ازنظر ما حامیانِ باسوادِ آقای روحانی، همهی فوایدِ این معاملهی عزتبخش «زمانبر» هستند! یعنی این از آن نوع بُرد-بُردهایی است که یکطرف بازی همان اول میبَرَد؛ یکطرف هم چند سال زمان میبرد تا بِبَرَد!!
گروه سیاسی فرهنگ نیوز، محمدحسین امینی: معلوم نیست منتقدان دولت کِی متوجه میشوند که نه سر پیازند نه ته پیاز؛ و نه حقدارند خودشان را نخود هر آشی - که دولت برای مملکت میپزد - کنند! مگر نه اینکه هرکس قبل از اظهارنظر باید حد خودش را بشناسد؟ کسی که در دوران زندگیاش به هیچ دانشگاه اروپایی نرفته و دستکم چند صباحی در آن حوالی تنفس نکرده بهتر نیست قبل از اینکه برای هر خری پالان شود(!)، برود و مدرکی چیزی دستوپا کند؟! کسانی که بعد از انقلاب 57 متولدشدهاند که دیگر هیچ! آنها اول نباید جواب بدهند که به چه مجوزی دیر آمدهاند و در «چیدنِ سفره» کمک نکردهاند؟!
حضراتِ برجامستیز باید بدانند که به کوری چشمِ حسودان، نه دولت پیر است نه خداوند بخیل! همهی ملت ایران خواهند دید که چندین توافقِ صحیح و سالم و شاداب نصیبِ همین دولت یازدهم میشود و سرشان آنقدر شلوغ میشود که به خاطراتِ تلخِ برجامی که ناقصالخلقه معرفیشده میخندند!
به عزیزانی هم که «چشمهایشان را میبندند و دهانشان را باز میکنند» و میگویند برنامه هستهای هزینههای زیادی داشت و معلوم نیست برجام آن هزینهها را جبران کند باید گفت برادران و خواهرانِ بیشغلِ دلواپس! اولاً پول چرکِ کف دست است! ثانیاً «سه سال» که سنّی نیست! دولت بحمدالله کاملاً جوان است؛ کار میکند، چند برابر پولی که فکر میکنید ازدسترفته را به دست میآورد. خدا به دولت «تنِ سالم» بدهد؛ باقی مهم نیست!! بعلاوه؛ مگر نه اینکه ما الآن سه سال است «بزرگِ خاورمیانه» هستیم؟! خوب؛ بزرگی ریختوپاش دارد! اینکه دولتهای مهمِ منطقه قدم زدن و معاملهی بُرد-بُردِ ما با کدخدای عالم را با حسرت تماشا کنند و «حس کنند چتر حمایتیشان فروپاشیده!» کم است؟! اینکه همه در این منطقه قانع شدهاند که باید «نهایت احترام» را برای ایران و ایرانی قائل باشند(!) دستاورد کمارزشی است؟! چرا مشکلات پیشپاافتادهی اقتصادی را «که هرچه پیش برویم آرامآرام حل میشوند» را بهانه میکنند و برجام را میکوبند؟!
به نظر ما اگر آقای روحانی در همان دورهی نامزدی - مثلِ آقای نهاوندیان - روشنگری کرده بود که جوش خوردنِ معاملهی هستهای «شرط لازمِ» پیشرفت است نه شرط کافی؛ انصافاً امروز هیچ دلواپسِ کمسوادی به خودش جسارت میداد توقعی از برجامِ نوشکفته داشته باشد؟! ما که از همه بهتر میدانستیم برجام شرط کافیِ هیچ پیشرفتی نیست واقعاً چرا این را واضح نگفته بودیم؟! چرا به بعضی کاسبانِ جنگ و تاجرانِ تحریم بهانه دادیم که ما را به «دادنِ وعدههای توخالی و جمعکردنِ رأی» متهم کنند؟ بعلاوه؛ قضیه بسیار ساده است. برجام اگر قرار بود «هیچ فایدهای» نداشته باشد که کسی زیر بارش نمیرفت! از خودِ تندروها میپرسیم: آیا یکی از مهمترین فواید برجام این نبود که یکبارِ دیگر مشخص شد آمریکا قابلاعتماد نیست؟! آیا شما آمریکاستیزها به کسانی که مدعی بودند هنرِ تعامل با دشمن را بلدند «یک مذاکره» بدهکار نبودید؟! آیا برجام نبود که باعث شد بیحساب شوید و دیگر کسی رویش نشود از مذاکرهی مجدد با آمریکا حرف بزند؟! چطور میتوانید اینهمه مزایایی که برجام برای خودتان داشته را نبینید آقایان؟!
ازنظر ما حامیانِ باسوادِ آقای روحانی، همهی فوایدِ این معاملهی عزتبخش «زمانبر» هستند! یعنی این از آن نوع بُرد-بُردهایی است که یکطرف بازی همان اول میبَرَد؛ یکطرف هم چند سال زمان میبرد تا بِبَرَد!! اساساً «آیندهی مجهول» یکی از ظرفیتهای بلااستفادهی کشور بود. جمعبندیِ مباحث فوق تخصصیِ ما در اتاقهای فکر این شد که از این «آیندهی مجهول» استفاده کنیم و رسماً اعلام کنیم «هرچه پیش برویم(!) مزایای برجام بیشتر مشخص میشود.» البته به هیچ قیمتی هم نمیگذاریم مردم عزیزمان فراموش کنند که برجام، یک جنگِ حتمی را هم منتفی کرد!! این مسئله نیز هرگز نباید فراموش شود! و اما دربارهی منافع اقتصادیِ محقق نشدهی برجام؛ اولاً الحمدلله کسی در ایران استراتژیِ تازهی «هرچه پیش برویم!...» را شعارِ توخالی و وعدهی تازهی سرِ خرمن نمیفهمد؛ مسئلهای که خودش جای شکر دارد! ثانیاً همه پیش خودشان فکر میکنند که «شش ماه» زمان زیادی نیست، بلکه، شش سال قطعاً از شش ماه بیشتر و بهتر است(!)؛ ثالثاً، به لطف خدا همه قبول دارند که وقتی آمریکا کارشکنی کرده؛ کسانی که برای مذاکره با آمریکای کارشکن اصرار داشتهاند تقصیری ندارند(!) و نهایتاً؛ همهی مردم نیز ایماندارند که چرخِ کارخانهها هم - دیر یا زود – سرِ عقل آمده خواهد چرخید!
اگر کمترین انصافی در میان باشد روشن است که «بازگرداندنِ عزت به ایران و ایرانی!» یکی از هزاران نتایج مثبتی بود که برجامِ جادویی به بار آورد. مثلاً شرکت اودِمی[1] – برگزارکنندهی دورههای فناوری اطلاعات – کمتر از دو هفته قبل ضمن انتشار نسخهی جدید قوانین خود، برای چندمین بار هرگونه تدریسِ اتباع ایرانی در این موسسه را ممنوع اعلام کرد؛ پرسش این است که آیا این نماد عینیِ «بازگشت عزت» نیست؟! چرا بعضیها در مخالفت و دشمنی با برجامِ نجاتبخش اینهمه خباثت به خرج میدهند؟! اگر شرکتهای خصوصیِ آمریکایی که رسماً هیچ ارتباطی با دولت آمریکا ندارند «اینهمه» احترام برای ایرانیها قائلاند؛ و اگر شش ماه پس از برجام، برنامه نویسانِ موبایل در ایران «هنوز» برای بهروزرسانیِ محیطِ برنامهنویسیشان نیاز به ف.ی.ل.ت.رشکن دارند(!)؛ تداومِ این شرایطِ قدیمی و آشنا چیزی جز روحِ پرفتوحِ برجام را نشان میدهد؟! آیا اینها ثمرهی تعامل و تنشزدایی با کدخدای عالم نیست؟! آیا این برخوردِ منطقیِ ما نبوده که نهتنها رفتارِ بخشهای حکومتی؛ بلکه برخورد بخش خصوصی آمریکا با ایرانیان را نیز متأثر کرده است؟! آیا این وضعیت یکبار دیگر نشان نمیدهد که در این دنیا، تنها استراتژیِ کارگشا، استراتژیِ «معامله با دزدانِ اموال ملت ایران» است؟!
متأسفانه به نظر میرسد مشکل بعضی دلواپسان دقیقاً با روح برجام است! کما اینکه اخیراً به بندهی خدایی گفتند به «روح» معتقدی؟! گفت سؤال سیاسی نپرسید!
گروه سیاسی فرهنگ نیوز، محمدحسین امینی: معلوم نیست منتقدان دولت کِی متوجه میشوند که نه سر پیازند نه ته پیاز؛ و نه حقدارند خودشان را نخود هر آشی - که دولت برای مملکت میپزد - کنند! مگر نه اینکه هرکس قبل از اظهارنظر باید حد خودش را بشناسد؟ کسی که در دوران زندگیاش به هیچ دانشگاه اروپایی نرفته و دستکم چند صباحی در آن حوالی تنفس نکرده بهتر نیست قبل از اینکه برای هر خری پالان شود(!)، برود و مدرکی چیزی دستوپا کند؟! کسانی که بعد از انقلاب 57 متولدشدهاند که دیگر هیچ! آنها اول نباید جواب بدهند که به چه مجوزی دیر آمدهاند و در «چیدنِ سفره» کمک نکردهاند؟!
حضراتِ برجامستیز باید بدانند که به کوری چشمِ حسودان، نه دولت پیر است نه خداوند بخیل! همهی ملت ایران خواهند دید که چندین توافقِ صحیح و سالم و شاداب نصیبِ همین دولت یازدهم میشود و سرشان آنقدر شلوغ میشود که به خاطراتِ تلخِ برجامی که ناقصالخلقه معرفیشده میخندند!
به عزیزانی هم که «چشمهایشان را میبندند و دهانشان را باز میکنند» و میگویند برنامه هستهای هزینههای زیادی داشت و معلوم نیست برجام آن هزینهها را جبران کند باید گفت برادران و خواهرانِ بیشغلِ دلواپس! اولاً پول چرکِ کف دست است! ثانیاً «سه سال» که سنّی نیست! دولت بحمدالله کاملاً جوان است؛ کار میکند، چند برابر پولی که فکر میکنید ازدسترفته را به دست میآورد. خدا به دولت «تنِ سالم» بدهد؛ باقی مهم نیست!! بعلاوه؛ مگر نه اینکه ما الآن سه سال است «بزرگِ خاورمیانه» هستیم؟! خوب؛ بزرگی ریختوپاش دارد! اینکه دولتهای مهمِ منطقه قدم زدن و معاملهی بُرد-بُردِ ما با کدخدای عالم را با حسرت تماشا کنند و «حس کنند چتر حمایتیشان فروپاشیده!» کم است؟! اینکه همه در این منطقه قانع شدهاند که باید «نهایت احترام» را برای ایران و ایرانی قائل باشند(!) دستاورد کمارزشی است؟! چرا مشکلات پیشپاافتادهی اقتصادی را «که هرچه پیش برویم آرامآرام حل میشوند» را بهانه میکنند و برجام را میکوبند؟!
به نظر ما اگر آقای روحانی در همان دورهی نامزدی - مثلِ آقای نهاوندیان - روشنگری کرده بود که جوش خوردنِ معاملهی هستهای «شرط لازمِ» پیشرفت است نه شرط کافی؛ انصافاً امروز هیچ دلواپسِ کمسوادی به خودش جسارت میداد توقعی از برجامِ نوشکفته داشته باشد؟! ما که از همه بهتر میدانستیم برجام شرط کافیِ هیچ پیشرفتی نیست واقعاً چرا این را واضح نگفته بودیم؟! چرا به بعضی کاسبانِ جنگ و تاجرانِ تحریم بهانه دادیم که ما را به «دادنِ وعدههای توخالی و جمعکردنِ رأی» متهم کنند؟ بعلاوه؛ قضیه بسیار ساده است. برجام اگر قرار بود «هیچ فایدهای» نداشته باشد که کسی زیر بارش نمیرفت! از خودِ تندروها میپرسیم: آیا یکی از مهمترین فواید برجام این نبود که یکبارِ دیگر مشخص شد آمریکا قابلاعتماد نیست؟! آیا شما آمریکاستیزها به کسانی که مدعی بودند هنرِ تعامل با دشمن را بلدند «یک مذاکره» بدهکار نبودید؟! آیا برجام نبود که باعث شد بیحساب شوید و دیگر کسی رویش نشود از مذاکرهی مجدد با آمریکا حرف بزند؟! چطور میتوانید اینهمه مزایایی که برجام برای خودتان داشته را نبینید آقایان؟!
ازنظر ما حامیانِ باسوادِ آقای روحانی، همهی فوایدِ این معاملهی عزتبخش «زمانبر» هستند! یعنی این از آن نوع بُرد-بُردهایی است که یکطرف بازی همان اول میبَرَد؛ یکطرف هم چند سال زمان میبرد تا بِبَرَد!! اساساً «آیندهی مجهول» یکی از ظرفیتهای بلااستفادهی کشور بود. جمعبندیِ مباحث فوق تخصصیِ ما در اتاقهای فکر این شد که از این «آیندهی مجهول» استفاده کنیم و رسماً اعلام کنیم «هرچه پیش برویم(!) مزایای برجام بیشتر مشخص میشود.» البته به هیچ قیمتی هم نمیگذاریم مردم عزیزمان فراموش کنند که برجام، یک جنگِ حتمی را هم منتفی کرد!! این مسئله نیز هرگز نباید فراموش شود! و اما دربارهی منافع اقتصادیِ محقق نشدهی برجام؛ اولاً الحمدلله کسی در ایران استراتژیِ تازهی «هرچه پیش برویم!...» را شعارِ توخالی و وعدهی تازهی سرِ خرمن نمیفهمد؛ مسئلهای که خودش جای شکر دارد! ثانیاً همه پیش خودشان فکر میکنند که «شش ماه» زمان زیادی نیست، بلکه، شش سال قطعاً از شش ماه بیشتر و بهتر است(!)؛ ثالثاً، به لطف خدا همه قبول دارند که وقتی آمریکا کارشکنی کرده؛ کسانی که برای مذاکره با آمریکای کارشکن اصرار داشتهاند تقصیری ندارند(!) و نهایتاً؛ همهی مردم نیز ایماندارند که چرخِ کارخانهها هم - دیر یا زود – سرِ عقل آمده خواهد چرخید!
اگر کمترین انصافی در میان باشد روشن است که «بازگرداندنِ عزت به ایران و ایرانی!» یکی از هزاران نتایج مثبتی بود که برجامِ جادویی به بار آورد. مثلاً شرکت اودِمی[1] – برگزارکنندهی دورههای فناوری اطلاعات – کمتر از دو هفته قبل ضمن انتشار نسخهی جدید قوانین خود، برای چندمین بار هرگونه تدریسِ اتباع ایرانی در این موسسه را ممنوع اعلام کرد؛ پرسش این است که آیا این نماد عینیِ «بازگشت عزت» نیست؟! چرا بعضیها در مخالفت و دشمنی با برجامِ نجاتبخش اینهمه خباثت به خرج میدهند؟! اگر شرکتهای خصوصیِ آمریکایی که رسماً هیچ ارتباطی با دولت آمریکا ندارند «اینهمه» احترام برای ایرانیها قائلاند؛ و اگر شش ماه پس از برجام، برنامه نویسانِ موبایل در ایران «هنوز» برای بهروزرسانیِ محیطِ برنامهنویسیشان نیاز به ف.ی.ل.ت.رشکن دارند(!)؛ تداومِ این شرایطِ قدیمی و آشنا چیزی جز روحِ پرفتوحِ برجام را نشان میدهد؟! آیا اینها ثمرهی تعامل و تنشزدایی با کدخدای عالم نیست؟! آیا این برخوردِ منطقیِ ما نبوده که نهتنها رفتارِ بخشهای حکومتی؛ بلکه برخورد بخش خصوصی آمریکا با ایرانیان را نیز متأثر کرده است؟! آیا این وضعیت یکبار دیگر نشان نمیدهد که در این دنیا، تنها استراتژیِ کارگشا، استراتژیِ «معامله با دزدانِ اموال ملت ایران» است؟!
متأسفانه به نظر میرسد مشکل بعضی دلواپسان دقیقاً با روح برجام است! کما اینکه اخیراً به بندهی خدایی گفتند به «روح» معتقدی؟! گفت سؤال سیاسی نپرسید!
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/2aTIpqd
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر