در انوار نعمانیه آمده است : صوفیان نزد حضرت امام جعفر صادق علیه السلام آمدند. سفیان ثوری لباسی پشمینه و زبر به تن کرده و امام لباس نازکی در تن داشت. سفیان به امام گفت: به درستی که امیرمومنان همیشه لباسهای درشتی به تن میکرد. چرا در این روش به او اقتدا نمیکنی؟! امام پاسخ داد: «امیرمومنان در زمان تنگدستی مسلمانان زندگی میکرد. این گشایش که امروز در بین مسلمانان به وجود آمده، در آن روز نبوده است. ما قومی هستیم که اگر خدا بر ما گشایش داد، بر خود گشایش میدهیم و هر گاه بر ما تنگی گیرد، بر خودمان چنان کنیم. خداوند دنیا را برای مومن آفریده است، نه برای کافر؛ زیرا او ارزشی نزد خداوند ندارد. اگر امیرمومنان در این زمان به سر میبرد هرگز آن لباسهایی که در آن روزگار میپوشید را به تن نمیکرد، تا نگویند او ریاکاری میکند و لباس شهرت میپوشد. امیرمومنان امام و والی مسلمانان بود و بر والی مسلمانان سزاوار نیست که از نظر زندگی و معاش بالاتر از فقرا باشد. امیر مومنان در جواب کسانی که به وی گفتند: تو شب را گرسنه میمانی در حالی که ملک و خلافت از آن تو است؛ فرمود: بیم آن دارم که سیر شوم در حالی که در «یمامه» یک نفر با شکم گرسنه شب را سپری کرده باشد.من والی نیستم. خلافت از ما غصب شده است. اگر والی بودم، در این جهت به آن حضرت اقتدا میکردم».
حضرت امام جعفر صادق علیه السلام به سفیان ثوری فرمود: نزدیک من بیا! او پیش حضرت آمد. حضرت پیراهن پشمی و زبر سفیان را کنار زد و پیراهن ابریشمی را که سفیان در زیر لباسهای خود به تن کرده بود، به او نشان داد و آنگاه فرمود: سفیان! نگاه کن که در زیر این پیراهنهای نازک که به تن دارم، چه میبینی؟ سفیان با تعجب دید که آن حضرت پیراهن پشمی زبری در زیر لباسهای خود به تن کرده است.
امام فرمود: سفیان! این لباس زیرین را برای خدا به تن کردهام و پیراهن دیگر را جهت اظهار نعمت پروردگار پوشیدهام. (ذرایع البیان، ج 2، ص 48)
البته در پوشاک باید توجه داشت که لباس برای پز دادن نباشد؛ همانطوری که سفیان ثوری با لباس پشمین خود میخواست پز داده و خود را زاهد نشان دهد.
همچنین نباید پوشاکی را پوشید که کفار آن را میپوشند؛ یعنی باید اصل پرهیز از تشبه به کفار در پوشاک مدنظر قرار گیرد.
حضرت امام جعفر صادق علیه السلام میفرماید : «خداوند به یکی از پیامبرانش وحی فرمود که به قومت بگو، لباس دشمنان مرا نپوشند و غذای دشمنان مرا نخورند و خود را به شکل دشمنان من درنیاورند (یعنی به شکل مشرکین و کفار). چون اگر این کار را بکنند، آنها هم دشمنان من هستند. همان طوری که آن کفار و مشرکین دشمن من هستند.» (وسائل الشیعه، ج 11، ص111، ح1)
انسان دارای حزم و دوراندیشی، کسی است که با فرهنگ زمانه آشنا باشد و با مقتضیات آن کنار آید. از همین رو امیرمومنان علی(ع) میفرماید: انسان دوراندیش، کسی است که با زمانه خود مدارا کند. (عیونالحکم و المواعظ، ص 27)
مدگرایی افراطی و اسراف و تبذیر
برخی از انواع و اقسام مدگرایی ارتباطی به تنوعگرایی انسان و همراه شدن با عرف و شیوه اجتماعی ندارد، بلکه به شکل یک بیماری اجتماعی و فرهنگی و حتی روانی تبدیل شده است و ارزشی محسوب نمیشود.
گاهی اوقات از یک مدل فرهنگی به عنوان مدگرایی تعبیر میشود؛ یعنی مدگرایی به معنای الگوهای فرهنگیای هستند که توسط بخشی از جامعه، پذیرفته میشوند و دارای یک دوره زمانی نسبتا کوتاهند، سپس فراموش میشوند. در هر دورهای مثلا مدلی از آرایش مو در جامعه رونق میگیرد و بازار مییابد و سپس متروک میگردد.
اگر مدگرایی تنها برای پز دادن و عقب نیفتادن از جامعه باشد، همراه با اسراف و تبذیری است که برادران شیطان انجام میدهند (اسراء، آیه 27) اما اگر همراه با جنبههای زیباشناختی به جنبههای دیگر آن توجه شود که ضروری و لازم است میتوان گفت که چنین مدگرایی اشکالی ندارد. به عنوان نمونه از نمایی در ساختمان استفاده میشود که مبتنی بر مد روز است و جنبه زیباشناختی آن مد نظر قرار گرفته به اضافه آنکه جنبههای امنیتی و حفاظتی این گونه نمای ساختمان نیز بهتر از سبک و مد پیشین است.
اما برخی افراد عادت کردهاند بی هیچ علتی و فقط از باب چشم و هم چشمی و پز دادن، تمام اسباب و اثاثیه منزل خود را تغییر داده و براساس مد روز سامان دهند؛ چنین امری از مصادیق اسراف و تبذیر است که عملی شیطانی محسوب میشود.
علل و عوامل مدگرایی
به نظر میرسد که با توجه به تفاوت معنایی مدگرایی و مفاهیم آن، علل و انگیزههای گوناگونی برای گرایش به مد در انسانها میتوان معرفی کرد.
از مهمترین علل و عوامل مدگرایی میتوان به اموری چون تنوعطلبی و نوگرایی طبیعی انسانها، به روز شدن و به هنگام ماندن و فرزند زمانه بودن، گرایشهای زیباشناختی انسانها، همانندسازی خود و محیط با دیگران، الگوبرداری از دیگران برتر و بهتر، رقابت و چشم و همچشمی با دیگران، جوگیر شدن و تأثیرپذیری از جو و محیط دوستانه، فخر فروشی، خودبرتربینی و خودنمایی و جلب نظر دیگران، تشخصطلبی و انگشتنما شدن، تأثیرپذیری از تبلیغات رسانهها و مانند آنها اشاره کرد (نگاه کنید: طه، آیه 131؛ حجر، آیه 88؛ رعد، آیه 26).
نتیجه و برآیند سخن
بنابراین میتوان گفت در اسلام مد و مدگرایی نه ارزش است و نه ضد ارزش، چرا که گرایش به مد میتواند هم مثبت و اخلاقی و هم منفی و غیر اخلاقی باشد. از آنجا که در فرهنگ دینی اسلام هر گونه پدیده جدید با معیارها و ارزشهای دین سنجیده میشود میتوان گفت مدهایی که با هنجارها و ارزشهای دینی جامعه مغایر باشد از نوع مدهای ضد ارزشی است که باید با آن مبارزه و مخالفت کرد؛ زیرا هدف سازندگان و گسترش دهندگان این گونه مدها تخریب سنتها و ارزشهای اسلامی و از میان بردن سرمایه مادی و معنوی جامعه است؛ اما اگر مدها با هنجارها و ارزشهای ملی- مذهبی جامعه هماهنگ باشد و یا این مدها دارای خاستگاه فرهنگی اسلامی و برگرفته از نیازهای عاطفی و فطری انسانها باشد نه تنها ضد ارزش نیست بلکه ارزشمند و تحسینبرانگیز نیز هست. متأسفانه بیشتر مدهایی که در جامعه ما رواج مییابد از نوع مدهای ضد ارزشی و برگرفته از فرهنگ بیگانه بوده و با ارزشهای اسلامی مغایر است و موجب زیان مالی و معنوی و عاطفی و سرمایههای هویتی مردم مسلمان میشود.
حضرت امام جعفر صادق علیه السلام به سفیان ثوری فرمود: نزدیک من بیا! او پیش حضرت آمد. حضرت پیراهن پشمی و زبر سفیان را کنار زد و پیراهن ابریشمی را که سفیان در زیر لباسهای خود به تن کرده بود، به او نشان داد و آنگاه فرمود: سفیان! نگاه کن که در زیر این پیراهنهای نازک که به تن دارم، چه میبینی؟ سفیان با تعجب دید که آن حضرت پیراهن پشمی زبری در زیر لباسهای خود به تن کرده است.
امام فرمود: سفیان! این لباس زیرین را برای خدا به تن کردهام و پیراهن دیگر را جهت اظهار نعمت پروردگار پوشیدهام. (ذرایع البیان، ج 2، ص 48)
البته در پوشاک باید توجه داشت که لباس برای پز دادن نباشد؛ همانطوری که سفیان ثوری با لباس پشمین خود میخواست پز داده و خود را زاهد نشان دهد.
همچنین نباید پوشاکی را پوشید که کفار آن را میپوشند؛ یعنی باید اصل پرهیز از تشبه به کفار در پوشاک مدنظر قرار گیرد.
حضرت امام جعفر صادق علیه السلام میفرماید : «خداوند به یکی از پیامبرانش وحی فرمود که به قومت بگو، لباس دشمنان مرا نپوشند و غذای دشمنان مرا نخورند و خود را به شکل دشمنان من درنیاورند (یعنی به شکل مشرکین و کفار). چون اگر این کار را بکنند، آنها هم دشمنان من هستند. همان طوری که آن کفار و مشرکین دشمن من هستند.» (وسائل الشیعه، ج 11، ص111، ح1)
انسان دارای حزم و دوراندیشی، کسی است که با فرهنگ زمانه آشنا باشد و با مقتضیات آن کنار آید. از همین رو امیرمومنان علی(ع) میفرماید: انسان دوراندیش، کسی است که با زمانه خود مدارا کند. (عیونالحکم و المواعظ، ص 27)
مدگرایی افراطی و اسراف و تبذیر
برخی از انواع و اقسام مدگرایی ارتباطی به تنوعگرایی انسان و همراه شدن با عرف و شیوه اجتماعی ندارد، بلکه به شکل یک بیماری اجتماعی و فرهنگی و حتی روانی تبدیل شده است و ارزشی محسوب نمیشود.
گاهی اوقات از یک مدل فرهنگی به عنوان مدگرایی تعبیر میشود؛ یعنی مدگرایی به معنای الگوهای فرهنگیای هستند که توسط بخشی از جامعه، پذیرفته میشوند و دارای یک دوره زمانی نسبتا کوتاهند، سپس فراموش میشوند. در هر دورهای مثلا مدلی از آرایش مو در جامعه رونق میگیرد و بازار مییابد و سپس متروک میگردد.
اگر مدگرایی تنها برای پز دادن و عقب نیفتادن از جامعه باشد، همراه با اسراف و تبذیری است که برادران شیطان انجام میدهند (اسراء، آیه 27) اما اگر همراه با جنبههای زیباشناختی به جنبههای دیگر آن توجه شود که ضروری و لازم است میتوان گفت که چنین مدگرایی اشکالی ندارد. به عنوان نمونه از نمایی در ساختمان استفاده میشود که مبتنی بر مد روز است و جنبه زیباشناختی آن مد نظر قرار گرفته به اضافه آنکه جنبههای امنیتی و حفاظتی این گونه نمای ساختمان نیز بهتر از سبک و مد پیشین است.
اما برخی افراد عادت کردهاند بی هیچ علتی و فقط از باب چشم و هم چشمی و پز دادن، تمام اسباب و اثاثیه منزل خود را تغییر داده و براساس مد روز سامان دهند؛ چنین امری از مصادیق اسراف و تبذیر است که عملی شیطانی محسوب میشود.
علل و عوامل مدگرایی
به نظر میرسد که با توجه به تفاوت معنایی مدگرایی و مفاهیم آن، علل و انگیزههای گوناگونی برای گرایش به مد در انسانها میتوان معرفی کرد.
از مهمترین علل و عوامل مدگرایی میتوان به اموری چون تنوعطلبی و نوگرایی طبیعی انسانها، به روز شدن و به هنگام ماندن و فرزند زمانه بودن، گرایشهای زیباشناختی انسانها، همانندسازی خود و محیط با دیگران، الگوبرداری از دیگران برتر و بهتر، رقابت و چشم و همچشمی با دیگران، جوگیر شدن و تأثیرپذیری از جو و محیط دوستانه، فخر فروشی، خودبرتربینی و خودنمایی و جلب نظر دیگران، تشخصطلبی و انگشتنما شدن، تأثیرپذیری از تبلیغات رسانهها و مانند آنها اشاره کرد (نگاه کنید: طه، آیه 131؛ حجر، آیه 88؛ رعد، آیه 26).
نتیجه و برآیند سخن
بنابراین میتوان گفت در اسلام مد و مدگرایی نه ارزش است و نه ضد ارزش، چرا که گرایش به مد میتواند هم مثبت و اخلاقی و هم منفی و غیر اخلاقی باشد. از آنجا که در فرهنگ دینی اسلام هر گونه پدیده جدید با معیارها و ارزشهای دین سنجیده میشود میتوان گفت مدهایی که با هنجارها و ارزشهای دینی جامعه مغایر باشد از نوع مدهای ضد ارزشی است که باید با آن مبارزه و مخالفت کرد؛ زیرا هدف سازندگان و گسترش دهندگان این گونه مدها تخریب سنتها و ارزشهای اسلامی و از میان بردن سرمایه مادی و معنوی جامعه است؛ اما اگر مدها با هنجارها و ارزشهای ملی- مذهبی جامعه هماهنگ باشد و یا این مدها دارای خاستگاه فرهنگی اسلامی و برگرفته از نیازهای عاطفی و فطری انسانها باشد نه تنها ضد ارزش نیست بلکه ارزشمند و تحسینبرانگیز نیز هست. متأسفانه بیشتر مدهایی که در جامعه ما رواج مییابد از نوع مدهای ضد ارزشی و برگرفته از فرهنگ بیگانه بوده و با ارزشهای اسلامی مغایر است و موجب زیان مالی و معنوی و عاطفی و سرمایههای هویتی مردم مسلمان میشود.
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/1B3Iikn
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر