مقاومت،اسرائیل؛رویارویی قریبالوقوع در جولان
نقل قول:
احتمال اينكه اسرائيل ، نه به دليل ساقط كردن دمشق ، بلكه به دليل اطلاع از افزايش تحركات سپاه پاسداران در جولان براي گشودن يك جبهه جديد مبادرت به پشتيباني هوايي عمليات آينده نيروهاي شورشي سوري در جبهه جنوب خواهد كرد... |
پایگاه خبری انصارحزب الله: يالثارات در گزارش شماره ۷۸۳ كه ۱۵ بهمن ماه سال جاري منتشر شد اين طور تحليل كرده بود كه مقاومت با توجه به وضعيت حساس جبهه جنوب در سوريه و مداخله اسرائيل در آن به منظور تغيير موازنه به نفع شورشيان ، از اين پس موضع آفندي اختيار خواهد نمود.
از ديگر سو اولويت بندي مسائل در جبهه جنوب سوريه براي اسرائيل نشان مي دهد اين رژيم ، شايد با عقب نشيني در مقابل پاسخ بازدارنده مقاومت ، از مداخله در غوطه شرقي و حومه جنوبي دمشق صرف نظر كند ، اما با توجه به افزايش فعاليت مقاومت در قنيطره به دو منظور آزادي اين مناطق و گشودن جبهه جديد در جولان ، به تقابل بازدارنده با تحركات مقاومت در اين منطقه خواهد پرداخت.
هر چند نتيجه گيري از اين فرايند و پيش بيني آينده در لابلاي پيچيدگي هاي جبهه نبرد كار بسيار دشواري است اما محرز به نظر مي رسد كه همين پيچيدگي ها ، مقاومت را وارد مرحله اي ساخته كه تداوم آن به معني افزايش رويارويي هاي مستقيم جديد با اسرائيل است كه افزايش شتاب و شدت آن تحت تاثير ديگر متغيرهاي مستقل در ميدان نبرد قرار دارد.
در حالي كه به نظر مي رسد اين پيش بيني به طور فزايندهاي در حال تحقق و اجرا در ميدان عمل باشد لذا در ادامه به توصيف وضعيت ميداني کنونی میپردازیم و پس از آن به استخراج روند و ارائه تحليل خواهيم پرداخت:
تداوم حملات اسرائيل و آغاز حمله گسترده مقاومت
در واقع تا يك روز پيش از انجام عمليات واحد «شهداء القنيطرة الأبرار» در منطقه «جبل دوف» (مزارع شبعا) شرايط حاكم بين نيروهاي مقاومت و اسرائيل به طور فزاينده اي به سمت اتخاذ موضع تهاجمي از سوي دو طرف حركت كرد. اين در حالي بود كه بعد از اعلام قطعي بودن پاسخ مقاومت به اسرائيل از سوي جانشين فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي نيروي هوايي اسرائيل ۲ بار ديگر به مواضع تيپ۹۰ ارتش سوريه در جولان و حومه قنيطره در روزهاي ۲۷ و ۲۸ ژانويه (۷-۸ بهمن ماه)حمله كرد.
پس از عمليات حزب الله در مزارع شبعا در روز۸ بهمن، به فاصله ۱۰ روز ، نيروهاي مقاومت وارد مرحله جديد آفندي در منطقه قنيطره شدند. ۱۹ بهمن ۱۳۹۳ لشكر نهم ارتش سوريه به همراه تيپ ۱۲۱ اين ارتش ، با ۵۰ دستگاه تانك «تي – ۷۲ » وارد جبهه جنوب شدند. منابع اطلاعاتي اسرائيل مدعي هستند اين واحدها از سوي۴۰۰۰ نيروي حزب الله و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران همراهي مي شوند و نام عمليات «علي الله دادي براي شهداي قنيطره» است.
همچنين ديدهبان حقوق بشر سوريه تعداد نيروهاي ارتشي اين كشور در اين عمليات را ۱۰۰۰ نفر ارزيابي كرده است كه در مجموع ۵۰۰۰ نيروي عملياتي را تشكيل مي دهند. البته منابع خبري مرتبط با حزبالله لبنان ، بدون اشاره به تعداد نيروهاي مشاركت كننده در اين عمليات ، آنان را شامل نيروهاي دفاع ملي سوري، حزب الله لبنان ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ، ارتش سوريه و تيپ فاطميون (مجاهدان افغان) دانسته اند. منابع اطلاعاتي اسرائيل همچنين هدف نهايي اين عمليات را استقرار در منطقه مركزي و جنوبي جولان اعلام كرده اند.
دو مثلث در برابر هم
اين اولين هجوم گسترده زميني مقاومت است كه رسانه ها به وضوح آن را يك عمليات مشترك از سوي نيروي قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي – حزب الله لبنان و ارتش سوريه ناميده اند. البته اين مثلث ، يك سه ضلعي نيز در مقابل خود دارد كه عبارتند از نيروهاي معارضه عرب سوري – اسرائيل و سازمان اطلاعات اردن كه در تلاش براي شكستن كمربند دفاعي حومه غربي دمشق به منظور اتصال به اضلاع ديگر در «خان الشيخ» ، «زاكية»، و «الطيبة» بودند.
بر اين اساس، عمليات هجومي گسترده مقاومت در ساعات اوليه ، ارتباط جنوب قنيطره با غرب درعا را قطع كرد و به آزادي مناطق «الهبارية»، «تل مرعي» ، «الطيحة»، «الدناحي»، انجاميد و با بمباران شديد «تل الحارة»، و «الحارة» توسط نيروي هوايي سوريه ادامه يافت. البته برخي منابع نيز مي گويند حمله گسترده مقاومت در واقع يك حمله پيشدستانه براي خنثي سازي عمليات آفندي ۳۷ گردان شورشي بوده است كه تحت آموزش سازمان اطلاعات اردن ، قصد داشتند با فرماندهي سرتيپ «المنشق زياد الحريري» ضمن حمله به مثلث «نامر ـــ قرفة ـــ خربة غزالة» راه ارتباط دمشق- درعا را قطع نموده و پس از محاصره واحدهاي ارتش سوريه ، تيپ ۱۲ توپخانه مستقر در شمال درعا را منهدم كنند.
قرار بر اين بود كه ۴ تيپ «جيش اليرموك» ، «أسود السنة» ، «فلوجة حوران» و «۱۸ آذار» با هماهنگي سازمان اطلاعات اردن نيروي واحدي با عنوان «صقور الجنوب» را تشكيل داده و در اطراف درعا و شرق آن به عمليات بپردازند و باقي مانده آنان تحت عنوان «لشكر اول» وارد عمل شوند.
حملات بي سابقه هوايي اسرائيل
درحالي تا عصر روز ۱۹ بهمن ۱۳۹۳ و پيش از آغاز عمليات گسترده مقاومت ، اين مناطق شاهد بي سابقهترين بمباران نيروي هوايي اسرائيل بود كه در مقابل گفته مي شود عمليات مشترك نيروهاي مقاومت به طور مستقيم از سوي «مصطفي بدرالدين» از حزب الله و قاسم سليماني فرمانده نيروي قدس سپاه پاسدران ، هدايت مي شود. بدين ترتيب نيروهاي مشترك مقاومت تا روز چهارم عمليات ، پس از سيطره بر «ديرالعدس» به پيشروي در مثلّث «درعا ـــ القنيطرة ـــ ريف حومه غربی دمشق» ادامه داد و بر تپه هاي استراتژيكي كه بين جولان و جاده قديم درعا امتداد دارد تسلط يافت و راه حمله به «تل الحارة» در۴۰ كيلومتري جنوب دمشق و نزديك قنيطره را باز كرد و بدين ترتيب بر دو محور دمشق – قنيطره و دمشق– درعا تسلط يافت.
در لحظه تنظيم اين گزارش (۲۶ بهمن) كه مصادف با ورود عمليات جبهه جنوب به اولين هفته خود ميشود ، تغيير چشمگير ديگري بر روي زمين ديده نمي شود و حملات مقاومت بر بمباران مواضع شورشيان متمركز شده و به نظر ميرسد هدف نهايي از تداوم اين عمليات باز پس گيري مناطق ازدست رفته در جبهه جنوب است كه طي ۸ عمليات مشترك معارضه عرب سوري و جبهه النصره در فاصله آگوست تا اكتبر۲۰۱۴ از دست نيروهاي حكومتي خارج شده بود.*
روندهاي متمايز
همانطور كه پيش تر گفته شد با توجه به پيچيده شدن وضعيت جبهه جنوب و ورود مستقيم اسرائيل به آن براي وارد كردن فشار به كمربند دفاعي دمشق ، ورود مقاومت به مرحله آفندي گسترده ، يك ضرورت و كاملا طبيعي به نظر مي رسيد. اما آنچه بر اساس اطلاعات موجود اين روند را از وقايع جاري پيش از آن متمايز مي كند ۲ مسئله مهم است:
۱-اسرئيل حتي بعد از پاسخ حزب الله به عمليات «مزرعه الامل- قنيطره» ، به شكل بي محابا و وسيع ، حملات هوايي خود به مواضع ارتش سوريه در قنيطره و جولان را ادامه داده است.
۲-نيروهاي مقاومت در حالي براي اولين بار با استعدادي تقريبا معادل يك تيپ وارد ميدان نبرد شدند كه تعداد نيروهاي سوري تقريبا يك پنجم كل نيروهاي جمعي عمليات بوده است.
تحليل
واقعيت اين است كه از ۳۲۵ هزار نيروي ارتش سوريه در دوره پيش از جنگ ، ۱۵۰ هزار نفر نيرو باقي مانده كه در سرتاسر جبهه در شمال و جنوب پراكنده هستند. چنانچه خصوصا در جبهه جنوب ، نيروهاي عراقي تا پيش از تسلط داعش بر موصل و سقوط ۳ استان اين كشور ، بار نبرد را بر دوش مي كشيدند ، اما بعد از ماه ژوئن ۲۰۱۴ و اعلام خلافت از سوي داعش ، اين نيروها جبهه جنوب را براي نبرد در جبهه عراق ترك كردند.
اين پديده با تجميع نيروهاي معارضه و اجراي عملياتهاي منجر به سقوط غوطه شرقي و قنيطره همراه بود. از ديگر سو تلاش مقاومت با محوريت حزب الله براي باز پسگيري اين مناطق ، ورود اسرائيل براي مقابله با اين روند را به دنبال داشت كه نتيجه آن رويارويي هاي يك ماه گذشته بين مقاومت و اسرائيل بوده است.
اين درحالي است كه با گذشت يك هفته از آغاز عمليات گسترده مقاومت در جبهه جنوب خبرهايي مبني بر تجميع نيروهاي معارضه سوري براي آغاز عمليات باز پس گيري مناطق از دست رفته به گوش مي رسد. چنانچه اين نيروها براي جلوگيري از درز اطلاعات ، تمام خبرنگاران را از مناطق حضور خود اخراج كرده اند. بنابراين به نظر مي رسد از آنجا كه طبيعتا نيروهاي معارضه به دليل عدم برخورداري از پشتيباني هوايي ذاتي ، حتي با وجود لجستيك و مساعدت هاي اطلاعاتي نيز قادر به فائق آمدن بر نيروهاي مقاومت نخواهند بود، مقاومت در آينده نزديك با ۲ سناريو مواجه خواهد بود:
۱-معارضه سوري دست به عمليات گسترده اي نخواهد زد و وضعيت جبهه جنوب به دوره پيش از سقوط غوطه شرقي و قنيطره باز خواهد گشت.
۲-معارضه سوري طبق روندي كه تا كنون طي شده با پشتيباني اطلاعاتي و لجستيك اردن و البته عمليات هوايي اسرئيل دست به عمليات در جبهه جنوب خواهد زد.
بهنظر میرسد احتمال اينكه اسرائيل ، نه به دليل ساقط كردن دمشق ، بلكه به دليل اطلاع از افزايش تحركات سپاه پاسداران در جولان براي گشودن يك جبهه جديد مبادرت به پشتيباني هوايي عمليات آينده نيروهاي شورشي سوري در جبهه جنوب خواهد كرد. بنابراين بر اساس ۲ روند جديدي كه از روز هشتم فوريه (۱۹ بهمن) آغاز شده به نظر مي رسد ، تداوم اين وضعيت ممكن است رويارويي مستقيم اسرائيل و مقاومت را به دنبال داشته باشد.
منبع: هفتهنامه یالثارات الحسین(ع)
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/1DVQiod
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر