به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از تابناک چال کردن 1700 تن سیب زمینی به خودی خود خبری عجیب و سؤال برانگیز است؛ اما آنچه تعجبمان را تشدید میکند، چرایی این اقدام مسئولان نیست، بلکه چرایی دیده نشدن رنج مردمانی است که شمارشان زیاد است و همه جا هم هستند، ولی به چشم مسئولان نمیآیند.
هر چه مشکلات اقتصادی گریبان بسیاری از قشرهای جامعه را گرفته و بسیاری از مردم در تأمین معیشت خانواده شان با سختی های زیادی مواجه هستند، گاه اخباری به گوشمان میرسد که حکایت از فاصله زیاد میان مسئولان و مردم دارد؛ اخباری مثل امحای مقادیر عظیمی سیب زمینی در یک استان!
این ماجرا که ابتدا در قالب یک شایعه در شبکه های اجتماعی منتشر شده بود، ساعاتی پیش مهر تأیید خورد. به این صورت که یک خبرگزاری به نقل از مسئولان جهاد کشاورزی استان فارس خبر داد که ایشان در شش ماه گذشته، برای تنظیم بازار اقدام به امحا کردن بیش از 1700 تن سیب زمینی کردند.
بهجت حقیقی، مدیر تعاون روستایی فارس با تشریح عملکرد تعاون روستایی فارس در شش ماه گذشته به خبرگزاری میزان گفت: در این مدت سازمان تعاون روستایی در حوزه بازرگانی به منظور تنظیم بازار سیب زمینی، اقدام به خرید و امحای بیش از 1700 تن سیب زمینی در فارس کرده است.
وی افزود: در این اقدام سازمان تعاون روستایی سیب زمینیهای برداشت شده از شهرهای فسا و داراب را که دارای پایینترین حد کیفیت بودند، از کشاورزان به قرار هر کیلو 360 تومان خریداری کرده و مجموع آنها را معدوم نمود که در این اقدام 620 میلیون تومان پول بیتالمال به منظور تنظیم بازار سیب زمینی از دست رفته است.
بدین ترتیب مشخص میشود که مسئولان به جای گردن گرفتن ناتوانی خود در تعیین نوع کشت کشاورزان و تنظیم بازارِ محصولات کشاورزی پیش از شروع فصل کشت، به کمک بیت المال اشکالات بروز کرده را رفع و رجوع مینمایند و از این بابت هیچ نگرانی خاطری هم ندارند که اگر این گونه بود، دست کم وعده میدادند این نقیصه بزرگ و هزینه آفرین را برای سال های دیگر رفع و رجوع خواهند کرد.
جالب اینجاست که میبینیم توجیه مسئولان برای معدوم کردن سیب زمینی های خریداری شده، کیفیت نازل این محصولات بوده که خود موضوعی ابهام آفرین و به نوعی نشانگر قصور مسئولان است، وگرنه چه توجیهی دارد این میزان محصول بی کیفیت در یک استان تولید شده و صفی از هزینه های بالاسری، از جمله تأمین آب، کود و... صرف تولید آن شود؟
این در حالی است که فارغ از حیف و میل بیت المال در این ماجرا، دفن این حجم سیب زمینی در حالی که بسیاری از مردم در تأمین مایحتاج روزمره خود در فشار هستند و آمارهای فراوانی از گرسنگی و سوء تغذیه در کشورمان اعلام میشود، خود موضوعی است که تعمق در آن، سؤالات فراوانی به ذهن متبادر میکند.
بر این اساس جا دارد از مسئولان بپرسیم چرا برای توزیع این محصول مازاد که قرار است در زمین دفن شود، در میان نیازمندان و در مناطق محروم، یا حتی اختصاص بخشی از آن به نهادهای حمایتی، ترجیح دادهاند همه 1700 تن سیب زمینی را دفن کنند؟ آیا غیر از این است که برای دفن این میزان محصول هزینهای صرف شده که میشد با آن مکانیزمی برای توزیع آن طراحی کرد؟
اصلا چگونه است که تصمیم گیران، از حال گرسنگان خبر ندارند و نمیدانند که دفن محصول یا راهکارهایی از این دست، مختص کشورهایی است که صادر کننده محصولات کشاورزی هستند و از فرط سیری نمیدانند چه کنند، نه همچون مایی که صف نیازمندان و افراد تحت حمایت نهادهای حمایتی مان طولانی است و هنوز رشد آن متوقف نشده؟
چگونه است که نه ایشان متوجه این حقیقت تلخ شدهاند و نه آنهایی که باید ناظر بر فعالیت های ایشان باشند و بررسی کنند که بودجه های اختصاص یافته از بیت المال به ایشان، در چه راهی صرف میشوند؟ آیا قابل قبول است، بودجه ای تصویب کنیم که قرار است با آن بهای ندانم کاری مسئولان در تعیین نوع کشت پرداخت شده و با آن محصولی بخریم که قرار است چال شود؟!
با این حساب آیا جا ندارد از مسئولان بالادستی توقع داشته باشیم در این باره از مسئولان کشاورزی استان فارس توضیح خواسته و در صورت قانع نشدن از چرایی تصمیم بر دفن 1700 تن سیب زمینی، ایشان را به احترام گرسنگان و فقرای کشور از کار برکنار کنند
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/1NDlk45
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر