شانزدهمین اجتماع مدافعان حرم در روز شهادت امیرالمؤمنین(ع)
پناهیان: علی(ع) نخستین مدافع حریم بود/ شعار امام حسین(ع) در کربلا این بود: «از حرم رسول خدا(ص) دفاع کنید»/ از مجروحین مدافع حرم در بیمارستانها عیادت کنید/ هرکسی در این دنیا یک روزی تکلیفش را با امام حسین(ع) روشن خواهد کرد + صوت(به زودی)
حجت الاسلام پناهیان همزمان با سالروز شهادت امیرالمؤمنین(ع) در شانزدهمین اجتماع مدافعان حرم که با عنوان گرامیداشت شهدای «تیپ زینبیون» در میدان امام حسین(ع) تهران برگزار شد، به سخنرانی پرداخت. در ادامه مشروح این سخنرانی را میخوانید:
جلسات عزاداری ما روز به روز جدیتر میشوند/ جلسۀ مدافعین حرم، جدیترین جلسات سوگواری برای اهلبیت(ع) در طول تاریخ است/الان میادین جدیدی برای کمک کردن به امام حسین(ع) باز شده
پناهیان: علی(ع) نخستین مدافع حریم بود/ شعار امام حسین(ع) در کربلا این بود: «از حرم رسول خدا(ص) دفاع کنید»/ از مجروحین مدافع حرم در بیمارستانها عیادت کنید/ هرکسی در این دنیا یک روزی تکلیفش را با امام حسین(ع) روشن خواهد کرد + صوت(به زودی)
- زمان: 950407
- مکان: تهران، میدان امام حسین(ع)
- مناسبت: اجتماع مدافعان حرم
- صوت: دانلود | بشنوید
- پی دی اف: A5 | A4
- پیامک خبری: اینجا
- اینفوگرافیک: پیشنهاد دهید
حجت الاسلام پناهیان همزمان با سالروز شهادت امیرالمؤمنین(ع) در شانزدهمین اجتماع مدافعان حرم که با عنوان گرامیداشت شهدای «تیپ زینبیون» در میدان امام حسین(ع) تهران برگزار شد، به سخنرانی پرداخت. در ادامه مشروح این سخنرانی را میخوانید:
جلسات عزاداری ما روز به روز جدیتر میشوند/ جلسۀ مدافعین حرم، جدیترین جلسات سوگواری برای اهلبیت(ع) در طول تاریخ است/الان میادین جدیدی برای کمک کردن به امام حسین(ع) باز شده
- روز به روز جلسات عزاداری ما جدیتر میشوند، شاید کمکم کار به جایی برسد که بعضی از خانوادهها زیاد دوست نداشته باشند که بچههایشان بروند برای امام حسین(ع) عزاداری کنند؛ شاید بگویند: وقتی بچۀ من میرود و میگوید «یا اباعبدالله! ای کاش ما در کربلا بودیم و کمکت میکردیم»، نکند الان که میادین جدیدی برای کمک کردن به اباعبداللهالحسین(ع) باز شده، بچۀ من هم برود و واقعاً بخواهد به امام حسین(ع) کمک کند و شهید شود!
- در زمان دفاع مقدس، بعضی از خانوادهها بودند که دوست نداشتند بچههایشان به جبهه بروند؛ البته تعداد اینطور خانوادهها کم بود، ولی بیتعارف باید صحبت کرد.چون بنده این جلسه را خیلی جلسۀ جدیای میدانم. این جلسات ما خصوصاً جلساتی مثل این جلسه که جلسۀ مدافعین حرم است، جدیترین جلسات سوگواری برای اهلبیت(ع) در طول تاریخ است.
- برخی خانوادهها که تعداد کمی بودند، اجازه نمیدادند فرزندشان به مسجد برود چرا که نگران بودند عضو بسیج شود، و از این طریق، به حضور در جبهه علاقهمند شود و به جبهه برود. در دوران دفاع مقدس، مسجد معنای واقعی خود را به معنای رزم و جهاد پیدا کرده بود. در دورۀ کنونی هم، هیأتهای مذهبی معنای حقیقی و جایگاه خودشان را پیدا کردهاند؛ بهطوری که دستههای عزاداری و تکایا، متشکل از رزمندگانی است که برای دفاع از دین و حریم دین و حریم اهلبیت(ع) آماده هستند.
- مدافعان حرم در برهههای مختلف تاریخی بودهاند؛ نخستین مدافع حریم و مدافع حریم رسول خدا(ص) علیبن ابیطالب(ع) بود، که هر شب در شعب ابیطالب به جای رسول خدا(ص)، در بستر میخوابید و هرگاه که خود رسول خدا(ص) در بستر میخوابیدند، ایشان میایستاد و از جان پیامبر(ص) محافظت میکرد(أَبَاتَ أَبُو طَالِبٍ عَلِیّاً عَلَى فِرَاشِ رَسُولِ اللَّهِ کُلَّ لَیْلَةٍ فِی الشِّعْب؛ مناقب آلابیطالب(ع)/3/245) واقعۀ لیلة المبیت که علی(ع) در خانۀ رسول خدا(ص) به جای ایشان خوابیدند، داستانش بعد از شعب ابیطالب بود.
- مدافع دیگرِ حریم اهلبیت(ع) که باید در تاریخ، در صدر از او یاد کرد «حمزۀ سیدالشهدا» بود. حمزه وقتی دید که برخی از مشرکین، رسول خدا(ص) را آزار و اذیت کردند و مثلاً شکمبۀ حیوانات را بر سر پیغمبر(ص) ریختند، اینقدر غضبناک شد که همراه ابوطالب و به دستور ابوطالب به میدان شهر آمد، رؤسای قریش و مشرکین مکه جمع شده بودند، او شمشیر کشید و گفت: اگر احدی از جای خودش تکان بخورد گردن او را خواهم زد! آنها وقتی غضب حمزۀ سیدالشهدا را دیدند از جای خود حرکت نکردند، و او همان شکمبۀ حیوان را برداشت به سر و صورت و روی آنها مالید و آنها هم جرأت نکردند تکان بخورند. بعد رو کرد به رسول خدا(ص) و گفت: ای رسول خدا! تو جایگاهت در بین ما بنیهاشم اینگونه است. (کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص ذَاتَ یَوْمٍ جَالِساً فِی الْحِجْرِ فَبَعَثُوا إِلَى سَلَى الشَّاةِ فَأَلْقَوْهُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص... فَجَاءَ أَبُو طَالِبٍ ع وَ مَعَهُ السَّیْفُ وَ حَمْزَةُ وَ مَعَهُ السَّیْفُ. فَقَالَ أَمِرَّ السَّلَى عَلَى سِبَالِهِمْ فَمَنْ أَبَى فَاضْرِبْ عُنُقَهُ، فَمَا تَحَرَّکَ أَحَدٌ حَتَّى أَمَرَّ السَّلَى عَلَى سِبَالِهِمْ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص وَ قَالَ: یَا ابْنَ أَخِ. هَذَا حَسَبُکَ فِینَا؛ إعلام الورى/1/120)
- سِری بعدی مدافعین حریم اهلبیت(ع)، مردم مدینه بودند که با رسول خدا(ص) پیمان بستند. جالب این است که هرکسی با رسول خدا(ص) پیمان میبست، فقط برای ایمان آوردن نبود. بلکه پیمان میبست که یا رسول الله از تو و بچههای تو حمایت میکنیم.(فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص تَمْنَعُونِی مِمَّا تَمْنَعُونَ أَنْفُسَکُمْ وَ تَمْنَعُونَ أَهْلِی مِمَّا تَمْنَعُونَ أَهْلِیکُم وَ أَوْلَادَکُم؛ اعلامالوری/59)
- هزار و چهارصد سال است که شیعیان اشک میریزند برای نالههای فاطمۀ زهرا(س) که صدا زد که مگر شما پیمان نبستید و عهد نکردید که از بچهها و حرم پیغمبر دفاع کنید؟! پس چرا وقتی من فریاد میزنم به کمک من برنمیخیزید؟
- ماجرای مدافعین حرم همینطور ادامه دارد، من اگر بخواهم اسامیشان را نام ببرم، باید از حسنین(ع) هم نام ببرم، که وقتی امام حسین(ع) در آن لحظۀ بحرانی در جنگ صفین، میخواست تن به مرگ بدهد و مقابل کسانی که-از یاران علی(ع) بودند ولی- به روی ایشان شمشیر کشیده بودند بایستد، حضرت استنکاف کرد و تسلیم شد! برخی به علی(ع) گفتند: «چرا از مرگ هراسیدی و کنار کشیدی؟» حضرت فرمود: من از مرگ نترسیدم، بلکه من اگر خودم را به میدان مرگ میدادم، حسنین(ع) خودشان را مدافع من میدانند و آنها زودتر از من به شهادت میرسیدند، و من مأمور هستم این دوتا را حفظ کنم!(وَ لَقَدْ هَمَمْتُ بِالْإِقْدَامِ [عَلَى الْقَوْمِ] فَنَظَرْتُ إِلَى هَذَیْنِ قَدْ ابْتَدَرَانِی [یَعْنِی الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْن]... فَعَلِمْتُ أَنْ هَذَیْنِ إِنْ هَلَکَا انْقَطَعَ نَسْلِ مُحَمَّدِ مِنْ هَذِهِ الْأَمَةِ فَکَرِهْتُ ذَلِکَ؛ وقعة صفین/530)
- جریان مدافعین حرم ادامه داشت، تا زمانی که کار به کربلا رسید و امام حسین(ع) شعارشان این بود: «ذَبّوا عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ» از حرم رسول خدا(ص) دفاع کنید(أَ مَا ذَابٌّ یَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ؛ کشفالغمه/2/50)(فَلَمَّا رَأَى الْحُسَیْنُ ع أَنَّهُ لَمْ یَبْقَ مِنْ عَشِیرَتِهِ وَ أَصْحَابِهِ إِلَّا الْقَلِیلُ فَقَامَ وَ نَادَى هَلْ مِنْ ذَابٍّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ؛ مثیرالاحزان/70) و این فریاد امام حسین(ع) کار را در کربلا، به آنجایی رساند که میدانید.
- دوستان من! همۀ کسانی که شاهد جمع شما هستند میدانند که شما فقط برای شعار به اینجا نیامدهاید، همۀ ما و شما، همۀ عزاداران اباعبداللهالحسین(ع)، همۀ مدعیان روضهخوانی و مداحی برای اباعبداللهالحسین(ع)، یکروز خودشان را در مقابل این سؤال قرار میدهند که «آیا من حاضر هستم جانم را برای حریم اهلبیت(ع) بدهم یا نه؟» و این سؤالی است که هرکسی در نهانخانۀ دل خودش باید پاسخش را بدهد!
- حالا دو روایت را خیلی مختصر عرض کنم، ببینید رسول گرامی اسلام(ص) چه مژدهای برای شما دادهاند، مژدۀ بسیار عجیبی است! میفرماید: «أَرْبَعَةٌ أَنَا لَهُمْ شَفِیعٌ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ لَوْ أَتَوْنِی بِذُنُوبِ أَهْلِ الْأَرْض؛ من روز قیامت از چهار گروه شفاعت خواهم کرد و لو گناهان فراوان داشته باشند؛ الضَّارِبُ بِسَیْفِهِ أَمَامَ ذُرِّیَّتِی؛ کسانی که با شمشیر به دفاع از فرزندان من قیام میکنند؛ وَ الْقَاضِی لَهُمْ حَوَائِجَهُمْ ؛ و کسانی که حوائج فرزندان من را برآورده میکنند»(بشارة المصطفى لشیعة المرتضى/2/17)
- دوستان من، پیشنهاد میکنم در همین ماه مبارک رمضان سری به بیمارستان بقیة الله بزنید، احتمالاً هر روز عصر میتوانید به عیادت بروید، با خودتان گل ببرید، کسانی که امروز به پاسداشت یاد آنها آمدهاید، کسانی که به حرمت خون آنها و مجاهدت آنها الان این امنیت را دارید، تعدادی از آنها مجروح و در بیمارستانها هستند؛ از کشورهای متعدد. بروید از ایشان تشکر کنید؛ یک قدم بردارید، شاید خدا به شما لطف کرد و توانستید به یکی از اینها کمک کنید.
- مردم در دوران دفاع مقدس رسمشان بود که میرفتند بیمارستانها به مجروحین کمک میکردند. یک گروهی تا مارش عملیات زده میشد میرفتند به سمت بیمارستانها، در همین تهران و شهرهای دیگر داوطلبانه کمک میکردند، این راه هنوز هم باز است، لااقلش «با محبت با آنها برخورد کنید.»
- پیامبر اکرم(ص) در ادامه روایت فوق میفرماید: «وَ السَّاعِی فِی حَوَائِجِهِمْ عِنْدَ مَا اضْطُرُّوا؛ کسانی که برای برآوردن نیازهای فرزندان من سعی میکنند؛ وَ الْمُحِبُّ لَهُمْ بِقَلْبِهِ وَ لِسَانِه؛ و کسانی که اینها را به قلبشان و به زبانشان دوست دارند»(همان)
- اما حدیث دیگری از امیرالمؤمنین(ع) بخوانم. مطمئن هستم احدی در جمع ما نیست که این حدیث را تا آخر عمر فراموش کند، این سخن را در ذهن خودتان و در قلب خودتان مزه مزه کنید و بر اساس آن، تکلیف خودتان را در جایگاه بهشت، روشن کنید.
- امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «مَنْ أَحَبَّنَا بِقَلْبِهِ وَ أَعَانَنَا بِلِسَانِهِ وَ قَاتَلَ مَعَنَا بِیَدِهِ فَهُوَ مَعَنَا فِی الْجَنَّةِ فِی دَرَجَتِنَا»(تحفالعقول/119) کسی که ما را با قلبش دوست داشته باشد، با زبانش یاری کند، و با دستش-دست به شمشیر ببرد و- از ما دفاع کند او در بهشت همدرجۀ ما خواهد بود!
- و بعد حضرت به سراغ گروه بعدی میروند و میفرمایند: «وَ مَنْ أَحَبَّنَا بِقَلْبِهِ... وَ لَمْ یُقَاتِلْ مَعَنَا فَهُوَ أَسْفَلُ مِنْ ذَلِکَ بِدَرَجَة»(همان) کسی که ما را به قلبش دوست داشته باشد، ولی ما را یاری نکند(مثلاً فقط به هیأت برود) این فرد هم به بهشت خواهد رفت، ولی درجهاش از گروه قبلی پایینتر خواهد بود. کسی که امام حسین(ع) را به زبانش کمک کند ولی با دستش اقدام نکند(برای مقاتله به میدان نرود) او نمیتواند همدرجۀ اباعبداللهالحسین(ع) باشد، او یک درجه میآید پایینتر.
- و بعد گروه بعدی را نام میبرند: کسی که به قلبش ما را دوست داشته باشد ولی به زبان جاری نکند و به دست هم کمک نکند، او هم به بهشت خواهد رفت ولی در درجۀ پایینتر(مَنْ أَحَبَّنَا بِقَلْبِهِ وَ لَمْ یُعِنَّا بِلِسَانِهِ وَ لَا بِیَدِهِ فَهُوَ مَعَنَا فِی الْجَنَّةِ) و بعد میروند جهنمیها را طبقهبندی میکنند و میفرمایند: کسی که ما را به قلبش دوست نداشته باشد، و زبانش علیه ما باشد و با شمشیر علیه ما قیام کند در بدترین جای دوزخ خواهد بود(وَ مَنْ أَبْغَضَنَا بِقَلْبِهِ وَ أَعَانَ عَلَیْنَا بِلِسَانِهِ وَ یَدِهِ فَهُوَ فِی أَسْفَلِ دَرَکٍ مِنَ النَّار) و کسی که ما را دوست نداشته باشد، ولی علیه ما اقدامی نکند، یک درجه بالاتر خواهد بود(وَ مَنْ أَبْغَضَنَا بِقَلْبِهِ وَ أَعَانَ عَلَیْنَا بِلِسَانِهِ وَ لَمْ یُعِنْ عَلَیْنَا بِیَدِهِ فَهُوَ فَوْقَ ذَلِکَ بِدَرَجَة)
- هرکسی در این دنیا یک روزی تکلیفش را با اباعبداللهالحسین(ع) روشن خواهد کرد، و میزان فاصلۀ خودش را با اباعبداللهالحسین(ع) تعیین خواهد کرد. برخی از پرچمهایی که امروز دست شماست، پرچم آرم گروه «زینبیون» است که یک سپاهی از پاکستان هستند، که در دفاع از حرم، مردانه حرکت میکنند، مانند حزبالله لبنان، مانند نیروهایی که در شام و سوریه و عراق قیام کردند.
- نکتۀ جالبی که آنها به من میگفتند این بود که «ما الان وقتی که میرویم در شام علیه داعشیها میجنگیم در واقع داریم از مرزهای خودمان در پاکستان دفاع میکنیم. تروریستهایی که پسفردا دستشان برسد به میان شهرهای ما هم خواهند آمد؛ آنها را داریم در جایگاه خودشان نابود میکنیم.» مانند شهدا و مجاهدین بسیار ارزشمندی که غریبانه از افغانستان در آنجا حضور دارند.
- به شما بگویم؛ همین زینبیون-که شهدایشان امروز در بین ما گرامی داشته میشوند، فرزندها و خانوادههایشان و بعضی از فرماندههانشان هم بین ما هستند- بعضاً سختترین قسمتهای جنگ و عملیات را در عراق و سوریه به عهده میگیرند.
- من امیدوارم امروز هر فریاد شما نوری باشد که بتواند از رزمندگان خط مقاومت حمایت کند. یک دعا کنم و روضه بخوانم: «خدایا! ما را جزء مدافعان حریم و حرم اهلبیت(ع) بمیران!» شما از این بالاتر چه میخواهید؟!
- امان از آن لحظهای که یک دفعهای حسنین(ع) یک شب با پدر نبودند، و بعد شنیدند که سر پدر شکافته شد. دوان دوان خود را به مسجد رساندند. امان از آن لحظهای که بدن أمیرالمؤمنین علی(ع) را غرق خون دیدند، امان از آن لحظهای که زیر بغلهای پدر را گرفتند و به خانه آوردند. اما اهلبیت(ع) خودشان به ما یاد دادهاند که هر مصیبتی را برایش اشک ریختید، به یاد کربلای حسین(ع) ما باشید. یا أمیرالمؤمنین(ع)! شما تا روی زمین افتادید حسنین(ع) آمدند، زینبین(س) در اوج عزت در کنار شما بودند، اما «لایوم کیومک یا اباعبدالله!» وقتی حسین(ع) روی زمین افتاد، احدی نبود که در اطراف او از او حمایت کند، جز زینبی که از بالای تل زینبیه نگاه میکرد. گفت: «از بلندی من تماشا میکنم؛ مرگ خود از حق تمنا میکنم...» الا لعنة الله علی القوم الظالمین....
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/29e5vFR
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر