کار خیر مستور برابر هفتاد حج
مردی خدمت امام رضا (علیه السلام) رسید، سلام کرد و عرض نمود: من از دوستان شما و پدران شما هستم که از حج برگشته ام، خرج سفرم تمام شده است. اگر صلاح بدانید خرج سفر مرا تا رسیدن به محل سکونتم بدهید، در شهر خود دارای اموال هستم،... هنگامی که به آن جا رسیدم، پس به نیت شما آن مقدار مال را صدقه خواهم داد، چون خودم اهل صدقه نیستم.
امام به داخل اطاق رفت و برگشت و پشت در خانه ایستاد؛ دست خود را از بالای در خارج نمود و فرمود: این دویست دینار را بگیر و به مصرف سفرت برسان؛ و از جانب من هم در مقابل آن صدقه نده، حال برو که من تو را نبینم و تو مرا نبینی.
شخصی از امام سؤال کرد، چرا از پشت در خانه آن را دادید و نخواستید او شما را ببیند؟ فرمود: مبادا ذلّت سؤال را در چهره اش ببینم. آیا حدیث پیامبر را نشنیده ای که فرمود: «کار خیر پنهان، برابر هفتاد حج، ثواب و اجر دارد»؟
مگر نشنیدی که شاعر گفت : هر وقت به خاطر طلب حاجتی به نزد او رفتم، در حالتی به نزد خانواده ام بر می گشتم که آبرویم همچنان محفوظ بود.(1)
پینوشت:
1. با مردم اینگونه رفتار کنیم ص 200- مناقب ابن شهر آشوب ص 360
منبع :400 موضوع 2000 داستان ،ج2 ، نوشته سید علی اکبر صداقت ، نشر تهذیب.
مردی خدمت امام رضا (علیه السلام) رسید، سلام کرد و عرض نمود: من از دوستان شما و پدران شما هستم که از حج برگشته ام، خرج سفرم تمام شده است. اگر صلاح بدانید خرج سفر مرا تا رسیدن به محل سکونتم بدهید، در شهر خود دارای اموال هستم،... هنگامی که به آن جا رسیدم، پس به نیت شما آن مقدار مال را صدقه خواهم داد، چون خودم اهل صدقه نیستم.
امام به داخل اطاق رفت و برگشت و پشت در خانه ایستاد؛ دست خود را از بالای در خارج نمود و فرمود: این دویست دینار را بگیر و به مصرف سفرت برسان؛ و از جانب من هم در مقابل آن صدقه نده، حال برو که من تو را نبینم و تو مرا نبینی.
شخصی از امام سؤال کرد، چرا از پشت در خانه آن را دادید و نخواستید او شما را ببیند؟ فرمود: مبادا ذلّت سؤال را در چهره اش ببینم. آیا حدیث پیامبر را نشنیده ای که فرمود: «کار خیر پنهان، برابر هفتاد حج، ثواب و اجر دارد»؟
مگر نشنیدی که شاعر گفت : هر وقت به خاطر طلب حاجتی به نزد او رفتم، در حالتی به نزد خانواده ام بر می گشتم که آبرویم همچنان محفوظ بود.(1)
پینوشت:
1. با مردم اینگونه رفتار کنیم ص 200- مناقب ابن شهر آشوب ص 360
منبع :400 موضوع 2000 داستان ،ج2 ، نوشته سید علی اکبر صداقت ، نشر تهذیب.
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/VclUlA
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر