فقر يا ثروت يا كفاف؟
امام رضا(ع) فرمود: « الْمَسْأَلَةُ مِفْتَاحُ الْبُؤْس»(مستدرك الوسائل،7/224) ؛ بينوايي و فقر، كليد بدبختي و بيچارگي است.
فقر پديده شومي است كه در ابعاد مادي و معنوي براي خانواده مشكلات و عوارض زيانبار و ويرانگري به همراه دارد.خطر فقر آن قدر شديد است كه در حديث نبوي از نزديك شدن فقير به كفر خبر داده شده است.( الحياه،4/398)
قانون «توازن» كه بر همه عالم- و از جمله انسان- حاكم است، مىخواهد تا انسان، با جسم و روح خود، در طريق تعادل و ميانهروى سير كند، و آنچه كه كفاف زندگى او را بدهد در اختيار داشته باشد. و فقر يعنى فقدان ضروريّات زندگى و معاش، قانون توازن را بهم مي ريزد و به آدمى زيان مىرساند، و او را از پيمودن مسير تكاملى خود باز مىدارد . ( الحياة ، 4 /400)
از سوي ديگر ثروت تكاثري و زياده خواهي نيز خطر سرگرم شدن به دنيا و غفلت از خداوند را به دنبال دارد، از اين روي در قرآن كريم با لحن توبيخي از آن نهي شده است؛« أَلْهاكُمُ التَّكاثُر»(تكاثر/1)؛ تفاخر به بيشتر داشتن، شما را غافل داشت.
در منابع روايي نيز مال پرستي سرزنش شده است؛ چنانچه نبي اكرم(ص) مي فرمايد: «مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ عَبَدَ الدِّينَارَ وَ الدِّرْهَم»(بحارالانوار، 70/140)؛ کسی که بنده ی درهم و دینار باشد ملعون و از رحمت خدا به دور است .
اكنون پرسش آن است كه از نگاه اسلام زيباترين رابطه ميان ثروت و انسان چگونه است تا اقتصاد خانواده بر اساس آن طراحي شود؟
از نظر اسلام زيباترين رزق «كفاف» است. «كفاف يعني آن اندازهاي كه نه گرفتار فقر باشيم، و از آن طريق فكر و ذهن ما مشغول باشد و نه گرفتار ثروت باشيم و از آن طرف، فكر و ذهن ما مشغول ثروتمان باشد.»(جايگاه رزق انسان در هستي،ص69)
حضرت رضا(ع) در كلام نوراني خود به نقش معيشت كافي در آرامش روحي و رواني انسان اين گونه اشاره مي فرمايد: «إِنَّ الْإِنْسَانَ إِذَا أَدْخَلَ طَعَامَ سَنَتِهِ، خَفَّ ظَهْرُهُ وَ اسْتَرَاح»(الكافي، 9/569)؛ چون آدمي خوراك سال خويش را ذخيره كند، بارش سبك مي شود و آرامش مي يابد.
پيامبر اكرم(ص) ميفرمايند:« أغبط النّاس عندي مؤمن خفيف الحاذّ ذو حظّ من صلاة و كان رزقه كفافا فصبر عليه حتّى يلقى اللَّه»(نهج الفصاحه،ص225)؛خوشبختترين مردم كسي است كه متعلقاتش كم باشد، و از نمازش بهرة كامل ببرد رزقش در حد «كفاف» باشد و بر همان رزق شكيبا است تا خدا را ملاقات كند.
و در حديث ديگري مي فرمايد:« طُوْبَي لِمَنْ اَسْلَمَ وَكانَ عَيْشُهُ كَفافاً »(همان،ص557)؛ خوشا آنكه مسلمان است و زندگي اش در حد كفاف است.
بنابراين در آموزه هاي ديني، هم انتخاب زندگي فقيرانه و پرهيز از مال دنيا مذمت شده و هم جمع آوري ثروت زيادي كه سبب فساد و سركشي انسان شود.و كفاف در زندگي به عنوان معيشتي زيبا و ممدوح توصيه شده است.
اما ناگفته نماند اسلام در برابر مال و ثروت موضع منفي ندارد اسلام ثروتی را می پسندد که مایة فساد در زمین و فراموش کردن ارزش های انسانی و گرفتار شدن در تکاثر و زیاده خواهی نگردد.
یکی از یاران امام صادق(ع) به آن حضرت گفت : چکار کنم من دنیا را دوست دارم و به آن علاقه مندم! می ترسم دنیا پرست باشم. امام (ع) فرمود:«با ثروت دنیا چه می خواهی انجام دهی؟» گفت: هزینة خود و خانواده ام را تهیه کنم و به خویشاوندان کمک کنم . در راه خدا انفاق کنم و حج و عمره به جا آورم. امام (ع) فرمود:«لیس هذا طلب الدنیا هذا طلب الآخرهْ؛ این دنیا طلبی نیست ، بلکه طلب آخرت است.(الكافي،5/72)
اسلام ثروت ی را نکوهش می کند که مانع رسیدن به کمال باشد و موجب دل بستگی انسان شود
قسمتي از مقاله خودم با عنوان مديريت اقتصاد خانواده در فرهنگ رضوي
امام رضا(ع) فرمود: « الْمَسْأَلَةُ مِفْتَاحُ الْبُؤْس»(مستدرك الوسائل،7/224) ؛ بينوايي و فقر، كليد بدبختي و بيچارگي است.
فقر پديده شومي است كه در ابعاد مادي و معنوي براي خانواده مشكلات و عوارض زيانبار و ويرانگري به همراه دارد.خطر فقر آن قدر شديد است كه در حديث نبوي از نزديك شدن فقير به كفر خبر داده شده است.( الحياه،4/398)
قانون «توازن» كه بر همه عالم- و از جمله انسان- حاكم است، مىخواهد تا انسان، با جسم و روح خود، در طريق تعادل و ميانهروى سير كند، و آنچه كه كفاف زندگى او را بدهد در اختيار داشته باشد. و فقر يعنى فقدان ضروريّات زندگى و معاش، قانون توازن را بهم مي ريزد و به آدمى زيان مىرساند، و او را از پيمودن مسير تكاملى خود باز مىدارد . ( الحياة ، 4 /400)
از سوي ديگر ثروت تكاثري و زياده خواهي نيز خطر سرگرم شدن به دنيا و غفلت از خداوند را به دنبال دارد، از اين روي در قرآن كريم با لحن توبيخي از آن نهي شده است؛« أَلْهاكُمُ التَّكاثُر»(تكاثر/1)؛ تفاخر به بيشتر داشتن، شما را غافل داشت.
در منابع روايي نيز مال پرستي سرزنش شده است؛ چنانچه نبي اكرم(ص) مي فرمايد: «مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ عَبَدَ الدِّينَارَ وَ الدِّرْهَم»(بحارالانوار، 70/140)؛ کسی که بنده ی درهم و دینار باشد ملعون و از رحمت خدا به دور است .
اكنون پرسش آن است كه از نگاه اسلام زيباترين رابطه ميان ثروت و انسان چگونه است تا اقتصاد خانواده بر اساس آن طراحي شود؟
از نظر اسلام زيباترين رزق «كفاف» است. «كفاف يعني آن اندازهاي كه نه گرفتار فقر باشيم، و از آن طريق فكر و ذهن ما مشغول باشد و نه گرفتار ثروت باشيم و از آن طرف، فكر و ذهن ما مشغول ثروتمان باشد.»(جايگاه رزق انسان در هستي،ص69)
حضرت رضا(ع) در كلام نوراني خود به نقش معيشت كافي در آرامش روحي و رواني انسان اين گونه اشاره مي فرمايد: «إِنَّ الْإِنْسَانَ إِذَا أَدْخَلَ طَعَامَ سَنَتِهِ، خَفَّ ظَهْرُهُ وَ اسْتَرَاح»(الكافي، 9/569)؛ چون آدمي خوراك سال خويش را ذخيره كند، بارش سبك مي شود و آرامش مي يابد.
پيامبر اكرم(ص) ميفرمايند:« أغبط النّاس عندي مؤمن خفيف الحاذّ ذو حظّ من صلاة و كان رزقه كفافا فصبر عليه حتّى يلقى اللَّه»(نهج الفصاحه،ص225)؛خوشبختترين مردم كسي است كه متعلقاتش كم باشد، و از نمازش بهرة كامل ببرد رزقش در حد «كفاف» باشد و بر همان رزق شكيبا است تا خدا را ملاقات كند.
و در حديث ديگري مي فرمايد:« طُوْبَي لِمَنْ اَسْلَمَ وَكانَ عَيْشُهُ كَفافاً »(همان،ص557)؛ خوشا آنكه مسلمان است و زندگي اش در حد كفاف است.
بنابراين در آموزه هاي ديني، هم انتخاب زندگي فقيرانه و پرهيز از مال دنيا مذمت شده و هم جمع آوري ثروت زيادي كه سبب فساد و سركشي انسان شود.و كفاف در زندگي به عنوان معيشتي زيبا و ممدوح توصيه شده است.
اما ناگفته نماند اسلام در برابر مال و ثروت موضع منفي ندارد اسلام ثروتی را می پسندد که مایة فساد در زمین و فراموش کردن ارزش های انسانی و گرفتار شدن در تکاثر و زیاده خواهی نگردد.
یکی از یاران امام صادق(ع) به آن حضرت گفت : چکار کنم من دنیا را دوست دارم و به آن علاقه مندم! می ترسم دنیا پرست باشم. امام (ع) فرمود:«با ثروت دنیا چه می خواهی انجام دهی؟» گفت: هزینة خود و خانواده ام را تهیه کنم و به خویشاوندان کمک کنم . در راه خدا انفاق کنم و حج و عمره به جا آورم. امام (ع) فرمود:«لیس هذا طلب الدنیا هذا طلب الآخرهْ؛ این دنیا طلبی نیست ، بلکه طلب آخرت است.(الكافي،5/72)
اسلام ثروت ی را نکوهش می کند که مانع رسیدن به کمال باشد و موجب دل بستگی انسان شود
قسمتي از مقاله خودم با عنوان مديريت اقتصاد خانواده در فرهنگ رضوي
ادامه مطلب ....
http://www.nooreaseman.com/forum137/thread48828.html
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر