۱۳۹۳ بهمن ۸, چهارشنبه

◄ بـیـا خـواهـر مـنُ بـگیــر . . .









اومده بود مرخصی بگیره، آقا مهدی یه نگاهی بهش کرد و گفت: می‌خوای بری ازدواج کنی؟

گفت: بله میخوام برم خواستگاری.

– خب بیا خواهر منو بگیر!

– جدی میگی آقا مهدی؟!

– آره، به خانواده‌ت بگو برن ببینن اگر پسندیدن بیا مرخصی بگیر برو!



اون بنده خدا هم خوشحال دویده بود مخابرات تماس گرفته بود!

به خانواده‌ش گفته بود: فرمانده‌ی لشکرمون گفته بیا خواهر منو بگیر، زود برید خواستگاریش خبرشو به من بدید!



☺☺☺بچه‌های مخابرات مرده بودن از خنده!

پرسیده بود: چرا می‌خندید؟ خودش گفت بیا خواستگاری خواهر من!

گفته بودن: بنده خدا آقا مهدی سه تا خواهر داره، دوتاشون ازدواج کردن، یکیشونم یکی دوماهشه!



(کتاب ستاره‌ی دنباله‌دار)





ادامه مطلب ....



http://ift.tt/1zAuk8Q



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


هیچ نظری موجود نیست: