۱۳۹۴ آبان ۲۵, دوشنبه

شناخت داعش، بدون شناخت وهابيت ممکن نيست

پس از حملات خونبار تروريستي در بيروت و پاريس و کشته شدن صدها انسان بي‌گناه، بار ديگر صداي مدعيان مبارزه با تروريسم در خصوص ضرورت "خشکاندن ريشه تروريسم در سوريه" بلند شده است؛ اما آيا واقعا ريشه تروريسم در سوريه است ؟!



تأکيد کشورهاي غربي و همپيمانان آنها بر ضرورت خشکاندن ريشه تروريسم در حالي است که اين کشورها هنوز ريشه اين تروريسم را در سوريه و عراق دنبال مي‌کنند، و بر منشأ اصلي و حاميان واقعي آن سرپوش مي گذارند.


در همين راستا روزنامه انگليسي "آبزرور" ديروز (يکشنبه) در مطلبي تأکيد کرد، "پس از حملات پاريس، جهان بايد موضوع تروريسم در سوريه را به طور اساسي حل کند."


رسانه‌ها مختلف غربي و شخصيتهاي سياسي و تحليلگران نيز با حمايت از "مبارزه" ائتلاف آمريکا عليه داعش، بر ضرورت ادامه اين حملات تأکيد کردند.


اما مانند هميشه موضوعي که در گفته‌ها و موضع گيري‌هاي غرب و هم پيمانان منطقه‌اي آن جا افتاده است، منشأ واقعي تروريسم و تفکرات افراطي است؛ موضوعي که بعضي رسانه‌ها آن هم در برخي موارد نادر به آن اذعان کرده و درباره خطرات هولناک آن هشدار داده‌اند.


عبدالباري عطوان سردبير نشريه "راي اليوم" حدود 5 ماه قبل و پس از وقوع حملات خونين در کويت، فرانسه و تونس تأکيد کرده بود: "اين سه کشور از بارزترين حاميان معارضان مسلح سوري بودند و از گروههاي به اصطلاح جهادي پشتيباني مالي، نظامي و رسانه اي مي کنند .. با کمال تاسف بايد گفت کسي که با آتش بازي مي کند انگشتانش خواهد سوخت، و حالا مي بينيم که شعله هاي حضور عناصر افراطي تا عمق عربستان و کويت و فرانسه رسيده و بسيار محتمل است که بحرين و اردن و حتي ترکيه را هم در آتش خود بسوزاند."


روزنامه آمريکايي "هافينگتون‌پست" نيز حدود يک سال پيش در گزارشي تحليلي درباره ارتباط وهابيت و داعش نوشته بود: "يکي از جريانات اصلي درباره هويت سعودي‌ها، مستقيما به محمد ابن عبدالوهاب (بنيانگذار وهابيت) و برداشت جامع و افراطي او از دين، وابسته است."


يکي از اصول مهم نظريه عبدالوهاب، به کليد عقايد تکفيري‌ها تبديل شده است. در نظريه تکفير‌ي‌ها، اگر فردي به گونه‌اي اقدام کند که به نوعي بتوان آن را عليه حاکميت قدرت مطلق ( که مي‌تواند پادشاه باشد) دانست، عبدالوهاب و پيروانش مي‌توانند او را کافر بدانند.


عبدالوهاب در جايي نوشته است: "کساني که از اين ديدگاه پيروي نمي‌کنند بايد کشته شده، به همسرها و دخترانشان تجاوز و تمام اموالشان مصادره شود."


ليست مرتداني که در ديدگاه عبدالوهاب مستحق مرگ هستند شامل شيعيان، صوفي‌ها و ساير مذاهب اسلام است؛ کساني که عبدالوهاب به هيچ وجه آن‌ها را مسلمان نمي‌داند.


خاندان ابن سعود پس از آنکه به وسيله نظريه عبدالوهاب قدرت را در عربستان دست گرفتند، توانستند به کارهاي سابق خود ادامه دهند و به روستاهاي همسايه حمله کنند و اموال آنها را به سرقت ببرند،‌ با اين تفاوت که حالا آنها اين کار را تحت عنوان "جهاد" انجام مي‌دادند و نه طبق سنت سابق خود!


در اين راه، استراتژي آنها - مانند استراتژي گروه داعش- اجبار مردم به تسليم شدن در سرزمين‌هاي غصب شده بود. آنها به دنبال ترساندن مردم بودند. در سال 1801 اين متحدان به شهر مقدس کربلا در عراق حمله کردند و هزاران شيعه حتي زن‌ها و بچه‌ها را قتل عام و بسياري از مزارها، از جمله مرقد مطهر امام حسين (ع) را ويران کردند.


"فرانسيس واردن" ستوان انگليسي که شاهد اين اتفاق بود درباره آن نوشته است: آنها کربلا را غارت کردند؛ در طول آن روز آنها با خشونتي عجيب بيش از 5000 تن را قتل عام کردند.


"عثمان ابن بشير نجدي"‌ مورخ و محقق "دولت سعودي اول" نوشته است که آل سعود در کربلا مرتکب يک قتل عام شدند. او با افتخار از اين کشتار ياد مي‌کند و مي‌گويد: ما کربلا را گرفتيم. مردم آن را قتل عام و به عنوان برده اسير کرديم، و سپس نماز خوانديم و به خاطر کاري که کرديم توبه نکرديم و گفتيم، براي کافران رفتاري مشابه در انتظار است.


در سال 1803، عبدالعزيز (پسر ابن سعود) وارد مکه شد، شهري که مانند مدينه زيرفشار و وحشت و ترس بود. پيروان عبدالوهاب تمام بقعه‌هاي تاريخي و مقبره‌ها و آرامگاه‌ها را ويران کردند. در پايان اين سال آنها تمامي آثار معماري اسلامي نزديک مسجد‌الحرام را تخريب کرده بودند.


هافينگتون پست درباره چگونگي گسترش وهابيت نوشت: با ظهور پولهاي باد آورده نفتي، عربستان سعودي گسترش وهابيت را در دستور کار خود قرار داد .. ميلياردها دلار براي گسترش و آشکارسازي اين قدرت نرم سرمايه‌گذاري شد و اين سرمايه گذاري همچنان ادامه دارد.


ترکيب صرف ميلياردها دلار براي اين پروژه قدرت نرم با تمايل مشترک سعودي و آمريکا براي مديريت جهان اسلام باعث شد تا وهابيت در سطوح آموزشي، اجتماعي و فرهنگي در بيشتر مناطق اسلامي ريشه بدواند. اين امر باعث شد تا غرب سياست‌هاي خودش را با عربستان سعودي گره بزند؛ اقدامي که از زمان ديدار ملک عبدالعزيز و تئودور روزولت بر روي يک ناوجنگي آمريکايي تاکنون ادامه دارد.


چشم غربي‌ها به اين پادشاهي بود و چيزي که نظر آنها را به عربستان جلب کرد ثروت، نوسازي ظاهري و ادعاي رهبري بر جهان اسلام بود.


منبع: العالم


ادامه مطلب ....

http://ift.tt/1QIz3f4

منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان

تبادل لينك

به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم

هیچ نظری موجود نیست: