [خدا] گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند».

البته ناگفته نماند که مدیریت محترم موزه، جناب حجت‌الاسلام «صابری» خود نیز به این موضوع اشاره داشت و دلیل آن را مجاورت موزه با ساختمان‌هایی دانست که از نظر امنیتی، حساسیت ویژه دارد و به همین دلیل این مکان هم مورد آسیب قرار گرفته است.

اما سؤال ما این است که چرا سازمان میراث فرهنگی با همکاری سایر دستگاه‌ها، فضای مناسبی را برای عبور از این مشکلات برای جابه‌جایی این موزه فاخر فراهم نمی‌کند؟!

اگر ما ادعا می‌کنیم که قرآن کریم بالاترین کلام است، نظام ما مبتنی بر آموزه‌های قرآن است، زمان ما عصر احیای قرآن است و ما برای ترویج فرهنگ قرآنی باید تمام تلاش‌مان را به کار گیریم، پس چرا عامل نیستیم؟!

به هر حال ضمن ابراز تأسف مجدد امید است که نقد و خیرخواهی حقیر به عنوان معلم قرآن، مفید واقع شده و با نگاه تخریب ارزیابی نشود.

«إِنْ أُرِیدُ إِلاَّ الإِصْلاَحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِیقِی إِلاَّ بِاللّهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَإِلَیْهِ أُنِیبُ؛ من قصدى جز اصلاح [جامعه] تا آنجا که بتوانم ندارم و توفیق من جز به [یارى] خدا نیست بر او توکل کرده‏ام و به سوى او بازمى‏گردم» (هود؛ 88)

حسین اخوان‌اقدم





ادامه مطلب ....



http://www.nooreaseman.com/forum79/thread48903.html



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


هیچ نظری موجود نیست: