حضرت رقيه سلام الله عليها در کلام بزرگان و مراجع عظام تقليد
در پي القاي شبهات بي اساس از سوي برخي افراد ناآگاه درباره وجود مقدس حضرت رقيه بنت الحسين عليهماالسلام، مراجع عظام تقليد و علماي بزرگ عصر ما تاكيد كردند تشكيك در اصل وجود مقدس حضرت رقيه عليهاالسلام، نه تنها ظلم به آن مظلومه و پدر بزرگوار ايشان، بلكه ظلم به اهل بيت عليهم السلام است.
از اين رو بر آن شديم تا در اين نوشتار نظرات بزرگان و مراجع عظام تقليد را درباره اين وجود نوراني از نظر بگذرانيم.
استاد شهيد مرتضي مطهري (ره)
در فصل پنجم از بخش دوم کتاب حماسه حسيني، در مبحث تحريفات لفظي، چنين آمده است:
« داستان طفلي از ابي عبدالله که در شام از دنيا رفت و بهانه پدر مي گرفت و سر پدر را آوردند و آنجا وفات کرد (رجوع شود به نفس المهموم). » (1)
در اينجا نکته اي حائز اهميت است و آن اينکه اين بخش از کتاب حماسي حسيني مربوط به يادداشتهاي استاد شهيد مي باشد که در واقع فيشهاي تحقيقاتي ايشان بوده که قصد داشته اند بعدها راجع به آنها تحقيق نمايند تا به نتيجه نهايي و قطعي برسند. چنانکه در ميان اهل پژوهش و تحقيق مرسوم است. ولي متأسفانه ناشر محترم آثار ايشان – همانطورکه در مقدمه کتاب نيز تذکر داده است – اين يادداشتهاي خام را که هنوز در آنها تحقيق صورت نگرفته است، در کنار سخنرانيهاي استاد که ديدگاههاي نهايي ايشان بوده، به چاپ رسانده است و اين دستاويزي براي برخي اشخاص کم اطلاع و بعضاً معاند قرار گرفته است. بنابراين از اين يادداشت هاي استاد فرزانه نميتوان ادعا کرد که ايشان وجود چنين دختري از سالار شهيدان را نفي نموده اند.
شکي نيست که دختر کوچکي از امام حسين عليه السلام در شام از دنيا رفت و در آنجا دفن شد و حرم فعلي منسوب به همان دختر است، اما اين که نام آن دختر «رقيه» بوده يا نام ديگري داشته در بين دانشمندان اسلامي اختلاف نظر وجود دارد، هر چند معروف اين است که نامش رقيه است
آيت الله العظمي ميرزا جواد تبريزي (ره)
متن سخنرانى آيت الله العظمي ميرزا جواد تبريزي (ره) در حرم حضرت رقيه عليهاالسلام در سال 1381 هـ ش:
مزار کنونى حضرت رقيه بنت الحسين عليهماالسلام در شام، از اول مشهور بوده، گويا حضرت امام حسين عليه السلام نشانى را از خود در شام به يادگارى سپرده است، تا فردا کسانى پيدا نشوند که به انکار اسارت خاندان طهارت عليهم السلام و حوادث آن بپردازند، اين دختر خردسال گواه بزرگى است بر اينکه در ضمن اسيران حتى دختران خردسال نيز بوده اند ، ما ملتزم به اين هستيم که بر دفن حضرت رقيه عليهاالسلام در اين مکان شهرت قائم است، حضرت عليهاالسلام در اين مکان جان سپرده و دفن شده است. ما به زيارتش شتافتيم، و بايد احترام او را پاس داشت.
دفن اين طفل خردسال (حضرت رقيه عليهاالسلام) در شام گواه بزرگ و نشان قوى از اسارت خاندان طهارت، و ستم روا داشته بر ايشان دارد، آن ستمى که تمام پيامبران از آدم تا خاتم بر آن گريستند، تا آنجا که خدا عزاى امام حسين عليه السلام را بر آدم خواند، از اين رو احترام اين مکان لازم است، به سخنان فاسد گوش فرا ندهيد، و به سخنان باطلى که مى گويند: رقيه عليهاالسلام طفلى خردسال بيش نبود، گوش فرا ندهيد، مگر على اصغر عليه السلام کودک خردسال نيست که در روز قيامت شاهدى خواهد بود، و موجب آمرزش گنهکاران شيعه خواهد شد ان شاء الله تعالى.
بنابراين بر همه واجب است احترام اين مکان (محل دفن حضرت رقيه عليهاالسلام) را داشته باشند، و به سخنان فاسد و بيهوده اى که از گمراهى شياطين است، گوش فرا ندهند و اعتنايى نکنند. ما با زيارت دختر امام حسين عليه السلام (رقيه عليها السلام) به خداوند متعال تقرب مى جوييم، آن دخترى که خود مظلوم بود، و خاندان وى همه مظلوم بودند. (2)
شکي نيست که دختر کوچکي از امام حسين عليه السلام در شام از دنيا رفت و در آنجا دفن شد و حرم فعلي منسوب به همان دختر است، اما اين که نام آن دختر «رقيه» بوده يا نام ديگري داشته در بين دانشمندان اسلامي اختلاف نظر وجود دارد، هر چند معروف اين است که نامش رقيه است. (3)
در کتابهايي چون کامل بهائي و نفسالمهموم و کتابهاي معتبر ديگر دختر خردسالي که برخي نام او را «رقيه» ناميدهاند و در شام به شهادت ميرسد، براي امام حسين عليه السلام ذکر کردهاند و اگر کسي براي آن حضرت نذر کند، بايد آن را ادا نمايد و مضجع موجود در دمشق متعلق به آن حضرت است. (4)
همين جا که به عنوان مرقد حضرت رقيه عليهاالسّلام مشهور است ، مرقد اوست و تشکيک کردن يک ظلم است آن هم ظلم به بچه مظلوم امام حسين عليهالسّلام و همين شهرت راجع به مرقد مطهر حضرت زينب سلاماللهعليها نيز هست و تشکيک در آن ظلم به حضرت زينب سلاماللهعليها است و ظلم به حضرت زينب گناهش خيلي بزرگ است و ما در اين گونه موارد نظير سيادت اشخاص و قبور بزرگان چيزي جز شهرت نداريم و اين شهرت در نظر همه فقها حجت بوده و هست. (5)
وجود حضرت رقيه سلام الله عليها از مسلّمات تاريخي است و اگر شبهه اي هم هست در اصل وجود ايشان نيست و بعضي از شبهات در نام مبارک او وجود دارد ولي اين مسئله که دختري از امام حسين عليه السلام در شام مدفون است ، هيچ گونه شک و شبهه اي در آن وجود ندارد و توصيه ما به کساني که اين شبهات را نسبت به معتقدات ديني مردم وارد مي کنند آن است که بدانند هيچ گونه نفعي نخواهند برد و فقط آخرت خود را خراب کرده اند و خود را مورد غضب امام حسين عليه السلام قرار داده اند و لذا خوب است که با اين گونه مسائل خود را درگير ننمايند. (6)
اولا راجع به حضرت رقيه سلام الله عليها اخيرا كتابي نوشته شده است و خيلي خوب اثبات نموده به اين كه حضرت رقيه 3 ساله در خرابه شام از دنيا رفته و قبرش هم در آنجاست و معجزات زيادي هم نقل شده است و ثانيا قاعده اي در فقه است بنام تسامح در ادله سنن ، مقتضي آن قاعده اين است كه آنچه راجع به اين دختر 3 ساله گفته اند شما هم نقل كنيد و به زيارت او برويد همه اش بر طبق موازين شرع است ، من خودم چند سال قبل براي معالجه به لندن رفتم در برگشت ، لبنان از هواپيما پياده شدم و چند روز در آنجا ماندم كه بروم سوريه براي زيارت آن خانم و الان هم از آن عمل خرسندم. (7)
قال الله تبارك وتعالي : « يريدون ليطفئوا نورالله بافواههم و الله متم نوره و لو كره الكافرون »
هيچ گونه شك و شبهه اي درباره وجود مقدس حضرت رقيه بنت الحسين عليهماالسلام وجود ندارد و شواهد تاريخي نشان مي دهد كه آن مظلومه بر اثر تحمل رنج ها و مصائبي كه در مسير شام و آن چه در خرابه شام اتفاق افتاد ، در صغر سن از دنيا رفته و در دمشق مدفون شد ، تنها مطلب مورد بحث اين است كه نام مبارك او رقيه بوده يا زينب يا اسم ديگري داشته ، سپس به اسم رقيه مشهور شده؟
و اما اشتهار اسم او به نام رقيه به اين جهت است كه در مدفن اين وجود مقدس و نوراني ، در دمشق ، نام رقيه بنت اميرالمومنين عليهماالسلام نوشته شده كه بديهي است انتساب به "جد اعلي " ، متداول و معمول بوده است پس تشكيك در اصل وجود مقدس آن حضرت جرم و ظلم به آن مظلومه و پدر بزرگوارش ، بلكه ظلم به اهل بيت عليهم السلام است و شبهه پراكنان بدانند كه نور خدا هرگز خاموش نخواهد شد ، بلكه پيوسته بر تزايد و تجليات بيشتر است. (8)
اين فرزند خردسال امام عليه السلام در ماخذ موجود و قديمي اسم ندارد اما داستان شهادت ايشان با اندک تفصيل آمده است و آن را از آن ماخذ براي شما نقل مي کنيم :
در کتاب «کامل بهائي» نوشته حسن بن علي بن محمد بن علي بن حسن طبري، معروف به عماد الدين طبري، در ص 179، ج دوم، چاپ اول، قم، مؤسسه طبع و نشر قم، 1376 شمسي مي گويد:
در کتاب «حاوية در مثالب معاوية» آمده است که زنان خاندان نبوت در حالت اسيري، حال مرداني را که در کربلا شهيد شده بودند، مخفي ميداشتند و به پسران و دختران آنان ميگفتند: پدرتان به سفر رفته و برميگردد. پس از آنکه به دستور يزيد زنان و کودکان اسير را در جوار خانه يزيد جاي دادند، در ميان آنان دخترکي چهار ساله شبي خواب ديد. از خواب بيدار شد و گفت: بابام حسين کجاست؟ همين الآن او را در خواب ديدم و خيلي هم پريشان بود. زنان و کودکان، همه به گريه افتادند. سر و صداي گريه يزيد را از خواب بيدار کرد. يزيد گفت: چه خبر است؟ گفتند: بچهاي پدرش را ميخواهد و براي همين زنان و کودکان گريه ميکنند. يزيد دستور داد: سر پدرش را ببريد و در کنار او بگذاريد. مأموران يزيد سر امام حسين را آوردند و در برابر چشمان آن بچه قرار دادند. دختر چهار ساله وقتي نگاهش به آن سر افتاد ترسيد و فريادي برآورد و پس از آن بيمار شد و وفات کرد. (9)
پي نوشت:
1) مجموعه آثار، ج 17، ص 586.
2) سايت اطلاع رساني آيت الله العظمي ميرزا جواد تبريزي.
3) خبرگزاري مرکز مديريت حوزه علميه قم (حوزه نيوز).
4) همان.
5) خبرگزاري هاي لبيک ، فارس ، تابناک (توسط خبرنگار اداره كل فرهنگي سازمان صداوسيما).
6) همان.
7) همان.
8) همان.
9) سايت اطلاع رساني حجة الاسلام و المسلمين جاودان.
ابوالفضل صالح صدر
valiasr-aj.com
valiasr-aj.com
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/1HSmGLz
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر