دوشینه به دل گفتم تا چند صبورانه
در حسرت دیداری غمگین و فکورانه
افتاده چو جغدی تو در گوشه ی ویرانه
مشغول به ایهامی،مجهوز زجانانه
باید که نشان یابی از آن در دردانه
شمع است اگر محجوب ،تو باش چو پروانه
بر اوج بلند عشق بنموده دلم خانه
پویید نشانی را در کعبه و بت خانه
بویید شمیمش را از مسجد و میخانه
بوسید قدومش را در معبد و خم خانه
تا آنکه نشانش را آورد چو افسانه
در شهرک «فاطیما» بنموده خدا خانه
بشناخت دلم اورا از افسر شاهانه
تسبیح به دست او در کشور بیگانه
برگرد وجود او دیدم همه مستانه
تندیس همایونش در مرکز گلخانه
از شور تماشایش عقل است چو دیوانه
این مظهر سبحان است یا جلوه ریحانه
آمد به لبم ناگه این نکته مستانه
هاتف بدلم گفتا این جمله رندان است
آمیخته چون شکر، با شیر به پیمانه
السلام علیک ایتها صدیقه الشهیده
در حسرت دیداری غمگین و فکورانه
افتاده چو جغدی تو در گوشه ی ویرانه
مشغول به ایهامی،مجهوز زجانانه
باید که نشان یابی از آن در دردانه
شمع است اگر محجوب ،تو باش چو پروانه
بر اوج بلند عشق بنموده دلم خانه
پویید نشانی را در کعبه و بت خانه
بویید شمیمش را از مسجد و میخانه
بوسید قدومش را در معبد و خم خانه
تا آنکه نشانش را آورد چو افسانه
در شهرک «فاطیما» بنموده خدا خانه
بشناخت دلم اورا از افسر شاهانه
تسبیح به دست او در کشور بیگانه
برگرد وجود او دیدم همه مستانه
تندیس همایونش در مرکز گلخانه
از شور تماشایش عقل است چو دیوانه
این مظهر سبحان است یا جلوه ریحانه
آمد به لبم ناگه این نکته مستانه
هاتف بدلم گفتا این جمله رندان است
آمیخته چون شکر، با شیر به پیمانه
السلام علیک ایتها صدیقه الشهیده
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/1TRgbfn
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر