حیا به چه درد زنان می خورد؟!
جام نیوز- خانم وندی شلیت متولد 1975 در ایالت ویسکانسین آمریکا و فارغ التحصیل رشته فلسفه از دانشکده ویلیامز است که سعی کرده با شواهد دقیق مشکلات ناشی از بی توجهی به عفاف را در جامعه آمریکا بررسی کند و به نقش اساسی عفاف در سلامت فرد و جامعه بپردازد.
آنچه در ادامه می خوانید برگرفته از کتاب " فمنیسم در آمریکا تا سال 2003 " است که شامل مجموعه ای از نقدهای نویسندگان غربی به جنبش آزادی خواهی و شعار تساوی و برابری زنان است. این مجموعه دربردارنده و چکیده 17 کتاب در زمینه نقد فمنیسم در ایالات متحده است که برای همایش سراسری زنان، مسایل فرهنگی-اجتماعی و جهانی سازی آماده شده بود. یکی از منابع هفده گانه این اثر گرد آمده، کتاب " بازگشت به عفاف " (A RETURN TO MODESTY ) نوشته وندی شلیت است که توسط سرکار خانم سمانه مدنی تلخیص و برگردان شده است.
نویسنده کتاب، خانم وندی شلیت، در فصل اول به بررسی مشکلات ناشی از آموزش زود هنگام مسائل جنسی به کودکان در مدارس ابتدایی و ذکر شواهدی در این زمینه این مشکلات می پردازد.
وی می نویسد که در سال 1993، بیش از 2400 دانش آموز دختر به مجله سون تین گزارش دادند که پسرها آنها را نیشگون گرفته اند، به بدنشان دست زده اند، یا مورد حرکات تحریک آمیز جنسی قرار داده اند.
پژوهشگران دانشکده وسلی پس از انتشار این مطلب در مجله دریافتند که«حدود 40 درصد دختران هر روز و 29 درصد به طور هفتگی مورد آزار جنسی قرار می گیرند. بیش از دو سوم این مزاحمت ها در انظار عمومی صورت می گیرد و حدود 90 درصد آنان مورد رفتار و گفتار تحریک آمیز جنسی قرار دارند.» مسئولان مدرسه در این راستا اقدام خاصی انجام نداده اند.
خانم مری پایفر، روانشناس، در کتاب " اولیای دوباره زنده شده" می نویسد: «اخیرا با تعداد زیادی از دخترانی مواجه می شوم که می خواهند مدرسه را ترک کنند و می گویند نمی توانند آنچه را که در مدرسه به سرشان می آید نقل کنند.»
پایفر با اشاره به انواع مزاحمت های رایج در مدارس می گوید: «آنچه دختران در دهه 90 تجربه می کنند با آن چیزی که در اواخر دهه 50 تجربه می کردند از نظر کیفیت و شدت بسیار متفاوت است.»
نویسنده از این که کسی بین این مشکلات و آموزش زود هنگام مسائل جنسی ارتباطی نمی بیند، اظهار تعجب می نماید و می گوید: در سراسر آمریکای شمالی، تعلیم دهندگان آموزش های جنسی، تحت عنوان روشنگری، این آموزش ها را که همچون مهمات جنگی هستند در اختیار کودکان قرار می دهند، به گفته شلیت، برنامه زندگی خانوادگی در ایالت نیوجرسی، با آموزش مسائلی مانند کنترل زایمان، سقط جنین، استمنا و بلوغ از مهد کودک شروع می شود.
شرمگین شدن
طرح مسائل جنسی به صورت آزادانه باعث شده است که بسیاری از دختران در موقعیت هایی قرار گیرند که شدیدا احساس شرمنگی کنند و جالب اینکه تعلیم دهندگان این آموزش ها، از آنان می خواهند خجالت نکشند.
نویسنده می گوید: «امروزه کودکان را وادرا می کنند بر حیا و خویشتن داری خود غلبه کنند، پیش از آنکه اصلا بدانند خویشتن داری چیست. با این همه، داشتن حیا چیز فوق العاده خوبی است و نشان می دهد اتفاق بسیار عجیب یا مهمی در حال روی دادن است. این امر نشان می دهد که برخی مرزها چه توسط خود انسان و چه توسط دیگران مورد تهدید واقع شده است. بدون شرم و حیا، بچه ها ضعیف ترند و در برابر بارداری، بیماری و دلشکستگی آسیب پذیرتر هستند.»
به طور کلی، نویسنده معتقد است که داشتن حیا امری ضروری است. او همچنین می گوید: «گرچه در دورانی زندگی می کنیم که برخی افراد به کنار نهادن نقش های جنسیتی کلیشه ای، افتخار می کنند، اما همچنان دختران به داشتن شرم و حیا موصوف هستند. همه از ما می خواهند به جنسیت خود توجه نکنیم، اما ما همیشه متوجه این امر هستیم. گویا تمام حیای موجود در جهان، نسل به نسل، از ما دختران عبور می کند و دختران وظیفه خاصی در حفظ حیا و آموزش آن به دیگران دارند.»
ناتوانی در به عهده گرفتن مسئولیت امور جنسی خود
نویسنده در ادامه به نقد نظرات برخی از افرادی می پردازند که می گویند نوجوانان باید از مسائل جنسی آگاهی داشته باشند. از جمله این افراد، الکساندر سنجر است. او مسئول سازمان والدین شهر نیویورک است، در سال 1998 در روزنامه دیلی نیوز می نویسد: «نوجوانان باید همه چیز را بدانند.»
وی چنین استدلال می کند: « در یک دنیای بی عیب و نقص، نوجوانان صبر می کنند تا بزرگ تر و عاقل تر شوند و بعد رابطه جنسی برقرار نمایند. اما واقعیت این است که 75 درصد نوجوانان بین سنین پانزده و نوزده سالگی هر سال باردار می شوند» وی اینگونه نتیجه می گیرد که " نوجوانان باید همه چیز را بدانند.»
خانم شلیت معتقد است افزایش آگاهی نوجوانان از مسائل جنسی نه تنها باعث کاهش مشکلات نمی گردد، بلکه باعث تحریک بیشتر آنان و افزایش مشکلات می شود. به نظر وی، آگاهی در مورد این مسائل بد نیست، اما مهم «چگونگی» و «زمان» دادن این آگاهی است.
نویسنده تعداد زیاد بارداری بین جوانان را امر خیلی عجیب و پیچیده ای نمی داند، زیرا آموزش مسائل جنسی سر لوحه یک فرهنگ کاملا جنسی قرار گرفته است. این نوجوانان می خواهند از دیدگاه افرادی چون الکساندر سنجر عادی تلقی شوند و ثابت کنند که «از نظر جنسی سالم» هستند.
جام نیوز- خانم وندی شلیت متولد 1975 در ایالت ویسکانسین آمریکا و فارغ التحصیل رشته فلسفه از دانشکده ویلیامز است که سعی کرده با شواهد دقیق مشکلات ناشی از بی توجهی به عفاف را در جامعه آمریکا بررسی کند و به نقش اساسی عفاف در سلامت فرد و جامعه بپردازد.
آنچه در ادامه می خوانید برگرفته از کتاب " فمنیسم در آمریکا تا سال 2003 " است که شامل مجموعه ای از نقدهای نویسندگان غربی به جنبش آزادی خواهی و شعار تساوی و برابری زنان است. این مجموعه دربردارنده و چکیده 17 کتاب در زمینه نقد فمنیسم در ایالات متحده است که برای همایش سراسری زنان، مسایل فرهنگی-اجتماعی و جهانی سازی آماده شده بود. یکی از منابع هفده گانه این اثر گرد آمده، کتاب " بازگشت به عفاف " (A RETURN TO MODESTY ) نوشته وندی شلیت است که توسط سرکار خانم سمانه مدنی تلخیص و برگردان شده است.
نویسنده کتاب، خانم وندی شلیت، در فصل اول به بررسی مشکلات ناشی از آموزش زود هنگام مسائل جنسی به کودکان در مدارس ابتدایی و ذکر شواهدی در این زمینه این مشکلات می پردازد.
وی می نویسد که در سال 1993، بیش از 2400 دانش آموز دختر به مجله سون تین گزارش دادند که پسرها آنها را نیشگون گرفته اند، به بدنشان دست زده اند، یا مورد حرکات تحریک آمیز جنسی قرار داده اند.
پژوهشگران دانشکده وسلی پس از انتشار این مطلب در مجله دریافتند که«حدود 40 درصد دختران هر روز و 29 درصد به طور هفتگی مورد آزار جنسی قرار می گیرند. بیش از دو سوم این مزاحمت ها در انظار عمومی صورت می گیرد و حدود 90 درصد آنان مورد رفتار و گفتار تحریک آمیز جنسی قرار دارند.» مسئولان مدرسه در این راستا اقدام خاصی انجام نداده اند.
خانم مری پایفر، روانشناس، در کتاب " اولیای دوباره زنده شده" می نویسد: «اخیرا با تعداد زیادی از دخترانی مواجه می شوم که می خواهند مدرسه را ترک کنند و می گویند نمی توانند آنچه را که در مدرسه به سرشان می آید نقل کنند.»
پایفر با اشاره به انواع مزاحمت های رایج در مدارس می گوید: «آنچه دختران در دهه 90 تجربه می کنند با آن چیزی که در اواخر دهه 50 تجربه می کردند از نظر کیفیت و شدت بسیار متفاوت است.»
نویسنده از این که کسی بین این مشکلات و آموزش زود هنگام مسائل جنسی ارتباطی نمی بیند، اظهار تعجب می نماید و می گوید: در سراسر آمریکای شمالی، تعلیم دهندگان آموزش های جنسی، تحت عنوان روشنگری، این آموزش ها را که همچون مهمات جنگی هستند در اختیار کودکان قرار می دهند، به گفته شلیت، برنامه زندگی خانوادگی در ایالت نیوجرسی، با آموزش مسائلی مانند کنترل زایمان، سقط جنین، استمنا و بلوغ از مهد کودک شروع می شود.
شرمگین شدن
طرح مسائل جنسی به صورت آزادانه باعث شده است که بسیاری از دختران در موقعیت هایی قرار گیرند که شدیدا احساس شرمنگی کنند و جالب اینکه تعلیم دهندگان این آموزش ها، از آنان می خواهند خجالت نکشند.
نویسنده می گوید: «امروزه کودکان را وادرا می کنند بر حیا و خویشتن داری خود غلبه کنند، پیش از آنکه اصلا بدانند خویشتن داری چیست. با این همه، داشتن حیا چیز فوق العاده خوبی است و نشان می دهد اتفاق بسیار عجیب یا مهمی در حال روی دادن است. این امر نشان می دهد که برخی مرزها چه توسط خود انسان و چه توسط دیگران مورد تهدید واقع شده است. بدون شرم و حیا، بچه ها ضعیف ترند و در برابر بارداری، بیماری و دلشکستگی آسیب پذیرتر هستند.»
به طور کلی، نویسنده معتقد است که داشتن حیا امری ضروری است. او همچنین می گوید: «گرچه در دورانی زندگی می کنیم که برخی افراد به کنار نهادن نقش های جنسیتی کلیشه ای، افتخار می کنند، اما همچنان دختران به داشتن شرم و حیا موصوف هستند. همه از ما می خواهند به جنسیت خود توجه نکنیم، اما ما همیشه متوجه این امر هستیم. گویا تمام حیای موجود در جهان، نسل به نسل، از ما دختران عبور می کند و دختران وظیفه خاصی در حفظ حیا و آموزش آن به دیگران دارند.»
ناتوانی در به عهده گرفتن مسئولیت امور جنسی خود
نویسنده در ادامه به نقد نظرات برخی از افرادی می پردازند که می گویند نوجوانان باید از مسائل جنسی آگاهی داشته باشند. از جمله این افراد، الکساندر سنجر است. او مسئول سازمان والدین شهر نیویورک است، در سال 1998 در روزنامه دیلی نیوز می نویسد: «نوجوانان باید همه چیز را بدانند.»
وی چنین استدلال می کند: « در یک دنیای بی عیب و نقص، نوجوانان صبر می کنند تا بزرگ تر و عاقل تر شوند و بعد رابطه جنسی برقرار نمایند. اما واقعیت این است که 75 درصد نوجوانان بین سنین پانزده و نوزده سالگی هر سال باردار می شوند» وی اینگونه نتیجه می گیرد که " نوجوانان باید همه چیز را بدانند.»
خانم شلیت معتقد است افزایش آگاهی نوجوانان از مسائل جنسی نه تنها باعث کاهش مشکلات نمی گردد، بلکه باعث تحریک بیشتر آنان و افزایش مشکلات می شود. به نظر وی، آگاهی در مورد این مسائل بد نیست، اما مهم «چگونگی» و «زمان» دادن این آگاهی است.
نویسنده تعداد زیاد بارداری بین جوانان را امر خیلی عجیب و پیچیده ای نمی داند، زیرا آموزش مسائل جنسی سر لوحه یک فرهنگ کاملا جنسی قرار گرفته است. این نوجوانان می خواهند از دیدگاه افرادی چون الکساندر سنجر عادی تلقی شوند و ثابت کنند که «از نظر جنسی سالم» هستند.
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/1lGsffl
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر