۱۳۹۲ بهمن ۱۲, شنبه

* پنج نوع قیامت داریم *



پنج نوع قیامت داریم

انواع ساعت- يعنى قيامت- پنج است:

(۱) نوعى آن است كه در هر آن و ساعت است.

(۲) نوعى مرگ طبيعى است چنانكه پيامبر عليه الصلاة و السلام فرمود: هر كس بمرد پس قيامتش قيام كرده است.

(۳) نوعى موت ارادى است «قبل از آن كه به مرگ طبيعى بميريد به مرگ اختيارى بميريد».

(۴) نوعى ديگر از ساعت آن است كه همه در انتظار آنند(قيامت خواهد آمد و شكى در آن نيست) رسالة رتق و فتق ما متكفل بيان اين نوع ساعت است.

(۵) نوع پنجم ساعت فناء في اللّه و بقاء باللّه عارفان موحد است كه به قيامت كبرى موسوم‏ است.

منبع: ممد الهمم در شرح فصوص الحکم

--------------------------------------------------------------------------------------



شرح قیامت نوع اول : برای همه موجودات ممکن الوجود یک نوع قیامتی وجود دارد که در هر لحظه و هر آن اتفاق می افتد.

این قیامت در اصطلاح فلسفه حرکت جوهری نام دارد و در عرفان با نام تجدد امثال تشریح میگردد.


در حقیقت همه ممکنات و همه موجودات ماسوی الله دم به دم و لحظه به لحظه در حال گرفتن فیض از حق متعال هستند و خلقتشان هر لحظه نو میشود. مانند نور لامپ که پشت سر هم و در هر لحظه به سرعت روشن و خاموش می شود. این خاموش و روشن شدن برای چشمان ما به علت سرعت زیاد محسوس نیست.

اگر فیض الهی مانند این جریان برق یک لحظه به عالم نرسد همه موجودات معدوم میشوند. این جریان نو شدن خلقت و دریافت لحظه به لحظه فیض را در اصطلاح به قیامت تعبیر میفرمایند. جناب ملا محسن فیض میفرمایند :


ای جود تو سرمایه سود همه کس/وی ظل وجود تو وجود همه کس

گر فیض تو یک لحظه به عالم نرسد/معلوم شود بود و نبود همه کس


این قیامت با عبارت لبس من خلق جدید در سوره ق ذکر شده است:



أَفَعَيينَا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِي لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ(ق/15)

آيا ما از آفرينش نخستين عاجز مانديم ؟! ولي آنها باز در آفرينش جديد ترديد دارند!




و جناب مولوی هم به این نوع قیامت اشاره می کند:



هر نفس نو می شود دنیا و ما /بی خبر از نو شدن اندر بقا

عمر همچون جوی نو نو می رسد/مستمری می نماید در جسد

آن ز تیزی مستمر شکل آمده است/چون شرر کش تیز جنبانی بدست

شاخ آتش را چو جنبانی به ساز/در نظر آتش نماید بس دراز

پس تو را هر لحظه مرگ و ساعتی است/مصطفی فرموده دنیا ساعتی است



شرح قیامت نوع دوم : دومین مصداق برای انواع قیامت،مرگ طبیعی است ،چنانچه پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند:

من مات فقد قامت قیامته (بحار الانوار/ج58/ص7)

(هر کس که بمیرد قیامت او بر پا می شود).

در حقیقت هر انسانی که بمیرد قیامت او قیام میکند و این قیام قیامت مربوط به عالم برزخ است که انسان بعد از این دنیای مادی در آن محشور میشود. مرگ طبیعی برای حیوانات نیز رخ میدهد که اگر قائل شویم حیوانات نیز بعد از مرگ روحشان باقی میماند شامل حال انها هم خواهد شد منتهی در مرتبه بسیار نازل تر از انسان.

شرح قیامت نوع سوم : سومین مصداق قیامت ،موت ارادی است که این نوع مرگ تنها مخصوص انسان است و به این معنا است که انسان این قابلیت و توانایی را دارد که در عین حال که زنده است نفس و هواهای نفسانی خویش را بکشد . انسان سالک در صدد آن است که نفسانیت خویش و منیت خود را در برابر حق متعال بکشد و این همان مرگی است که آرزوی اولیای الهی است.

پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم در این رابطه فرموده اند:موتوا قبل ان تموتوا(شرح اصول کافی(صدرا)/ج1 ص359) بمیرید قبل از آنکه شما را بمیرانند.

مولوی این روایت را چه خوب به شعر درآورده است.



بهر این گفت آن رسول خوش پیام /رمز موتوا قبل موتوا یا کرام

همچنان که مرده ام من فبل موت/زان طرف آورده ام این صیت و صوت

پس قیامت شو،قیامت راببین/دیده هر چیز را شرط است این




و در بیانی دیگر:


رمز موتوا از پیمبر می شنو/زندگی خواهی پی این مرگ رو

شرح قیامت نوع چهارم : چهارمین مصداق برای قیامت،همان قیامت شرعی است که حق تعالی در قرآن کریم از آن خبرداده است:

ان الساعة آتیة لا ریب فیه (حج/7 )



که بخش قابل توجّهی از آیات قرآنی به آگاهی دادن و توصیف حوادث پایان جهان و نحوۀ برپایی این نوع قیامت اختصاص یافته است.
در این نوع قیامت همانگونه از آیات و روایات بر می آید حوادث عظیمی در عالم مادی واقع خواهد شد مانند تاریک شدن ماه و خورشید و فرو ریختن ستارگان و ...

به فرموده حضرت علامه این قیامت زمانی همان است که در رساله رتق و فتق به طور مبسوط شرح و بسط داده شده است. ایشان در این رساله میفرمایند بر اساس حرکت ستارگان ثوابت و انطباق دو عظيمه معدل النهار و منطقة البروج این حوادث بر روی زمین واقع میشود.

شرح قیامت نوع پنجم : پنجمین مصداق برای قیامت،قیامت کبرای انفسی است که برای عارفان موحد اتفاق می افتد که منظور همان فناء فی الله و بقاء بالله است.



از جمله مقاماتی که شخص سالک در پایان سیر و سلوک خویش به آن نائل می‌گردد، مقام «فناء» است. با رسیدن به این مقام، کلیۀ تعینات در دید
عارف فرو می‌ریزد و عارف به این حقیقت دست می یابد که در عالم، یک وجود بیش نیست؛ آنچه هست، همگی مظاهر و صور و تجلیات آن وجودند.
مولوی در اینباره میگوید :

ما عدم هاییم و هستی ها نما/تو وجود مطلق و هستی ما



عرفا بر این باورند که این حالت برای تمام انسان‌ها در قیامت کبرای شرعی رخ خواهد داد. حالت صعق و بیهوشی، که در هنگام وقوع قیامت و در اثر دمیده شدن در صور برای موجودات پیش می آید و قرآن کریم نیز از آن خبر داده است ُ اشاره به همین شهود باطنی دارد
امّا برای برخی انسان‌ها، که در مسیر کمال به عالی‌ترین درجات قرب رسیده‌اند، حالت «فنا»، قبل از مرگ رخ می‌دهد. از این‌رو، از این حیث می‌توان این مقام را نیز نوعی از انواع قیامت دانست؛ چراکه یکی از احکام قیامت کبرای شرعی، یعنی فناءِ موجودات در ذات حقّ، در این مقام نیز تحقّق می‌یابد





منبع






ادامه مطلب ....



http://ift.tt/1dgo2dd



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


هیچ نظری موجود نیست: