راهکارهای تربیتی زمینهساز ظهور-1
مهدویت و تربیت از این جهت ارتباطى نزدیک و پیوندى عمیق با هم دارند که تربیت صحیح، زمینهساز ظهور حضرت ولیّ عصر(عج) است که میتواند با پرورش نیروهاى مخلص و معتقد به مهدویت، زمینۀ قیام آن حضرت را فراهم کند.
موضوع راهکارهای تربیتی زمینه ساز ظهور از دغدغه های مهم مکاتب فرهنگی، ادیان آسمانی و به ویژه دین اسلام است. هدف نوشتار حاضر، بررسی تعدادی از راهکارهای تربیتی است که در احادیث به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به عنوان زمینه ساز ظهور پرفروغ مهدوی مطرح شده است. روش پژوهش، توصیفی _ تحلیلی بوده و به منظور گردآوری داده های لازم برای نیل به اهداف پژوهش، منابع حدیثی موجود و مرتبط با راهکارهای تربیتی زمینه ساز ظهور با استفاده از فرم های فیش برداری از منابع جمع آوری شده و با شیوه های کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
از راهکارهای تربیتی مورد تأکید در این پژوهش می توان به تمهید شرایط رشد شخصیت افراد، معرفی تجربیات و الگوهای برتر مهدوی، فرهنگ سازی مهدوی و آسیب شناسی با هدف آسیب زدایی اشاره کرد.
مقدمه
آرمان های یک جامعه بیان گر میزان رشد و بالندگی آن جامعه هستند و هر اندازه که متکی بر ارزش های والای الهی و انسانی بوده و افق وسیع تری را پیش روی داشته باشند راه وصول به قله های کمال و سعادت را هموارتر خواهند ساخت. امت اسلام، به ویژه جهان تشیع به دلیل توان بالایی که معارف انسان ساز الهی در اختیار آن قرار داده است، ظرفیت گسترده ای در رسیدن به جامعه ای آرمانی و ایده آل دارد.
در این میان، نهاد تعلیم و تربیت نهادی پایه ای است و یکی از وظایف مهم آن در جوامع ارزشی، هدایت انسان به هستی متعالی (حیات طیبه) است (توانا، مولوی نسب، 1391: 60). از همین روست که تعلیم و تربیت، رسالت اصلی پیامبران[1] و هدف اصلی ظهور و حکومت حضرت مهدی(عج) معرفی شده است.
مسیری که تعلیم و تربیت اسلامی در آن قرار دارد بازگشت به تعلیمات، دعوت ها و هدایت های پیامبران الهی و امامان معصوم:[2] است تا در پرتو هدایت های آنان، انسان از جهل و نادانی های مکاتب بشری رهایی یابد و راه منطبق با فطرت را بازشناسی کرده و مسیر تکامل را هموار سازد. در این میان «اندیشه و باورداشت مهدویت» از جمله آموزه های وحیانی است که در منظومۀ اندیشۀ شیعی به سان خورشید نورافشانی می کند و ریشه در پاسخ به نیازهای فطری بشر دارد؛
فطرتی که او را به بهروزی و کمال طلبی و امید وصول به آینده ای تابناک می خواند و گسترش فرهنگ خداباوری، عبودیت، عدالت خواهی، ظلم ستیزی و شکوفا شدن تمامی استعدادهای بشری را نوید می دهد؛ باوری که در دل خود گوهری چون «انتظار» را پرورانده است؛ انتظار ظهور رادمردی از سلالۀ پیامبر خاتم(ص) که هم نام و سیرۀ اوست و ارزش هایی را که جدّ بزرگوارش برای محقق آن مبعوث شده است احیا می کند؛ «بقیه الله» و ذخیرۀ خداست برای «یوم موعود» تا عدل و داد را بگستراند و بساط ظلم و جور را برکند[3]؛
«انتظار»ی که سازنده است و جامعه را به پویایی و حرکت وا می دارد و نه تخدیر، انفعال و انتظاری که «شناخت و معرفت امام»، «ایمان به غیبت و وعده های الهی»، «صبر و استقامت»، «امید و اشتیاق»، «کمال طلبی»، «تولّی و تبرّی را همراه خود دارد؛ مؤلفه هایی که توجه به اهمیت و ارزش آن می تواند حیات بخش جامعه باشد و آرمان های الهی را در آن زنده کند.
تبیین راهکارهای تربیتی زمینه ساز که در آموزه های روایی ما مطرح شده به عنوان هدف اصلی این پژوهش، یکی از مهم ترین عواملی است که می تواند زمینه ساز ظهور انسانی کامل شود که مؤید به عصمت و علم الهی بوده و جایگاهی بس عظیم در نظام هستی دارد تا بدان جا که اگر نباشد زمین اهل خود را فرو خواهد برد و اساس آفرینش بیهوده خواهد شد[4].
روش پژوهش حاضر، توصیفی _ تحلیلی است. بر این اساس برخی از آموزه های دینی در قلمرو تعلیم و تربیت، توصیف محتوایی شده و راهکارهای تربیتی زمینه ساز ظهور، تبیین گردیده است.
جامعۀ این پژوهش، شامل متون حدیثی مرتبط با مبانی نظری و پژوهشی راهکارهای تربیتی زمینه ساز ظهور است. از میان متون حدیثی، مواردی که ارتباط بیشتری با اهداف پژوهش داشتند به عنوان نمونه انتخاب شدند.
در این نوشتار، به منظور گردآوری داده ها از فرم های فیش برداری از متون حدیثی استفاده شده است.
مبانی نظری
برای ورود به بحث، به چند نکتۀ مهم به عنوان مبانی نظری می پردازیم:
1. تعبیر زمینه ساز ظهور از روایت نبوی(ص) گرفته شده است که فرمود:
یخرج ناس من المشرق فیوطّئون للمهدی سلطانه؛ (مجلسی، 1403: ج51، 78)
مردمی از مشرق زمین قیام می کنند و زمینه را برای قیام مهدی(عج) فراهم می سازند.
و به مفهوم فراهم کردن بسترهای تربیتی، روان شناختی و اجتماعی است که افراد بتوانند به اهداف تربیتی و رشد و تعالی انسانی مورد نظر در فرهنگ امامت و ولایت نایل گردند؛ حتی در غیبت قائم آل محمد(عج) به امر آنان متمسّک باشند و افزون بر باور قلبی، پیروی عملی را در مسیر هدایت و تربیت مرضیّ آنان داشته، و سرانجام از حسن مآب برخوردار شوند و از شجرۀ طوبای[5] ولایت بهره مند گردند.
2. زمینه سازی تربیتی همان دعوت به کتاب خدا و سنت پیامبر(ص) [6] و فراهم سازی بستر برای التزام عملی به دین و دین داری همه جانبه است که امام عصر(عج) بدان عنایت دارد. به تعبیر دیگر، آراستگی به جنبه های اعتقادی، اخلاقی و عملکردی دین در حیطه های فردی، الهی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و مانند آن، سبب شکل گیری ساختار شخصیت مطلوب انسانی در افراد می گردد که صاحب ظرفیت همراهی با معصومان: می شوند و در تحقق اهداف امام(عج) و احیای ارزش های فطری مانند ارزش هایی چون عدالت خواهی، ظلم ستیزی، نوع دوستی و احترام به حقوق دیگران، او را یاری خواهند کرد (آیتی، 1390: 59 - 60).
3. زمینه سازی برای جامعۀ امام زمانی، به تربیت افراد نیازمند است. سنت الهی _ همان گونه که در آیۀ 11سورۀ رعد[7] بیان شده، این است که تا افراد تربیت نشوند و تحول و رشد نیابند، جامعه نیز تحول رشدی نخواهد یافت. همچنین نعمت ظهور امام زمان(عج) و حاکمیت نظام مهدوی به تحولات تربیتی افراد بستگی دارد؛ زیرا که بدون آن، نعمتی اجتماعی در ارادۀ خداوند (انفال: 53). متغیّر نخواهد شد.[8]
4. از دیدگاه اسلام، رویکرد فراهم سازی زمینۀ ظهور، رویکردی تربیتی است. این رویکرد حاکی از دو نوع زمینه سازی به عنوان وظیفۀ دینی است. یک وظیفۀ فردی که هر مؤمنی باید خود را در مسیر ولایت مهدوی پرورش دهد و در مراتب ایمانی و تقوایی سیر صعودی داشته باشد و دیگر این که همۀ مؤمنان به عنوان پیروی از امام(ع) در اصلاح و ارتقای همدیگر موظف به کوشش و تلاشند و باید به امر به معروف و نهی از منکر بپردازند و در ارتباط با یکدیگر نقش تربیتی و هدایتی را ایفا نمایند تا جامعه به بلوغ اجتماعی جامعۀ منتظر برسد و از شاخصه های آن برخوردار شود.
یعنی باور و رغبت اجتماعی به دولت کریمۀ مهدوی(عج) (تولّی)، نفرت و شکایت از ستمگری ها و ضد ارزش ها (تبرّی) و اقدامات عملی در مبارزه با ضد ارزش ها و کمک از خداوند در این فعالیت ها، می تواند تحولی تربیتی را ایجاد کند که جامعه مهیای ظهور گردد (سهرابی، 1389: 195 - 212). در این راستاست که دین داران وظیفه شناس با یکدیگر مؤانست و معاشرت[9] داشته و جامعه ای به هم پیوسته و با روابطی منسجم و قویّ تشکیل می دهند و نظام تربیتی را برنامه ریزی می کنند که زمینۀ تعلیم و تربیت مهدوی را فراهم سازند. با چنین زمینه سازی، عدالت طلبی و ظلم ستیزی[10] در جامعه حاکمیت می یابد و زمینۀ تحقق عدالت جهانی مهدوی را فراهم می آورد.
5. تربیت افراد، مرهون راهکارها و شیوه های تربیتی است. شیوه های تربیتی که از دل اصول کشف شده از مبانی تربیتی، یعنی هستی ها و دارایی های آدمی برمی خیزند و راه و مسیر نیل به هدف را هموار می سازند. موفقیت مؤمن در سیر تکاملی و تحولات تربیتی و اخلاقی و رسیدن به جایگاهی که از اصحاب ولیّ عصر(عج) محسوب شود و بتواند رهرو راستین حضرتش باشد، در سایۀ راهکارهای تربیتی صحیح، میسّر است. این روش هایند که آسیب زدایی تربیتی، تزکیۀ روانی، پرورش صفات کمالی، ارتقابخشی شخصیت انسانی و نیل به سعادت را سبب می شوند. شناسایی راهکارهای تربیتی درست و روشن و به کار بستن آن ها اهداف عالی و کرامت انسانی را محقق می سازند. امام علی(ع) فرمود:
عَلَیْکَ بِمَنْهَجِ الِاسْتِقَامَه فَإِنَّهُ یَکْسِبُکَ الْکَرَامَه وَ یَکْفِیکَ الْمَلَامَه؛ (آمدی تمیمی، 1373: ج4، 294)
شیوه استقامت پیشه کن که آن انسان را کرامت و شرافت می بخشد و او را از کارهای ملامت بار باز می دارد.
6. نظام تربیتی زمینه ساز مهدوی، نظامی پویاست. ضمن این که این نظام با ویژگی های فطری انسان منطبق است، اصول، روش ها و کارکردهایش همواره هماهنگ با دگرگونی های محیطی و شرایط زمانه، شاداب و زنده نگاه داشته می شود؛ زیرا روش ها، ابزارها و راهکارهای تربیتی با شرایط هماهنگ هستند که در به فعلیت رساندن استعدادهای ظرفیت یافتۀ سرشتی به متربی کمک می کنند (هوشیار، 1365: 22). آموزش های غیرمستقیم و تأکید فراوان متون دینی بر آن، از نقش مهم آن در تربیت حکایت دارد. شیوع عملی امور خیر توسط عده ای، زمینه ساز عامل بودن آن ها در بین مردم است. از این رو امام صادق(ع) فرموده اند:
کُونُوا دُعَاه لِلنَّاسِ بِالْخَیْرِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ؛ (مجلسی، 1403: ج71، 7)
مردم رابا عملتان نه با زبانتان به سوی کارهای خوب سوق دهید.
راهکارهای تربیتی زمینه ساز ظهور
در این نوشتار، به چهار دسته از راهکارهای تربیتی زمینه ساز مطرح شده در احادیث اشاره می شود. این چهار دسته عبارتند از: 1. تمهید شرایط رشد شخصیت افراد، 2. معرفی تجربیات برتر مهدوی، 3. فرهنگ سازی مهدوی، 4. آسیب شناسی با هدف آسیب زدایی. در ادامه به توضیح هر یک می پردازیم.
1. تمهید شرایط رشد شخصیت افراد
رشد ویژگی های انسانی و شخصیتی در جنبه های گوناگون و تقویت آن ها، فراهم آورندۀ زمینۀ پرورش افراد امامِ زمانی است؛ زیرا افردای که به ویژگی های شخصیتی انسانی متصف می شوند و آن ها را در خویش تقویت می کنند، از سلامت شناختی، عاطفی و عملکردی، در سطوح بالا برخوردار می گردند. کسانی که صاحب سلامت شناختی می شوند و به معرفت صحیح یقینی نسبت به خدا می رسند، هماهنگی آن را با فطرتشان می یابند و گرایش مثبت و محبت آنان به خدا تقویت می گردد.
توأم شدن آن شناخت و این عوامل مثبت اعتقاد و باور به متعلقات ایمان را در آنان بارورتر می سازد و زمینۀ فعالیت های ارزشی و تربیتی مناسب را فراهم می سازد و سبب رشد دین داری می گردد. در ادامه به تعدادی از ویژگی های شخصیتی که رابطه ای تنگاتنگ با مهدویت و تربیت مبتنی بر ظهور دارند و در احادیث بر آن ها تأکید شده است پرداخته می شود:
الف) احساس عزت و خودارزشمندی
عزت یابی و نیل به احساس ارزشمندی زمینه ساز تربیت مهدوی است. قرآن کریم در آیۀ پنجم سورۀ قصص[11] از مستضعفانی یاد می کند که در سایۀ لطف خداوندی که بر آنان منت گذاشته می شود به عزت و احساس ارزشمندی دست می یابند. این احساس عزت، زمینۀ فعالیت های تربیتی را فراهم می سازد که بتوانند نه تنها متربیان خوبی باشند، بلکه زمینه را برای هدایت و حاکمیت امام مهدی(عج) پدید آورند و امامان و وارثان زمین گردند.
عزت اجتماعی و سیاسی جامعۀ ایمانی مهدوی مبتنی بر عزت روان شناختی و احساس ارزشمندی افراد مؤمن در خویشتن است. از این رو در تربیت زمینه ساز ابتدا باید احساس عزت نفس در افراد پرورش یابد تا به اصحاب مهدی(عج) پیوند بخورند.
عزت نفس، عبارت است از احساس ارزشمند بودن که با درک خود، توانمندی های خود و خودباوری واقعی همراه است و فرد با توجه به اهداف ارزشمند خویش، نسبت به زندگی احساس خوبی دارد. این حس طبیعی می تواند به وسیلۀ افکار، احساسات، عواطف و تجربیات ما در طول زندگی تقویت شود. سیستم فکری و عاطفی کسی که دارای احساس خودارزشمندی است، سالم باقی می ماند و با حقایق فطری و دیانت رابطه ای مثبت برقرار می سازد و به رشد و شکوفایی آن همت می کند و برای مقابله با شبهات فکری، رنجش ها و ناکامی ها در زندگی، احساس کارآمدی و شایستگی می کند.
خودارزشمندی در واقع به منزلۀ سیستم خودآگاهی ایمن عمل می کند و مقاومت، قدرت و توانایی لازم را
برای بازسازی اخلاقی و تربیتی و پیشرفت ایجاد می نماید (کاوندی، صفورایی پاریزی، 1391: 166 - 171).
در فرهنگ اسلامی، عزت و تربیت دینی معمولاً با هم مطرح می شوند و یکدیگر را تحت تأثیر قرار می دهند. همان گونه که خداوند متعال می فرماید: (وَ لِلهِ العِزّه وَ لِرَسولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ) (منافقون: 8)، شخص مؤمن نیز شخصیتی عزتمند دارد و از اموری که بی تقوایی و پستی است، می پرهیزد. همچنین امام صادق(ع) می فرماید:
الْعِزُّ أَنْ تَذِلَّ لِلْحَقِّ إِذَا لَزِمَک؛ (محمدی ری شهری، 1379: ج17، ش12831)
عزت آن است که در مقابل حق خوار باشى، وقتى بر تو لازم شد.
عزت نفس و احساس ارزشمندی، خودبه خود، باعث حق پذیری و پایبندی به حق می شود و شخص، ارزشمندی احکام الهی را درمی یابد و با درک هماهنگی عزت با ارزش های دینی و معنوی، نسبت به قانون پروردگار احساس وظیفه شناسی می کند و به امور اخلاقی مانند صداقت و راستی پایبندی نشان می دهد و خود را از جهالت و اعمال ضداخلاقی که با ذلّت همراه است[12] برحذر می دارد.
احساس خودارزشمندی پیامدهای بسیاری دارد، از جمله: قدرت ادراکی فرد به خصوص دربارۀ مباحث دینی مثل ظهور، افزایش می یابد و در مقابله با شبهات دینی توانمندتر می شود و نسبت به احساسات و افکار خود به ویژه عقاید دینی برخاسته از فطرتش تردید نمی کند. همچنین از ابراز شبهات، ترس به خود راه نمی دهد و برای رفع آن ها با علمای دین، به گفت وگوی منطقی می پردازد. با آنان ستیزه نمی کند و از گرفتار شدن به آشفتگی های فکری و شهوانی (شریف رضی، 1387: حکمت449) و اضطراب و پریشانی عاطفی نسبت به دین داران مصون می ماند.
ب) تبیین دیدگاه خدا و اولیای دین دربارۀ افراد متربی
از شرایط تمهیدی برای رشد شخصیت متربی، تبیین دیدگاه خدا و اولیای دین دربارۀ وی است. متعلم و متربی هنگامی که درمی یابد خدای متعال و اولیای دین، به ویژه امام زمانش، نگاهی کرامتی و شخصیتی والا به وی دارند[13] و او را دارای نعمت های گران بهایی چون توانمندی های عقلانی، عواطف انسانی معنوی، مسئولیت پذیری و استقلال طلبی می دانند و آن قدر امامش برای او قدر و منزلت قائل است که برای عافیت و سلامتی او دعا می کند و حشر او را در دنیا و آخرت با خودشان از خدا می خواهد، احساس شخصیت می کند.
همچنین وقتی بداند وی محبوب خداست و مقامش به منزلۀ برخی ملائکۀ مقرب اوست[14] و والدین موظفند قدر او را به عنوان مشاور و وزیر کارآمد بدانند و از افکار جوان و بکر وی استفاده کنند (مجلسی، 1403: ج2، 95)، در این صورت است که جوان متربی با احساس ارزشمندی از توجه ویژۀ خدا و اولیای دین به وی، رابطۀ نگرشی و عاطفی اش با خدا، اولیای دین، تربیت مهدوی و مراتب دیانت، محکم تر و کامل تر می شود.
ج) توجه به افکار منطقی و عواطف و فعالیت های متربیان
برجسته ساختن افکار، احساسات و رفتارهای مثبت افراد در احساس شخصیت و تقویت آموزه های دینی آنان مؤثر است و آنان را از فعالیت های منفی و ضد اخلاقی بازمی دارد.
نوجوانی از انصار در نماز جماعت حاضر شد، ولی رفتارهای زشتی نیز از او سر زد. بزرگسالان از این امر آشفته شدند و برای چاره جویی به خدمت رسول اکرم(ص) رسیدند. پیامبر(ص) در پاسخ، آنان را به رفتار مثبت نوجوان که همان حاضر شدن به نماز جماعت بود، توجه دادند و فرمودند که همین رفتار نیکش سرانجام، روزی او را از این گونه رفتارهای نادرست بازمی دارد و چنین نیز شد (همو: ج82، 198).
توجه به تمایلات و عواطف متربی و رویکردهای متفاوت وی و هماهنگ سازی آموزش و پرورش او با آن ها می تواند در فهم و بصیرت و رشد تربیتی او مؤثر باشد. امام رضا(ع) فرمود:
همانا دل ها را رویکردی نشاطی یا روی گردی فراری است. به هنگامی که روی می آورند، با فهم و بصیرت می شوند و هرگاه پشت کنند، خسته و ملولند. بنابراین به گاه روی آوری و نشاطشان به آن ها رابطۀ آموزشی و تربیتی برقرار سازید و به گاه روی گردانی و ضعفشان، آن ها را به حال خود رها سازید. (همو: ج78، 353)
د) شکل دادن روابط اجتماعی بر اساس عدل و احسان
از جمله ابعاد رشد شخصیت، رشد اجتماعی افراد است که در نظام تعلیم و تربیت مهدوی بسیار مهم است؛ زیرا در سایۀ آن، افراد به وظایف اجتماعی و روابط تربیتی بهینه نسبت به یکدیگر همّت می گمارند و زمینۀ ظهور را فراهم می سازند. پرورش تدریجی شخصیت اجتماعی افراد و شکل دادن روابط اجتماعی آنان بر اساس عدل و احسان زمینه ساز پدید آمدن جامعۀ بالندۀ تربیتی است. افراد مؤمن به اهداف حکومت و ولایت امام زمان(عج) نسبت به پدید آمدن شرایط چنین جامعه ای احساس تکلیف می کنند و برای فراهم سازی شرایط ظهور وظایفی یکدیگر دارند.
محور این وظایف، عدل و احسان است[15]. اجرایی کردن عدل و احسان توسط مؤمنان، سبب می شود زمینۀ تحقق عدالت اجتماعی، به عنوان برجسته ترین اهداف حکومت و ولایت ولیّ عصر(عج) در میان جامعۀ بشری فراهم گردد. روابط اجتماعی بر اساس عدالت و احسان، پیوندی انسانی میان همۀ افراد مؤمن برقرار می سازد. آن ها نسبت به یکدیگر قرابت و همدری احساس می کنند و به کمک هم می شتابند و برای رفع نیاز یکدیگر اقدام می کنند.
آنان اخلاق اجتماعی را در میان خود نهادینه می سازند و با رفتارهای ارزشی، زمینۀ پرورش و ارتقای شخصیت اجتماعی یکدیگر را فراهم می کنند و جامعه را برای قیام به قسط[16] آماده می کنند که این از خواسته های مهم انبیا: و امام زمان(عج) است.
هـ ) برقراری ارتباط عاطفی در کنار حمایت ها
درک و ایجاد ارتباط عاطفی با افراد، در رشد شخصیت و احساس ارزشمندی و روی آوردن وی به امور پسندیده تأثیر دارد. از این رو به این شیوۀ ارتباطی با افراد در متون دینی توصیه شده است[17]. ارتباط عاطفی و حمایتی مؤمنان با یکدیگر از مهم ترین راهکارهای تربیتی است که قرآن آن را ویژگی افراد مؤمن به عنوان «رحماء بینهم»[18] مطرح کرده است. این راهکار به تحول در روابط میان مؤمنان نظر دارد؛ تحولی که زندگی فرد را با زندگی جامعۀ ایمانی، گره عاطفی می زند؛ چنان که در تبادل برّ و محبت و مهرورزی نسبت به یکدیگر، همانند یک پیکرند.
درد دیگری، درد خود پنداشته می شود و مشکل دیگری را مشکل خویش دانسته و تمام توان خود را در رفع آن به کار می گیرد.[19] مؤمنان بر محور دوستی رفتار اجتماعی خود را پی ریزی می کنند و می کوشند هیچ کلام و عملکردی نسبت به یکدیگر نداشته باشند که در آن محبت و مودت جلوه گری نکند؛ زیرا آنان با هم اخوت دارند و محبت به یکدیگر را محبت به خویش و خانوادۀ خویش می دانند.[20] این نوع رفتار مودتی، از بینش و عاطفۀ درونی و باور قلبی آنان سرچشمه می گیرد و به صورت آب راه های زلال درمی آید و در رگ های جامعه جریان می یابد. آن گاه تربیت و اخلاق افراد را حیات می بخشد و بر تربیت زمینه ساز ظهور و حاکمیت تولّی در جامعۀ ایمانی، به صورت همه جانبه و عمیق اثر می گذارد.
و) پرورش روحیۀ اخلاقی و معنوی
شخصیت اعتقادی با تمایل فطری بشر به خدا و صفات و افعال ارزشی سبب آن است که هر قدر این عواطف در متربی پرورش یابد، ابعاد شخصیتی او رشد می یابد. مثلاً با پرورش خداشناسی و خدا دوستی، شخصیت اعتقادی و عاطفی فرد با خدا تقویت می گردد و با پرورش میل به حق طلبی، شخصیت حق گرایی و حق خواهی رشد می یابد و با پرورش نوع دوستی، شخصیت عاطفی و اجتماعی متربی بالنده می گردد و به طور کلی با پرورش گرایش های اخلاقی و معنوی، شخصیت اخلاقی و معنوی متربی، متعالی می شود.
از سوی دیگر، فرد دارای شخصیت متعالی و معنوی، می کوشد به انجام افعال ارزشی در ابعاد فردی و اجتماعی بپردازد. بنابراین ابعاد شخصیتی وجود انسان و انجام فعالیت های تربیتی و اخلاقی، با هم رابطۀ تعاملی دوسویه دارند و پرورش هر یک در رشد دیگری مؤثر است. از این رو به طور مثال می توان بیان کرد: انجام رفتارهای اخلاقی (عمل صالح) با هم رابطۀ تعاملی دارند. رشد شناخت یقینی و شخصیت ایمانی در سوق دادن افراد به انجام رفتارهای نیکو و ارزشی مؤثر است و حسن اخلاق و ظهور آن در رفتار به صورت مستمر نیز در تثبیت و افزایش درجات ایمان تأثیر دارد.
بنابراین از جمله عواملی که می تواند شخصیت افراد را در ابعاد گوناگون تقویت کند و به فراهم سازی زمینۀ ظهور کمک نماید، پرورش صفات اخلاقی در آنان است. از نمونه های مصداقی رفتارهای اخلاقی که در احادیث رابطۀ آن ها با شخصیت دینی و اعتقادی مطرح شده، می توان به حسن ظن،[21] حق پذیری و ترجیح عملی حق بر باطل و پایمال نکردن حق دیگران،[22] اصلاح میان مردم،[23] راستی،[24] کنترل خشم،[25] تقوا، ورع، گناه نکردن[26] و غیرت[27] اشاره کرد.
2. معرفی تجربیات و الگوهای برتر مهدوی
از جمله راهبردهای اجتماعی زمینه ساز ظهور، ارائۀ الگوهای عملی به افراد توسط فرهیختگان جامعه و به خصوص عامل بودن متدینین به دین، به ویژه نمودِ عملی پارسایی و کوشش برای انجام کارهای مورد پسند امام زمان(عج) توسط افراد جامعه و زدودن تحکم و اجبار و حاکمیت بخشیدن به عقلانیت و حاکم سازی محبت در جامعه است. ترمیم و اصلاح آسیب های شناختی، عاطفی و رفتاری افراد از طریق توجه به مراکز و اماکن مذهبی در ارتباط با اولیای الهی می تواند در سلامت روانی و فکری آنان تأثیرگذار باشد.
اگرچه مهدویت تبلورهای اجتماعی بسیاری دارد، ولی جنبۀ شخصی و تجربی نیز دارد. افراد زیادی با ارتباط معنوی با خدا و اولیای الهی و از جمله امام عصر(عج) و راز و نیاز با آنان و انجام فعالیت های ارزشی، صفای دل را تجربه می کنند و در حالات معنوی خویش غرق می شوند که درک آن برای دیگران ممکن نیست. شاید نتوان شعف ناشی از یک کار ارزشی و خیر را به آسانی توصیف کرد، یا رابطه با خداوند و ائمه: را با کلمات بیان کرد. شاید نتوان اثر ذکر و یاد خدا را در زندگی به راحتی تشریح کرد، بلکه هنگامی که فرد این حالات را تجربه می کند، به معرفت و عواطفی دست می یابد که اثرات عمیق آن را در خود احساس خواهد کرد[28].
شخص متربی با توجه به الگوهای برتری که مهدوی زندگی می کنند و تمام وجودشان تأسی از امام زمان(عج) است، می تواند تحول عظیم تربیتی پدیدار کند و به سوی پرورش گرایشات فطری خویش از تجربیات برتر مهدوی خداخواهی، کمال خواهی، خیرخواهی، عدالت خواهی و دیگر ارزش های اخلاقی گام بردارد و بفهمد که وی چه جایگاهی در گسترۀ گیتی دارد؛ از کجا آمده است و برای چه آمده و به کجا می رود؛ چه نقش هایی در این جهان دارد؛ اندیشۀ نظام مندش دربارۀ خویش و نظام آفرینش و زندگی اش در این دنیا چیست؛ خداوند را چگونه می یابد و مایل است با او چه رابطه ای برقرار سازد؛ چه تحلیلی از علاقه اش به پروردگار دارد؛
در برابر خداوند و موقعیتش در جهان هستی چه رسالتی بر عهدۀ اوست؛ چه تناسبی با اولیای الهی و ائمۀ هدی: برقرار می سازد و می خواهد چه نوع رابطه ای با دیگر افراد بشر داشته باشد؛ خواستار چه همکاری های متقابلی با آنان است؛ آرمان های فطری اش را در رابطه با خودش (مانند لذت و سعادت طلبی)، در رابطه با خدا (مانند پرستش، راز و نیاز و استعانت از خدا) و در رابطه با دیگر انسان ها (مانند محبت، احسان و عدالت) و در رابطه با طبیعت و جهان هستی (مانند کشف جهان و بهره برداری از آن) چگونه محقّق سازد، و در آزمایش عملی و عملکرد دینی به خوبی از عهده برآید.
3. فرهنگ سازی مهدوی
توسعۀ فرهنگ دینی در محیط زندگی، از جمله راهکارهای مؤثر در تربیت زمینه ساز ظهور است. در محیط تعلیم و تربیت، اقدامات زیر می تواند به توسعۀ فرهنگ دینی کمک کند:
یکم. معرفی دین به این که سمحۀ سهله است و منظور خدا از وضع احکام که اشاره فرموده: (یُرِیدُ اللهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَلَا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ) (بقره: 185)، این نیست که بر آدمی سخت گیری کند، بلکه اجرای آن ها آسان است. رسول گرامی اسلام(ص) می فرماید:
بُعِثْتُ بِالْحَنِیفِیَّه السَّمْحَه السَّهْلَه؛ (متقی هندی، 1397: ج11، ح32095)
به دین حنیف هموار آسان مبعوث شدم.
و نیز فرمود:
لن یرسلنی اللّه بالرهبانیّه و لکن بَعَثَنی بالحنیفیه السهله السمحه؛ (کلینی، 1391: ج5، 494)
خداوند مرا برای رهبانیت [و سختگیری دادن به خود در انجام عبادت های طولانی و شاق] نفرستاده است، بلکه با دینی سهل و آسان فرستاده است.
دوم. برگزاری مباحثات و مناظرات دینی _ فرهنگی آزاد، همان طور که سیرۀ مستمرۀ رسول اکرم(ص) و ائمه: چنین بوده است.
سوم. گسترش فرهنگ امر به معروف و نهی از منکر، به صورت شایسته در جامعه. اجرای اصل تربیتی امر به معروف و نهی از منکر در جامعه، از راهکارهای بسیار مؤثر در ایجاد تربیت زمینه ساز است. امام محمدباقر(ع) می فرماید:
الْمَهْدِیِّ وَ أَصْحَابِهِ... یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ؛ (مجلسی، 1403: ج51، 47 - 48)
مهدی و یاران او...امر به معروف و نهی از منکر می کنند.
امر به معروف و نهی از منکر یک اصل تربیتی است که تحقق مراحل آن، هماهنگ با شرایط اجرایی اش، از ناهنجاری های اجتماعی می کاهد و بهداشت روانی، به ویژه سلامت معنوی افراد در جامعه را ارتقا می دهد. امر به معروف و نهی از منکر از جمله فرایض دینی و از ضروریات اسلام است (خمینی، 1368: ج1، 397) که جامعۀ دینی را پرنشاط می سازد، و در صورت اهتمام مردم و مسئولان به این وظیفۀ شرعی، بسیاری از زشتی ها از جامعه رخت برمی بندد و ارزش های دینی و انسانی حاکم می شود.
یکی از جهاتی که قرآن بر اصل تربیتی امر به معروف و نهی از منکر، تأکید دارد[29]، این است که با اجرای این اصل، احساس مسئولیت نسبت به دیگر انسان ها و جامعه در هر فرد احیا می گردد؛ دیگرخواهی رشد یافته و تمایل به خوبی ها و ارزش های اخلاقی شکوفا می شود و پرورش می یابد؛ عواطف انسانی در راستای حفظ و ارتقای سلامت روانی هم نوعان، بسیج می شود و هر فردی نقش خود را در کاهش تخلفات قانونی و جلوگیری از بزهکاری های اجتماعی و اثرگذاری در مدیریت بهینۀ اجرای قوانین جامعه ایفا می کند.
همچنین فرد در حفظ امنیت، جلوگیری از بحران های اقتصادی و فقر، تأمین نیازمندی های گوناگون جامعه و اموری از این دست می کوشد و زمینۀ اقامۀ حاکمیت ارزش های مهدوی و مجموعه وظایف و رسالت های انسانی را فراهم می سازد[30]؛ وظایفی که لازمۀ ایمان است و باعث جذب رحمت خاص پروردگار می شوند[31].
پی نوشت ها:
[1]. (هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِن کَانُوا مِن قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ). (جمعه: 2)
[2]. وَ أَنَّ الْأَنْبِیاءَ دُعَاةٌ وَ هُدَاةُ رُشْدِکُم. (مجلسی، 1403: ج94، 38)
[3]. امام حسن عسکری(ع) : الْحَمْدُ لِلهِ الَّذِی لَمْ یُخْرِجْنِی مِنَ الدُّنْیَا حَتَّى أَرَانِی الْخَلَفَ مِنْ بَعْدِی أَشْبَهَ النَّاسِ بِرَسُولِ اللهِ(ص) خَلْقاً وَ خُلْقاً یَحْفَظُهُ اللهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى فِی غَیْبَتِهِ ثُمَّ یُظْهِرُهُ فَیَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً. (همو: ج51، 161)
.[4] امام صادق(ع) : لَوْ بَقِیَتِ الْأَرْضُ بِغَیْرِ إِمَامٍ لَسَاخَتْ. (همو: ج1، 179)
[5]. امام صادق(ع) : طُوبَى لِمَنْ تَمَسَّکَ بِأَمْرِنَا فِی غَیْبَةِ قَائِمِنَا فَلَمْ یَزِغْ قَلْبُهُ بَعْدَ الْهِدَایَةِ، فَقُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ! وَ مَا طُوبَى؟ قَالَ: شَجَرَةٌ فِی الْجَنَّةِ أَصْلُهَا فِی دَارِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ(ع) وَ لَیْسَ مِنْ مُؤْمِنٍ إِلَّا وَ فِی دَارِهِ غُصْنٌ مِنْ أَغْصَانِهَا وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ: (طُوبَى لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ). (همو: ج52، 123)
[6]. امام محمد باقر(ع) : یَدْعُو النَّاسَ إِلَى کِتَابِ اللهِ وَ سُنَّةِ نَبِیِّهِ. (همو: 343)
[7]. (إِنَّ اللهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ). (رعد: 13)
.[8] ذلِکَ بِأَنَّ اللهَ لَمْ یَکُ مُغَیِّراً نِعْمَةً أَنْعَمَها عَلى قَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ. (مجلسی، 1403: ج70، 310)
[9]. (رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ). (فتح: 29)
.[10] امام علی(ع) : کونوا للظالم خصماً و للمظلوم عوناً. (همو: ج42، 256)
.[11] (وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ). (قصص: 5)
[12]. امام صادق(ع) : الصِدقُ عِزٌّ وَ الجَهلُ ذُلٌّ. (محمدی ریشهری، 1379: ج17، ش12833)
[13]. (وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ ... وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلاً). (اسراء: 70)
[14]. امام مهدی(عج) : ... أَلْبَسَکَ اللهُ الْعَافِیَةَ وَ جَعَلَکَ مَعَنَا فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ ... . (متقی هندی، 1397: ش43106)
[15]. امام صادق(ع) : لیس لله امر الّا العدل و الاحسان. (قمی، 1404: ج1، 388)
[16]. (... لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ...). (حدید: 25)
[17]. اوصیکم بالشبّان خیراً. (فرید تنکابنی، 1372: ج1، 349)
[18]. (مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ). (فتح: 29)
.[19] امام صادق(ع) : الْمُؤْمِنُونَ فِی تَبَارِّهِمْ وَ تَرَاحُمِهِمْ وَ تَعَاطُفِهِمْ کَمِثْلِ الْجَسَدِ إِذَا اشْتَکَى تَدَاعَى لَهُ سَائِرُهُ بِالسَّهَرِ وَ الْحُمَّى. (اهوازی، 1404: 39)
.[20] (إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ). (حجرات:10)
[21]. امام صادق(ع) : «حُسْنُ الظَّنِّ راحَةُ الْقَلْبِ وَ سَلَامَةُ الدِّینِ. (آمدی تمیمی، 1373: ح4816)
[22]. امام صادق(ع) : إِنَّ مِنْ حَقِیقَةِ الْإِیمَانِ أَنْ تُؤْثِرَ الْحَقَّ وَ إِنْ ضَرَّکَ عَلَى الْبَاطِلِ وَ إِنْ نَفَعَکَ وَ أَنْ لَا یَجُوزَ مَنْطِقُکَ عِلْمَکَ. (مجلسی، 1403: ج67، 106)
پیامبر اکرم(ص) : لا یُکمِلُ المُؤمِنُ ایمانَهُ حَتّى یَحتَوىَ عَلى مِائَةٍ وَ ثَلاثِ خِصالٍ: ... لا یَقبَلُ الباطِلَ مِن صَدیقِهِ وَ لا یَرُدُّ الحَقَّ مِن عَدُوِّهِ... . (همو: 310)
[23]. رسول خدا(ص) : اُخبِرُکُم أَلا بِأَفضَلَ مِن دَرَجَةِ الصِّیامِ وَالصَّلاةِ وَالصَّدَقَةِ؟ صَلاحُ ذاتِ البَینِ، فَإِنَّ فَسادَ ذاتِ البَینِ هِىَ الحالِقَةُ. (پاینده، 1364: ح458)
.[24] امام على(ع) : الایمانُ أَن تُؤثِرَ الصِّدقَ حَیثُ یَضُرُّکَ عَلَى الکَذِبِ حَیثُ یَنفَعُکَ. (شریف رضی، 1387: حکمت458)
[25]. پیامبر خدا(ص) : ثلاثُ خِصالٍ مَن کُنَّ فیهِ فَقَدِ استَـکمَلَ خِصالَ الایمانِ: الَّذى إذا رَضىَ لَم یُدخِلهُ رِضاهُ فى باطِلٍ وَ إِن غَضِبَ لَم یُخرِجهُ مِنَ الحَقِّ وَ لَو قَدَرَ لَم یَتَعاطَ ما لَیسَ لَهُ. (درایتی،1343: 35)
[26]. امام محمد باقر(ع) : اتَّقوا اللهَ و صُونوا دینَکُم بِالوَرَع. (حیدری، 1382: ح188)
[27]. پیامبر(ص) : الغَیرَةُ مِنَ الایمانِ وَالمِذاءُ مِنَ النِّفاقِ. (پاینده، 1364: ح2045)
[28]. امام علی(ع) : التَّجَارِبُ عِلْمٌ مُسْتَفَادٌ. (آمدی تمیمی، 1373: ج1، 260)
[29]. (وَلْتَکُن مِنکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ)؛ (آل عمران: 104)
.[30] امام محمد باقر(ع) : فَرِیضَةٌ عَظِیمَةٌ بِهَا تُقَامُ الْفَرَائِضُ. (کلینی، 1391: ج5، 55)
[31]. (وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضَهُمْ أَولِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَیُقِیمُونَ الصَّلَوةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَوةَ وَیُطِیعُونَ اللهَ وَرَسُولَهُ أُولئِکَ سَیَرْحَمُهُمْ اللهُ). (توبه: 71)
منابع
_ آمدی تمیمی، عبدالواحد، غرر الحکم و درر الکلم، شرح: محمدتقی خوانساری، تهران، دانشگاه تهران، 1373ش.
_ اهوازی، حسین بن سعید، المؤمن، قم، مدرسه امام مهدی(عج) ، 1404ق.
_ آیتی، نصرت الله، «مفهوم شناسی اصطلاحی جامعۀ زمینه ساز»، فصل نامۀ مشرق موعود، ش20، قم، مؤسسۀ آینده روشن، زمستان 1390ش.
_ باقری، خسرو، «آسیبشناسی تربیتی مهدویت»، فصل نامۀ انتظار موعود، سال اول، ش1، قم، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج) ، 1380ش.
_ برقی، احمد بن محمد، المحاسن، تحقیق: مهدی رجایی، قم، مجمع جهانی اهل بیت:، 1403ق.
_ پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، تهران، سازمان انتشارات جاویدان، 1364ش.
_ توانا، محمدعلی؛ مولوی نسب، ملیحه، «وضعیت پست مدرنیسم و ارزش ها: نسبت سنجی هستی شناسی و معرفت شناسی پست مدرنیسم با تعلیم و تربیت اسلامی»، دوفصل نامۀ اسلام و پژوهش های تربیتی، سال چهارم، ش2، قم، مؤسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی;، 1391ش.
_ حرّانی (ابن شعبه)، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول، تحقیق: علی اکبر غفاری، تهران، انتشارات اسلامیه،1404ق.
_ حضرمی (ابن خلدون)، عبدالرحمن بن محمد، مقدمه، ترجمه: محمد پروین گنابادی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، چاپ دوم، 1345ش.
_ حیدری، کمال، التربیه الروحیه: بحوث فی جهاد النفس، تهران، دار الفراق، 1382ش.
_ خمینی، سید روح الله، تحریر الوسیله، تهران، انتشارات اسلامی، 1368ش.
_ درایتی، محمدحسین؛ محمودی، ضیاءالدین، الاصول السته عشر من الاصول الاولیه، قم، مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، 1343ش.
_ سهرابی، فرامرز، مهدویت و فلسفۀ تاریخ، قم، مؤسسۀ آینده روشن، 1389ش.
_ شریف رضی، محمّد بن حسین، نهج البلاغه، ترجمه: محمّد دشتی، قم، انتشارات جمال، 1387ش.
_ صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر فی امام الثانی عشر(عج) ، قم، مؤسسه سیده المعصومه3، چاپ اول، 1378ش.
_ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، تحقیق: ابراهیم بهادری و محمّد هادی به، تهران، دارالاسوه، 1413ق.
_ طوسی، محمّد بن حسن، الغیبه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول، 1381ش.
_ فرمهینی فراهانی، محسن، تربیت در نهج البلاغه، تهران، آییژ، چاپ اول، 1390ش.
_ فرید تنکابنی، مرتضی، الحدیث، قم، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1372ش.
_ قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، قم، مؤسسه دارالکتاب،1404ق.
_ کاوندی، زینب؛ صفورایی پاریزی، محمدمهدی، «عزت نفس، احترامی به ملکوت خویشتن با نگاهی از دریچۀ روان شناسی و دین»، فصل نامۀ طهورا (مطالعات زنان و خانواده)، سال پنجم، ش12، قم، جامعه المصطفی العالمیه، 1391ش.
_ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1391ق.
_ متقی هندی، علی بن حسام الدین، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، تحقیق: حسن روزق، تصحیح: صفوه السقاء، بیروت، مکتبه التراث الاسلامی، 1397ق.
_ مجلسی، محمّدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1403ق.
_ محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، قم، دارالحدیث، 1379ش.
_ مطهری، مرتضی، مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی (مجموعه آثار)، تهران، صدرا، 1372ش.
_ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ترجمه: علی اکبر غفاری، تهران، مکتبه الصدوق، چاپ اول، 1376ش.
_ هاشمی شهیدی، اسدالله، ظهور حضرت مهدی(عج) از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان، قم، مسجد مقدس جمکران، چاپ اول، 1384ش.
_ هوشیار، محمدباقر، اصول آموزش و پرورش، تهران، دانشگاه تهران، چاپ سوم، 1335ش.
منبع: فصلنامه مشرق موعود – شماره 26
ادامه دارد ...
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/1Dr6ZWd
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر