بسم الله الرحمن الرحيم
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»
حجت الاسلام قرائتی
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»
حجت الاسلام قرائتی
دو نفر از رفقای روحانی میگفتند: در ماشین نشستیم، این شوفر تاکسی ما را سوار کرد. ما برای اینکه یک خودی نشان بدهیم، به همدیگر گفتیم که شوفر تاکسی بفهمد. میگفت: من سال چند که اعضای هیأت علمی دانشگاه شدم، او میگفت: سال چند که من دکترا گرفتم. شوفر ترمز کرد و گفت: ببخشید... شما دو نفر دکتر هستید. گفت: من سالها دکتر هستم. گفت: پیاده شوید. بقیه راه را با تاکسی تلفنی بروید. من فکر کردم شما روضه خوان امام صادق علیه السلام هستید. شما را سوار کردم. میگفت: چنان ضایع شدیم. چنان سیلی امام صادق به ما زد... افتخار کن که خادم قرآن هستی. افتخار کن حدیث بلد هستی. حالا دکترا هم بد نیست. ولی نه اینکه اینقدر خودت را ببازی، که به شوفر تاکسی هم بخواهی دکترای خودت را تحمیل کنی. میگفت: خیلی ضایع شدیم. ادب شدیم! گاهی وقتها سیلیها خوب است آدم میخورد. عزت دست خداست. ما داریم آدمی را که همه امکانات را دارد ولی زندگیاش نکبت است. آدمهایی داریم که امکانات ندارند، ولی زندگیشان شیرین است. نمیخواهم بگویم دنبال کار نروید. دنبال مدرک، دنبال کار نروید. بالاخره مدرکها مثل شناسنامه است. هرجا میخواهی بروی میگویند: شناسنامه و گذرنامه! شناسنامه لازم است اما اینها ارزشی ندارد. ما بالاتر از این مدارک باید درس بخوانیم. درس که میخوانید برای علم بخوانید نه برای مدرک! حالا اگر فردا در دانشگاه گفتند: آقا علم هست و مدرک هست ولی استاد نیست. بسیاری از دانشجوها برمیگردند. اما اصل برای ما ارزش علمی باشد. حالا مدرک دادند چه بهتر!
خدایا! در هر آن دست ما را بگیر و به راه مستقیم هدایت کن. کمتر از آنی ما را به خود واگذار نکن.
«والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته»
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/1BD0yLO
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر