« ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا ... »
بیشتر امتهای قدیم معتقد بودند که عبادت و عمل صالح زن در درگاه خدای تعالی پذیرفته نیست. در یونان قدیم زن را پلید و دستپرورده شیطان میدانستند و رومیان و بعضی از یونانیان معتقد بودند که زن دارای نفس مجرد انسانی نیست، در حالیکه مرد دارای آن میباشد. حتی در سال 586 میلادی در فرانسه کنگرهای تشکیل شد تا در مورد زن و اینکه آیا زن انسان است یا خیر، بحث کنند. بعد از بگومگوها و جر و بحثهای بسیار، به این نتیجه رسیدند که بله، زن نیز انسان است، اما همانند مرد، انسانی مستقل نیست، بلکه انسانی است مخصوص خدمت کردن به مردان. در انگلستان تا حدود صد سال قبل، زن جزء اجتماع انسانی شمرده نمیشد.اما در مقابل، اسلام در تعالیم خویش بیان میدارد که زن و مرد از یک نوع و از یک جوهرند. جوهری که نامش انسان است، چون تمامی آثاری که از انسانیت در مردان مشاهده میگردد، در زنان نیز مشاهده میشود.با این بیان مشخص میگردد که رسیدن به هر درجه از کمال که برای هر یک از زن و مرد میسر و مقدور است، برای صنف دیگر نیز ممکن است. یکی از مصادیق کمال، کمالات معنوی و کمالاتی است که از راه ایمان به خدا و اطاعت و تقرب به درگاه او حاصل میشود. با این بیان روشن میگردد که در این بحث، بهترین، کاملترین و جامعترین و در عین حال کوتاهترین کلام، آیه شریفه "(خداوند فرمود من عمل هیچ عمل کنندهای از شما را، زن باشد یا مرد، ضایع نخواهم کرد؛ شما همنوعید و از جنس یکدیگر ..."(1) میباشد.قرآن کریم این معنا را توضیح میدهد که عمل هیچ مرد و زنی در نزد خدا باطل و ضایع نمیگردد و عمل هیچ کدام (بر خلاف عقاید مردم پیش از اسلام)، عاید دیگری نمیشود، مگر اینکه خود شخص عمل خود را باطل کند و به بانگ بلند اعلام میدارد:
"هر کس در گرو عمل خویش است."(2)پس وقتی به حکم این آیات، عمل هر یک از دو جنس زن و مرد (چه خوب و چه بدش)، به حساب خود او نوشته میشود و هیچ مزیتی جز با تقوا برای کسی نیست، اگر در نظر داشته باشیم که یکی از مراحل تقوا، اخلاق فاضله (نظیر ایمان با درجات مختلفش، عمل نافع، عقل محکم و پخته، اخلاق خوب و صبر و حلم) است،پس در نتیجه
اگر زنی که درجهای از درجات بالای ایمان را دارد و یا سرشار از علم است و یا عقلی پخته و وزین دارد و یا سهم بیشتری از فضائل اخلاقی را دارا میباشد، چنین زنی در اسلام، ذاتا گرامیتر و از حیث درجه بلند رتبهتر از مردی است که هم طراز او نیست، حال آن مرد هر که میخواهد باشد. پس هیچ کرامت و مزیتی نیست، مگر تنها به تقوا و فضیلت.اگر این کلام را با کلامی که در ادیان و مذاهب دیگر است، مقایسه کنیم، مشخص میگردد که قرآن کریم در چه سطحی است و ادیان و مذاهب دیگر در چه جایگاهی ...« برگرفته از تفسیر المیزان،تالیف علامه سید محمد حسین طباطبایی (ره) (با اندکی تصرف) »1- "... أنی لا أضیع عمل عامل منکم من ذکر او أنثی بعضکم من بعض ..." (سوره آل عمران، آیه 195)
2- " کل نفس بما کسبت رهینة " (سوره مدثر، آیه 38)
ادامه مطلب ....
http://www.nooreaseman.com/forum76/thread48811.html
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر