شاید در این موضوع همه ایرانی ها این طرف آب و آن طرف نظرشان یکی باشد که دل بستن به ترحم و لطف آمریکا، خیالی باطل است.
به گزارش گروه سیاسی فرهنگ نیوز، رئیس جمهور آمریکا با امضای قانونی، محدودیت سفر به ایران و همچنین دو تابعیت ها را به طور کامل رسمیت بخشید. بر اساس این قانون، شهروندان ۳۸ کشور جهان در صورتی که در پنج سال گذشته به ایران و چند کشور دیگر سفر کرده باشند، باید بر خلاف گذشته، برای ورود به آمریکا ویزا بگیرند.
از این پس ایرانیانی که تابعیت یکی از 38 کشور را داشتند و برای ورود به آمریکا نیاز به ویزا نداشتند، باید دوباره مراحل اخذ ویزای ایالات متحده آمریکا را طی کنند و زمان و هزینه مجددی برای آن پرداخت کنند. همچنین گردشگران و بازرگانان این 38 کشور مانند کشورهای اتحادیه اروپا، ژاپن، استرالیا در صورت سفر به ایران در 5 سال گذشته و در آینده، می بایست برای سفر به آمریکا، ویزای این کشور را دوباره اخذ کنند.
این قانون برای کشورهای عراق، سوریه، سودان و ایران وضع شده است. ایران، سوریه و سودان براساس قانونی در فهرست کشورهای حامی تروریسم وزارت خارجه آمریکا قرار دارد. قانون اخذ مجدد ویزا برای شهروندان 38 کشوری که قرارداد لغو ویزا با آمریکا دارند، پس از حملات تروریستی در پاریس در میان نمایندگان کنگره آمریکا طرح شد. بهانه آنها برای وضع چنین قانونی نگرانی از ورود تروریست ها به آمریکا بود که می توانستند به راحتی و بدون طی مراحل اخذ ویزا، تنها با داشتن تابعیت یکی از 38 کشور به آمریکا نیز سفر کنند. مهاجمان حملات تروریستی فرانسه همگی تابعیت فرانسه داشتند. اما اینکه چرا ایران در فهرست جدید قرار گرفته، با بهت و انتقاد حتی مقامات اتحادیه اروپا همراه بود.
موضوع تصویب و اجرایی شدن قوانین ضد ایرانی در آمریکا، موضوع جدیدی نیست و بیش از 30 سال است که ایران یکی از قربانیان تبعیض دولتی آمریکا در تمامی زمینه هاست، اما برخی اصرار دارند که با مذاکره و گفتگو می توان از ادامه این روند جلوگیری کرد. ادعای بازگشت عزت به پاسپورت ایرانی چنان مضحک و می توان گفت آزاردهنده بود که طرح کنندگان چنین شعاری نیز دچار اشتباه محاسباتی شده بودند. این سوال را باید مطرح کرد آیا عزت ایرانیان در پاسپورت آنها قرار دارد یا در جایی دیگر؟ اجبار اخذ ویزا برای ایرانیان جهت سفر به کشورهای خارجی، بی اعتباری پاسپورت ایرانی را می رساند یا کینه توزی و تبلیغات دشمنان ایران در جهان را؟
شعارها و تبلیغات درباره بازگشت عزت به پاسپورت ایرانی از زمان طرخ آن دچار انحراف بود. ایرانی ها یکی از بافرهنگ ترین و متمدنترین ملت های جهان هستند و برخلاف ناهنجاری هایی که ممکن است در داخل کشور روی دهد، ایرانی ها سعی می کنند در کشورهای خارجی ویژگی ها و خصوصیت های ویژه خود را به نحو احسن بروز دهند. این موضوع در کشور آمریکا برای همه محرز است. حتی در میان نوابغ و شخصیت های برجسته آمریکا، ایرانیان خوشنام بسیاری حضور دارند. بنابراین اینکه کشورهایی برای ایران در زمینه سفر، صدور ویزا و حتی لغو روادید، محدودیت های ایجاد می کنند، نه به خاطر خطرناک بودن ایرانی ها بلکه به دلیل دشمنی، خصومت و فشار لابی های معروف در جهان است.
در حالیکه حسن روحانی در تبلیغات ریاست جمهوری، شعار بازگشت اعتبار به پاسپورت ایرانی را سر داد که عزت ایرانی با طرح چنین شعاری بیشتر مورد خدشه قرار می گرفت. با گذشت دو سال از این تبلیغ انتخاباتی، نه تنها دیپلماسی و سیاست تنش زدایی حسن روحانی ثمری برای ادعای بازگشت عزت و اعتبار پاسپورت نداشت که محدودیت ها نسبت به ورود به ایران نیز افزایش پیدا کرد.
این موضوع از چندین منظر قابل نقد و بررسی است. همانگونه که در بالا به آن اشاره شد موضوع عزت ایرانیان چیزی نیست که دشمنان ایران یا کشورهای خارجی بخواهند به آن بها بدهند یا بالا و پایینش کنند. بلکه این امری ذاتی است و مربوط به غرور ملی ایرانیان می شود. برخورد قهرآمیز یا با کینه طرف های خارجی با ایرانیان را در جایی دیگر می بایست بررسی کرد نه در کاهش یا افزایش اعتبار پاسپورت ها. یک ایرانی بر اساس فرهنگ، مذهب، قدرت ملی خود عزتمند است.
از این رو سواستفاده سیاسیون از این مقوله، در تناقض کامل با منافع و غرور ملی قرار می گیرد. چرا که یا سیاسیون به درون زا بودن قدرت و عزت ملی باور ندارند یا در صورت باور یا آگاهی به این موضوع، برای تبلیغات و سرزنش رقیب، عزت ایرانیان را در پاسپورت ها می بیند و عزت واقعی ملی را خواسته یا ناخواسته زیر سوال می برد.
به نظر می رسد، دولت یازدهم و مقامات آن جزء دسته دوم باشند. کسانی که در زمانه تبلیغات انتخاباتی و نقد گذشته، از موضوع پاسپورت ایرانی، سوء استفاده کردند و آن را به عزت ملی گره زدند. موانع ایجاد شده و سخت گیری های بی مورد برای ایرانی ها در خارج از کشور برای سفر و تردد یا اقامت، به هیچ یک از ادعاهای کشورهای خارجی درباره ایران منطبق نیست. اینکه ایران را حامی تروریسم یا اشاعه دهنده سلاح های کشتار جمعی بدانند و به همین دلیل سختگیری ها افزایش پیدا کند، ادعای مضحکی است که با تناقض های فراوانی همراه است.در همین حال برچسب نقض حقوق بشر را نیز بهانه می کنند.
حال مسئولان دولتی نسبت به محذوریت های جمهوری اسلامی ایران با توجه به گفتمان انقلابی و مخالف وضع موجود در دنیا آگاهی دارند و داشتند. با وجود این آگاهی، شعار "بازگشت عزت به پاسپورت ایرانی" از سوی روحانی سر داده شد و ملزومات چنین بازگشتی را طرح ریزی و دنباله روی از سیاست تنش زدایی و مذاکره با کدخدا را دانست. سیاستی که همراه با لبخند و مدارای افراط گونه همراه شد و بیش از دو سال بیشتر انرژی دولت صرف مذاکره با کشورهای 1+5 بر سر موضوع هسته ای شد.
مذاکرات هسته ای موازی با سیاست تنش زدایی به حرکت در آمد که علاوه بر بستن پرونده هسته ای، ارتباط و تعامل سازنده با کشورهای خارجی بر اساس فرمول برد- برد، دنبال شود. دولت حسن روحانی که یکی از اصلی ترین انتقاداتش نسبت به دولت سابق، عدم تعامل با کشورهای و سازمان های بین المللی بود، به صورت خوشبینانه ای بیشتر راه حل مشکلات عمده داخلی را در آن سوی مرزها دید. نقد چنین رویکردی نیز ثمربخش نبود و دولت راه خود را در پیش گرفته است.
با پایان مذاکرات هسته ای و توافق هسته ای به دست آمده تحت عنوان برجام، چشم انداز دوران پسابرجام با تمام خوشبینی های دولت، بیشتر به سراب می ماند. در متن برجام، قطعنامه 2231 شورای امنیت مربوط به پرونده هسته ای ایران و حتی گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی، مواردی وجود دارد که ایران را به صورت حقوقی و با پذیرش تهران، با محدودیت های طولانی مدت مواجه ساخته است. با تمامی نقایص موجود، باز هم دولت روحانی دلخوش به روز رفع نیم بند تحریم ها و ورود هیات های تجاری، اقتصادی و سیاسی غربی به ایران است. ورودی که توسط قانون جدید آمریکا با هزاران تردید روبه رو شده است.
وضع چنین قانونی همچون آب سردی بود بر سر دولت خوش خیال ایران که نتوانسته معادلات جهانی را در تقابل با جمهوری اسلامی درک کند. در حالیکه آمریکا متعهد به اجرای برجام است و به گفته مقامات وزارت خارجه، قانون جدید آمریکا نسبت به اخذ مجدد ویزای آمریکا در صورت سفر به ایران، نقض کننده بندهای برجام یا توافق هسته ای می باشد، همچنان نیز دولت روحانی، دلخوش به ارفاق و رفع این تبعیض توسط آمریکاست. تهران تعهدات مربوط به برجام را انجام داده ولی طرف غربی و به ویژه آمریکا، پیش از آغاز اجرای تعهداتشان، زیر میز زده و راه دور زدن برجام را در پیش گرفته اند و می توان گفت دبه درآورده اند.
در همین حال جان کری، وزیرخارجه آمریکا با نگارش نامه برای محمدجواد ظریف سعی در توجیه قانون ضد ایرانی آمریکا کرده و عنوان داشته دولت آمریکا ابزارهایی در اختیار دارد تا این قانون را نقض کند. این بدان معناست که آمریکا خود نیز نسبت به نقض برجام اعتراف کرده است. همین نامه باعث شده تا مقامات دولتی ایران بار دیگر نقض تعهدات طرف مقابل را نادیده بگیرند و به سیاست توجیه سازی افکار عمومی ایرانیان بپردازند. در همان زمان مذاکرات نیز آمریکا تحریم های جدیدی را بر علیه ایران اعمال کرد ولی از سوی ایران هیچ واکنش درخوری نشان داده نشد.
سیاست تبعیض آمیز واشنگتن در قبال تهران و سیاست سر زیر برف کردن دولت ایران، دو سر یک ماجرای آزاردهنده می باشند که حداقل طرف ایرانی را باید از خواب زمستانی بیدار کند. قانون جدید آمریکا در حالی ایران را شامل شده که کشورهای صادرکننده تروریسم مانند عربستان در آن جایی ندارند. هدف اصلی قانون جدید آمریکا در محدودیت سفر به کشورهای به اصلاح حامی تروریسم، تنها ایران بوده است. ایران سالانه پذیرای شمار زیادی گردشگر است و بر اساس برجام و رفع نیم بند تحریم ها نیز قرار بود سرمایه گذاران خارجی در کشور حضور پیدا کنند که با توجه به این قانون، محدودیت ها مضاعف تر از دوران تحریم نیز شده است.
می توان قانون محدودیت سفر به ایران را مرتبط با راهبرد "مهار ایران" در نظر گرفت که بیش از سه دهه است توسط کشورهای غربی و لابی های صهیونیسم دنبال می شود تا مانع پیشرفت سریع کشور در منطقه و جهان شوند. با وجود آنکه تاکید بر ساخت قدرت درونی و استقلال در تمامی عرصه هاست، برخی از سیاستمدارن محذوریت های جمهوری اسلامی در نظام بین الملل را نادیده می گیرند و به صورت خوش بینانه ای دست دوستی به سمت طرف های غربی دراز می کنند، دستی که تاکنون به روش های مختلف پس زده شده و نتیجه ای جزء ایجاد وقفه در مسیر پیشرفت کشور ایجاد نکرده است.
به گزارش گروه سیاسی فرهنگ نیوز، رئیس جمهور آمریکا با امضای قانونی، محدودیت سفر به ایران و همچنین دو تابعیت ها را به طور کامل رسمیت بخشید. بر اساس این قانون، شهروندان ۳۸ کشور جهان در صورتی که در پنج سال گذشته به ایران و چند کشور دیگر سفر کرده باشند، باید بر خلاف گذشته، برای ورود به آمریکا ویزا بگیرند.
از این پس ایرانیانی که تابعیت یکی از 38 کشور را داشتند و برای ورود به آمریکا نیاز به ویزا نداشتند، باید دوباره مراحل اخذ ویزای ایالات متحده آمریکا را طی کنند و زمان و هزینه مجددی برای آن پرداخت کنند. همچنین گردشگران و بازرگانان این 38 کشور مانند کشورهای اتحادیه اروپا، ژاپن، استرالیا در صورت سفر به ایران در 5 سال گذشته و در آینده، می بایست برای سفر به آمریکا، ویزای این کشور را دوباره اخذ کنند.
این قانون برای کشورهای عراق، سوریه، سودان و ایران وضع شده است. ایران، سوریه و سودان براساس قانونی در فهرست کشورهای حامی تروریسم وزارت خارجه آمریکا قرار دارد. قانون اخذ مجدد ویزا برای شهروندان 38 کشوری که قرارداد لغو ویزا با آمریکا دارند، پس از حملات تروریستی در پاریس در میان نمایندگان کنگره آمریکا طرح شد. بهانه آنها برای وضع چنین قانونی نگرانی از ورود تروریست ها به آمریکا بود که می توانستند به راحتی و بدون طی مراحل اخذ ویزا، تنها با داشتن تابعیت یکی از 38 کشور به آمریکا نیز سفر کنند. مهاجمان حملات تروریستی فرانسه همگی تابعیت فرانسه داشتند. اما اینکه چرا ایران در فهرست جدید قرار گرفته، با بهت و انتقاد حتی مقامات اتحادیه اروپا همراه بود.
موضوع تصویب و اجرایی شدن قوانین ضد ایرانی در آمریکا، موضوع جدیدی نیست و بیش از 30 سال است که ایران یکی از قربانیان تبعیض دولتی آمریکا در تمامی زمینه هاست، اما برخی اصرار دارند که با مذاکره و گفتگو می توان از ادامه این روند جلوگیری کرد. ادعای بازگشت عزت به پاسپورت ایرانی چنان مضحک و می توان گفت آزاردهنده بود که طرح کنندگان چنین شعاری نیز دچار اشتباه محاسباتی شده بودند. این سوال را باید مطرح کرد آیا عزت ایرانیان در پاسپورت آنها قرار دارد یا در جایی دیگر؟ اجبار اخذ ویزا برای ایرانیان جهت سفر به کشورهای خارجی، بی اعتباری پاسپورت ایرانی را می رساند یا کینه توزی و تبلیغات دشمنان ایران در جهان را؟
شعارها و تبلیغات درباره بازگشت عزت به پاسپورت ایرانی از زمان طرخ آن دچار انحراف بود. ایرانی ها یکی از بافرهنگ ترین و متمدنترین ملت های جهان هستند و برخلاف ناهنجاری هایی که ممکن است در داخل کشور روی دهد، ایرانی ها سعی می کنند در کشورهای خارجی ویژگی ها و خصوصیت های ویژه خود را به نحو احسن بروز دهند. این موضوع در کشور آمریکا برای همه محرز است. حتی در میان نوابغ و شخصیت های برجسته آمریکا، ایرانیان خوشنام بسیاری حضور دارند. بنابراین اینکه کشورهایی برای ایران در زمینه سفر، صدور ویزا و حتی لغو روادید، محدودیت های ایجاد می کنند، نه به خاطر خطرناک بودن ایرانی ها بلکه به دلیل دشمنی، خصومت و فشار لابی های معروف در جهان است.
در حالیکه حسن روحانی در تبلیغات ریاست جمهوری، شعار بازگشت اعتبار به پاسپورت ایرانی را سر داد که عزت ایرانی با طرح چنین شعاری بیشتر مورد خدشه قرار می گرفت. با گذشت دو سال از این تبلیغ انتخاباتی، نه تنها دیپلماسی و سیاست تنش زدایی حسن روحانی ثمری برای ادعای بازگشت عزت و اعتبار پاسپورت نداشت که محدودیت ها نسبت به ورود به ایران نیز افزایش پیدا کرد.
این موضوع از چندین منظر قابل نقد و بررسی است. همانگونه که در بالا به آن اشاره شد موضوع عزت ایرانیان چیزی نیست که دشمنان ایران یا کشورهای خارجی بخواهند به آن بها بدهند یا بالا و پایینش کنند. بلکه این امری ذاتی است و مربوط به غرور ملی ایرانیان می شود. برخورد قهرآمیز یا با کینه طرف های خارجی با ایرانیان را در جایی دیگر می بایست بررسی کرد نه در کاهش یا افزایش اعتبار پاسپورت ها. یک ایرانی بر اساس فرهنگ، مذهب، قدرت ملی خود عزتمند است.
از این رو سواستفاده سیاسیون از این مقوله، در تناقض کامل با منافع و غرور ملی قرار می گیرد. چرا که یا سیاسیون به درون زا بودن قدرت و عزت ملی باور ندارند یا در صورت باور یا آگاهی به این موضوع، برای تبلیغات و سرزنش رقیب، عزت ایرانیان را در پاسپورت ها می بیند و عزت واقعی ملی را خواسته یا ناخواسته زیر سوال می برد.
به نظر می رسد، دولت یازدهم و مقامات آن جزء دسته دوم باشند. کسانی که در زمانه تبلیغات انتخاباتی و نقد گذشته، از موضوع پاسپورت ایرانی، سوء استفاده کردند و آن را به عزت ملی گره زدند. موانع ایجاد شده و سخت گیری های بی مورد برای ایرانی ها در خارج از کشور برای سفر و تردد یا اقامت، به هیچ یک از ادعاهای کشورهای خارجی درباره ایران منطبق نیست. اینکه ایران را حامی تروریسم یا اشاعه دهنده سلاح های کشتار جمعی بدانند و به همین دلیل سختگیری ها افزایش پیدا کند، ادعای مضحکی است که با تناقض های فراوانی همراه است.در همین حال برچسب نقض حقوق بشر را نیز بهانه می کنند.
حال مسئولان دولتی نسبت به محذوریت های جمهوری اسلامی ایران با توجه به گفتمان انقلابی و مخالف وضع موجود در دنیا آگاهی دارند و داشتند. با وجود این آگاهی، شعار "بازگشت عزت به پاسپورت ایرانی" از سوی روحانی سر داده شد و ملزومات چنین بازگشتی را طرح ریزی و دنباله روی از سیاست تنش زدایی و مذاکره با کدخدا را دانست. سیاستی که همراه با لبخند و مدارای افراط گونه همراه شد و بیش از دو سال بیشتر انرژی دولت صرف مذاکره با کشورهای 1+5 بر سر موضوع هسته ای شد.
مذاکرات هسته ای موازی با سیاست تنش زدایی به حرکت در آمد که علاوه بر بستن پرونده هسته ای، ارتباط و تعامل سازنده با کشورهای خارجی بر اساس فرمول برد- برد، دنبال شود. دولت حسن روحانی که یکی از اصلی ترین انتقاداتش نسبت به دولت سابق، عدم تعامل با کشورهای و سازمان های بین المللی بود، به صورت خوشبینانه ای بیشتر راه حل مشکلات عمده داخلی را در آن سوی مرزها دید. نقد چنین رویکردی نیز ثمربخش نبود و دولت راه خود را در پیش گرفته است.
با پایان مذاکرات هسته ای و توافق هسته ای به دست آمده تحت عنوان برجام، چشم انداز دوران پسابرجام با تمام خوشبینی های دولت، بیشتر به سراب می ماند. در متن برجام، قطعنامه 2231 شورای امنیت مربوط به پرونده هسته ای ایران و حتی گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی، مواردی وجود دارد که ایران را به صورت حقوقی و با پذیرش تهران، با محدودیت های طولانی مدت مواجه ساخته است. با تمامی نقایص موجود، باز هم دولت روحانی دلخوش به روز رفع نیم بند تحریم ها و ورود هیات های تجاری، اقتصادی و سیاسی غربی به ایران است. ورودی که توسط قانون جدید آمریکا با هزاران تردید روبه رو شده است.
وضع چنین قانونی همچون آب سردی بود بر سر دولت خوش خیال ایران که نتوانسته معادلات جهانی را در تقابل با جمهوری اسلامی درک کند. در حالیکه آمریکا متعهد به اجرای برجام است و به گفته مقامات وزارت خارجه، قانون جدید آمریکا نسبت به اخذ مجدد ویزای آمریکا در صورت سفر به ایران، نقض کننده بندهای برجام یا توافق هسته ای می باشد، همچنان نیز دولت روحانی، دلخوش به ارفاق و رفع این تبعیض توسط آمریکاست. تهران تعهدات مربوط به برجام را انجام داده ولی طرف غربی و به ویژه آمریکا، پیش از آغاز اجرای تعهداتشان، زیر میز زده و راه دور زدن برجام را در پیش گرفته اند و می توان گفت دبه درآورده اند.
در همین حال جان کری، وزیرخارجه آمریکا با نگارش نامه برای محمدجواد ظریف سعی در توجیه قانون ضد ایرانی آمریکا کرده و عنوان داشته دولت آمریکا ابزارهایی در اختیار دارد تا این قانون را نقض کند. این بدان معناست که آمریکا خود نیز نسبت به نقض برجام اعتراف کرده است. همین نامه باعث شده تا مقامات دولتی ایران بار دیگر نقض تعهدات طرف مقابل را نادیده بگیرند و به سیاست توجیه سازی افکار عمومی ایرانیان بپردازند. در همان زمان مذاکرات نیز آمریکا تحریم های جدیدی را بر علیه ایران اعمال کرد ولی از سوی ایران هیچ واکنش درخوری نشان داده نشد.
سیاست تبعیض آمیز واشنگتن در قبال تهران و سیاست سر زیر برف کردن دولت ایران، دو سر یک ماجرای آزاردهنده می باشند که حداقل طرف ایرانی را باید از خواب زمستانی بیدار کند. قانون جدید آمریکا در حالی ایران را شامل شده که کشورهای صادرکننده تروریسم مانند عربستان در آن جایی ندارند. هدف اصلی قانون جدید آمریکا در محدودیت سفر به کشورهای به اصلاح حامی تروریسم، تنها ایران بوده است. ایران سالانه پذیرای شمار زیادی گردشگر است و بر اساس برجام و رفع نیم بند تحریم ها نیز قرار بود سرمایه گذاران خارجی در کشور حضور پیدا کنند که با توجه به این قانون، محدودیت ها مضاعف تر از دوران تحریم نیز شده است.
می توان قانون محدودیت سفر به ایران را مرتبط با راهبرد "مهار ایران" در نظر گرفت که بیش از سه دهه است توسط کشورهای غربی و لابی های صهیونیسم دنبال می شود تا مانع پیشرفت سریع کشور در منطقه و جهان شوند. با وجود آنکه تاکید بر ساخت قدرت درونی و استقلال در تمامی عرصه هاست، برخی از سیاستمدارن محذوریت های جمهوری اسلامی در نظام بین الملل را نادیده می گیرند و به صورت خوش بینانه ای دست دوستی به سمت طرف های غربی دراز می کنند، دستی که تاکنون به روش های مختلف پس زده شده و نتیجه ای جزء ایجاد وقفه در مسیر پیشرفت کشور ایجاد نکرده است.
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/1TgFRzE
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر