فواد ایزدی کارشناس مسائل بین الملل در گفتگو با «نسیم» ضمن تشریح ابعاد "خطرناک" و "ضدامنیتی" پیشنویس قطعنامه شورای امنیت درباره توافق هستهای، این قطعنامه را "شمشیری بلند" بر سر ایران توصیف کرد.
فواد ایزدی کارشناس مسائل بینالملل در گفتگو با «نسیم»، در خصوص پیشنویس قطعنامه شورای امنیت در خصوص مذاکرات هستهای اظهار داشت:
«نسیم»: نمای کلی پیشنویش قطعنامه شورای امنیت که قرار است فردا در شورای امنیت سازمان ملل در خصوص مذاکرات هستهای صادر شود را چگونه ارزیابی میکنید؟
فواد ایزدی: متن پیشنویس چند بخش مضر برای استقلال کشور دارد و امید این است که دوستان در وزارت خارجه به شدت نسبت به اتفاقی که قرار است روز دوشنبه محقق شود، اعتراض داشته باشند.
بند 11 و 12 متن، سیستمی را پیشبینی کرده که در متن برجام نیز به همین شکل وجود دارد و به هر کدام از 5 عضو دائم شورای امنیت اجازه میدهد اگر با "هر بهانهای" که از روند برجام راضی نباشد، از اجرای آن سرباز بزنند، مثلا ایران براساس برجام باید به لیستی از تعهدات خود عمل کند و بعد آژانس این موارد را راستی آزمایی میکند و بعد از این راستیآزمایی آژانس، کار طرف مقابل در تعلیق برخی از تحریمها شروع میشود؛ در متن برجام هم آمده است "beginning on Implementation Day" یعنی نه اینکه در آنجا تمام میشود، بلکه تعهدات طرف مقابل در اینجا شروع میشود اما اینکه کجا تمام میشود مشخص نیست.
براساس متنی که هم در برجام و هم در قطعنامه شورای امنیت هست هر زمانی که یکی از این پنج کشور بخواهند این روند را متوقف کنند، مثلا بعد از اینکه ایران به تعهدات خود عمل کرد و آژانس هم راستیآزمایی کرد و برای مدتی نیز برخی از تحریمها تعلیق شد اگر دولت جدیدی در آمریکا روی کار آید و مثلا جمهوریخواهان قوه مجریه را در این کشور در دست بگیرند یا اتفاق دیگری بیفتد که مجموعهای در درون سیستم حاکمیتی آمریکا بگوید که مثلا ما به اهداف خود رسیدهایم و ایران به تعهدات خود عمل کرد، - قلب راکتور اراک را در آورد و در مورد نظنز هم فلان کار را انجام داد و ما دیگر برایمان ادامه این روند صرف نمیکند - میتواند تحریمها را بازگرداند.
متن پیشنویس قطعنامه این اجازه را به آمریکا یا هرکدام از آن 7 کشور دیگر میدهد که کل سیستم را متوقف کنند و به همان سبک قبلی برگردنند، یعنی مکانیسمی که تهیه شده این است که باید یکی از آن 5 کشور اعتراض یا مشکلی "complaint" داشته باشند - لازم هم نیست که مدرک بیاورند و در متن قطعنامه هم نیامده که باید مدرک یا شواهدی بیاورند و همان اعتراض کافی است- در این شرایط ایران 30 روز فرصت دارد به این اعتراض توجه کند و اگر تمکین کرد که هیچ و اگر تمکین نکرد باید از شورای امنیت رایگیری شود که آیا ما این روند را ادامه دهیم یا به حالتی قبلی برگردیم که تحریمها وجود داشت، و بعد فرض کنید از این 5 کشور عوض دائم شورای امنیت 4 کشور بگویند که بهانهای که کشور پنجم داشته درست نبوده و هر 4 کشور بگویند که ادامه دهیم اما اگر یک کشور از آن 5 کشور رای منفی دهد، این رای منفی در ساختار شواری امنیت به معنای وتو است و در این حالت به این شکل اتوماتیک شما به حالتی که قبلا برمیگردید که به آن "snapback" که به معنای بازگشت ماشهای میگویند و شرایط به حالت قبلی باز میگردد.
اتفاقی که در اینجا افتاده این است که براساس این قطعنامه 5 کشور میتوانند هم طرف دعوا و هم قاضی ما باشند. طرف دعوا به دلیل اینکه میآید برعلیه ایران اعتراض میکند و میشود طرف دعوا و قاضی هم به این دلیل که با یک رای نه میتواند کل سیستم را به هم بریزد.
فرض کنید، ایران به تعهداتش عمل کرد و کنگره آمریکا خوشش نیامد که عمل کند، در این شرایط ایران اعتراض میکند براساس حقی که دارد اما آن 5 کشور توجهی نمیکنند، حال اگر ایران بخواهد خیلی سماجت به خرج دهد آن کشور مقابل به راحتی میتواند تعبیر کند که اگر خیلی ادامه دهید تمام تحریمها را به سر جای قبلی باز میگردانم، یعنی این قطعنامه یک گرز یا شمشیر خیلی بلندی بر روی سر ایران خواهد بود برای حداقل 10 سال دیگر که خانم شرمن گفته بود اگر این 10 سال تمام شود میخواهیم آن را برای یک دوره 5 ساله دیگر نیز تمدید کنیم و از این جهت استقلال کشور را با مخاطره رو برو میکند.
فرض کنید ما حتی اگر با چین در حوزهای دعوایمان شود یا با روسیه مشکلی پیدا کردیم همه این پنج کشور این قدرت را پیدا میکنند که به شکلی ایران را با این قطعنامه در سازمان ملل گروگان بگیرند، حالا ممکن است برخی بگویند ما پیش از این نیز در سازمان ملل قطعنامه برعلیه خودمان داشتیم، اما تفاوت این مورد با قطعنامههای قبلی این است که اولا ما آن قطعنامهها را قبول نداشتیم اما این قطعنامه را خودمان قبول کردهایم و تیم مذاکره کننده اعلام کرده است که با این روند مشکلی ندارد و در متن برجام نیز صدور این برنامه پیشبینی شده است که این تفاوت بسیار جدی است و بعد اینکه، همین موضوع که کشوری قبول میکند قطعنامهای را ملزم به متعهد بودن بر آن است.
ببیند در دعوای ما در حوزه هستهای این است که طرف مقابل میگوید شما NPT را امضا کردهاید و بر همین اساس میگوید شما به تعهدات بینالمللی خود عمل نکردهاید، حال اینکه ما خودمان قبول کنیم قطعنامهای این چنین را مخصوصا با توجه به بند 11 و 12 که اشاره شد دردسرهایی که عرض شد را خواهیم داشت.
«نسیم»: هدف از صدور قطعنامه شورای امنیت پیش از تصویب متن برجام در مجالس ایران و آمریکا را چه میدانید؟
فواد ایزدی: براساس متن توافق گفته شده است بعد از روزی که به جمعبندی رسیدند که همان هفته پیش بود، به سرعت قطعنامه سازمان ملل باید صادر شود که دلیل این موضوع به نظر بحث سیاسی است که تصور میکنم هم تیم ایرانی و هم تیم آمریکایی علاقه داشتند مسیری که را شروع کردند به همین منوال ادامه پیدا کند و آمریکاییها میخواستند به همین منوال کنگره آمریکا خیلی ورودی به این بحث نداشته باشد و هم اینکه دولت ما هم علاقمند بود مجلس خیلی ورودی در این بحث نداشته باشد و از این جهت زمانی که قانون حفاظت از دستاوردهای هستهای توسط مجلس تصویب شد آقای نوبخت سخنگوی دولت در جلسه مصاحبهشان گفتند که این مصوبه غیرقانونی است، با این حال شواری نگهبان این قانون را تائید کرد و مشخص شد این مصوبه غیرقانونی نیست اما در آن زمانها دولت خیلی از مصوبه مجلس راضی نبود و البته مصوبه مجلس نیز خیلی ضعیف شد و متن اصلی آن نیز تصویب نشد...
«نسیم»: موضوع محدودیتهای نظامی که در پیشنویس متن قطعنامه شورای امنیت آمده را چگونه ارزیابی میکنید؟
فواد ایزدی: متن پیشنویس یک بخش "Statement" یا بیانیه دارد که بند 6 این بیانیه بحث محدودیت در حوزه تسلیحات متعارف و نه هستهای ایران را مطرح میکند که ورود و خروج سلاح به ایران را ممنوع میکند مشکل این بند این است که اکنون ما مشکلی به نام داعش در عراق داریم و کاری که ایران ماههاست در عراق انجام میدهد این است که به عدهای از عراقیهایی که در حال جنگ با داعش هستند اسلحه میدهد اما براساس این متن قطعنامه ایران نباید به آنها اسلحه دهد و این موضوع چیزی است که ایران آن را قبول کرده است.
ما قبلا هم قطعنامه داشتیم که نباید تسلیحات به دیگری میدادیم و میدادیم اما اکنون خود ما تعهد کردهایم که به این قطعنامه جدید پایبند باشد و اگر پایبند نباشد بهانه برای طرف مقابل میشود که همانگونه که عرض کردم کل سیستم را برهم بزند، پس ایران براساس این قطعنامه حتی نمیتواند حتی سلاحهای متعارف معمول را به مجاهدین و نیروهای مخالف داعش بدهد و همینطور نمیتواند به حزب الله کمک نظامی انجام دهد.
نتانیاهو به طور مدام ما را تهدید نظامی میکند اما جرات ندارد که این تهدید را عملی کند چون میداند اگر به ایران حمله کند 10 هزار موشک از جنوب لبنان به سرش میخورد، آنها از این موضوع که حزب الله یک نیروی بازدارند برای ماست خوششان نمیآمد و به این وسیله میخواهند جلوی آن را بگیرند تا مانع ارسال کمک نظامی به حزبالله لبنان شوند حالا که محدودیتهای تسلیحاتی بحثی 5 ساله است و موضوع موشکهای بالستیک هم محدودیتی 8 ساله دارد.
بعد از اینکه برجام اعلام شد یک خبرنگار از آقای کری پرسید شما که این محدودیتها 5 ساله و 8 ساله را دارا هستید چرا اجازه دادید 5 سال یا 8 سال باشد بعد از آن چه؟ جواب آقای کری جالب بود که گفت براساس قطعنامه 1929 که آخرین قطعنامه سازمان ملل برعلیه ایران است، آمریکا مجبور بوده که اگر ایران حاضر به مذاکره براساس مطالب مندرج در قطعنامه باشد همه این تحریمها لغو شود، کری ادامه داد نه تنها ایران مذاکره کرده بلکه ما اصلا به توافق رسیدهایم!
اگر میخواستیم قطعنامه 1929 را آنگونه که بود اجرا کنیم اصلا نباید هیچ محدودیتی در حوزه تسلیحاتی وجود داشته باشد، به یاد دارید که در توافق ژنو و لوزان قرار بود که اگر به توافق برسند همه تحریمهای هستهای برداشته شود، تحریمهای مربوط به تسلیحات و موشک هم به دلیل بحث هستهای ایران است، یعنی آمدهاند ایران را جریمه کنند و گفتهاند که چون در حوزه هستهای ما از عملکرد شما خوشمان نمیآید جریمه شما این است که خرید و فروش سلاح برای شما ممنوع میشود و مواردی از این دست.
جواب کری این بود که اگر ما میخواستیم 1929 را اجرا کنیم همه این موارد باید برداشته میشود اما ما موفق شدیم که برای 5 سال و 8 نگه داریم و آقای لاوروف هم این موضوع را اشاره کرد که ایران براساس 1929 میتوانست مقاومت کند و این محدودیت 5 ساله و 8 ساله را نپذیرد ولی پذیرفته است.
نه تنها بند 6 این بیانیه مشکل دارد و بلکه بند 7 آن نیز به شدت مشکل دارد و در بند 7 هر کشتی و هواپیمایی که بخواهد به سمت ایران بیاید دولتهای دنیا این حق را دارند که محموله این کشتی یا هواپیما و یا کامیون را بازرسی کنند، براساس برجام برخی محدودیتها برای ایران وجود دارد که براساس بند 7 برجام به کشورها حق بازرسی در خصوص این محدودیتها برای محمولههایی که خارج یا داخل ایران میشوند داده شده است. از این جهت زمانی که میخواهند بند 6 را اجرا کنند به راحتی دولت آمریکا یا رژیم صهیونیستی میتوانند فلان محموله را که میخواهد برای عراق یا لبنان رود را متوقف کنند بازرسی کنند و در نهایت این حق هم به کشورها داده شده که همه خروجیها و ورودیهای ایران را زیرنظر داشته باشند که این هم به شدت برای استقلال کشور ضرر دارد که گلوگاههای ورودی و خروجی کشور در عمل به دست برخی از کشورها باشد.
در پایان اینکه این قطعنامهای که قرار است تصویب شود به شدت استقلال کشور را خدشه دار میکند و اتفاقی که باید بیفتد این است که وزارت خارجه ما باید درخواست کند که وقت بیشتری به این موضوع اختصاص داده شود و با عجله این کار در دوشنبه انجام نشود تا ببینند آیا میتواند این معضلاتی که در این قطعنامه هست را حل کند یا خیر.
فواد ایزدی کارشناس مسائل بینالملل در گفتگو با «نسیم»، در خصوص پیشنویس قطعنامه شورای امنیت در خصوص مذاکرات هستهای اظهار داشت:
«نسیم»: نمای کلی پیشنویش قطعنامه شورای امنیت که قرار است فردا در شورای امنیت سازمان ملل در خصوص مذاکرات هستهای صادر شود را چگونه ارزیابی میکنید؟
فواد ایزدی: متن پیشنویس چند بخش مضر برای استقلال کشور دارد و امید این است که دوستان در وزارت خارجه به شدت نسبت به اتفاقی که قرار است روز دوشنبه محقق شود، اعتراض داشته باشند.
بند 11 و 12 متن، سیستمی را پیشبینی کرده که در متن برجام نیز به همین شکل وجود دارد و به هر کدام از 5 عضو دائم شورای امنیت اجازه میدهد اگر با "هر بهانهای" که از روند برجام راضی نباشد، از اجرای آن سرباز بزنند، مثلا ایران براساس برجام باید به لیستی از تعهدات خود عمل کند و بعد آژانس این موارد را راستی آزمایی میکند و بعد از این راستیآزمایی آژانس، کار طرف مقابل در تعلیق برخی از تحریمها شروع میشود؛ در متن برجام هم آمده است "beginning on Implementation Day" یعنی نه اینکه در آنجا تمام میشود، بلکه تعهدات طرف مقابل در اینجا شروع میشود اما اینکه کجا تمام میشود مشخص نیست.
براساس متنی که هم در برجام و هم در قطعنامه شورای امنیت هست هر زمانی که یکی از این پنج کشور بخواهند این روند را متوقف کنند، مثلا بعد از اینکه ایران به تعهدات خود عمل کرد و آژانس هم راستیآزمایی کرد و برای مدتی نیز برخی از تحریمها تعلیق شد اگر دولت جدیدی در آمریکا روی کار آید و مثلا جمهوریخواهان قوه مجریه را در این کشور در دست بگیرند یا اتفاق دیگری بیفتد که مجموعهای در درون سیستم حاکمیتی آمریکا بگوید که مثلا ما به اهداف خود رسیدهایم و ایران به تعهدات خود عمل کرد، - قلب راکتور اراک را در آورد و در مورد نظنز هم فلان کار را انجام داد و ما دیگر برایمان ادامه این روند صرف نمیکند - میتواند تحریمها را بازگرداند.
متن پیشنویس قطعنامه این اجازه را به آمریکا یا هرکدام از آن 7 کشور دیگر میدهد که کل سیستم را متوقف کنند و به همان سبک قبلی برگردنند، یعنی مکانیسمی که تهیه شده این است که باید یکی از آن 5 کشور اعتراض یا مشکلی "complaint" داشته باشند - لازم هم نیست که مدرک بیاورند و در متن قطعنامه هم نیامده که باید مدرک یا شواهدی بیاورند و همان اعتراض کافی است- در این شرایط ایران 30 روز فرصت دارد به این اعتراض توجه کند و اگر تمکین کرد که هیچ و اگر تمکین نکرد باید از شورای امنیت رایگیری شود که آیا ما این روند را ادامه دهیم یا به حالتی قبلی برگردیم که تحریمها وجود داشت، و بعد فرض کنید از این 5 کشور عوض دائم شورای امنیت 4 کشور بگویند که بهانهای که کشور پنجم داشته درست نبوده و هر 4 کشور بگویند که ادامه دهیم اما اگر یک کشور از آن 5 کشور رای منفی دهد، این رای منفی در ساختار شواری امنیت به معنای وتو است و در این حالت به این شکل اتوماتیک شما به حالتی که قبلا برمیگردید که به آن "snapback" که به معنای بازگشت ماشهای میگویند و شرایط به حالت قبلی باز میگردد.
اتفاقی که در اینجا افتاده این است که براساس این قطعنامه 5 کشور میتوانند هم طرف دعوا و هم قاضی ما باشند. طرف دعوا به دلیل اینکه میآید برعلیه ایران اعتراض میکند و میشود طرف دعوا و قاضی هم به این دلیل که با یک رای نه میتواند کل سیستم را به هم بریزد.
فرض کنید، ایران به تعهداتش عمل کرد و کنگره آمریکا خوشش نیامد که عمل کند، در این شرایط ایران اعتراض میکند براساس حقی که دارد اما آن 5 کشور توجهی نمیکنند، حال اگر ایران بخواهد خیلی سماجت به خرج دهد آن کشور مقابل به راحتی میتواند تعبیر کند که اگر خیلی ادامه دهید تمام تحریمها را به سر جای قبلی باز میگردانم، یعنی این قطعنامه یک گرز یا شمشیر خیلی بلندی بر روی سر ایران خواهد بود برای حداقل 10 سال دیگر که خانم شرمن گفته بود اگر این 10 سال تمام شود میخواهیم آن را برای یک دوره 5 ساله دیگر نیز تمدید کنیم و از این جهت استقلال کشور را با مخاطره رو برو میکند.
فرض کنید ما حتی اگر با چین در حوزهای دعوایمان شود یا با روسیه مشکلی پیدا کردیم همه این پنج کشور این قدرت را پیدا میکنند که به شکلی ایران را با این قطعنامه در سازمان ملل گروگان بگیرند، حالا ممکن است برخی بگویند ما پیش از این نیز در سازمان ملل قطعنامه برعلیه خودمان داشتیم، اما تفاوت این مورد با قطعنامههای قبلی این است که اولا ما آن قطعنامهها را قبول نداشتیم اما این قطعنامه را خودمان قبول کردهایم و تیم مذاکره کننده اعلام کرده است که با این روند مشکلی ندارد و در متن برجام نیز صدور این برنامه پیشبینی شده است که این تفاوت بسیار جدی است و بعد اینکه، همین موضوع که کشوری قبول میکند قطعنامهای را ملزم به متعهد بودن بر آن است.
ببیند در دعوای ما در حوزه هستهای این است که طرف مقابل میگوید شما NPT را امضا کردهاید و بر همین اساس میگوید شما به تعهدات بینالمللی خود عمل نکردهاید، حال اینکه ما خودمان قبول کنیم قطعنامهای این چنین را مخصوصا با توجه به بند 11 و 12 که اشاره شد دردسرهایی که عرض شد را خواهیم داشت.
«نسیم»: هدف از صدور قطعنامه شورای امنیت پیش از تصویب متن برجام در مجالس ایران و آمریکا را چه میدانید؟
فواد ایزدی: براساس متن توافق گفته شده است بعد از روزی که به جمعبندی رسیدند که همان هفته پیش بود، به سرعت قطعنامه سازمان ملل باید صادر شود که دلیل این موضوع به نظر بحث سیاسی است که تصور میکنم هم تیم ایرانی و هم تیم آمریکایی علاقه داشتند مسیری که را شروع کردند به همین منوال ادامه پیدا کند و آمریکاییها میخواستند به همین منوال کنگره آمریکا خیلی ورودی به این بحث نداشته باشد و هم اینکه دولت ما هم علاقمند بود مجلس خیلی ورودی در این بحث نداشته باشد و از این جهت زمانی که قانون حفاظت از دستاوردهای هستهای توسط مجلس تصویب شد آقای نوبخت سخنگوی دولت در جلسه مصاحبهشان گفتند که این مصوبه غیرقانونی است، با این حال شواری نگهبان این قانون را تائید کرد و مشخص شد این مصوبه غیرقانونی نیست اما در آن زمانها دولت خیلی از مصوبه مجلس راضی نبود و البته مصوبه مجلس نیز خیلی ضعیف شد و متن اصلی آن نیز تصویب نشد...
«نسیم»: موضوع محدودیتهای نظامی که در پیشنویس متن قطعنامه شورای امنیت آمده را چگونه ارزیابی میکنید؟
فواد ایزدی: متن پیشنویس یک بخش "Statement" یا بیانیه دارد که بند 6 این بیانیه بحث محدودیت در حوزه تسلیحات متعارف و نه هستهای ایران را مطرح میکند که ورود و خروج سلاح به ایران را ممنوع میکند مشکل این بند این است که اکنون ما مشکلی به نام داعش در عراق داریم و کاری که ایران ماههاست در عراق انجام میدهد این است که به عدهای از عراقیهایی که در حال جنگ با داعش هستند اسلحه میدهد اما براساس این متن قطعنامه ایران نباید به آنها اسلحه دهد و این موضوع چیزی است که ایران آن را قبول کرده است.
ما قبلا هم قطعنامه داشتیم که نباید تسلیحات به دیگری میدادیم و میدادیم اما اکنون خود ما تعهد کردهایم که به این قطعنامه جدید پایبند باشد و اگر پایبند نباشد بهانه برای طرف مقابل میشود که همانگونه که عرض کردم کل سیستم را برهم بزند، پس ایران براساس این قطعنامه حتی نمیتواند حتی سلاحهای متعارف معمول را به مجاهدین و نیروهای مخالف داعش بدهد و همینطور نمیتواند به حزب الله کمک نظامی انجام دهد.
نتانیاهو به طور مدام ما را تهدید نظامی میکند اما جرات ندارد که این تهدید را عملی کند چون میداند اگر به ایران حمله کند 10 هزار موشک از جنوب لبنان به سرش میخورد، آنها از این موضوع که حزب الله یک نیروی بازدارند برای ماست خوششان نمیآمد و به این وسیله میخواهند جلوی آن را بگیرند تا مانع ارسال کمک نظامی به حزبالله لبنان شوند حالا که محدودیتهای تسلیحاتی بحثی 5 ساله است و موضوع موشکهای بالستیک هم محدودیتی 8 ساله دارد.
بعد از اینکه برجام اعلام شد یک خبرنگار از آقای کری پرسید شما که این محدودیتها 5 ساله و 8 ساله را دارا هستید چرا اجازه دادید 5 سال یا 8 سال باشد بعد از آن چه؟ جواب آقای کری جالب بود که گفت براساس قطعنامه 1929 که آخرین قطعنامه سازمان ملل برعلیه ایران است، آمریکا مجبور بوده که اگر ایران حاضر به مذاکره براساس مطالب مندرج در قطعنامه باشد همه این تحریمها لغو شود، کری ادامه داد نه تنها ایران مذاکره کرده بلکه ما اصلا به توافق رسیدهایم!
اگر میخواستیم قطعنامه 1929 را آنگونه که بود اجرا کنیم اصلا نباید هیچ محدودیتی در حوزه تسلیحاتی وجود داشته باشد، به یاد دارید که در توافق ژنو و لوزان قرار بود که اگر به توافق برسند همه تحریمهای هستهای برداشته شود، تحریمهای مربوط به تسلیحات و موشک هم به دلیل بحث هستهای ایران است، یعنی آمدهاند ایران را جریمه کنند و گفتهاند که چون در حوزه هستهای ما از عملکرد شما خوشمان نمیآید جریمه شما این است که خرید و فروش سلاح برای شما ممنوع میشود و مواردی از این دست.
جواب کری این بود که اگر ما میخواستیم 1929 را اجرا کنیم همه این موارد باید برداشته میشود اما ما موفق شدیم که برای 5 سال و 8 نگه داریم و آقای لاوروف هم این موضوع را اشاره کرد که ایران براساس 1929 میتوانست مقاومت کند و این محدودیت 5 ساله و 8 ساله را نپذیرد ولی پذیرفته است.
نه تنها بند 6 این بیانیه مشکل دارد و بلکه بند 7 آن نیز به شدت مشکل دارد و در بند 7 هر کشتی و هواپیمایی که بخواهد به سمت ایران بیاید دولتهای دنیا این حق را دارند که محموله این کشتی یا هواپیما و یا کامیون را بازرسی کنند، براساس برجام برخی محدودیتها برای ایران وجود دارد که براساس بند 7 برجام به کشورها حق بازرسی در خصوص این محدودیتها برای محمولههایی که خارج یا داخل ایران میشوند داده شده است. از این جهت زمانی که میخواهند بند 6 را اجرا کنند به راحتی دولت آمریکا یا رژیم صهیونیستی میتوانند فلان محموله را که میخواهد برای عراق یا لبنان رود را متوقف کنند بازرسی کنند و در نهایت این حق هم به کشورها داده شده که همه خروجیها و ورودیهای ایران را زیرنظر داشته باشند که این هم به شدت برای استقلال کشور ضرر دارد که گلوگاههای ورودی و خروجی کشور در عمل به دست برخی از کشورها باشد.
در پایان اینکه این قطعنامهای که قرار است تصویب شود به شدت استقلال کشور را خدشه دار میکند و اتفاقی که باید بیفتد این است که وزارت خارجه ما باید درخواست کند که وقت بیشتری به این موضوع اختصاص داده شود و با عجله این کار در دوشنبه انجام نشود تا ببینند آیا میتواند این معضلاتی که در این قطعنامه هست را حل کند یا خیر.
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/1eaTAJb
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر