۱۳۹۳ اسفند ۷, پنجشنبه

عملیاتی که دنیا را مبهوت کرد


مروری بر عملیات والفجر۸ در گفت‌وگو با سردار محمد کوثری

عملیاتی که دنیا را مبهوت کرد

خلق حماسه‌ای‌تاریخی با استقامت و توکل‌برخدا در برابراستکبار




نقل قول:








همان پیروزی ها باعث عزت و سربلندی و افتخار برای ما شد. که ما باید قدرجانفشانی‌های شهدا را بدانیم که اگر امنیت امروز داریم، اگر آسایش داریم با وجود برخی نارسایی‌ها،‌ همه را مدیون آنها هستیم...



پایگاه خبری انصارحزب الله: بزرگترین عملیات آبی – خاکی هشت‌سال دفاع مقدس که نهایتاً با توکل برخدا و سخت کوشی رزمندگان به خلق حماسه‌ای تاریخی منجر شد، عملیات والفجر۸ بود که در بهمن ماه سال ۱۳۶۴ آغاز شد. منطقه عملیاتی در محدوده شهرفاو بود که اگر عراق را سرزميني مثلثي شكل فرض نماييم، فاو در منتها‌اليه ضلع شرقي آن چسبيده به خليج‌فارس قرار دارد.



مهمترين شهر عراق نزديك به فاو، بصره مي‌باشد. ضمن آنكه شهرهاي ابوالخصيب، زيبر، صفوان و ام‌القصر همگي در اين منطقه واقع شده‌اند. وجود شهرهاي ايراني آبادان، خرمشهر و محدوده شلمچه و اروندرود نيز در اين منطقه بيش از پيش بر اهميت آن افزوده است. كشور كويت نيز كمترين فاصله با اين منطقه حساس را دارد. همچنين نزديكي به جزيره بوبيان، خورعبدالله و پايانه‌هاي نفتي الاميه و البكر واقع در خليج‌فارس بر اهميت و حساسيت آن افزوده است.



عارضه مهم اين منطقه رودخانه خروشان اروند است كه از تلاقي دو رودخانه دجله و فرات سرچشمه گرفته و در عرض ۴۰۰ – ۱۶۰۰ متر متغير بوده و از جزر و مدهاي بسيار شديدي برخوردار است. ساحل شرقي اروندرود در دهانه خليج‌فارس مكان آرايش و مبداء حركت رزمندگان اسلام جهت انجام عمليات و تحقق فتحي ديگر است. فاو علاوه بر نقش راهبردی و اهميت نظامي خود داراي ارزش اقتصادي فراوان در روند ارزش اقتصاد عراق بوده‌است به‌طوري‌كه در جغرافياي منطقه، شهر فاو به عروس بحر معروف است.



گفته می‌شود طراحی عملیات والفجر۸ ، ابتدا در سال ۱۳۶۱از سوی سردار شهید حسن باقری پس از شناسایی منطقه اروند و فاو، آغاز و بعد از آن در سال ۱۳۶۴، تكمیل و اجرا شد. مروری کوتاه می‌کنیم بر آن سال‌های حماسه و شور در سالگرد عملیات والفجر۸ در گفت و گو با سردار محمد کوثری که در آن زمان مسئولیت لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص) را برعهده داشتند:



چه شد که در بهمن‌ماه سال ۶۴ به فکر عملیات آن هم درمنطقه اروند افتادیم؟



بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، با درود و سلام به ارواح پاک شهدا، خوب در سال ۶۴ نسبت به سال ۶۳ که عملیات بدر انجام شده بود. نیاز به انجام یک عملیات بزرگ با توجه به صحنه نبرد مارا به انجام عملیات والفجر۸ ترغیب کرد. بنابراین والفجر ۸ و۹ را به اتفاق عزیزان ارتشی در دومنطقه جدا گانه یکی در شمال غرب ودیگری در جنوب غرب شکل دادیم.



عملیات والفجر هشت زودتر انجام شد ودقیقا در شب بیستم بهمن سال ۶۴ باتوجه به اینکه رزمندگانی که بر روی اروند کار کرده وجزر ومد را محاسبه کرده بودند، نظر داشتند که در همان زمان انجام شود. از طرفی نیمه دوم ماه بود وزمانی که بچه ها به صورت غواصی شنا می کردند ودر تاریکی از اروند عبور کرده وبه مواضع دشمن می رسیدند ؛این بهترین فرصت بود. لذا به خاطر همین شب بیستم انتخاب شد.



شما درصحبتهایتان به این نکته اشاره کردید که بعضی از بچه ها روی بحث اروند کار کرده بودند.ایده عملیات از چه زمانی شکل گرفت که ما می توانیم با توجه به پیچید گی ها وموانع موجود در منطقه اروند عملیات کنیم ؟



بعد از عملیات والفجر دو و والفجر چهار که در منطقه کوهستانی بود. اولین عملیات آبی وخاکی با نام خیبروبعد از آن بدرشکل گرفت. وقتی در این دوعملیات توانستیم عملیات َآبی انجام دهیم، همه فرماندهان به این نتیجه رسیدند که پس می توان از اروند رود هم عبور کرد. با تجربه ای که کسب کرده بودیم و تعداد قایقها و شناورهایی که تهیه شده بود، همه مصمم بر این شدند که می توان از اروند عبور کرد با این امکانات و در نهایت ایده و تصمیم برای انجام این عملیات بعد از دو عملیات قبلی شکل گرفت. یعنی بعد از عملیات خیبر و بدر انجام این عملیات اجرایی شد.



شناسایی عملیات از چه زمانی شروع شد وآیا در بحث شناسایی توقف عملیات هم مطرح می شد چرا که با عملیات والفجر۸ بعضا مخالفتهای شده بود؟



این طبیعی است بالاخره در هر کاری یک عده مخالف وموافق وجود دارد؛ اما این مخالفت باعث ومانع عملیات بزرگی مثل والفجر۸ نشد. برخی با این توجیه که اگر دشمن متوجه عملیات بشود ما شکست سنگینی می‌خوریم ولی با انجام شناسایی‌های دقیق که حدود ۶ماه طول کشید، یعنی ۶ماه تمام قبل از عملیات کار شناسایی ومطالعات روی اروند انجام شد تقریباً همه مطمئن شدند که این کار با لطف الهی قابل انجام است و مجموعه فرماندهان قبل از انجام عملیات و بعد از شناسایی‌ها با انجام عملیات موافق بودند؛ ضمن اینکه روی رودخانه بهمنشیر که شباهت با منطقه اروند داشت، کارهای آموزشی و عملیاتی انجام می‌شد.



در اسناد وگفته های که راجع به عملیات وجود دارد ؛ از همان سال ۶۴گمانه زنی بعثی های این بوده که در منطقه اروند امکان عملیات وجود ندارد وپیش بینی می‌کردند اگر عملیاتی از سوی ایران بخواهد صورت گیرد؛ قطعا در منطقه هور خواهد بود آن هم باتوجه به اینکه تا قبل از این چند عملیات موفق در این منطقه داشتیم وعراقی‌ها با استناد به همین دلایل بخشی از امکانات نظامی خود را از فاو خارج کرده بودند. با این اوصاف بفرمایید چه عواملی باعث می‌شد که عراقی ها به این نتیجه برسند که ما امکان عملیات در فاو را نداریم؟



این می‌تواند دلایل متفاوت و مختلفی داشته باشد. یکی اینکه اجرای عملیات در رودخانه ای مثل اروند که به ناآرامی مشهور است و اصطلاحاًٌ به آن اروند وحشی می‌گویند، به گونه ای که در شبانه روز دوبار جزر و دوبار مد می‌شود از دید کارشناسان نظامی عملیات در آن منطقه کار بسیار مشکلی به نظر می رسید. ولی از آنجا که رزمندگان با انگیزه الهی و روحیه خوب در جبهه‌ها حضور داشتند و از طرفی تمرین‌های سختی در رودخانه شبیه به اروند یعنی بهمن‌شیر داشتند باعث شد که عملیات عبور از اروند باموفقیت روبرو شود. دیگر اینکه استفاده از اصل غافلگیری بود.



دشمن غافلگیر شد چرا که ما در سه نقطه دیگر مثل جزیره ام رصاص وهورالهویزه که یکی به عنوان عملیات پشتیبانی وفریب بود ودیگری هم به عنوان کار مهندسی بسیار سنگین که درهور الهویزه اتفاق افتاد. در نقطه شمال غرب هم ارتش حضور داشت. این تقسیم بندی وهمزمان کار کردن تا حد زیادی باعث غافلگیری دشمن شده بود. وبالاتر از همه دلیل موفقیت در این عملیات توکل برخدا و ائمه معصومین بود. و اینگونه شد که همه دست به دست هم دادند و یک کار بسیار زیبا و در عین حال بسیار پیچیده و فنی را به اجرا در‌آوردند.



در این عملیات بار اصلی روی دوش غواصها بود چرا که در شب اول چیزی حدود ۱۰۰۰نفر غواص وارد عمل شده بودند؛ لطفا از کم وکیف وچگونگی آماده سازی این تعداد نفرات برای ما بگویید؟



همزمان با کار شناسایی وطراحی ونقل وانتقال امکانات ومسجل شدن امکان عملیات، کار آموزش عملی غواصها در رودخانه بهمنشیرآن هم در شبانگاه شروع شد و به صورت مستمر ادامه یافت وبدین ترتیب از هر یگانی باتوجه به قابلیت انجام کار به صورت مستمر آموزش صورت گرفت که همین آماده سازی که با سختی‌ها و مشقت‌هایی برای رزمندگان همراه بود چندین ماه طول کشید و این کار آنقدر تکرار شده بود که برای فرماندهان و رزمندگان که می‌خواستند شبانه از اروند با آن مشخصات عبور کنند شده بود ملکه، یعنی آنقدر تمرین کرده‌بودند که عبور از اروند شده بود یک کار عادی، و همین آموزش جدی و سخت خودش از عوامل موثر موفقیت در عملیات بود.



به اصل غافلگیری دشمن اشاره کردید، و اینکه ما توانستیم بعثی‌ها را در همان ابتدا غافلگیر کنیم، بفرمائید در ساعات اولیه عملیات اوضاع جبهه دشمن چگونه بود؟



به لطف خداوند وباتوجه به اینکه زمستان هم بود؛همان موقع که بچه ها وارد رودخانه شدند که غواصی کنند وبه سمت دشمن بروند؛ باران شروع به باریدن گرفت ودشمن چنین تصور کرد که در چنین شرایطی عملیات عملا غیر ممکن است چرا که آنها در حالت عادی هم احتمال عملیات نمی‌دادند و اکنون که باران گرفته بود به استراحت و آن کارهای کذایی مشغول بودند. ولی از آنجا که تصمیم بر این شده بود که در تاریخ وساعت مشخص این عملیات صورت گیرد واز طرفی باران هم کمکی برای رزمنده ها شده بود به واسطه صدایی که شنا کردن ایجاد می‌کرد، باران موجب این می‌شد که صدای شنای غواصان در صدای بارش باران گم شود. لذا بچه‌های غواص که به ساحل دشمن رسیدند لطف خداوند باعث شد که دشمن هم با توجه به حساب وکتابهای خود در سنگرهای اجتماعی مشغول استراحت باشد: لذا وقتی غواص‌های ما به ساحل رسیدند، با مقاومت آنچنانی از سوی عراقی‌ها مواجه نشدند. یعنی لطف خدا و همت بچه‌ها کار را بر دشمن غیرمنتظره کرد.



عملیات والفجر۸ دریازده شبانه‌ روز پیگیری شد و بعد از آن پاتک‌های بی امان دشمن بود که نزدیک به ۷۰ روز برای بازپس گیری مناطق تصرفی انجام می‌داد، یعنی نزدیک به دوماه آن‌هم به صورت مستمر ما در نبرد با دشمن بودیم. آیا این زمان درگیری پیش‌بینی شده بود؟



خیر؛ چرا که از نظر جغرافیایی واستراتژیک جای بسیار مهمی بود چرا که نیروهای دشمن را از دسترسی به دریا منع می کرد واز طرفی به کویت نزدیک شده بودیم واین برای استکبارو کشورهای حوزه خلیج فارس بسیار جای تعجب شده بود.از طرفی استکبار جهانی هم فکر نمی کرد ما بتوانیم دست به چنین کار بزرگی بزنیم واز دید آنها هم محال بود که حالا با استقامت و درایت بچه‌ها و لطف خدا ممکن شده بود. لذا بر آن شدند تا هر طور شده منطقه را پس بگیرند. بعثی‌ها با حمایت‌های استکبار و پشتیبانی غرب شروع به پاتک کردند ولی نه تنها کاری از پیش نبردند که با مقاومت رزمندگان این عملیات بعد از ۷۱ روزیعنی از شب بیستم بهمن ماه سال ۶۴ تا۳۱فرودین سال ۶۵ و ایستادگی در برابر فشارها نتیجه بگیریم.



مسئولیت شما در این عملیات چه بود؟



آن موقع فرمانده لشکر ۲۷ بودم.



ماموریت لشکر در این عملیات چه بود؟



قرار بود بعد از اینکه یگانها از اروند عبور کردند ما باید می‌رفتیم در عمق شمال فاو به سمت ام القصروغرب کارخانه نمک و در نهایت روی جاده ام‌القصر قرار می‌گرفتیم. که این کار با موفقیت صد در صد رزمندگان لشکر ۲۷ انجام شد.



یعنی ما در عملیات والفجر۸ به آنچه از قبل پیش‌بینی شده بود کامل دست یافتیم؟



ما به تمامی اهداف از پیش تعیین شده رسیدیم وهمین هم باعث تعجب سیاستمداران وفرماندهان نظامی دنیا شده بود چرا که اصلا تا آن زمان فکر نمی کردند این توانایی در مجموعه سپاه وجود داشته باشد.



اوضاع جبهه ها بعد از عملیات والفجر هشت چگونه بود؟ آیا اتفاق خاصی افتاد؟



اتفاقی که به صورت ویژه افتاد این بود که عراقی ها با حمایت وپشتیبانی استکبار جهانی مثلا دست به ابتکاری زدند وکاری را به صورت پدافند متحرک انجام دادند، که هشت، نه تا عملیات انجام دادند که از جمله مهم ترین آنها اشغال شهر مهران بود. پس از اشغال مهران تبلیغات بسیار گسترده ای درتمام دنیا کردند تا موفقیت بسیار بزرگ رزمندگان ما را در گرفتن فاو خنثی و یا کمرنگ کنند و عملیات روانی در این خصوص راه انداختند که باعث شد شخص حضرت امام(ره) از طریق حاج سید احمد آقا ازفرمانده کل سپاه قضیه مهران را سه بارپیگیری کنند. که ایشان فرموده بودند که مهران چی‌شد؟ از طرفی رزمندگان هم بواسطه عملیاتهای طولانی خسته بودند ولی وقتی این موضوع برای رزمنده ها بیان شد، خستگی را فراموش کردند وبا همان نیروهایی که باقی مانده بود ونهایتا با ایستادگی در عملیات کربلای یک مهران را آزاد کردند وامام باز همچون آزادی خرمشهر اعلام کرد که مهران را خدا آزاد کرد.



خاطره‌ای از عملیات والفجر ۸ برای ما بیان کنید؟



عملیات سراسر خاطره بود ولی یک قسمت آن را که مربوط می‌شود به شهید حاج رضا دستواره که جانشین لشکر بود؛بیان می کنم .این شهید بزرگوارشوخ طبعی خود را در حین عملیات هم فراموش نمی کرد.ایشان معمولا با شوخ طبعی که داشت با بی سیم بچه‌ها را سر کار می‌گذاشت.روزهای هفتم، هشتم عملیات بود که ما از قرارگاه بر می گشتیم دیدم همه می‌خندند. علت را جویا شدم وگفتند که حاج رضا ۲۰دقیقه ستاد وبی سیم چی ها را سر کار گذاشته بود وگفته بود از این تک تک ها بفرستید.الان دشمن دارد مسلط می شود. بچه ها هم هر چه در رمز و کدها بررسی کرده بودند کد تکی پیدا نکرده بودند.تا اینکه بالاخره یکی از بچه ها که رئیس ستاد بود بنام مجید رمضان وارد می شود ومتوجه نگرانی وپریشانی بچه ها میشود. او که از روحیات حاج رضا باخبر بود؛به بچه ها می گوید منظور حاج رضا بیسکویت تک تک بوده است واین باعث خنده وخوشحالی بچه ها شده بود.



حرف آخر؟



درود می‌فرستیم به روح همه شهدا مخصوصا عملیات غرورآفرین والفجر۸ که واقعا یک پیروزی بی‌نظیر بود. که همان پیروزی ها باعث عزت و سربلندی و افتخار برای ما شد. که ما باید قدرجانفشانی‌های شهدا را بدانیم که اگر امنیت امروز داریم، اگر آسایش داریم با وجود برخی نارسایی‌ها،‌ همه را مدیون آنها هستیم.




منبع: هفته نامه یالثارات الحسین(ع)





ادامه مطلب ....



http://ift.tt/1DX3YOi



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


هیچ نظری موجود نیست: