بسم رب الحسین
امروز، روز عزا بود...کل یوم عاشورا کل ارض کربلا مصداق پیدا کرد...
امروز پیدا شدند عده ای که مقدسات شیعه را به سخره بگیرند،به وضوح...خودشان آن را شوخی بنامند و تقدس زدایی،به صراحت...امروز هستند عده ای که مجلس یزید و تشت و خیزران را زنده کنند...
و تو...
کدام تقدس را می زدایی؟تقدس مگر زدودنی است؟! چه مقدار سبک مغز باشد انسان که بخواهد تقدس را از مقدسات ملتی بزداید که...
تو می دانی ایرانی چیست؟اصلا کاری به اعتقادت ندارم که به خودت مربوط است و خدایت(اگر می پرستی،گمان نمیکنم البته!)
ایرانی فارغ از مذهبش، شرف دارد...توهین به تشیع را در کدام نقطه از شرف یافتی؟توهین به یک امت نشانه تمدن است؟تمدن می دانی چیست؟من، تمدن را این گونه ندیده ام...من فرزند ایرانم!مهد تمدن...پس مدرنیته را به من یاد نده...
دهانت را باز کردی گفتی:شوخی با امر مقدس و تابو زدایی هم جزیی از همین روند مدرن شدن جامعه است!
من یک سوال دارم...تا به حال خوانده ای که کربلا چه شده؟اگر نخوانده ای چه چیز را مسخره کردی؟!عقل سلیم مقداری با این مسئله مشکل دارد...
اگر خوانده ای که...بگذار باز هم بپرسم چه چیز برای سخره گرفتن پیدا کردی؟ سر بریده؟اشک؟ اسارت؟چادر سوخته؟غارت دخترک یتیم؟ عطش؟بدن قطعه قطعه شده؟کودک شش ماهه با تیر در گلو؟دست بریده؟امید ناامید؟72 در برابر هزاران هزار؟ چه یااااااافتییییییییی؟!چرا من نمیبینم پس؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تف بر مدرنیته ای که لازمه اش توهین است...لعنت بر تمدنی که سردمدارش تو باشی...
تو چه میفهمی از زندگی؟جز همان جام شرابت؟تو را چه به این کار ها؟تو نمی فهمی...بر نفهم هم حرج نیست...اما تو را به...(نمیدانم به چه قسم بدهم تو را...لعنت به تو!) ژست روشنفکر ایرانی را نگیر...بگذار بگذاریم به پای نفهمی و حماقت و نداشتن شعور و مستی حاصل از همان که دستت هست...که باز هم بعید میدانم با این همه غیرت شیعه خاموش بماند و بر بادت ندهد...
تو نه شیعه را می شناسی نه ایرانی را...نمیدانی چه زجری برای خودت خریدی بی فکر!
ببین!میدانی تعداد فداییان حسین را؟نمیدانی دیگر...
ببین! نه من نمیگویم الان سنگ می شوی یا بارن سنگ بر سرت می بارد!(حیف از سنگ) که تو کالانعام بل هم اضل را هم رد کردی...سنگ را به سر آدم میزنند!
این خاندان عصمت و طهارت است...اینان بر قاتلشان مدارا کردند، اسیر را آزار نکردند، بر دشمن آب دادند...تو هم در صف بمان...بعید نمیدانم از این قوم پاکی و از این خاندان رحمت...
اما بدان...هزاران هزار شیعه را دل سوزاندی، هزاران قطره اشک و نوای آه...این ها را هم بدان...
مدرنیته و تمدن به کنار...انسانیت و شرافتت را کجا چوب حراج زدی؟چند؟
به همین مقدسات قسم...ما هنوز منتظریمــــــــــــــــــ ـــــــــــــ...
منتظر منتقم فاطمه، فرق علی، جگر شرحه شرحه حسن، خون ناحق ریخته شده حسین، دست بریده عباس، خون دل زینب...
تو هم منتظر باش...به لیست پیوستی...بلک لیست...لیست سیاه...رویت تا قیامت سیاه و سرت افکنده باد!
یا مــــــــــــــــــــــــ ـــــــهدی
آقا تو را قسم به دو دست عباس بیا...دارند به انتظارمان می خندند...
امروز، روز عزا بود...کل یوم عاشورا کل ارض کربلا مصداق پیدا کرد...
امروز پیدا شدند عده ای که مقدسات شیعه را به سخره بگیرند،به وضوح...خودشان آن را شوخی بنامند و تقدس زدایی،به صراحت...امروز هستند عده ای که مجلس یزید و تشت و خیزران را زنده کنند...
و تو...
کدام تقدس را می زدایی؟تقدس مگر زدودنی است؟! چه مقدار سبک مغز باشد انسان که بخواهد تقدس را از مقدسات ملتی بزداید که...
تو می دانی ایرانی چیست؟اصلا کاری به اعتقادت ندارم که به خودت مربوط است و خدایت(اگر می پرستی،گمان نمیکنم البته!)
ایرانی فارغ از مذهبش، شرف دارد...توهین به تشیع را در کدام نقطه از شرف یافتی؟توهین به یک امت نشانه تمدن است؟تمدن می دانی چیست؟من، تمدن را این گونه ندیده ام...من فرزند ایرانم!مهد تمدن...پس مدرنیته را به من یاد نده...
دهانت را باز کردی گفتی:شوخی با امر مقدس و تابو زدایی هم جزیی از همین روند مدرن شدن جامعه است!
من یک سوال دارم...تا به حال خوانده ای که کربلا چه شده؟اگر نخوانده ای چه چیز را مسخره کردی؟!عقل سلیم مقداری با این مسئله مشکل دارد...
اگر خوانده ای که...بگذار باز هم بپرسم چه چیز برای سخره گرفتن پیدا کردی؟ سر بریده؟اشک؟ اسارت؟چادر سوخته؟غارت دخترک یتیم؟ عطش؟بدن قطعه قطعه شده؟کودک شش ماهه با تیر در گلو؟دست بریده؟امید ناامید؟72 در برابر هزاران هزار؟ چه یااااااافتییییییییی؟!چرا من نمیبینم پس؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تف بر مدرنیته ای که لازمه اش توهین است...لعنت بر تمدنی که سردمدارش تو باشی...
تو چه میفهمی از زندگی؟جز همان جام شرابت؟تو را چه به این کار ها؟تو نمی فهمی...بر نفهم هم حرج نیست...اما تو را به...(نمیدانم به چه قسم بدهم تو را...لعنت به تو!) ژست روشنفکر ایرانی را نگیر...بگذار بگذاریم به پای نفهمی و حماقت و نداشتن شعور و مستی حاصل از همان که دستت هست...که باز هم بعید میدانم با این همه غیرت شیعه خاموش بماند و بر بادت ندهد...
تو نه شیعه را می شناسی نه ایرانی را...نمیدانی چه زجری برای خودت خریدی بی فکر!
ببین!میدانی تعداد فداییان حسین را؟نمیدانی دیگر...
ببین! نه من نمیگویم الان سنگ می شوی یا بارن سنگ بر سرت می بارد!(حیف از سنگ) که تو کالانعام بل هم اضل را هم رد کردی...سنگ را به سر آدم میزنند!
این خاندان عصمت و طهارت است...اینان بر قاتلشان مدارا کردند، اسیر را آزار نکردند، بر دشمن آب دادند...تو هم در صف بمان...بعید نمیدانم از این قوم پاکی و از این خاندان رحمت...
اما بدان...هزاران هزار شیعه را دل سوزاندی، هزاران قطره اشک و نوای آه...این ها را هم بدان...
مدرنیته و تمدن به کنار...انسانیت و شرافتت را کجا چوب حراج زدی؟چند؟
به همین مقدسات قسم...ما هنوز منتظریمــــــــــــــــــ ـــــــــــــ...
منتظر منتقم فاطمه، فرق علی، جگر شرحه شرحه حسن، خون ناحق ریخته شده حسین، دست بریده عباس، خون دل زینب...
تو هم منتظر باش...به لیست پیوستی...بلک لیست...لیست سیاه...رویت تا قیامت سیاه و سرت افکنده باد!
یا مــــــــــــــــــــــــ ـــــــهدی
آقا تو را قسم به دو دست عباس بیا...دارند به انتظارمان می خندند...
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/1UlHqOd
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر