کسی که وارد برزخ می شود وقتی همه انبیاء و ائمه و امامزاده ها به استقبال او بیایند و فرشته ها و بهشتیان در جشن تولد او بهشت را برای او آذین ببندند، چه عظمتی دارد! اما اگر ماموران عذاب بیایند برای محاسبه، چه وضعی خواهیم داشت؟ چه جشنی است وقتی که نوزاد از رحم مادرش می خواهد به دنیا بیاید، برایش این همه سیسمونی و وقت می گذارند. استقبال از آدمی که از رحم عظیم دنیا به برزخ، درست و سالم متولد می شود باشکوه خواهد بود.
کسی که سالم متولد نشود، همه متأثرند و استقبالی نخواهد داشت؛ چون بد زندگی کرده و بجای اینکه انبیاء و ائمه بیایند، فرشته های محاسبه گر می روند از او سؤال می کنند که با خودش چکار کرده است. خیلی بد است لحظه ای که می خواهد از این دنیا برود. ترس و لرز دارد که تازه اول بدبختی و بدهکاریش باشد. بعد فرشته های عذاب را که با گرز ایستادند بالای سرش می بیند؛ بعد نکیر و منکر می آیند و راجع به پنجاه سؤالی که باید خودش را آماده می کرده می پرسند که در همه آنها گیر دارد. در پدر مادر، در همسایه، خانواده، زن و بچه، حق الناس، نماز، روزه، حج، در همه جا گیر دارد و مهمتر از همه در ارتباطش با امام زمان(علیه السلام)، با وضعیت بدبخت و فقیر زندگی کرده و هیچ ارتباط صمیمانه و گرمی با امام زمانش نداشته است. دور از خانواده آسمانیش زندگی کرده و زندگیش با حضرت پیوندی نداشته است.
نه تنها یک آدم خیلی فاسق، بلکه یک طلبه هم می تواند یک عمر بدون امام زمان(علیه السلام) زندگی کند.
هر کس مشغول کارها و فعالیتها و شهوتها و درس و بحث و معرفی خود و دکان و دفترو دستک خود باشدو هیچ ربطی هم به حضرت نداشته باشد، این بنده خدا از الان گیر دارد و زمانی که وارد برزخ شد، آنجا فرشته عذاب منتظرش است.
در این دعا (وَدرَء عَنّی مُنکِراً وَ نَکیراً) خدایا آن محاسبه گرها را نزد من نیاور! نمی خواهم آنها را ببینم. (اَرَ عَینی مُبَشِراً وَ بَشیراً) خدایا فرشته هایی که با خنده میایند و بشارت و مژده می دهند را برای من بیاور.
اما این فرشته ها همان شئون انسان هستند؛ عزرائیل، نکیر و منکر، بشیر و مبشر، همه ناشی از شئونات نفس خود شخص هستند.
باید دید زمانی که نفس ما وارد برزخ می شود، می تواندچهارده معصوم را آنجا احضار کند؟
کسی که سالم متولد نشود، همه متأثرند و استقبالی نخواهد داشت؛ چون بد زندگی کرده و بجای اینکه انبیاء و ائمه بیایند، فرشته های محاسبه گر می روند از او سؤال می کنند که با خودش چکار کرده است. خیلی بد است لحظه ای که می خواهد از این دنیا برود. ترس و لرز دارد که تازه اول بدبختی و بدهکاریش باشد. بعد فرشته های عذاب را که با گرز ایستادند بالای سرش می بیند؛ بعد نکیر و منکر می آیند و راجع به پنجاه سؤالی که باید خودش را آماده می کرده می پرسند که در همه آنها گیر دارد. در پدر مادر، در همسایه، خانواده، زن و بچه، حق الناس، نماز، روزه، حج، در همه جا گیر دارد و مهمتر از همه در ارتباطش با امام زمان(علیه السلام)، با وضعیت بدبخت و فقیر زندگی کرده و هیچ ارتباط صمیمانه و گرمی با امام زمانش نداشته است. دور از خانواده آسمانیش زندگی کرده و زندگیش با حضرت پیوندی نداشته است.
نه تنها یک آدم خیلی فاسق، بلکه یک طلبه هم می تواند یک عمر بدون امام زمان(علیه السلام) زندگی کند.
هر کس مشغول کارها و فعالیتها و شهوتها و درس و بحث و معرفی خود و دکان و دفترو دستک خود باشدو هیچ ربطی هم به حضرت نداشته باشد، این بنده خدا از الان گیر دارد و زمانی که وارد برزخ شد، آنجا فرشته عذاب منتظرش است.
در این دعا (وَدرَء عَنّی مُنکِراً وَ نَکیراً) خدایا آن محاسبه گرها را نزد من نیاور! نمی خواهم آنها را ببینم. (اَرَ عَینی مُبَشِراً وَ بَشیراً) خدایا فرشته هایی که با خنده میایند و بشارت و مژده می دهند را برای من بیاور.
اما این فرشته ها همان شئون انسان هستند؛ عزرائیل، نکیر و منکر، بشیر و مبشر، همه ناشی از شئونات نفس خود شخص هستند.
باید دید زمانی که نفس ما وارد برزخ می شود، می تواندچهارده معصوم را آنجا احضار کند؟
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/29crgZ0
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر