سم الله الرحمن الرحیم
خیلی از ما در بسیاری از موارد بیچاره محضیم و باید به کسی تکیه کنیم، اگر به کسی تکیه کنیم که قدرتش محدود است و میگوید ببخشید دستم بند است، فرصت ندارم، به دیگری قول دادم، مقدورم نیست، تو در شرایطی هستی که با هم رابطه نداریم و ...
فلک و مَلَک حرفشان همین است، میگویند ما محدودیم و قدرت نداریم، باید به کسی تکیه کنیم که قدرتش قدرت مطلقه باشد و بتواند نالایق را لایق کند؛
داد او را قابلیت شرط نیست
بلکه شرط قابلیت داد اوست
با یک فیض استحقاق میآفریند و با فیض دیگر به مستحق پاسخ میدهد؛
با یکی فیضش گدا آرد پدید
با دگر بخشد گدایان را مزید
...یک چنین موجودی میتواند خدا باشد، یعنی کسی که مضطر محض را نجات میدهد. او قدرت مطلقهای است که محدود نیست. نمیتوان گفت چون من لیاقت ندارم پس او نمیدهد او میتواند نالایق را لایق کند، او «مبدل السیئات بالحسنات» و «غافر الخطیئات» است، هر زشتی را میتواند زیبا کند.
هیچ مضطرّی نگفت یا الله مگر اینکه جواب شنید منتهی گاهی موارد است که انسان با اضطرار چیزی را میخواهد که به مصلحتش نیست؛ (عسی أن تحبوا شیئا و هو شرّ لکم)، و چون مصلحت نیست خدا به او نمیدهد، اما نباید گفت خدا جواب نمیدهد چون بهترش را میدهد. اگر همان مصلحت بود همان را میدهد، اگر نه، چیز دیگری میدهد، اگر به چیز دیگری نیاز نداشت سیئهای از سیئاتش را میآمرزد و اگر بیسیئه بود حسنهای بر حسناتش میافزاید.
..اینکه گفتند دستی که به طرف خدا دراز شد به صورت بمالید، انبیا این کار را میکردند، وجود مبارک امام سجاد علیه السلام این کار را میکرد، گاهی به سر می گذاشت می بوسید و می بوئید، در دادن صدقه به افراد هم این کار را میکرد و میفرمود این دست خالی برنگشت به خاطر این است که هیچ دعایی نیست مگر این که مستجاب است.
آیت الله جوادی آم لی
منبع:استدلال قرآنی آیت الله جوادی آملی درباره عدم استجابت دعا
خیلی از ما در بسیاری از موارد بیچاره محضیم و باید به کسی تکیه کنیم، اگر به کسی تکیه کنیم که قدرتش محدود است و میگوید ببخشید دستم بند است، فرصت ندارم، به دیگری قول دادم، مقدورم نیست، تو در شرایطی هستی که با هم رابطه نداریم و ...
فلک و مَلَک حرفشان همین است، میگویند ما محدودیم و قدرت نداریم، باید به کسی تکیه کنیم که قدرتش قدرت مطلقه باشد و بتواند نالایق را لایق کند؛
داد او را قابلیت شرط نیست
بلکه شرط قابلیت داد اوست
با یک فیض استحقاق میآفریند و با فیض دیگر به مستحق پاسخ میدهد؛
با یکی فیضش گدا آرد پدید
با دگر بخشد گدایان را مزید
...یک چنین موجودی میتواند خدا باشد، یعنی کسی که مضطر محض را نجات میدهد. او قدرت مطلقهای است که محدود نیست. نمیتوان گفت چون من لیاقت ندارم پس او نمیدهد او میتواند نالایق را لایق کند، او «مبدل السیئات بالحسنات» و «غافر الخطیئات» است، هر زشتی را میتواند زیبا کند.
هیچ مضطرّی نگفت یا الله مگر اینکه جواب شنید منتهی گاهی موارد است که انسان با اضطرار چیزی را میخواهد که به مصلحتش نیست؛ (عسی أن تحبوا شیئا و هو شرّ لکم)، و چون مصلحت نیست خدا به او نمیدهد، اما نباید گفت خدا جواب نمیدهد چون بهترش را میدهد. اگر همان مصلحت بود همان را میدهد، اگر نه، چیز دیگری میدهد، اگر به چیز دیگری نیاز نداشت سیئهای از سیئاتش را میآمرزد و اگر بیسیئه بود حسنهای بر حسناتش میافزاید.
..اینکه گفتند دستی که به طرف خدا دراز شد به صورت بمالید، انبیا این کار را میکردند، وجود مبارک امام سجاد علیه السلام این کار را میکرد، گاهی به سر می گذاشت می بوسید و می بوئید، در دادن صدقه به افراد هم این کار را میکرد و میفرمود این دست خالی برنگشت به خاطر این است که هیچ دعایی نیست مگر این که مستجاب است.
آیت الله جوادی آم لی
منبع:استدلال قرآنی آیت الله جوادی آملی درباره عدم استجابت دعا
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/UzBK8W
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر