دکتر ابراهیم رزاقی: با توجه به اینکه رهبر انقلاب به عنوان بالاترین جایگاه تصمیم گیری و تعیین اهداف و مسیر اصلی کشور در طول سالیان اخیر همواره به حمایت از تولیدات داخل و قطع وابستگی از جریان اقتصادی غرب تاکید داشته و در دیدار اخیر خود در جمع کارگران اهمیت آن را گوشزد فرمودند، گسترش حمایت از تولیدات ساخت داخل و سرمایه ایرانی باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد چرا که تولید و صنعت، نقش بی بدیل و رکن مهم پیشرفت کشور تلقی می شود.اقتصاد مقاومتی که در سال های اخیر در واژگان اقتصادی کشور رایج شده، به طور خلاصه مترادف عبارت «استقلال اقتصادی» است. اگر کشوری فاقد این نوع از استقلال باشد نه امکان ادامه استقلال سیاسی را خواهد داشت و نه استقلال فرهنگی. اصل سیاست اقتصاد مقاومتی بر دور ماندن از درآمدهای نفتی و در مقابل، توجه به تولید داخلی و حمایت از آن تاکید و تصریح دارد.
درآمدهای مالیاتی که از فاکتورهای مهم در حمایت از صنایع داخلی است، باید از کسانی تامین شود که از ثروت و امکانات جامعه استفاده میکنند و این در حالی است که ثروتمندان کشور ما یا مالیات نمی پردازند و یا پرداخت مالیات آنان آنقدر ناچیز است که به چشم نمیآید و از سوی دیگر، اصرار دولت همچنان بر درآمدهای نفتی و فروش نفت به کشورهای خارجی است. حتی اگر تحریمهای نفتی برداشته شده و نفت بیشتری با قیمت بالا از ما خریداری گردد، واردات بیشتر شده و تولیدکننده داخلی ضعیف و ضعیفتر می شود ولی نهایتاً از مشکلات اساسی اقتصاد ما معضلی مرتفع نمیگردد. بیکاری، فقر، اختلاف طبقاتی، آسیب پذیری و در یک کلام جنگ اقتصادی که بسیاری از گفتن این واژه اجتناب می کنند، سیاستی است که آمریکا در حال پیادهسازی علیه کشور ماست. به بیان دیگر آن تهاجم نظامی که دشمن از گزینه آن بر روی میزان سخن به میان میآورد، تهاجم اقتصادی است. چنانچه نفت را با قیمت بالایی به فروش برسانیم، باز هم تاثیری در استقلال و مقاوم سازی اقتصاد نخواهد داشت، زیرا دید برخی مسئولین ما در راستای اقتصاد مقاومتی و به بیان بهتر، همسو با قانون اساسی نیست و اینگونه استدلال میکنند که رونق تولید و صنعت و بستن درب چاههای نفت، امری محال و یا بسیار دشوار است.
یکی از مولفههای اقتصاد وابسته، دلار ارزان است و اگر با استفاده از دلار ارزان، سیل کالاهای خارجی به کشور سرازیر نمی شد، شاهد بیکار شدن کارگر و صنعت ایرانی و ایجاد شغل برای صنعتگر خارجی نبودیم. هیچ تولیدکننده ای نمی تواند در برابر چنین واردات ارزان قیمتی مقاومت کند و این شکل از واردات با فقر، بیکاری و اختلاف طبقاتی برابر شده است. علت این است که به دلیل بسترهای نامناسب، سود فعالیت های تولیدی، کمتر از سود فعالیت های غیرتولیدی است و ساز و کاری برای تشخیص فعالیت های غیرتولیدی و دریافت مالیات مضاعف از آنها وجود ندارد. اتفاق ناخوشایندی که علاوه بر این در کشور ما افتاده است، سرمایههای عظیم مردمی است که به بخش های غیر مولد مانند خرید و فروش سکه و ارز، مسکن و زمین سرمایه گذاری تزریق میشود.
به دلیل سود پایین تولید، این مبالغ که به 700 هزار میلیارد تومان می رسد، به عنوان دشمن داخلی اقتصاد مستقل رشد کرده و تمام امکانات مالی را برای سود بیشتر میبلعد. تنها راه مقابله با دلالی و فعالیت های غیرمولد، دریافت مالیات های قانونی با استفاده از ساز و کارهای دقیق است؛ تا حدی که مالیات بر تولید بسیار مقرون به صرفه شده و سرمایهها به سمت تولید داخلی سوق پیدا کند که تاکنون چنین امری به شکل سامان یافته، محقق نشده است. حتی وام های کلانی که توسط تولیدکنندگان دریافت می گردد، گاهاً در چنین بخشهای آسیب زایی استفاده می شود و بدین ترتیب سپرده گذارانی که به امید رونق تولید داخلی، پول خود را نزد بانک ها به ودیعه گذاشته اند، شاهد هزینه شدن سپردههای خود در فعالیت های غیرتولیدی هستند که مفاسد زیادی نیز از همین ناحیه شکل گرفته است.
سیاست های اقتصادی شبه لیبرالی که در طول سالیان گذشته اجرا شده، عملاً موانعی در سیاستهای کلان جمهوری اسلامی اعم از داخلی و خارجی به وجود آورده است. به عنوان مثال اینگونه عنوان می شود که کسادی بازار تولید ارتباط تنگاتنگی با تحریم ها دارد در حالی که واقعیت، چیز دیگری است. تا زمانی که نفت ما با قیمت خوب خریداری می شود، مسئولین از خرج کردن این ثروت، سرخوشاند و ساماندهی مناسبی صورت نمی گیرد و زمانی که فشاری مانند تحریم بر کشور تحمیل می گردد، راه چاره، امید بستن به خارج از مرزها تلقی شده و کلید حل مشکلات در لوزان و ژنو و نیویورک جستجو می شود. این روش نه تنها با عزت کشورمان منافات دارد بلکه مقدمه وابستگیهای بیشتر بعدی از جمله تکیه داشتن به نفت غیرفرآوری شده و خام است.
در حالی که پاسخگویی ما به تهاجم نظامی دشمن به شکلی بوده است که برای کشورهای مختلف الگو بودهایم اما در جنگ تحمیلی اقتصادی هیچ اقدامی نکرده و بدترین نوع رفتار را داشته ایم. برای داشتن دست برتر در مذاکرات هستهای می بایست قادر باشیم که نیازهای خود را در داخل تولید کنیم که همان تعبیر اقتصاد مقاومتی است در حالی که بعضی مسئولین عملاً، راه حل گشایش اقتصادی را واردات و به شکست کشاندن تولید داخلی میدانند. نمایندگان اقتصاد مقاوم با دست برتر به پای میز مذاکره میروند در حالی که ضعف اقتصاد داخلی، رویکرد متفاوتی را برای نمایندگان ایران در هر گفتگویی ترسیم می کند. اقتصاد مقاومتی به عنوان راه حال دوران تحریم تلقی نمی شود و جنگ علیه ما به قبل و یا بعد از توافق هسته ای محدود نمی گردد، بلکه نبرد با ایران همیشه وجود خواهد داشت، زیرا شعار انقلاب ما استقلال و قطع وابستگی است و استعمار نوین هیچگاه قدرت گرفتن کشوری که همواره منافع آنان را تهدید کرده است را بر نمی تابند. بنابر این نباید از سیاست های اقتصاد مقاومتی که همانا تاکید بر تولید داخلی است غفلت کرد و ضروری است در هر شرایطی برای تحقق اهداف کلان انقلاب که مستلزم اقتصادی مقاوم و مستقل است، خود را موظف و ملزم نمود.
درآمدهای مالیاتی که از فاکتورهای مهم در حمایت از صنایع داخلی است، باید از کسانی تامین شود که از ثروت و امکانات جامعه استفاده میکنند و این در حالی است که ثروتمندان کشور ما یا مالیات نمی پردازند و یا پرداخت مالیات آنان آنقدر ناچیز است که به چشم نمیآید و از سوی دیگر، اصرار دولت همچنان بر درآمدهای نفتی و فروش نفت به کشورهای خارجی است. حتی اگر تحریمهای نفتی برداشته شده و نفت بیشتری با قیمت بالا از ما خریداری گردد، واردات بیشتر شده و تولیدکننده داخلی ضعیف و ضعیفتر می شود ولی نهایتاً از مشکلات اساسی اقتصاد ما معضلی مرتفع نمیگردد. بیکاری، فقر، اختلاف طبقاتی، آسیب پذیری و در یک کلام جنگ اقتصادی که بسیاری از گفتن این واژه اجتناب می کنند، سیاستی است که آمریکا در حال پیادهسازی علیه کشور ماست. به بیان دیگر آن تهاجم نظامی که دشمن از گزینه آن بر روی میزان سخن به میان میآورد، تهاجم اقتصادی است. چنانچه نفت را با قیمت بالایی به فروش برسانیم، باز هم تاثیری در استقلال و مقاوم سازی اقتصاد نخواهد داشت، زیرا دید برخی مسئولین ما در راستای اقتصاد مقاومتی و به بیان بهتر، همسو با قانون اساسی نیست و اینگونه استدلال میکنند که رونق تولید و صنعت و بستن درب چاههای نفت، امری محال و یا بسیار دشوار است.
یکی از مولفههای اقتصاد وابسته، دلار ارزان است و اگر با استفاده از دلار ارزان، سیل کالاهای خارجی به کشور سرازیر نمی شد، شاهد بیکار شدن کارگر و صنعت ایرانی و ایجاد شغل برای صنعتگر خارجی نبودیم. هیچ تولیدکننده ای نمی تواند در برابر چنین واردات ارزان قیمتی مقاومت کند و این شکل از واردات با فقر، بیکاری و اختلاف طبقاتی برابر شده است. علت این است که به دلیل بسترهای نامناسب، سود فعالیت های تولیدی، کمتر از سود فعالیت های غیرتولیدی است و ساز و کاری برای تشخیص فعالیت های غیرتولیدی و دریافت مالیات مضاعف از آنها وجود ندارد. اتفاق ناخوشایندی که علاوه بر این در کشور ما افتاده است، سرمایههای عظیم مردمی است که به بخش های غیر مولد مانند خرید و فروش سکه و ارز، مسکن و زمین سرمایه گذاری تزریق میشود.
به دلیل سود پایین تولید، این مبالغ که به 700 هزار میلیارد تومان می رسد، به عنوان دشمن داخلی اقتصاد مستقل رشد کرده و تمام امکانات مالی را برای سود بیشتر میبلعد. تنها راه مقابله با دلالی و فعالیت های غیرمولد، دریافت مالیات های قانونی با استفاده از ساز و کارهای دقیق است؛ تا حدی که مالیات بر تولید بسیار مقرون به صرفه شده و سرمایهها به سمت تولید داخلی سوق پیدا کند که تاکنون چنین امری به شکل سامان یافته، محقق نشده است. حتی وام های کلانی که توسط تولیدکنندگان دریافت می گردد، گاهاً در چنین بخشهای آسیب زایی استفاده می شود و بدین ترتیب سپرده گذارانی که به امید رونق تولید داخلی، پول خود را نزد بانک ها به ودیعه گذاشته اند، شاهد هزینه شدن سپردههای خود در فعالیت های غیرتولیدی هستند که مفاسد زیادی نیز از همین ناحیه شکل گرفته است.
سیاست های اقتصادی شبه لیبرالی که در طول سالیان گذشته اجرا شده، عملاً موانعی در سیاستهای کلان جمهوری اسلامی اعم از داخلی و خارجی به وجود آورده است. به عنوان مثال اینگونه عنوان می شود که کسادی بازار تولید ارتباط تنگاتنگی با تحریم ها دارد در حالی که واقعیت، چیز دیگری است. تا زمانی که نفت ما با قیمت خوب خریداری می شود، مسئولین از خرج کردن این ثروت، سرخوشاند و ساماندهی مناسبی صورت نمی گیرد و زمانی که فشاری مانند تحریم بر کشور تحمیل می گردد، راه چاره، امید بستن به خارج از مرزها تلقی شده و کلید حل مشکلات در لوزان و ژنو و نیویورک جستجو می شود. این روش نه تنها با عزت کشورمان منافات دارد بلکه مقدمه وابستگیهای بیشتر بعدی از جمله تکیه داشتن به نفت غیرفرآوری شده و خام است.
در حالی که پاسخگویی ما به تهاجم نظامی دشمن به شکلی بوده است که برای کشورهای مختلف الگو بودهایم اما در جنگ تحمیلی اقتصادی هیچ اقدامی نکرده و بدترین نوع رفتار را داشته ایم. برای داشتن دست برتر در مذاکرات هستهای می بایست قادر باشیم که نیازهای خود را در داخل تولید کنیم که همان تعبیر اقتصاد مقاومتی است در حالی که بعضی مسئولین عملاً، راه حل گشایش اقتصادی را واردات و به شکست کشاندن تولید داخلی میدانند. نمایندگان اقتصاد مقاوم با دست برتر به پای میز مذاکره میروند در حالی که ضعف اقتصاد داخلی، رویکرد متفاوتی را برای نمایندگان ایران در هر گفتگویی ترسیم می کند. اقتصاد مقاومتی به عنوان راه حال دوران تحریم تلقی نمی شود و جنگ علیه ما به قبل و یا بعد از توافق هسته ای محدود نمی گردد، بلکه نبرد با ایران همیشه وجود خواهد داشت، زیرا شعار انقلاب ما استقلال و قطع وابستگی است و استعمار نوین هیچگاه قدرت گرفتن کشوری که همواره منافع آنان را تهدید کرده است را بر نمی تابند. بنابر این نباید از سیاست های اقتصاد مقاومتی که همانا تاکید بر تولید داخلی است غفلت کرد و ضروری است در هر شرایطی برای تحقق اهداف کلان انقلاب که مستلزم اقتصادی مقاوم و مستقل است، خود را موظف و ملزم نمود.
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/1EQ9cw7
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر