اهتمام به الله، در اهتمام به امام زمان(علیه اسلام) ، در خدمت به ایشان، در دلبستگی به ایشان، و در میزانِ دویدنِ انسان برای رسیدن به چادر امام زمان (علیه السلام) ، نمود مییابد.
تا وقتی که رابطهی ما با امام زمان(علیه اسلام) یک رابطهی حقیقی نباشد، ما هنوز بهطور رسمی امام زمان(علیه اسلام) را دوست داریم. ما باید در ارتباط عاطفی با حضرت، درگیر عاطفی شویم.
امام زمان(علیه اسلام) ما 1180 سال است که آواره و تنها و غریب است. حضرت، یعنی اصل همهی انسانها. امام زمان(علیه اسلام) ، تنها برای ما شیعیان نیست. همانطور که خدا، فقط خدای شیعیان نیست.
وقتی که امام زمان(علیه اسلام) در زندگی ما موضوعیت ندارد، هنوز دلمان درگیر ایشان نیست، چهطور میتوانیم بگوییم که میخواهم به مقام امام زمان(علیه اسلام) برسم؟ طبق قاعدهای که خدا قرار داده، ایشان باید برای ما خاص باشد و محبت رحیمیه با حضرت داشته باشیم، چون ایشان، پدر حقیقی ما هستند.
وقتی قرآن میفرماید؛ «مودت» یعنی دلت باید با مشکلات و آوارگیهای امام زمان(علیه السلام) درگیر شود. اگر کسی بتواند برای امام زمان (علیه السلام) کاری بکند و نکند، خیلی خطرناک است.
یکبار امام حسین(علیه اسلام) ندای «هل من ناصر ینصرنی» سر داد و کسی کمک ایشان نکرد، هزار سال است که داریم برای ایشان گریه میکنیم و امام زمان(علیه اسلام) ما هزار سال است که هر روز دارد این ندا را سر میدهد. ما باید نسبت به امام زمان(علیه اسلام) احساس تکلیف کنیم. ایشان پدر حقیقی ماست.
قبل از اینکه بخواهیم برای امام زمان(علیه اسلام) کاری بکنیم باید جانمان را درگیر ایشان کنیم. حضرت، اسب و شمشیر ما را نمیخواهند. این ما هستیم که به عشق اهل بیت(علیهم السلام) برای ارتقاء خود نیاز داریم.
امام زمان (علیه السلام) با ندای «هل من ناصر ینصرنی» که هر روز سر میدهند، در واقع یک فرصت طولانی ایجاد کرده تا هرکس که میتواند به عشق برسد. در واقع دارد برای یک پیوند مودتی از ما خواستگاری می کند.
چهقدر قشنگ است که امام زمان(علیه اسلام) ما را خستهی خودشان ببینند. اگر ما را اهل دوندگی و دلسوزی برای خودشان نبینند، دلمان مرده است و یک انسان مجازی هستیم.
حرکت ما باید به سمت انسان حقیقی شدن باشد نه انسان مجازی. تا زمانی که در چادر امام زمان(علیه السلام) نرویم، حقیقی نیستیم. عاشورا فقط کسانی انسان حقیقی بودند که به چادر حضرت رفتند و یا در راه رسیدن به چادر حضرت بودند. اگر ما سبک زندگیمان مهدوی باشد، تا قیامت و بعد از قیامت بهعنوان یک انسان با ایشان هستیم.
بیتقواترین آدمها کسی است که عبادتهای زیاد انجام میدهد ولی هیچ خاصیتی برای امام زمانش ندارد.
امام خمینی (ره) فرمودند: تمام مسئولین جمهوری اسلامی اگر به فکر ایجاد حکومت جهانی امام زمان(علیه اسلام) نباشند، خائن و خطرسازند حتی اگر به مردم خدمت کنند. خدمت فقط در رفاه زندگی اقتصادی و... نیست. ما یک انسانیم نباید فقط مسائل حیوانی را در نظر بگیریم.
خدایا رو از ما برنگردان. درِ نگاه رحیمیه باز است. در صورتی که تو از نگاه رحمانیه و محدود نگاه کردن به امام زمان(علیه اسلام) دست برداری و نگاه رحیمیه به ایشان داشته باشی.
برای امام زمان علیه السلام تکلیفی کار نکنید، تکلیف سر جای خودش، باید روی عشق و مودت برای پدر حقیقیمان و مادرمان حضرت زهرا(سلام الله علیها) سرمایهگذاری و تلاش کنیم.
خداوند در دعای ندبه از معشوقهای آسمانی شروع میکند. تا اینکه تو را به شوق امام زمان(علیهالسلام) میرساند.
در واقع چون خداوند همه چیز را ریاضی خلق کرده، انسان در تراز خداوند و عدد و ارقام الهی انسانیتش به مقداری است که در مسیر عشق به خدا و اهل بیت(علیهم السلام) قرار میگیرد که اوج این ارتباط عاشقانه جایی ظهور پیدا میکند که میزان ارتباط شخصی هر فرد با وجود مقدس امام زمان (علیهالسلام) میزان خرج شدن و صرف شدن هر شخص برای امام زمان (علیهالسلام) بستگی دارد. به میزانی که این شخصیت دل تو را اشغال میکند.
میزان عشق یک نفر به الله زمانی ظهور میکند که ببیند چقدر دل او درگیر غربت و تنهایی و آوارگی امام زمان(علیهالسلام) شده است.
کسی با الله رفیقتر است، که با امام زمانش، رفاقت بیشتری دارد.
کسی بیشتر، دغدغه الله را دارد، که بیشتر دغدغهی امام زمانش را دارد.
اهتمام به الله، در اهتمام به امام زمان(علیه اسلام)، در خدمت به ایشان، در دلبستگی به ایشان، و در میزانِ دویدنِ انسان برای رسیدن به چادر امام زمان، نمود مییابد.
ما در دنیا کاری جز این نداریم که؛ خودمان را به چادر حضرت برسانیم.
تنها در چادر امام زمان است، که ما در آغوش الله هستیم. ... لذا تنها همین جاست که به معنای حقیقی از رهایی، آرامش و سعادت برخوردار خواهیم بود.
ما به میزان نقشی که در رفع موانع ظهور داریم... ؛ قیمت داریم!
و به میزانی که برایش دغدغه داشته و اهتمام میورزیم ... انسان هستیم!
رفاقت الله، در گروی رفاقت با امام زمان(علیه اسلام) است...
راه آغوشِ خدا، از چادر امام زمان میگذرد. مَحال است، بیرون از چادر، بتوانیم طعم عاشقیِ با الله را بچشیم.
اساساً، زندگی ما، اگر به چادر امام زمان(علیه السلام) ختم نشود...، سوختن است، باختن است. عین مردن است.
باید همه تلاشمان را برای رسیدن به چادر امام زمان(علیه اسلام) ، هزینه کنیم.
تا وقتی که رابطهی ما با امام زمان(علیه اسلام) یک رابطهی حقیقی نباشد، ما هنوز بهطور رسمی امام زمان(علیه اسلام) را دوست داریم. ما باید در ارتباط عاطفی با حضرت، درگیر عاطفی شویم.
امام زمان(علیه اسلام) ما 1180 سال است که آواره و تنها و غریب است. حضرت، یعنی اصل همهی انسانها. امام زمان(علیه اسلام) ، تنها برای ما شیعیان نیست. همانطور که خدا، فقط خدای شیعیان نیست.
وقتی که امام زمان(علیه اسلام) در زندگی ما موضوعیت ندارد، هنوز دلمان درگیر ایشان نیست، چهطور میتوانیم بگوییم که میخواهم به مقام امام زمان(علیه اسلام) برسم؟ طبق قاعدهای که خدا قرار داده، ایشان باید برای ما خاص باشد و محبت رحیمیه با حضرت داشته باشیم، چون ایشان، پدر حقیقی ما هستند.
وقتی قرآن میفرماید؛ «مودت» یعنی دلت باید با مشکلات و آوارگیهای امام زمان(علیه السلام) درگیر شود. اگر کسی بتواند برای امام زمان (علیه السلام) کاری بکند و نکند، خیلی خطرناک است.
یکبار امام حسین(علیه اسلام) ندای «هل من ناصر ینصرنی» سر داد و کسی کمک ایشان نکرد، هزار سال است که داریم برای ایشان گریه میکنیم و امام زمان(علیه اسلام) ما هزار سال است که هر روز دارد این ندا را سر میدهد. ما باید نسبت به امام زمان(علیه اسلام) احساس تکلیف کنیم. ایشان پدر حقیقی ماست.
قبل از اینکه بخواهیم برای امام زمان(علیه اسلام) کاری بکنیم باید جانمان را درگیر ایشان کنیم. حضرت، اسب و شمشیر ما را نمیخواهند. این ما هستیم که به عشق اهل بیت(علیهم السلام) برای ارتقاء خود نیاز داریم.
امام زمان (علیه السلام) با ندای «هل من ناصر ینصرنی» که هر روز سر میدهند، در واقع یک فرصت طولانی ایجاد کرده تا هرکس که میتواند به عشق برسد. در واقع دارد برای یک پیوند مودتی از ما خواستگاری می کند.
چهقدر قشنگ است که امام زمان(علیه اسلام) ما را خستهی خودشان ببینند. اگر ما را اهل دوندگی و دلسوزی برای خودشان نبینند، دلمان مرده است و یک انسان مجازی هستیم.
حرکت ما باید به سمت انسان حقیقی شدن باشد نه انسان مجازی. تا زمانی که در چادر امام زمان(علیه السلام) نرویم، حقیقی نیستیم. عاشورا فقط کسانی انسان حقیقی بودند که به چادر حضرت رفتند و یا در راه رسیدن به چادر حضرت بودند. اگر ما سبک زندگیمان مهدوی باشد، تا قیامت و بعد از قیامت بهعنوان یک انسان با ایشان هستیم.
بیتقواترین آدمها کسی است که عبادتهای زیاد انجام میدهد ولی هیچ خاصیتی برای امام زمانش ندارد.
امام خمینی (ره) فرمودند: تمام مسئولین جمهوری اسلامی اگر به فکر ایجاد حکومت جهانی امام زمان(علیه اسلام) نباشند، خائن و خطرسازند حتی اگر به مردم خدمت کنند. خدمت فقط در رفاه زندگی اقتصادی و... نیست. ما یک انسانیم نباید فقط مسائل حیوانی را در نظر بگیریم.
خدایا رو از ما برنگردان. درِ نگاه رحیمیه باز است. در صورتی که تو از نگاه رحمانیه و محدود نگاه کردن به امام زمان(علیه اسلام) دست برداری و نگاه رحیمیه به ایشان داشته باشی.
برای امام زمان علیه السلام تکلیفی کار نکنید، تکلیف سر جای خودش، باید روی عشق و مودت برای پدر حقیقیمان و مادرمان حضرت زهرا(سلام الله علیها) سرمایهگذاری و تلاش کنیم.
خداوند در دعای ندبه از معشوقهای آسمانی شروع میکند. تا اینکه تو را به شوق امام زمان(علیهالسلام) میرساند.
در واقع چون خداوند همه چیز را ریاضی خلق کرده، انسان در تراز خداوند و عدد و ارقام الهی انسانیتش به مقداری است که در مسیر عشق به خدا و اهل بیت(علیهم السلام) قرار میگیرد که اوج این ارتباط عاشقانه جایی ظهور پیدا میکند که میزان ارتباط شخصی هر فرد با وجود مقدس امام زمان (علیهالسلام) میزان خرج شدن و صرف شدن هر شخص برای امام زمان (علیهالسلام) بستگی دارد. به میزانی که این شخصیت دل تو را اشغال میکند.
میزان عشق یک نفر به الله زمانی ظهور میکند که ببیند چقدر دل او درگیر غربت و تنهایی و آوارگی امام زمان(علیهالسلام) شده است.
کسی با الله رفیقتر است، که با امام زمانش، رفاقت بیشتری دارد.
کسی بیشتر، دغدغه الله را دارد، که بیشتر دغدغهی امام زمانش را دارد.
اهتمام به الله، در اهتمام به امام زمان(علیه اسلام)، در خدمت به ایشان، در دلبستگی به ایشان، و در میزانِ دویدنِ انسان برای رسیدن به چادر امام زمان، نمود مییابد.
ما در دنیا کاری جز این نداریم که؛ خودمان را به چادر حضرت برسانیم.
تنها در چادر امام زمان است، که ما در آغوش الله هستیم. ... لذا تنها همین جاست که به معنای حقیقی از رهایی، آرامش و سعادت برخوردار خواهیم بود.
ما به میزان نقشی که در رفع موانع ظهور داریم... ؛ قیمت داریم!
و به میزانی که برایش دغدغه داشته و اهتمام میورزیم ... انسان هستیم!
رفاقت الله، در گروی رفاقت با امام زمان(علیه اسلام) است...
راه آغوشِ خدا، از چادر امام زمان میگذرد. مَحال است، بیرون از چادر، بتوانیم طعم عاشقیِ با الله را بچشیم.
اساساً، زندگی ما، اگر به چادر امام زمان(علیه السلام) ختم نشود...، سوختن است، باختن است. عین مردن است.
باید همه تلاشمان را برای رسیدن به چادر امام زمان(علیه اسلام) ، هزینه کنیم.
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/1sI03TC
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر