نقش من در طولانی شده غیبت امام زمان (علیه السلام) یا به عکس ، در نزدیک شدن ظهور آن بزرگوار چیست ؟
کلید قفل غیبت به دستان شیعه است
بیاییم امام زمان مان را مانند کوفیان تنها نگذاریم
بشر باید توبه ای کند به عمق تاریخ ... و شیعیان در این میان ، باید توبه ای کنند عمیق تر ؛ چرا که نقشه سعادت بشریّت در دست آن هاست . در یک سخن ، کلید قفل غیبت به دستان شیعه است .
در روایات مرتبط با « ظهور امام عصر » أرواحنا فداه آمده است :
«آن هنگامی که برای امام،( یارانی ) به تعداد اهل بدر ( ۳۱۳ تن) گرد هم آیند بر آن حضرت قیام و تغییر واجب می شود.»(۱)
آیا در حال حاضر ، در میان جمعیت بیش از شش میلیارد نفری کره زمین ، سی صد و سیزده واجد شرایط فوق یافت نمی شوند؟
به راستی، آیا در طول این هزار و یک صد شصت و هفت سالی که از شروع غیبت می گذرد ، نبایستی حداقل در یک مقطع از تاریخ شیعه ، گروهی از شیعیان به فکر چاره می افتادند و با عزم راسخ و ایجاد معیارهای مورد نظر این روایت در خود ، ظهور مبارک امام عصر (علیه السلام) را زمینه سازی می کردند تا این که عمر دوران غیبت به این درازا نمی کشید و دوازده قرن غربت آن امام عزیزتر از جان به پایان می رسید و روزگار مردم دنیا و به ویژه شیعیان این نبود که اکنون شاهد آنیم ؟
البتّه مخاطب این سوال، نسل کنونی جامعه ی شیعه نیز هست و شایسته است هر یک از ما به تفکر و تأمل راجع به این حقیقت تلخ پرداخته از خویشتن بپرسیم :
نقش من در طولانی شده غیبت امام زمان (علیه السلام) یا به عکس ، در نزدیک شدن ظهور آن بزرگوار چیست ؟ مولای من چه انتظاری از من دارد ؟ چگونه می توانم امام زمان خویش را در این عصر و زمانه یاری کنم ؟
در شرمساری ما همین بس که امام زمان مان همواره به یاد ماست و ما از آن وجود مقدس غافل ایم . ما چشم به راه ظهور آن راهبر آسمانی ایم و آن بزرگوار نیز چشم انتظار بیداری ما از خواب غفلت .
آیا وقت آن نرسیده است که باور کنیم پیشوای نجات بخش ما زنده است ؟ آیا هنگام آن نیست که خود باور کنیم و این باور را به دیگران عرضه بداریم که چاره ای جز پناه بردن به آستان مبارک محبوب نداریم ؟
سر ارادت ما و آستان حضرت دوست که هرچه بر سر ما می رود ارادت اوست
آری، باور کنیم همه و همه در آن محضریم و آن پیشوای مهربان از ما به ما نزدیک تر است .
دوست نزدیک تر از من به من است وین عجیب بین که من از وی دورم!
یقین داشته باشیم که امام عصر (علیه السلام) ما را از خود ما بهتر می شناسد . هر عملی که از ما سر می زند در معرض نگاه اوست . هر سخنی که بر زبان جاری می کنیم – پیش از آن که خود بشنویم – به سمع مبارک حضرت او می رسد . مگر پدران بزرگوارش نفرمودند که:
« اگر لبانتان را در خانه هاتان تکان دهید ، منظورتان را می فهمیم.» (۲)
چگونه است که معتقدیم صحیفه ی اعمالمان هر هفته به آن عزیز عرضه می شود و ما را می بیند؛ امّا این باور ما را از ارتکاب لغزش ها باز نمی دارد؟! شما را به خدا سوگند! اگر کودکی شاهد اعمال ما باشد، آیا در نوع رفتار و کردارمان پروا نمی کنیم و حتّی تغییر نمی دهیم؟ این چه جسارتی است که در محضر شاهد و ناظر الاهی از خود نشان می دهیم؟! ما او را نمی بینیم، و نمی شناسیم؛ امّا او ما رو می بینید و می شناسد و بر اعمال و احوال ما اشراف دارد . راستی ، اگر به حضور امام زمان (علیه السلام) در این دنیا یقین پیدا کنیم و در همه ی آنات خود را در حضور او ببینیم و وی را آگاه بر اعمال مان بدانیم، آیا باز هم قصور و کوتاهی و لغزش خواهیم داشت ؟
باور کنیم هر فضیلت و کمال و نعمتی در عالم هست ، به میمنت ولیّ الله الأعظم أرواحنا فداه است ؛ چه او واسطه ی فیض است در عالم وجود .
باری، شیطان در کمین شیعیان آخرالزمان نشسته است تا آن ها را نیز ، چون آدم و حوا از بهشت براند . مبادا به کید ابلیس ، ما را از بهشت امامت (۳) برانند ! ... مۆمن که از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود .
نکند ندای " هل من معین؟" امام زمان ارواحنافداء در کربلای غیبت او بی لبیک بماند! مبادا هلهله ی اهل کوفه صدای غربت حجة بن الحسن (علیه السلام) را به گوش ما نرساند!
نکند قربة الی الله، بقیه الله را تنها رها کنیم...!
نقش من در طولانی شده غیبت امام زمان (علیه السلام) یا به عکس ، در نزدیک شدن ظهور آن بزرگوار چیست ؟ مولای من چه انتظاری از من دارد ؟ چگونه می توانم امام زمان خویش را در این عصر و زمانه یاری کنم ؟
به خدا، غم های تاریخ عالم او را بس است. فرق شکافته ی علی (علیه السلام)، پهلوی شکسته ی زهرا (علیها السلام)، جگر پاره ی مجتبی (علیه السلام)، سر بر بالای نی شهید نینوا (علیه السلام)، زخم اسارت زینب کبری (علیهما السلام) ... ـ که جز با ظهور مداوا نمی شود ـ برای مالامال کردن قلب نازنینش از درد و غم کافی است.
خوشا به حال آنان که اینک نیز در محضر خورشیدند! میان ما مهجوران و آن حجت خدا امّا، جز نفسانیّت، حجابی نیست. آری، ابرهای تیره ی غفلت و معصیت است که خورشید جمالش را از تیررس نگاه ما پنهان داشته است.
ما از غیبت سخن می گوییم؛ ظهور را به انتظار نشسته ایم؛ ولی آنان که بریده از خاک، بر فراز ابرهای تعلّقات در پرواز و حرکت اند خورشید را نظاره می کنند.
ضمیر جهانیان به نزدیکی ظهور گواهی می دهد. "الله الله ...! لا یسبقنکم...!" نکند از ما پیشی بگیرند! نکند فطرت های پاک و عدالت طلب جهان در استقبال از موعود و بیعت با امام عصر (أرواحنافداه) از ما پیش افتند! (فاستبقوا الخیرات)!
در میان سلسله انبیا، آنان که شوق و دل دادگی خود را به یوسف زهرا (علیهما السلام) زودتر اظهار کردند درخشش مدال "اولو العزم" را بر سینه هاشان دیدند.
هفتاد و دو تن شهیدان کربلا را- که "هل من ناصر ینصرنی" مولایشان را لبیک گفتند و ثابت قدم ایستادند ـ نگاه کنید؛ چه حسرتی بر دل عالم و آدم گذاشته اند!!
... امّا هنوز فرصت باقی است. باید برای یاری امام عصر (علیه السلام) و قرار گرفتن در ردیف انصار آن حضرت شتاب کرد. خواه ناخواه و به یقین، یاران و انصار او گل چین خواهند شد.
پی نوشت:
۱- بحارالانوار ۱۰۰: ۴۹. هم چنین، امام جواد (علیه السلام) فرمودند: «چنان چه ۳۱۳ نفر از اهل اخلاص آمادگی کامل داشته باشند، خداوند حضرت مهدی (علیه السلام) را ظاهر می فرماید.» (مکیال المکارم۱: ۱۳۸)
۲- این روایت و تعابیر مشابه را بارها و بارها صاحب مکیال در کتاب خویش مورد استناد قرار می دهد.
۳- امام صادق (علیه السلام) به کسی که در مجلس آن حضرت آرزوی بهشت کرد فرمود: «شما (اکنون) در بهشت اید. پس از خدا بخواهید که شما را از بهشت بیرون نکند.» گفتند: جان های ما به فدای شما، ما در دنیاییم (هنوز به بهشت وارد نشده ایم)! فرمودند: «آیا شما به امامت معترف نیستید؟» گفتند: چرا فرمودند: «بهشت همین امامت است که هر کس به آن اقرار آورد در بهشت است. پس از خداوند بخواهید تا این را از شما نگیرد.» بحارالانوار ۶۸: ۱۰۲
کلید قفل غیبت به دستان شیعه است
بیاییم امام زمان مان را مانند کوفیان تنها نگذاریم
بشر باید توبه ای کند به عمق تاریخ ... و شیعیان در این میان ، باید توبه ای کنند عمیق تر ؛ چرا که نقشه سعادت بشریّت در دست آن هاست . در یک سخن ، کلید قفل غیبت به دستان شیعه است .
در روایات مرتبط با « ظهور امام عصر » أرواحنا فداه آمده است :
«آن هنگامی که برای امام،( یارانی ) به تعداد اهل بدر ( ۳۱۳ تن) گرد هم آیند بر آن حضرت قیام و تغییر واجب می شود.»(۱)
آیا در حال حاضر ، در میان جمعیت بیش از شش میلیارد نفری کره زمین ، سی صد و سیزده واجد شرایط فوق یافت نمی شوند؟
به راستی، آیا در طول این هزار و یک صد شصت و هفت سالی که از شروع غیبت می گذرد ، نبایستی حداقل در یک مقطع از تاریخ شیعه ، گروهی از شیعیان به فکر چاره می افتادند و با عزم راسخ و ایجاد معیارهای مورد نظر این روایت در خود ، ظهور مبارک امام عصر (علیه السلام) را زمینه سازی می کردند تا این که عمر دوران غیبت به این درازا نمی کشید و دوازده قرن غربت آن امام عزیزتر از جان به پایان می رسید و روزگار مردم دنیا و به ویژه شیعیان این نبود که اکنون شاهد آنیم ؟
البتّه مخاطب این سوال، نسل کنونی جامعه ی شیعه نیز هست و شایسته است هر یک از ما به تفکر و تأمل راجع به این حقیقت تلخ پرداخته از خویشتن بپرسیم :
نقش من در طولانی شده غیبت امام زمان (علیه السلام) یا به عکس ، در نزدیک شدن ظهور آن بزرگوار چیست ؟ مولای من چه انتظاری از من دارد ؟ چگونه می توانم امام زمان خویش را در این عصر و زمانه یاری کنم ؟
در شرمساری ما همین بس که امام زمان مان همواره به یاد ماست و ما از آن وجود مقدس غافل ایم . ما چشم به راه ظهور آن راهبر آسمانی ایم و آن بزرگوار نیز چشم انتظار بیداری ما از خواب غفلت .
آیا وقت آن نرسیده است که باور کنیم پیشوای نجات بخش ما زنده است ؟ آیا هنگام آن نیست که خود باور کنیم و این باور را به دیگران عرضه بداریم که چاره ای جز پناه بردن به آستان مبارک محبوب نداریم ؟
سر ارادت ما و آستان حضرت دوست که هرچه بر سر ما می رود ارادت اوست
آری، باور کنیم همه و همه در آن محضریم و آن پیشوای مهربان از ما به ما نزدیک تر است .
دوست نزدیک تر از من به من است وین عجیب بین که من از وی دورم!
یقین داشته باشیم که امام عصر (علیه السلام) ما را از خود ما بهتر می شناسد . هر عملی که از ما سر می زند در معرض نگاه اوست . هر سخنی که بر زبان جاری می کنیم – پیش از آن که خود بشنویم – به سمع مبارک حضرت او می رسد . مگر پدران بزرگوارش نفرمودند که:
« اگر لبانتان را در خانه هاتان تکان دهید ، منظورتان را می فهمیم.» (۲)
چگونه است که معتقدیم صحیفه ی اعمالمان هر هفته به آن عزیز عرضه می شود و ما را می بیند؛ امّا این باور ما را از ارتکاب لغزش ها باز نمی دارد؟! شما را به خدا سوگند! اگر کودکی شاهد اعمال ما باشد، آیا در نوع رفتار و کردارمان پروا نمی کنیم و حتّی تغییر نمی دهیم؟ این چه جسارتی است که در محضر شاهد و ناظر الاهی از خود نشان می دهیم؟! ما او را نمی بینیم، و نمی شناسیم؛ امّا او ما رو می بینید و می شناسد و بر اعمال و احوال ما اشراف دارد . راستی ، اگر به حضور امام زمان (علیه السلام) در این دنیا یقین پیدا کنیم و در همه ی آنات خود را در حضور او ببینیم و وی را آگاه بر اعمال مان بدانیم، آیا باز هم قصور و کوتاهی و لغزش خواهیم داشت ؟
باور کنیم هر فضیلت و کمال و نعمتی در عالم هست ، به میمنت ولیّ الله الأعظم أرواحنا فداه است ؛ چه او واسطه ی فیض است در عالم وجود .
باری، شیطان در کمین شیعیان آخرالزمان نشسته است تا آن ها را نیز ، چون آدم و حوا از بهشت براند . مبادا به کید ابلیس ، ما را از بهشت امامت (۳) برانند ! ... مۆمن که از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود .
نکند ندای " هل من معین؟" امام زمان ارواحنافداء در کربلای غیبت او بی لبیک بماند! مبادا هلهله ی اهل کوفه صدای غربت حجة بن الحسن (علیه السلام) را به گوش ما نرساند!
نکند قربة الی الله، بقیه الله را تنها رها کنیم...!
نقش من در طولانی شده غیبت امام زمان (علیه السلام) یا به عکس ، در نزدیک شدن ظهور آن بزرگوار چیست ؟ مولای من چه انتظاری از من دارد ؟ چگونه می توانم امام زمان خویش را در این عصر و زمانه یاری کنم ؟
به خدا، غم های تاریخ عالم او را بس است. فرق شکافته ی علی (علیه السلام)، پهلوی شکسته ی زهرا (علیها السلام)، جگر پاره ی مجتبی (علیه السلام)، سر بر بالای نی شهید نینوا (علیه السلام)، زخم اسارت زینب کبری (علیهما السلام) ... ـ که جز با ظهور مداوا نمی شود ـ برای مالامال کردن قلب نازنینش از درد و غم کافی است.
خوشا به حال آنان که اینک نیز در محضر خورشیدند! میان ما مهجوران و آن حجت خدا امّا، جز نفسانیّت، حجابی نیست. آری، ابرهای تیره ی غفلت و معصیت است که خورشید جمالش را از تیررس نگاه ما پنهان داشته است.
ما از غیبت سخن می گوییم؛ ظهور را به انتظار نشسته ایم؛ ولی آنان که بریده از خاک، بر فراز ابرهای تعلّقات در پرواز و حرکت اند خورشید را نظاره می کنند.
ضمیر جهانیان به نزدیکی ظهور گواهی می دهد. "الله الله ...! لا یسبقنکم...!" نکند از ما پیشی بگیرند! نکند فطرت های پاک و عدالت طلب جهان در استقبال از موعود و بیعت با امام عصر (أرواحنافداه) از ما پیش افتند! (فاستبقوا الخیرات)!
در میان سلسله انبیا، آنان که شوق و دل دادگی خود را به یوسف زهرا (علیهما السلام) زودتر اظهار کردند درخشش مدال "اولو العزم" را بر سینه هاشان دیدند.
هفتاد و دو تن شهیدان کربلا را- که "هل من ناصر ینصرنی" مولایشان را لبیک گفتند و ثابت قدم ایستادند ـ نگاه کنید؛ چه حسرتی بر دل عالم و آدم گذاشته اند!!
... امّا هنوز فرصت باقی است. باید برای یاری امام عصر (علیه السلام) و قرار گرفتن در ردیف انصار آن حضرت شتاب کرد. خواه ناخواه و به یقین، یاران و انصار او گل چین خواهند شد.
پی نوشت:
۱- بحارالانوار ۱۰۰: ۴۹. هم چنین، امام جواد (علیه السلام) فرمودند: «چنان چه ۳۱۳ نفر از اهل اخلاص آمادگی کامل داشته باشند، خداوند حضرت مهدی (علیه السلام) را ظاهر می فرماید.» (مکیال المکارم۱: ۱۳۸)
۲- این روایت و تعابیر مشابه را بارها و بارها صاحب مکیال در کتاب خویش مورد استناد قرار می دهد.
۳- امام صادق (علیه السلام) به کسی که در مجلس آن حضرت آرزوی بهشت کرد فرمود: «شما (اکنون) در بهشت اید. پس از خدا بخواهید که شما را از بهشت بیرون نکند.» گفتند: جان های ما به فدای شما، ما در دنیاییم (هنوز به بهشت وارد نشده ایم)! فرمودند: «آیا شما به امامت معترف نیستید؟» گفتند: چرا فرمودند: «بهشت همین امامت است که هر کس به آن اقرار آورد در بهشت است. پس از خداوند بخواهید تا این را از شما نگیرد.» بحارالانوار ۶۸: ۱۰۲
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/1IfPdtk
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر