حتی اگر واقعاً نفت ۷ دلاری هم اندکی سودی برای ایران داشته باشد، مطرح شدن آن از زبان وزیر نفت در این شرایط باعث تضعیف جایگاه ایران شده و به نوعی عرصه را برای کاهش هرچه بیشتر نفت باز خواهد کرد.
گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، مثل آبِ خوردن! این روزها مثل آبِ خوردن، نفت ما را میخورند! زمانی پیشبینی ها از امکان فروش نفت ایران تا 150 دلار خبر میدادند و بیخبر بودند که در چنین روزی نفتمان تازه با کمی افزایش، حول حوش 50 دلار معامله خواهد شد. کارشناسان معتقدند مسئولان کشورمان میتوانستند این کاهش قیمتها را بهتر مدیریت نمایند. برای مثال باید گفت که در جلسات اوپک، ایران میتوانست به صورتی فعالتر وارد میدان شود؛ چرا که برخی کشورها همچون ونزوئلا، تعدادی از کشورهای آفریقایی و حتی عراق به دلیل همسویی با منافعشان با نقطه نظرات ایران در اوپک همراهی میکنند، ولی امروز همه این کشورها به دلیل کاهش قیمتها دچار مشکل شدهاند، زیرا عرضه مازاد نفت در جهان بستری را فراهم کرد که حرکتی «سعودی- آمریکایی» اتفاق بیفتد و آن هم کاهش قیمت نفت است که حاصل آن فشاری است بر ایران، روسیه، سوریه وارد شده است. اما گویی مدیریت مسئولان ما در برهههای زمانی مختلف صرفاً توجیه بوده است تا بتوانند از فشار افکار عمومی بکاهند و در مقابل هیچ تغییری در شرایط به وجود نیامده است.
شرایط اقتصادی، دلیلی که رنگ باخت!
طبیعی بودن کاهش قیمت نفت در شرایط اقتصادی حال حاضر اولین توجیه وزیر نفت بود؛ توجیهی که حتی به مزاج خود دولتیها هم خوش نیامد. در این مورد آقای رئیس جمهور گفت: کاهش قیمت نفت خام صرفاً یک موضوع اقتصادی نیست بلکه ناشی از توطئه و برنامهریزی سیاسی برخی کشورهاست. کاهش قیمت نفت توطئهای علیه مردم منطقه و مسلمانان بوده که نفع آن صرفاً برای برخی دیگر از کشورهاست و مردم منطقه اینگونه توطئهها و به تعبیری خیانتها علیه جهان اسلام را از یاد نخواهند برد. مسلماً مردم به این توطئه عکسالعمل نشان خواهند داد و کشورهایی که پشت این توطئه هستند باید بدانند نفرت را در جهان اسلام نسبت به خود افزایش میدهند». یا اسحاق جهانگیری، معاون اول روحانی هم، زمانی که نفت تا 63 دلار کاهش پیدا کرده بود – و هنوز به زیر 50 دلار نرسیده بود - گفته بود: «به هیچ عنوان پذیرفته نیست کاهش ناگهانی بهای نفت یک موضوع اقتصادی و مبتنی بر عرضه و تقاضا باشد. وقتی بهای نفت از حدود 110 دلار یکباره به کمتر از 70 دلار کاهش پیدا میکند، یعنی توطئه بزرگی در دنیا شکل گرفته و برخی معتقدند این توطئه علیه روسیه و عدهای بر این باورند علیه ایران است»
تصویب برجام و رفع تحریمها عامل نجات بخشی بود که وزیر نفت برای خروج از شرایط اقتصادی مطرح میکرد. موضوعی که امروز بیش از گذشته رنگ باخته است. در این رابطه در فروردین سال گذشته اداره اطلاعات انرژی آمریکا پیشبینی کرد اگر تحریمهای اعمال شده علیه ایران پس از توافق نهایی هستهای لغو شود، قیمت جهانی نفت طی سال آینده (2016) ۱۵ دلار کاهش خواهد یافت. در مقابل این پیشبینی آمریکاییها، زنگنه در آخرین نشست اعضای اوپک اصرار داشت که با برداشته شدن تحریمها سطح تولید ایران به قبل از تحریمها خواهد رسید و بازار جهانی باید خود را برای آمدن ایران آماده کند!
کاهش قیمت نفت بازیچه آمارها!
مسئولان نفتی این روزها در کش و قوس مصوبه مجلس در رابطه با دو نرخی شدن بنزین هستند. میتوان گفت تنها دلیل دولتیها برای تک نرخی ماندن بنزین، کاهش آمار قاچاق بوده است. اما باید گفت اولاً اصلیترین عاملی که در چند سال گذشته سبب کاهش چشمگیر قاچاق بنزین شد، استفاده از کارت سوخت بود. چرا که توزیع کارتی بنزین در سال 86، «شفافیت عرضه» را ارتقاء داد و از سوء استفادهها جلوگیری کرد. مسئولان سابق و همچنین مسئولان فعلی همگی بر نقش کارت سوخت در کنترل قاچاق تاکید دارند. بنابراین قبل از تکنرخی کردن بنزین هم قاچاق آن چندان گسترده نبوده است.
ثانیاً سید ناصر سجادی، خود اذعان کرده است که علت جذابیت نداشتن قاچاق در شرایط کنونی، افت قیمت نفت است. بنابراین تکنرخی کردن بنزین بهخودی خود هیچ تأثیری بر کاهش قاچاق ندارد.
بنابراین نمیتوان هیچ رابطهٔ منطقی میان کاهش قاچاق و تکنرخی کردن برقرار کرد. بلکه بیم آن میرود که با حذف سهمیهبندی و در پی آن حذف کارت سوخت، شفافیت عرضه از بین برود و در آیندهای نهچندان دور، با افزایش قیمت نفت و فراوردهها، قاچاق افزایش یابد.
وزیرِ نفتِ مُفت!
عملکرد ضعیف زنگنه در برابر بحرانها و چالشهای نفتی موجب شده وی در میان صنعت نفتیها به «وزیر نفت ارزان» معروف شود. زنگنه هر زمان که وزیر نفت بوده سقوط شدید نرخ نفت را تجربه کرده و جالب اینکه رفتاری منفعلانه از خود نشان داده است. قیمت نفت در دولت اصلاحات به پایینترین حد ممکن خود رسید اما حالا موضوع کمی فرق میکند. نرخ جهانی نفت در حالی که تجربه 120 دلار شدن را داشت به 45 دلار رسیده است و این فاجعهای برای بودجه وابسته به نفت ایران محسوب میشود. درآخرین اظهارات، وزیر نفت در گفت و گویی عجیب با اشاره به اینکه ایران از کشورهایی است که به دلیل نعمتهای خدادادی، قیمت تمام شده نسبتاً پایینی برای تولید هر بشکه نفت دارد، افزود: قیمت تمام شده تولید نفت در ایران و منطقه حدود هفت دلار برای هر بشکه است که قیمت پایینی است و این رانتی است که کشورهای نفتخیز منطقه از آن استفاده میکنند، اما کشورهایی هستند که تولید نفتشان تنها با قیمتهایی بالا و حدود ۵۰ دلار توجیه پذیر میشود.
اظهارات عجیب زنگنه میتواند از 2 جنبه بررسی شود؛ اول اینکه وی به دنبال توجیه دیپلماسی ناموفق خود در حفظ ارزش نفت است و دوم اینکه، او آگاهانه حرفهایی بر زبان جاری میکند که به زیان منافع ملی است! چرا که هرچند این موضوع واقعیت داشته باشد، باعث تضعیف جایگاه ایران شده و به نوعی عرصه را برای کاهش هرچه بیشتر نفت باز خواهد کرد.
حال باید دید که همچنان که روزها از اجرایی شدن برجام و رفع تحریمها میگذرد "اکسیر شفا بخش" دولت، یعنی همان برجام میتواند دردی از شیب نزولی قیمت نفت دوا کند؟! آیا نباید دلیل این کاهش را در مدیریت مدیران و دوای آن را هم در همین مدیران بدانیم؟
گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، مثل آبِ خوردن! این روزها مثل آبِ خوردن، نفت ما را میخورند! زمانی پیشبینی ها از امکان فروش نفت ایران تا 150 دلار خبر میدادند و بیخبر بودند که در چنین روزی نفتمان تازه با کمی افزایش، حول حوش 50 دلار معامله خواهد شد. کارشناسان معتقدند مسئولان کشورمان میتوانستند این کاهش قیمتها را بهتر مدیریت نمایند. برای مثال باید گفت که در جلسات اوپک، ایران میتوانست به صورتی فعالتر وارد میدان شود؛ چرا که برخی کشورها همچون ونزوئلا، تعدادی از کشورهای آفریقایی و حتی عراق به دلیل همسویی با منافعشان با نقطه نظرات ایران در اوپک همراهی میکنند، ولی امروز همه این کشورها به دلیل کاهش قیمتها دچار مشکل شدهاند، زیرا عرضه مازاد نفت در جهان بستری را فراهم کرد که حرکتی «سعودی- آمریکایی» اتفاق بیفتد و آن هم کاهش قیمت نفت است که حاصل آن فشاری است بر ایران، روسیه، سوریه وارد شده است. اما گویی مدیریت مسئولان ما در برهههای زمانی مختلف صرفاً توجیه بوده است تا بتوانند از فشار افکار عمومی بکاهند و در مقابل هیچ تغییری در شرایط به وجود نیامده است.
شرایط اقتصادی، دلیلی که رنگ باخت!
طبیعی بودن کاهش قیمت نفت در شرایط اقتصادی حال حاضر اولین توجیه وزیر نفت بود؛ توجیهی که حتی به مزاج خود دولتیها هم خوش نیامد. در این مورد آقای رئیس جمهور گفت: کاهش قیمت نفت خام صرفاً یک موضوع اقتصادی نیست بلکه ناشی از توطئه و برنامهریزی سیاسی برخی کشورهاست. کاهش قیمت نفت توطئهای علیه مردم منطقه و مسلمانان بوده که نفع آن صرفاً برای برخی دیگر از کشورهاست و مردم منطقه اینگونه توطئهها و به تعبیری خیانتها علیه جهان اسلام را از یاد نخواهند برد. مسلماً مردم به این توطئه عکسالعمل نشان خواهند داد و کشورهایی که پشت این توطئه هستند باید بدانند نفرت را در جهان اسلام نسبت به خود افزایش میدهند». یا اسحاق جهانگیری، معاون اول روحانی هم، زمانی که نفت تا 63 دلار کاهش پیدا کرده بود – و هنوز به زیر 50 دلار نرسیده بود - گفته بود: «به هیچ عنوان پذیرفته نیست کاهش ناگهانی بهای نفت یک موضوع اقتصادی و مبتنی بر عرضه و تقاضا باشد. وقتی بهای نفت از حدود 110 دلار یکباره به کمتر از 70 دلار کاهش پیدا میکند، یعنی توطئه بزرگی در دنیا شکل گرفته و برخی معتقدند این توطئه علیه روسیه و عدهای بر این باورند علیه ایران است»
تصویب برجام و رفع تحریمها عامل نجات بخشی بود که وزیر نفت برای خروج از شرایط اقتصادی مطرح میکرد. موضوعی که امروز بیش از گذشته رنگ باخته است. در این رابطه در فروردین سال گذشته اداره اطلاعات انرژی آمریکا پیشبینی کرد اگر تحریمهای اعمال شده علیه ایران پس از توافق نهایی هستهای لغو شود، قیمت جهانی نفت طی سال آینده (2016) ۱۵ دلار کاهش خواهد یافت. در مقابل این پیشبینی آمریکاییها، زنگنه در آخرین نشست اعضای اوپک اصرار داشت که با برداشته شدن تحریمها سطح تولید ایران به قبل از تحریمها خواهد رسید و بازار جهانی باید خود را برای آمدن ایران آماده کند!
کاهش قیمت نفت بازیچه آمارها!
مسئولان نفتی این روزها در کش و قوس مصوبه مجلس در رابطه با دو نرخی شدن بنزین هستند. میتوان گفت تنها دلیل دولتیها برای تک نرخی ماندن بنزین، کاهش آمار قاچاق بوده است. اما باید گفت اولاً اصلیترین عاملی که در چند سال گذشته سبب کاهش چشمگیر قاچاق بنزین شد، استفاده از کارت سوخت بود. چرا که توزیع کارتی بنزین در سال 86، «شفافیت عرضه» را ارتقاء داد و از سوء استفادهها جلوگیری کرد. مسئولان سابق و همچنین مسئولان فعلی همگی بر نقش کارت سوخت در کنترل قاچاق تاکید دارند. بنابراین قبل از تکنرخی کردن بنزین هم قاچاق آن چندان گسترده نبوده است.
ثانیاً سید ناصر سجادی، خود اذعان کرده است که علت جذابیت نداشتن قاچاق در شرایط کنونی، افت قیمت نفت است. بنابراین تکنرخی کردن بنزین بهخودی خود هیچ تأثیری بر کاهش قاچاق ندارد.
بنابراین نمیتوان هیچ رابطهٔ منطقی میان کاهش قاچاق و تکنرخی کردن برقرار کرد. بلکه بیم آن میرود که با حذف سهمیهبندی و در پی آن حذف کارت سوخت، شفافیت عرضه از بین برود و در آیندهای نهچندان دور، با افزایش قیمت نفت و فراوردهها، قاچاق افزایش یابد.
وزیرِ نفتِ مُفت!
عملکرد ضعیف زنگنه در برابر بحرانها و چالشهای نفتی موجب شده وی در میان صنعت نفتیها به «وزیر نفت ارزان» معروف شود. زنگنه هر زمان که وزیر نفت بوده سقوط شدید نرخ نفت را تجربه کرده و جالب اینکه رفتاری منفعلانه از خود نشان داده است. قیمت نفت در دولت اصلاحات به پایینترین حد ممکن خود رسید اما حالا موضوع کمی فرق میکند. نرخ جهانی نفت در حالی که تجربه 120 دلار شدن را داشت به 45 دلار رسیده است و این فاجعهای برای بودجه وابسته به نفت ایران محسوب میشود. درآخرین اظهارات، وزیر نفت در گفت و گویی عجیب با اشاره به اینکه ایران از کشورهایی است که به دلیل نعمتهای خدادادی، قیمت تمام شده نسبتاً پایینی برای تولید هر بشکه نفت دارد، افزود: قیمت تمام شده تولید نفت در ایران و منطقه حدود هفت دلار برای هر بشکه است که قیمت پایینی است و این رانتی است که کشورهای نفتخیز منطقه از آن استفاده میکنند، اما کشورهایی هستند که تولید نفتشان تنها با قیمتهایی بالا و حدود ۵۰ دلار توجیه پذیر میشود.
اظهارات عجیب زنگنه میتواند از 2 جنبه بررسی شود؛ اول اینکه وی به دنبال توجیه دیپلماسی ناموفق خود در حفظ ارزش نفت است و دوم اینکه، او آگاهانه حرفهایی بر زبان جاری میکند که به زیان منافع ملی است! چرا که هرچند این موضوع واقعیت داشته باشد، باعث تضعیف جایگاه ایران شده و به نوعی عرصه را برای کاهش هرچه بیشتر نفت باز خواهد کرد.
حال باید دید که همچنان که روزها از اجرایی شدن برجام و رفع تحریمها میگذرد "اکسیر شفا بخش" دولت، یعنی همان برجام میتواند دردی از شیب نزولی قیمت نفت دوا کند؟! آیا نباید دلیل این کاهش را در مدیریت مدیران و دوای آن را هم در همین مدیران بدانیم؟
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/29es8ye
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر