۱۳۹۱ بهمن ۱۳, جمعه

افراط ها و تفریط ها در وحدت سیاسی


وحدت سیاسی در اندیشه امام خمینی و مقام معظم رهبری 1



افراط ها و تفریط ها در وحدت سیاسی











همواره در جامعه سیاسی ما وحدت سیاسی مورد تاکید قرار می گیرد؛ با این حال تعاریف و ملاک های متفاوتی برای آن بیان می شود؛ شیوع جملاتی نظیر "وحدت حول چه محوری و با چه کسی؟" به خوبی گویای تشتت در مبانی وحدت است. متن زیر به بررسی این موازین و ملاک ها از نظر امام خمینی و مقام معظم رهبری می پردازد.






دیدبان: در باب لزوم وحدت و چرایی آن سخن بسیار رفته است؛ اما گاه دیده می شود خود مساله وحدت نیز به محل اختلاف تبدیل می شود؛ به گونه ای که طرفی طرف دیگر را به نداشتن روحیه انقلابی متهم کرده و طرف دیگر نیز رقیب خود را به عدم درک صحیح از مصلحت دعوت می نماید. اینکه وحدت حول چه محوری و با چه اشخاصی باشد محل این نزاع هاست. پاسخ این سوال را باید در اندیشه امام خمینی و مقام معظم رهبری -مد ظله العالی- به دست آورد. در ادامه به بیان موازین وحدت و آسیب های آن در کلام ایشان می پردازیم.




شاخص ها و ملاک های وحدت (وحدت حول چه محوری؟)


1- اعتصام به حبل الله و اجتماع بر پایه حق

حضرت امام(ره) در باب اینکه وحدت باید حول محور حق و اسلام باشد در سخنرانی خویش در جمع طلاب مدرسه فیضیه در 7 تیر 58 فرموده اند: «شما آقايان، كه ان شاء اللَّه تشريف مى‏بريد و موفق مى‏شويد و مردم را هدايت مى‏كنيد، اولًا دعوت كنيد همه را به وحدت كلمه. خداى تبارك و تعالى امر فرموده است: وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ‏ اجتماع، لكن اجتماع با تشبث به حبل اللَّه. هر اجتماعى مطلوب نيست، وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ‏ مطلوب است. همان است كه اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ. اسم رب همان ريسمانى است كه همه به آن بايد اعتصام كنند.»[1]

ایشان همچنین در سخنرانی در جمه بانوان دانشجوی اصفهان در 26 تیر 58 فرمودند: «دستور همان است كه آيه شريفه را كه اين خواهر خواندند، فرمود: وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا. در آيه فقط امر به اجتماع نيست، تمام دستورهاى مردم عادى و رژيمهاى غير الهى اين است كه همه با هم باشيد فقط دستور به اجتماع است. لكن دستور خدا دستور وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ‏ است. اينكه مهم است اين است كه تنها اين نباشد كه همه با هم در يك امرى مجتمع باشيد و متفرق نباشيد؛ امر اين است كه همه با هم اعتصام به «حبل اللَّه» بكنيد. راه، راه حق باشد و توجه به حق باشد و اعتصام به راه حق باشد. انبيا نيامده‏اند كه مردم را در امور با هم مجتمع كنند، انبيا آمده‏اند كه همه را در راه حق مجتمع كنند؛ يعنى- اين راهى كه- راهى است كه از طبيعت شروع مى‏شود تا ما وراء الطبيعة، و تا آنجا كه ماها نمى‏توانيم الآن بفهميم. اگر همه با هم مجتمع بشوند و اين راه را بروند، دسته جمعى اين راه را بروند، اين اداره امور دنيا را مى‏كند و اداره امور آخرت را، هر دو.»[2]


2- قبول داشتن اصل اسلام و انقلاب؛ ملاک «خودی» و غیر «خودی»

مقام معظم رهبری-مدظله- در بیانات خویش در خطبه های نماز جمعه در 8 مرداد 78 فرمودند: «گفته مى‏شود «خودى» و «غير خودى». حالا خودى و غير خودى داريم يا نداريم؟ اگر بخواهيم ملت را حساب كنيم، نه؛ آحاد ملت همه خوديند. اما جريانات سياسى، بله؛ جريان خودى داريم، جريان غير خودى هم داريم. خودى كيست؟ خودى آن است كه دلش براى اسلام مى‏تپد؛ دلش براى انقلاب مى‏تپد؛ به امام ارادت دارد؛ براى مردم به صورت حقيقى نه ادّعايى احترام قائل است. غير خودى كيست؟ غير خودى كسى است كه دستورش را از بيگانه مى‏گيرد؛ دلش براى بيگانه مى‏تپد؛ دلش براى برگشتن امريكا مى‏تپد. غير خودى آن كسى است كه از اوايل انقلاب در فكر ايجاد رابطه‏ى دوستانه با امريكا بود. به امام اهانت مى‏كرد؛ اما براى امريكا اظهار علاقه مى‏نمود! كسى به امام اهانت مى‏كرد، ناراحت نمى‏شد؛ اما اگر كسى به دشمنان بيرون از مرز يا همدستان آن‏ها اهانت مى‏كرد، ناراحت مى‏شد! اين‏ها غريبه‏اند. اسمشان چيست، هرچه باشد؛ چه كسى هستند، به ما ربطى ندارد كه حالا بخواهم در خطبه‏هاى نماز جمعه اسم كسى را بياورم. هركس اين‏طور باشد، غريبه است و خدا كند اين‏طورى نداشته باشيم‏»[3]





3- اعتقاد به حاکمیت اسلام، راه امام(ره) و ...

مقام معظم رهبری-مدظله- در دیدار جوانان استان مرکزی در 26 آبان 78 فرمودند: «اعتقاد به حاکميت اسلام، راه امام(ره) استقلال کشور، پاسداري از نظام جمهوري اسلامي، تلاش براي حل مشکلات مردم و تأمين عدالت و ايستادگي در مقابل نفوذ مستکبران به ويژه آمريکا، معيارهاي تشخيص حقانيت افراد و جناحها است.»[4]




4- وحدت حول اصول انقلاب

مقام معظم رهبری-مدظله- در بیانات خویش در 14 خرداد 81 فرمودند: «اين نكته را هم به ملت عزيزمان و به مسئولان محترم كشور و به جريانهاى سياسى عرض كنم: آن چيزى كه مى‏تواند جلوِ تهاجم گستاخانه‏ى امريكا را بگيرد، فقط و فقط وحدت ملى و وحدت كلمه است. آن‏ها در هرجا بخواهند قدم بگذارند، اوّل بايد ايجاد تفرقه كنند. وسيله‏ى موفّقيت آن‏ها، وجود اختلاف در صفوف داخلى ملتهاست. هرجا توانسته‏اند زورگويى و اعمال خشونت كنند، اگر دقّت كنيد، مى‏بينيد بين صفوف ملت شكاف وجود داشته است. آنجايى كه وحدت كلمه باشد، اين‏ها جرأت نمى‏كنند نزديك شوند. علاج مقابله با تهديدهاى امريكا عبارت است از وحدت ملت، وحدت مسئولان، مراعات جناحهاى مختلف سياسى و گردآمدن حول همان محورهايى كه امام بزرگوار ما به عنوان اصول اين انقلاب و نظام معيّن كرده و مورد قبول اين ملت است؛ همان چيزهايى كه ملت براى آن فداكارى كرد.»[5]




4-1- تعریف اصول انقلاب

ایشان در بخش دیگری از بیانات خویش در تعریف اصول انقلاب می فرمایند: «اصل عدالت اجتماعى، اجراى عدالت، در نظر گرفتن حقِّ توده‏هاى وسيع مردم و پُركردن فاصله‏ى طبقاتى، يكى از اصول اصلى نظام اسلامى است. مبارزه با فساد ادارى و فساد اقتصادى و سوءاستفاده از امكاناتى كه قدرت در اختيار افراد مى‏گذارد- چه سوءاستفاده‏ى مالى و چه سوءاستفاده‏ى سياسى- از اصول انقلاب است و بايد رعايت شود. خدمت به مردم، از اصول انقلاب است. حفظ استقلال كشور در همه‏ى زمينه‏ها و جلوگيرى از نفوذ و رخنه‏ى دشمنان، جزو اصول تغييرناپذير انقلاب است. اصول و خطوط اصلى انقلاب قابل تغيير نيست. مظهر همه‏ى اين‏ها قانون اساسىِ مترقى ماست.»

همچنین ایشان در خطبه های نماز جمعه در 20 شهریور 88 در بحث اینکه انتقاد باید در چهارچوب اصول باشد به تعریف اصول انقلاب می پردازند و می فرمایند: «البته انتقاد بايد در چهارچوب اصول باشد. اصول انقلاب هم مشخص است كه چيست. اصول انقلاب امور سليقه‏اى نيست كه هركه از يك گوشه‏اى در بيايد، سنگ اصول را به سينه بزند؛ بعد كه سراغ اين اصول مى‏رويم، مى‏بينيم بيگانه‏ى از انقلاب است. اصول انقلاب، اسلام است؛ قانون اساسى است؛ رهنمودهاى امام است؛ وصيت‏نامه‏ى امام است؛ سياستهاى كلى نظام است كه در قانون اساسى معين شده است كه اين سياستهاى كلى بايست تدوين بشود.»[6]




آسیب های بحث خودی و غیر خودی (وحدت با چه کسی؟)

بحث خودی و غیر خودی در عین اینکه راهکار مناسبی برای رسیدن به وحدت است می تواند تهدیدی نیز باشد به این گونه که با کوچک ترین بهانه ای افراد متهم به غیر خودی بودن شوند؛ آسیب های موازین وحدت یعنی بحث خودی و غیر خودی را در کلام امام خمینی و مقام معظم رهبری -مد ظله العالی- بررسی می کنیم:




1- پرهیز از تطبیق بحث «خودی» و «غیر خودی» با جناح های کشور

مقام معظم رهبری-مدظله- در بیانات خویش در جمع کارگزاران نظام در 21 آذر 80 فرمودند: «به نظر من آنچه كه امروز جزو مشكلات اساسى ماست، اختلافات بى‏مبنا و بى‏پايه‏اى است كه بين جمع علاقه‏مندان و كاركنان و خدمتگزاران نظام- جمع خودى‏اى كه متعلّق به نظام است- وجود دارد. معناى خودى اين است. حالا عدّه‏اى از روى كج‏سليقگى يا بدفهمى يا موذى‏گرى، بحث خودى و غير خودى را با جناحهاى كشور تطبيق مى‏كنند كه خيلى حرف بى‏ربطى است؛ نه، همه‏ى جناحهاى انقلاب جزو مجموعه‏ى خودىِ كشورند. اين مجموعه‏ى خودى بايد با يكديگر همراه و همدل باشند. البته معنايش اين نيست كه باهم اختلاف سليقه نداشته باشند، باهم بحث طلبگى نكنند و باهم برخى از مناقشات را نداشته باشند؛ اما تظاهر كردن به اين مناقشات و عمده كردن چيز كوچكى كه‏ مناقشه‏انگيز است، چيز بسيار بدى است؛ جلوِ رحمت الهى را مى‏گيرد؛ مردم را كه بايد به شما اميد و اطمينان داشته باشند تا دنبال شما حركت كنند و از شما حمايت نمايند، از شما دلسرد و مأيوس مى‏كند و شايد از همه مهم‏تر- يا در رديف مهم‏ترينها- اين است كه شما را از كارتان بازمى‏دارد.»[7]


2- پرهیز از عوض کردن جای خودی و غیر خودی

مقام معظم رهبری-مدظله- در بیانات خویش در جمع مسئولان نظام در 15 مرداد 82 فرمودند: «وحدت را بايد حفظ كرد. من خواهش مى‏كنم به مسأله‏ى حفظ وحدت و اتّحاد و همدلى اهميت دهند؛ اين يكى از اصول است. البته مخاطب اين كار، ملت نيست- ملت متّحد است و اختلافى ندارد- مخاطب اين كار، نخبگان و سياسيّون از جناحهاى مختلف هستند. به بهانه‏هاى مختلف و با اختلافهاى كوچك، در مقابل هم قرار نگيرند و با توجيه‏هاى غلط، عليه هم جنجال راه نيندازند. ظريفى از دوستان ما مى‏گفت اين مسأله‏ى خودى و غير خودى را كه شما مطرح كرديد، همه قبول كردند؛ منتها بعضيها جاى خودى و غير خودى را عوض كردند! كسانى را كه براى نظام و انقلاب و اسلام احساس مسئوليت مى‏كنند، خودى بدانيد. غير خودى كسانى هستند كه با اصل نظام مخالفند.»[8]




3- پرهیز از خارج کردن نیروهای سست از دایره انقلاب به بهانه خالص سازی

مقام معظم رهبری-مدظله- در دیدار دانشجویان در رمضان سال 89 فرمودند: «يك سؤال ديگر اين است كه بعضى‌ها ميگويند وحدت، بعضى‌ها ميگويند خلوص؛ شما چه ميگوئيد؟ من ميگويم هر دو. خلوص كه شما مطرح ميكنيد - كه ما بايست از فرصت استفاده كنيم و حالا كه غربال شد، يك عده‌اى را كه ناخالصى دارند، از دائره خارج كنيم - چيزى نيست كه با دعوا و كشمكش و گريبان اين و آن را گرفتن و با حركت تند و فشارآلود به وجود بيايد؛ خلوص در يك مجموعه كه اينجورى حاصل نميشود؛ ما به اين، مأمور هم نيستيم. در صدر اسلام، خوب، با پيغمبر اكرم يك عده بودند؛ سلمان بود، اباذر بود، ابىّ‌بن‌كعب بود، عمار بود، كى بود، كى بود؛ اينها درجه‌ى اول و خالص‌ترينها بودند؛ عده‌اى ديگر از اينها يك مقدارى متوسطتر بودند؛ يك عده‌اى بودند كه گاهى اوقات پيغمبر حتّى به اينها تشر هم ميزد. اگر فرض كنيد پيغمبر در همان جامعه‌ى چند هزار نفرى - كه كار خالص‌سازى خيلى آسانتر بود از يك جامعه‌ى هفتاد ميليونى كشور ما - ميخواست خالص‌سازى كند، چه كار ميكرد؟ چى برايش ميماند؟ آن كه يك گناهى كرده، بايد ميرفت؛ آن كه يك تشرى شنفته، بايد ميرفت؛ آن كه در يك وقتى كه نبايد از پيغمبر اجازه‌ى مرخصى بگيرد، اجازه‌ى مرخصى گرفته، بايد ميرفت؛ آن كه زكاتش را يك خرده دير داده، بايد ميرفت؛ خوب، كسى نميماند. امروز هم همين جور است. اينجورى نيست كه شما بيائيد افراد ضعاف‌الايمان را از دائره خارج كنيد، به بهانه‌ى اينكه ميخواهيم خالص كنيم؛ نه، شما هرچه ميتوانيد، دائره‌ى خلّصين را توسعه بدهيد؛ كارى كنيد كه افراد خالصى كه ميتوانند جامعه‌ى شما را خالص كنند، در جامعه بيشتر شوند؛ اين خوب است. از خودتان شروع كنيد؛ دور و بر خودتان، خانواده‌ى خودتان، دوستان خودتان، تشكل خودتان، بيرون از تشكل خودتان. هرچه ميتوانيد، در حوزه‌ى نفوذ تشكل خود، براى بالا آوردن ميزان خلوصهاى فردى و جمعى تلاش كنيد؛ كه نتيجه‌ى آن، خلوص روزافزون جامعه‌ى شما خواهد شد. راه خالص كردن اين است.



وحدت هم كه ما گفتيم - كه بعد سؤالات ديگرى هم در اين زمينه شده - منظور من اتحاد بر مبناى اصول است. بنابراين وحدت با كيست؟ با آن كسى كه اين اصول را قبول دارد. به همان اندازه‌اى كه اصول را قبول دارند، به همان اندازه ما با هم مرتبط و متصليم؛ اين ميشود ولايت بين مؤمنين. آن كسى كه اصول را قبول ندارد، نشان ميدهد كه اصول را قبول ندارد يا تصريح ميكند كه اصول را قبول ندارد، او قهراً از اين دائره خارج است. بنابراين با اين تفصيل و توضيحى كه عرض شد، هم طرفدار وحدتيم، هم طرفدار خلوصيم.»[9]






[1] - صحیفه امام(ره) ج8 ص334



[2] - همان ج9 ص130



[3] KHAMENEI.IR بیانات در خطبه‌هاى نمازجمعه‌



[4] - گروهها و جناحهاي سياسي از ديدگاه مقام معظم رهبري، قم: انتشارات سطر، 1381، ص5



[5] KHAMENEI.IR بيانات در سالگرد ارتحال حضرت امام خمينى(ره)



[6] KHAMENEI.IR خطبه‌های نماز جمعه‌ی‌ تهران



[7] KHAMENEI.IR بیانات در دیدار كارگزاران نظام



[8] KHAMENEI.IR بيانات در ديدار كارگزاران نظام



[9] KHAMENEI.IR بيانات در ديدار دانشجويان در یازدهمین روزماه رمضان











ادامه مطلب ....



http://www.nooreaseman.com/forum321/thread48121.html



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


هیچ نظری موجود نیست: