۱۳۹۵ خرداد ۱۱, سه‌شنبه

تحلیل حسین شریعتمداری از انتخاب هیات رئیسه مجلس

حسین شریعتمداری در سرمقاله کیهان با عنوان "پیکاسو هم نمی‌تواند!"
نوشت:

۱- می‌گویند بسیاری از کسانی که امضاهای پیچیده دارند، در حساب‌های بانکی خود پول چندانی ندارند و پیچیدگی امضای آنها ناشی از وقت کافی برای نقاشی است. امضای دانش‌آموزان دبستانی را ملاحظه بفرمائید، هر کدام از این امضاها به اندازه یک تابلوی نقاشی «پیکاسو» دارای خط و خطوط کج و کوله و درهم تنیده است به طوری که حتی خود پیکاسو هم نمی‌تواند مشابه آن را تکرار کند. از دانش‌آموز دبستانی انتظار نمی‌رود امضای درست و درمانی داشته باشد، چرا که، نه حساب بانکی دارد که نگران جعل امضایش باشد و نه وزیر و مدیرکل و... است که نابکاران با جعل امضای او دست به رانت‌خواری و کلاهبرداری بزنند!

در عرصه سیاسی نیز بارها دیده شده، کسانی که نتیجه یک رخداد را با آنچه پیشاپیش ادعا می‌کردند و یا انتظار داشتند، متفاوت می‌بینند به دو علت و با دو انگیزه در ارزیابی نتیجه، دست به پیچیده‌نمایی می‌زنند.

اول آن که روی درک پائین و دم‌دستی خود سرپوش بگذارند و ناتوانی خویش از فهم مسائل ساده و قابل فهم را پنهان کنند، چرا که پی بردن هواداران به درک سطحی حزب و گروه یاد شده مانع از اعتماد بعدی آنان بوده و پدیده «ریزش هوادار» را به دنبال خواهد داشت. پدیده‌ای که برای یک حزب سیاسی شیفته قدرت - و نه خدمت - نقش کابوس را دارد.

دوم؛ فضاسازی کاذب برای فرار از نتیجه‌ای که با منافع حزبی و گروهی خود ناسازگار تلقی می‌کنند، در این حالت با توسل به دروغ و شایعه و - مخصوصا - تهمت و افتراء، اصل نتیجه را زیر سؤال می‌برند و به این توهم دامن می‌زنند که اگر چنین و چنان نشده بود، نتیجه همان بود که ما پیش‌بینی می‌کردیم ولی خیانت فلان عضو خودی! و یا تهدید جریان مقابل و... نتیجه را تغییر داده است! و...

2- چرا نمایندگان مردم، علی‌رغم انتظار اعلام شده مدعیان اصلاحات و پیش‌بینی پرهیاهو و آمیخته به ذوق‌زدگی این طیف، آقای لاریجانی را به ریاست موقت مجلس شورای اسلامی - که نماد ریاست دائم است - انتخاب کردند؟ پاسخ این سؤال برخلاف تحلیل‌های پیچیده‌! و ارزیابی‌های پرشاخ و برگ مدعیان اصلاحات، بسیار ساده و خالی از تردید است. تنها به این علت که تعداد نمایندگان اصولگرای مجلس دهم بیشتر از نمایندگان مدعی اصلاحات است. فقط همین!
گفته‌اند؛ برخی از نمایندگان مجلس دهم، اصلاح‌طلب به نظر می‌رسیدند ولی به جای آقای عارف که نامزد اعلام شده اصلاح‌طلبان برای ریاست مجلس بود، به آقای لاریجانی رأی داده‌اند! این ادعا، اهانت به نمایندگان مردم و متهم کردن آنها به دورویی است، و حال آن که در ارزیابی بدون پیچیده‌نمایی ماجرا می‌توان به سادگی نتیجه گرفت که مدعیان اصلاحات قدرت تشخیص گرایش سیاسی این عده از نمایندگان را نداشته‌اند و یا به بیان دیگر - که با ماهیت برخی از مدعیان اصلاحات همخوانی بیشتری دارد- باید گفت؛ درباره گرایش سیاسی آنها به مردم دروغ گفته بودید. این توضیح به واقعیت نزدیکتر و بدون پیچیده‌نمایی قابل فهم‌تر است، نیست؟!

حالا به چند نمونه دیگر از امضاهای پیچیده‌ جماعت مدعی اصلاحات که در روزنامه‌های زنجیره‌ای آمده است توجه کنید!

3- یکی از روزنامه‌های زنجیره‌ای با عصبانیت از اینکه تحلیل‌ها و ارزیابی‌های قبلی این روزنامه، غلط از آب درآمده، می‌نویسد؛ «بالاخره تطمیع و مصلحت‌اندیشی بیجا مثمرثمر واقع شد و (نمایندگان) پیام رأی مردم به تغییر را نشنیده گرفتند. احتمالا حجم فشارها و وعده‌ها آن قدر کافی و وافی بوده است که نمایندگان مردم جامه سایر مناصب هیئت رئیسه را نیز برای اندک اصولگرایان مجلس دهم دوختند و به آنها تقدیم کردند»! اصرار خنده‌دار این روزنامه برای نسبت دادن ناکامی مدعیان اصلاحات به «عدم درک نمایندگان از پیام تغییر»! و «تطمیع! و فشار بر آنان»! در حالی است که توضیح بسیار روشن و غیرپیچیده‌ای برای این رویکرد وجود دارد و آن، این که؛

الف؛ اکثریت نمایندگان مجلس دهم اصولگرا هستند و ریاست آقای لاریجانی بر مجلس را با منافع نظام و ضرورت خدمت‌رسانی به مردم همخوان‌تر و همراه‌تر از ریاست آقای عارف تشخیص داده‌اند. آیا این برداشت روشن و منطقی از ماجرا، واقع‌بینانه‌تر از آنهمه آسمان و ریسمان کردن‌های دم‌دستی و پیچیده‌نمایی‌های خنده‌دار نیست؟ به یقین هست.

ب؛ نوشته است، «نمایندگان پیام رأی مردم به تغییر را نشنیده گرفته‌اند»! و توضیح نداده است که «کدام پیام را»؟! پیام شق‌القمر دولت در شکوفایی اقتصادی را؟ پیام فتح‌الفتوح و آفتاب تابان برجام را؟ پیام بازگرداندن دارایی‌های بلوکه شده را؟ پیام غارت 2 میلیارد دلار دارایی بی‌زبان ملت از سوی آمریکا را؟ پیام اشتغال‌آفرینی و رفع بیکاری را؟ پیام مقابله با رکود را؟ و...؟! این موارد و نمونه‌های فراوان دیگری از این دست که به قول خودتان و به گواه شواهد محسوس و ملموس نه فقط تحقق نیافته، بلکه به عکس خود نیز تبدیل شده است! بنابراین به وضوح و بدون کمترین پیچیده‌نمایی می‌توان نتیجه گرفت که اکثریت نمایندگان مجلس دهم با درک واقع‌بینانه از ناتوانی -همراه با دروغ‌پراکنی- مدعیان اصلاحات در تحقق مطالبات بر زمین مانده مردم، حاضر به پذیرش ریاست نامزد اصلاح‌طلبان برای مجلس دهم نشده‌اند! آیا غیر از این است؟ خودتان قضاوت کنید! آیا هیچیک از وعده‌های داده شده و مطالبات مطرح شده که به برخی از آنها اشاره شد، تحقق یافته است؟ پاسخ بدون کمترین تردیدی، منفی است. بنابراین چرا لقمه را دور سر خود می‌چرخانید و تازه بعد از اینهمه چرخاندن هم به پیشانی می‌چسبانید؟! منطقی‌تر و قابل قبول‌تر آن است که بگوئید؛ نمایندگان، پیام مدعیان اصلاحات را دریافت کرده و بعد از ناهمخوان دیدن آن با منافع مردم، از آن روی گردانده‌اند.

4- یکی دیگر از روزنامه‌های زنجیره‌ای می‌نویسد «بسیاری از فعالان اصلاح‌طلب، از ابتداء قائل به دو قطبی عارف و لاریجانی نبودند و حالا هم با پیروزی لاریجانی معتقدند نباید از آنچه رخ داده نگران بود» این تحلیل شاید برای دلداری دادن به مدعیان اصلاحات اندک اثری داشته باشد ولی هواداران جبهه اصلاحات فراموش نکرده‌اند که سردمداران این جبهه تا آخرین روز باقیمانده به انتخاب ریاست مجلس دهم، با چه هیاهو و سر و صدایی از ضرورت پیروزی نامزد اصلاحات یاد می‌کردند و ادامه - به قول خودشان- گفتمان اصلاحات! را در گرو ریاست آقای عارف بر مجلس دهم می‌دانستند!
5- تقریبا همه روزنامه‌های زنجیره‌ای در نوشته‌های دیروز خود، از برخی نمایندگان که تصور می‌کردند وابسته به جبهه مدعیان اصلاحات هستند ولی به عارف رأی نداده‌اند، به شدت گلایه کرده و در مواردی نیز آنان را آماج تهمت و افتراء قرار داده و - مخصوصا با کنایه به برخی از نمایندگان تهران- پرسیده‌اند؛ چرا مرزهای میان اصلاح‌طلبی و اصولگرایی را نادیده گرفته‌اند؟! دراین‌باره فقط به تحلیل یکی از سایت‌های ضدانقلاب که از خارج کشور بارگذاری می‌شود بسنده می‌کنیم.

سایت زیتون با ابراز عصبانیت به پیچیده‌‌نمایی موضوعات ساده و همه فهم از سوی سردمداران جبهه اصلاحات اشاره کرده و می‌نویسد؛

«مادام که اصلاح‌طلبی چنان بی‌رنگ و بی‌خاصیت شده باشد که تمایز دوست و دشمن در آن دشوار باشد و 50 نفر به غلط بتوانند در فهرست 150 نفره آن قرار گیرند، چه ضرورتی دارد که دچار وهم سیاسی بشویم و خود را به غلط، اکثریت مجلس بدانیم؟! واقعیت آن است که اکثریت نیستیم و نمی‌توانیم این واقعیت را نادیده بگیریم».


ادامه مطلب ....

http://ift.tt/1TWOjHm

منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان

تبادل لينك

به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم

اعتصاب غذای علمای پاکستان در آستانه بیستمین روز/ حال "علامه جعفری" وخیم شد

نوزده شبانه روز از اعتصاب غذای جمعی از علماء و مردم شیعه پاکستان می گذرد؛ نوزده شبانه روزی که از جمعه 24 اردیبهشت 1395 آغاز شد و «حجت الاسلام علامه راجه ناصر عباس جعفری» رهبر حزب مجلس وحدت مسلمین پاکستان، در آن دست به اعتصاب غذا و تحصن زد. وی که این کار را در اعتراض به ادامه ظلم و خشونت علیه پیروان اهل بیت(ع) انجام داده است، همچنان به اعتصاب خود در شهر "اسلام آباد" ادامه می دهد؛ و با اینکه دیروز دوشنبه 10 خرداد با وخیم شدن حالش به بیمارستان منتقل شد اما هنوز دست از مقاومت نکشیده است.
هم اکنون مردم زیادی از شهرهای مختلف پاکستان ــ از جمله "لاهور"، "کراچی" و "پاراچنار" ــ به این حرکت پیوسته و با وجود گرمای شدید بالای 40 درجه، اعتصاباتی در شهرهای خود برپا کرده اند. دامنه همبستگی با این اعتصاب حتی به "لندن" و "نیویورک" هم کشیده شده است؛ اما شیعیان مظلوم پاکستان، که اینک در معرض غصب زمینهای خود نیز هستند ــ همچنان به یاری جهانی نیاز دارند.
برای اطلاع از دلیل و ماهیت این اعتصاب، خبرگزاری ابنا گفتگویی اختصاصی با «حجت الاسلام والمسلمین غلام حر شبيری» انجام داده است. وی از بانيان مجلس وحدت مسلمين پاکستان است که اکنون امامت جمعه و جماعت را در شهر ليوتون (Luton) انگلستان بر عهده دارد. ایشان پیش از این، به مدت ده سال نیز در مركز اسلامي هيوستون (Houston) در ایالت تگزاس آمريكا به خدمات دینی و تبلیغی مشغول بود.
گفتگوی ابنا با حجت الاسلام والمسلمین شبیری را در زیر بخوانید:
ابـنـا: به عنوان اولین سؤال، لطفاً بفرمایید دلیل تحصن آقای راجه ناصرعباس جعفری و جمعی از شیعیان پاکستان چیست؟
ـــ بسم الله الرحمن الرحیم. دليل این تحصن، قتل عام شيعان پاکستان از سالهاي متمادي است. گروههای تروریستی در این کشور از سال 1962 ميلادی تاكنون، 27000 شيعه ــ بویژه نخبگان آنها ــ را نشانه رفته و به شهادت رسانده اند؛ اما دولت هيچ اقدام مؤثری برای این مسأله نمی كند. قاتلين و دشمنان شيعه آزادانه در كشور فعالیت خشونت بار دارند و حتی بعضاً از آنها حمايت هم می شود!
نکته دیگر اینکه دولت كنوني به ریاست «نواز شريف» خصومت خاص و جدیدی با شيعیان نشان می دهد و زمينها و املاک آنان را به زور از دست آنها در می آورد! همچنین برای دستگيری و آزار شيعيان در مناطق مختلف، احكاماتی را اجرا می کند. روحانيون سلفي متعصب هم در این ظلمها با دولت هماهنگ هستند.
ابـنـا: لطفاً درباره اقدامات اخیر دولت بیشتر توضیح دهید. یعنی چگونه زمینهای شیعیان را تصاحب می کنند؟
ـــ "گلگت" و "بلتستان" از جمله مناطق شيعه نشين پاکستان است. پیروان مذهب اهل بیت(ع) در اين مناطق املاک زيادي دارند. ارتش و ارگانهای دولتي با روشهای مختلف، به زور املاک آنها را تصاحب می كنند و می خواهند جمعیت و مردم شيعه را در آن مناطق تضعيف كنند.
ابـنـا: در رابطه با ادامه خشونت ها چطور؟
ـــ بله؛ وضع بهبود نیافته است. همین چند روز پیش در منطقه "پاراچنار" كه كاملاً شيعه نشين است خود نيروهاي امنيتی ــ و نه تروریست ها ــ در روز تولد امام حسين(ع) به جشن مردم حمله كردند و چندين نفر را به خاك و خون كشيدند و شهید و زخمی کردند. در منطقه "ديره اسماعيل خان" در طي يک روز چهار نفر را كشتند و دولت هيچ اقدامی انجام نداد!
ابـنـا: همانطور که فرمودید فشار به شیعیان پاکستان، چندین دهه هست که ادامه دارد. آیا فکر می کنید که این تحصن، فایده داشته باشد؟
ـــ مجلس وحدت مسلمين و بخصوص «حجة الاسلام والمسلمين آقای راجه ناصر عباس» تصميم بر آن دارند كه این حرکت خود را تا زمانی كه دولت به خواسته های مشروع آنان توجه كند ادامه دهند. آنها می می خواهند از طريق تحصن به دولت فشار بیاورند و نیز توجه افکار عمومی را جلب کنند و بيداری در مردم بوجود بيايد.
ابـنـا: خواسته های اعتصاب کنندگان چیست؟
ـــ آنها مشخصاً این مطالبات را دارند:
1. اقدام مناسب برای جلوگیری از کشتار شیعیان پاکستان در نقاط مختلف کشور؛
2. ارجاع پرونده تمام کشتارهای شیعیان مانند سانحه شکارپور، جیکب آباد و ... به داد گاه نظامی؛
3. برداشتن محدودیت های مجالس عزاداری شیعیان در ایالت پنجاب؛
4. ممنوعیت فعالیت گروهای تکفیری و فرقه پرست؛
5. اقدامات مؤثر دولت ایالت "خیبرپختونخوا" علیه کشتار اخیر شیعیان؛
6. تشکیل کمیته تحقیقاتی برای کشتار اخیر شیعیان پاراچنار به دست نیروی انتظامی؛
7.توقف تصاحب اراضی شیعیان گلگت و بلتستان توسط دولت و آزادی تمامي املاک تصاحب شده.
اعتصاب کنندگان تا زمانی که خواسته های هفت گانه حزب محقق نشود، دست از اعتصاب و تحصن برنخواهند داشت.
ابـنـا: آیا فکر می کنید که دولت و مشخصاً مراکز قدرت در پاکستان (مثل ISI) به این خواسته ها تن خواهند داد؟
ـــ اخبار این اعتصاب در سراسر پاکستان پیچیده و در بعضی از مناطق ایالت‌های سند در جنوب و بلتستان درشمال این کشور هم مردم در تحصن‌های جداگانه به این حرکت پیوسته‌اند؛ اما تاکنون دولت در این خصوص سکوت کرده است. تحصن كنندگان مصمم هستند با فشار آوردن به دولت، خواسته های بحق میلیونها شهروند پاکستانی را به دست بياورند و يا حداقل شيعه را قوت ببخشند و از حقوق خود دفاع كنند. اگر افکار عمومی و مردم در داخل و خارج بیدار شوند، این اهداف، دور از دسترس نیستند.
ابـنـا: تحصن از چه روزی شروع شد؟ و امروز چندمین روز اعتصاب غذا است؟
ـــ از روز جمعه 24 اردیبهشت شروع شد و الان 19 روز از این تحصن می گذرد.
ابـنـا: اعتصاب غذا هم از روز اول بود؟
ـــ بله؛ از روز اول تحصن، آقای راجه ناصر عباس اعتصاب غذای تَر را هم شروع کرد.
ابـنـا: چند نفر دیگر همراه ایشان اعتصاب کرده اند؟
ــــ اصل اعتصاب از سوی حجت الاسلام آقای راجه ناصر عباس است؛ اما هم اكنون تمامي رهبران مجلس وحدت پاکستان با ايشان در كمپ حضور دارند. همانطور که اشاره کردم، با اتشار خبر اعتصاب، مردم در شهرهای مختلف داخل و خارج هم از ايشان حمايت مي كنند و هر روز ده ها نفر براي ديدن ايشان به اسلام آباد می روند.
همچنین هم اکنون کمپ هایی در شهرهای "لاهور"، "کراچی"، "ملتان"، "پاراچنار" و "بلتستان" پاکستان و نیز در "نیویورک" آمریکا برپا شده و عده ای در آنها اتصاب غذا را شروع کرده اند. چند روز پیش در مقابل سفارت پاکستان در "لندن" هم برای ابراز همدردی با جامعه شیعیان پاکستان و حمایت از اقدام راجه ناصر عباس تجمعی برگزار شد. ضمن اینکه تاكنون تمامي سازمانهاي غير دولتی پاكستان، خواسته هاي متحصنان را تأييد نموده اند. این امر نشان می دهد که الحمدلله این اقدام خيلی مؤثر بوده است.
ابـنـا: محل کمپ تحصن در کجاست؟
ـــ محل تحصن در مقابل پرس كلوب ( Press club) یعنی مركز رسانه های گروهی شهر "اسلام آباد" پایتخت پاکستان است.
ابـنـا: الآن وضعیت سلامتی اعتصاب غذا کنندگان چگونه است؟
ــــ طبیعتاً در وضعیت خوبی قرار ندارند و ضعف عمومی بر جسم آنها حاکم است. حال علامه راجه ناصر دیروز به هم خورد و مجبور شدند ایشان را به بیمارستان منتقل کنند. بعد از دو ساعت، ایشان دوباره به کمپ برگشت و اعتصاب غذا را از سر گرفت.
ابـنـا: انتظار شما از شیعیان خارج از پاکستان چیست؟
ـــ انتظار اين است كه آنها هم نسبت به مسائل مسلمانان و شیعیان پاكستان حساسیت داشته باشند و تا حد امكان از آنها حمايت كنند.
ابـنـا: در پایان، اگر نکته دیگری دارید بفرمایید.
ـــ بنده ميخواستم از مراجع بزرگوار، علمای اعلام، نخبگان، اصحاب رسانه و اندیشمندان درخواست كنم كه آنها نیز في الفور در این زمینه اظهار نظر فرمايند و با حمايت از حقوق شيعيان پاكستان، از متحصنان و مطالبات مشروع آنان پشتیبانی کنند.بعضاً احساس می شود كه آنها به مسائل پاكستان چندان اهميت نمی دهند.
ابـنـا: از اینکه در این گفتگو شرکت کردید متشکریم.
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــ
کنفرانس مطبوعاتی «علامه راجه ناصر عباس جعفری» و اعلام اعتصاب غذا و تحصن
همبستگی علمای شیعه و سنی با تحصن کنندگان
نماز جماعت در محل کمپ اعتصاب
شایان ذکر است شیعیان پاکستان که بیشتر از سوی گروه های تروریستی مورد حملات هدفمند قرار می گیرند، این بار در جریان تیراندازی نیروهای امنیتی این کشور در پاراچنار کشته شدند. این درگیری که به خاطر ممانعت نیروهای امنیتی از ورود علمای دینی شیعه به این منطقه برای شرکت در اعیاد شعبانیه رخ داد، به خشونت کشیده شد و دست کم چهار نفر از شیعیان معترض به دست نیروهای امنیتی به شهادت رسیدند و حدود 10 نفر نیز مجروح شدند. همچنین دهها نفر از افراد معترض نیز از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شدند.


ادامه مطلب ....

http://ift.tt/1TWkAgm

منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان

تبادل لينك

به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم

تاثیرات استفاده از الپتیکال

انجام هر فعالیت ورزشی در افزایش سلامتی، جلوگیری از بالا رفتن وزن، بهبود وضعیت ارتوپدی و شادابی و نشاط افراد بسیار موثر است. اما ما در اینجا قصد داریم تا به اختصار تاثیرات استفاده از الپتیکال بر بدن را بررسی کنیم.

- ورزش الپتیکال موجب ایجاد کشش برعضلات درگیر در این فعالیت از جمله دست و پا و بالاتنه می شود.

- اسکی فضایی سبب بهتر شدن وضعیت بخش هرمی مغز (وظیفه آن کنترل حرکات ارادی ست) می شود و موجب نرمال شدن اندازه و سفتی عضله ها می شود .

- با استفاده از اسکی فضایی و تحریک کردن گیرنده عضلانی، جا به جایی پیغامها به سمت مخچه انجام می شود. از وظایف مخچه بهبود وضعیت حرکتی عضلات در اندامهای مختلف بدن می باشد.پس استفاده از آن سبب بهبود وضعیت بدن واصلاح شدن مشکلات حرکتی و صاف شدن ستون فقرات میشود.

- چون حرکت با اسکی فضایی به شکل تناوبی می باشد، استفاده از آن موجب می شود تا عملکرد مخچه سریعتر و قویتر شده و در ایجاد هماهنگی عضلات در حرکات پی در پی موثر است.

- از آنجاییکه حرکت اسکی فضایی به شکل ضربدری میباشد و بر روی اندامهای فوقانی و تحتانی تاثیر گذار است برای کسانی که دچار ضعف و سستی عضلات هستند و بین اندامها و حرکات آنها تعادل وجود ندارد چون این ورزش سبب تحریک مخچه آنها می شود می تواند در ایجاد تعادل و هماهنگی اندام های آنها موثر باشد.

- برای کسانی که یک طرف از بدنشان دچار آسیب شده است می توانند با بهره گیری از حرکات دو طرفه دستگاه سمت آسیب دیده خود را بهبود ببخشند.

- چون مقاومت اسکی فضایی قابل تغییر است با تغییر مقاومت در پدالها و همچنین دسته دستگاه می توان موجب تقویت بالا تنه و پایین تنه به میزان دلخواه شد.

- ورزش الپتیکال از نوع ایروبیک میباشد بر همین اساس می توان از آن به عنوان تمرینی جهت کاهش وزن و تناسب اندام بهره گرفت.

- استفاده از اسکی فضایی برای برخی از افراد موجب اصلاح الگوی حرکتی و راه رفتن صحیح در آنها شده و عضلات این ناحیه از بدن را تقویت می کند.

- ورزش با استفاده ازاسکی فضایی سبب تقویت و بهبود وضعیت سیستم قلبی عروقی می شود و کارایی و توان ریه ها و قلب را افزایش می دهد.

- از آنجاییکه در زمان استفاده از الپتیکال، پا به پدال آن می چسبد،همین امر جلوی آسیب و ساییدگی مفاصل را می گیرد.


ادامه مطلب ....

http://ift.tt/1XbbrVh

منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان

تبادل لينك

به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم

بهترین زمان ورزش تردمیل

بعضی از افراد معتقدند بهتر است؛ اگر صبح زود به صورت آهسته و کم فشار بدوند و بدن خود را گرم کنند و پس از آن کم کم به انجام حرکات سنگین تر ورزشی بپردازند. به این ترتیب بدن آنها آمادگی بیشتری کسب کرده و برای انجام کار روزانه محیا میشود.اما عده ای هستند که نمی توانند از خواب صبح بگذرند و پیش از ظهر هم به دلیل گرمای هوا ورزش نمی کنند.این افراد بیشتر مایل هستند تا شبها و بعد از شام ورزش کنند.از آنجاییکه هنوز ارتباط خاصی بین ساعت ورزش و سوزاندن کالری پیدا نشده است شما می توانید در هر ساعتی از روز که مایل هستید به ورزش کردن بپردازید.

تنظیم ساعت بدن

بدن هر فرد بر اساس شیوه زندگی و عادت او نظیر ساعت خوابیدن یا بیدار شدن او تعیین میشود،تغییر این ریتم و جابجایی این ساعات کار ساده ای نیست.این تنظیم ساعت بر اساس الگوی شبانه روز و نحوه چرخش زمین تعیین می شود و بر بسیاری از شرایط فیزیکی بدن از جمله سطح هورمونها، تعداد ضربان قلب، فشار خون و دمای بدن تاثیر گذار است و تغییر هر یک از این شرایط به شیوه ای در هماهنگی و آمادگی بدن برای ورزش کردن موثر و پر رنگ است.

یکی از راههای انتخاب زمان مناسب برای ورزش هر فرد این است که از ساعت بدن خود کمک بگیرد تا زمان مناسب برای پیاده روی یا دویدن بر روی تردمیل را به او نشان دهد در واقع این همان ساعتی ست که شما در آن بیشتر از بقیه ساعات شبانه روز مایل به ورزش کردن هستید.

البته عوامل دیگری نظیر شرایط کاری و نحوه زندگی و زمانی که وقت آزاد دارید تا از تردمیل خود استفاده کنید در این انتخاب موثر می باشد.به هر حال شما باید در ورزش کردن زمانی را انتخاب کنید که بتوانید آن را تداوم ببخشید.

هوشیاری در خصوص ورزش صبحگاهی

بعضی از دانشمندان عقیده دارند که اگر برای انتخاب زمان مناسب برای ورزش کردن خود شک دارید و نمی توانید تایمی را انتخاب کنید. بهترین حالت این است که ورزش کردن در صبح زود را برای این کار انتخاب کنید.

تحقیقات نشان داداه است که عادت به ورزش کردن برای کسانی که صبحگاه را برای این کار انتخاب میکنند بیشتر است.در این زمان افراد بیشترین وقت آزاد را دارند و تقریباً زمانی ست که فرد تنها به ورزش کردن اختصاص می دهد و کمتر اتفاق می افتد که در این زمان برنامه دیگری پیش آید که مانع از ورزش کردن شود. البته برای افرادی که استفاده از تردمیل را برای صبحگاه انتخاب می کنند بهتر است تا زمان بیشتری را به گرم کردن خود اختصاص دهند زیرا در این زمان دمای بدن نسبت به سایر اوقات شبانه روز پایین تر است.

اوقاتی که دچار بی خوابی می شوید

به علت همزمان شدن خواب شبانه با ورزش صبحگاهی برخی از افراد نمی توانند در همه روزها به طور مداوم ورزش صبحگاهی انجام دهند، خصوصاً زمانهایی که شب قبل به دلایلی مجور هستند دیرتر بخوابند امکان حذف این برنامه وجود دارد.اگر چه بیرون آمدن از رختخواب و انجام ورزش در ابتدا ممکن است سخت به نظر بیاید اما با چنان لذتی همراه است که بیشتر افراد، بعد از تجربه آن مایل به ترکش نیستند.به این ترتیب زمان خواب شما در شب به ناچار تنظیم می شود و به این ترتیب برای افرادی که دچار بی خوابی هستند درمان مناسبی نیز هست. بدن افراد باید برای خوابیدن آماده باشد این آمادگی شامل دمای بدن و تعداد ضربان قلب ست، به این ترتیب اگر افراد بتوانند شبها زودتر بخوابند بدنشان به مرور زمان به این برنامه عادت می کند.

ورزش کردن در آخر شب نزدیک به زمان خوابیدن همانند خوردن غذا در آخر شب باعث بی خوابی می شود. زیرا سبب می گردد تا هم ضربان قلب و هم دمای بدن بالا رود که این موارد هر دو موجب بی خوابی می شوند.

البته عده دیگری از ورزشکاران به ورزش کردن عصرها بیش از انجام آن در صبحگاه معتقدند .آنها می گویند که در این زمان بدن سریعتر به ریتم موزون ورزشی خود می رسد.

انجام ورزش بلافاصله بعد از خوردن غذا به هیچ عنوان توصیه نمی شود، زیرا در هنگام ورزش خون باید برای اکسیژن رسانی بهتر به ماهیچه ها برسد. اما زمانی که غذا میخورید خون برای کمک به هضم غذا به سمت دستگاه گوارش می رود.بنابراین دانشمندان تاکید دارند تا از ورزش کردن بعد از خوردن وعده های اصلی تا حدود 2ساعت پرهیز کنید.

کشف بهترین زمان ورزش برای هرکس

هنوز دانشمندان به توافق جامعی برای تعیین بهترین زمان ورزش کردن نرسیده اند. اما بهترین حالت برای هر فرد این است که ورزش کردن در ساعات مختلف شبانه روز را امتحان کند و زمانی که برای او از همه مناسب تر است و می تواند ورزش خود را در آن زمان استمرار بخشد را انتخاب کند.در واقع بهترین زمان ورزش برای هر شخص را باید خود او کشف کند.


ادامه مطلب ....

http://ift.tt/1TTPwOn

منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان

تبادل لينك

به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم

۱۳۹۵ خرداد ۱۰, دوشنبه

استاد پناهیان:آیا ولی فقیه مورد تایید امام زمان (عج) است؟/صوتی



ادامه مطلب ....

http://ift.tt/22v7b25

منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان

تبادل لينك

به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم

مهم/ پناهیان: گناه اصلی که ظهور را به تأخیر می‌اندازد....

مهم/ پناهیان: گناه اصلی که ظهور را به تأخیر می‌اندازد، «ناتوانی مدعیان ولایت‌مداری در زندگی دسته‌جمعی» است

  • گنه‌کارهای کوچه و بازار را مانع ظهور نبینید؛ مسألۀ اصلی ما مدعیان ولایت‌مداری هستیم!
  • باید توسط نیروهای مذهبی گفتگوی انتقادی دربارۀ نیروهای مذهبی را در جامعه افزایش دهیم
  • ابراز ولایتمداری تکی «مانع ظهور» را برطرف نمی‌کند، باید «عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ» باشد
  • رشد معنوی ما در ارتباط‌گیری و تحمل کسانی است که با ما جور نیستند/ ما در «صابروا و رابطوا» گیر کرده‌ایم!
  • تشکیلاتی مثل «بسیج» که بنا بوده ما را در این جهت رشد بدهد، هنوز راهش را پیدا نکرده
  • خدا که از ما کار نمی‌خواهد؛ بلکه می‌‌خواهد ما آدم شویم/ و آدم شدن ما در تحمّل جمع است!
  • باید برای رشد جنبه‌های «تشکیلاتی»مان فکری کنیم
  • نمی‌شود طلبه‌ها قال الصادق(ع) یاد بگیرند ولی کاری با هم نداشته باشند!
حجت الاسلام پناهیان:
  • مهمترین موضوع برای تفکر در معارف مهدوی چیست؟
  • مانع اصلی ظهور «مستکبران» یا حتی «جهالت و عدم آمادگی جهان بشریت» نیست!
  • مهمترین موضوع در معارف مهدوی بهبود وضع «مدعیان ولایتمداری» است
  • جهان در واقع منتظر خودِ حضرت نیست، منتظر مدعیان ولایت‌مداری حضرت است
  • اینکه هرکس «تکی» ابراز ولایتمداری به حضرت کند، مانع ظهور را برطرف نمی‌کند/ دوست داشتن حضرت باید «عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ» باشد
  • نامۀ امام زمان(عج): «وَ لَوْ أَنَ‏ أَشْیَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ على اجتماعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا»(احتجاج/2/499)
  • گناه اصلی که ظهور را به تأخیر می‌اندازد، «ناتوانی مدعیان ولایت‌مداری در زندگی دسته‌جمعی» است
  • مسألۀ اصلی در آمادگی برای ظهور، رشد ولایتمداران در «زندگی اجتماعی» است
  • مسیر رشد ما باید به جایی برسد که در «روابط اجتماعی» امتحان پس بدهیم
  • ما فوق‌العاده زرنگیم و برای اینکه گیرِ امتحانات اجتماعی سخت نیفتیم، با هم کار نمی‌کنیم! و از کنار هم رد می‌شویم و ارتباط‌مان در حد یک «سلام و علیک» نگه می‌داریم و کار تشکیلاتی نمی‌کنیم.
  • خدا به موسی(ع) فرمود: مقام بالای امت آخر، به خاطر ایثار است/ ما هنوز به اینجا نرسیده‌ایم!
  • چرا استعدادهای‌مان را برای همدیگر خرج نمی‌کنیم؟
  • وقتی جمع شدید و پیوند برقرار کردید، تازه دعوا شکل می‌گیرد/ «من سر به زیرم و به کسی ظلم نمی‌کنم»، کافی نیست!
  • تشکیلاتی مثل «بسیج» بنا بوده که ما را در جهت «اجتماع من القلوب» رشد بدهد/ گیر ما در داعشی‌ها نیست، گیر ما در ضعف بسیجی بودن ماست!
  • در کشور ما مشکل ریشه‌ای، عدم توانایی مؤمنین برای زندگی جمعیِ حداکثری است
  • خدا که از ما کار نمی‌خواهد؛ بلکه می‌‌خواهد ما آدم شویم/ و آدم شدن ما در تحمّل جمع است!
  • بعضی‌ها هم تکی کار می‌کنند تا موفق باشند و حاضر نیستند جمعی کار کنند تا آدم شوند. در حالی که آدم شدن مهم است نه موفقیت! و آدم شدنِ تو در تحمل جمع است.
  • بهترین موضوع در معارف مهدوی «تشکیلاتی بودن ولایتمداران» است
  • باید توسط نیروهای مذهبی گفتگوی انتقادی دربارۀ نیروهای مذهبی را در جامعه افزایش دهیم
  • بسیج؛ مهمترین بستر زندگی جمعی است/ بسیج هنوز راهش را پیدا نکرده
  • «مدارس علمیه» بستر دیگری برای رشد ما در زندگی اجتماعی
  • طلبه‌ها، بسیجی‌ها، هیأتی‌ها چقدر می‌توانند کار جمعی کنند؟!
  • ولایت طاغوت بر جمعی حاکم می‌شود که افرادش به هم کاری ندارند
  • باید برای رشد جنبه‌های تشکیلاتی فکری کنیم/ تکی نمی‌شود در اوج معنویت قرار گرفت
  • امروز «آدم شدن، به معنای تشکیلاتی شدن» است که فرج را نزدیک می‌کند!
  • رشد تو در ارتباط گرفتن و تحمل کسانی است که با تو جور نیستند/ امام باقر(ع): با صبر و تحمل اذیت اطرافیانم، به خدا مقرب می‌شوم
دانشگاه امام صادق(ع)-مهمترین موضوع برای تفکر در معارف مهدوی چیست؟

پناهیان: گناه اصلی که ظهور را به تأخیر می‌اندازد، «ناتوانی مدعیان ولایت‌مداری در زندگی دسته‌جمعی» است/ ما در «صابروا و رابطوا» گیر کرده‌ایم!/ رشد معنوی ما در ارتباط‌گیری و تحمل کسانی است که با ما جور نیستند/ ابراز ولایتمداری تکی «مانع ظهور» را برطرف نمی‌کند، باید «عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ» باشد/ تشکیلاتی مثل «بسیج» که بنا بوده ما را در این جهت رشد بدهد، هنوز راهش را پیدا نکرده/ باید برای رشد جنبه‌های «تشکیلاتی»مان فکری کنیم+صوت

  • زمان: 95/03/02
  • مکان: دانشگاه امام صادق(ع)
  • مناسبت:نیمه شعبان
  • صوت: دانلود | بشنوید
  • پی دی اف: A5 | A4
  • پیامک خبری: اینجا
  • اینفوگرافیک: پیشنهاد دهید
حجت الاسلام پناهیان به مناسبت ایام نیمۀ شعبان در جمع دانشجویان دانشگاه امام صادق(ع) با طرح این سوال که «در معارف مهدوی، مهمترین موضوع برای تفکر چیست؟»، سخنرانی کرد. در ادامه گزیده‌ای از مباحث مطرح شده در این جلسه را می‌خوانید:
در ارتباط با معارف مهدوی، باید به چه موضوعی بیشتر فکر کنیم؟/ امت حضرت چگونه باید باشند؟

  • موضوع اصلی در معارف مهدوی، مختصات خاص خود حضرت به عنوان «امام» نیست؛ اطلاعات در این‌باره آن‌قدر کم است که ما خودبه‌خود وادار می‌شویم دربارۀ «امت» فکر کنیم. به بیان دیگر، آن چیزی که ما در ارتباط با امام زمان(ع) خیلی نیاز داریم بدانیم؛ امتِ حضرت است و اینکه «این امت چگونه باید باشند؟» و الا مثلاً اینکه «حضرت الان کجا زندگی می‌کنند؟ چه ویژگی‌هایی دارند؟»، اینها اگرچه موضوعات خوبی هستند، ولی مشکل اصلی این است که ما بیشتر باید در اندیشۀ این باشیم که آیا آن امتِ لازم برای این امام، شکل پیدا کرده است یا نه؟ باید بیشتر در این‌باره فکر کنیم، نه دربارۀ شخصِ خود حضرت.
  • پیامبران الهی گرامی اسلام(ص) نیز همان اول در جریان دعوت از خویشان، فرمودند: «چه کسی می‌آید به من کمک کند؟» یعنی پیامبر خدا(ص) هم که باشد، بالاخره کمک می‌خواهد و مسألۀ امت مطرح است. ما وقتی می‌خواهیم دربارۀ امام زمان(ع) صحبت کنیم، در واقع باید دربارۀ خودمان صحبت کنیم؛ این ما هستیم که به دوران غیبت، پایان خواهیم داد.
مانع اصلی ظهور «مستکبران» یا حتی «جهالت و عدم آمادگی جهان بشریت» نیست! / مهم این است که ما ضعف‌های خودمان را برطرف کنیم

  • دربارۀ آمادگی «امت»-برای ظهور- دو نکتۀ مهم وجود دارد: نکتۀ اول اینکه مسئلۀ اصلی، «دشمنان اسلام» و حتی «نادانی و آماده نبودن جهان بشریت» نیست! آماده نبودن جهان بشریت، به این معنا که آنها بخواهند مقدمه‌ساز ظهور یا پذیرندۀ حکومت حضرت باشند، یک موضوع فرعی است.
  • مسألۀ اصلی در مقدمه‌سازی برای ظهور حضرت، مستکبران عالم نیست؛ که خداوند اینها را اصلاً عددی حساب نمی‌کند و می‌فرماید: «إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً»(اسراء/81) اصلاً باطل از اول مُردنی بود. البته از نظر عملیاتی باید رصد کنیم که دشمن چه‌کار می‌کند؟ ولی این هیولا، درواقع ساختۀ عیوب و ضعف‌های خودمان است، مهم این است که ما ضعف‌های خودمان را برطرف کنیم، در این صورت دشمن خودبه‌خود و حتی بدون درگیری، نابود می‌شود. درگیری‌ها هم برای رشد ما است؛ نه اینکه دشمن بتواند اثری داشته باشد. خداوند می‌فرماید: «الَّذینَ کَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبیلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمالَهُم»(محمد/1) کسانی که کافرند و با حق درگیر می‌شوند، خدا اثر اعمال آنها را از بین می‌برد. حالا فرض بفرمایید اگر ما این آیه را در ارتباط با آمریکا، باور کنیم، چه نگاه متفاوتی پیدا خواهیم کرد!
مهمترین موضوع در معارف مهدوی بهبود وضع «مدعیان ولایتمداری» است

  • نکتۀ دوم این است که در روایات تصریح شده که ابتلائات و فتنه‌ها و بخصوص امتحانات آخرالزمان، برای غربال شیعیان و مدعیان ولایتمداری است؛ دعوا به‌صورت خاص بر روی اینهاست. (امام صادق ع: ...فَإِنَّهُ تَمْتَدُّ أَیَّامُ غَیْبَتِهِ لِیُصَرِّحَ الْحَقُّ عَنْ مَحْضِهِ وَ یَصْفُوَ الْإِیمَانُ مِنَ الْکَدَرِ بِارْتِدَادِ کُلِّ مَنْ کَانَتْ طِینَتُهُ خَبِیثَةً مِنَ الشِّیعَةِ الَّذِینَ یُخْشَى عَلَیْهِمُ النِّفَاقُ إِذَا أَحَسُّوا بِالاسْتِخْلَافِ وَ التَّمْکِینِ؛ کمال الدین/2 356) و ما اگر بخواهیم در جامعۀ خودمان این مطلب را پیاده کنیم، باید در موضوعات مهدوی، مهمترین موضوع را «بهبود وضع مدعیان ولایتمداری» قرار دهیم. هر کسی گفت: «من مدعی ولایتمداری نیستم» می‌توانیم او را معاف کنیم و بگوییم: «شما اثر چندانی در تأخیر یا تعجیل ظهور حضرت نداری!»
جهان در واقع منتظر خودِ حضرت نیست، منتظر مدعیان ولایت‌مداری حضرت است

  • جهان در واقع منتظر خودِ حضرت نیست، منتظر مدعیان ولایت‌مداری حضرت است. حضرت در آن توقیع شریفه تصریح فرموده‌اند: «وَ لَوْ أَنَ‏ أَشْیَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا»(احتجاج/2/499) اگر شیعیان ما جمع شوند و به عهدی که ما به گردن آنها داریم وفا کنند، مژدۀ ملاقات ما به تأخیر نخواهد افتاد و به سرعت سعادت مشاهدۀ ما نصیب‌شان می‌شود.
  • بحث «آمادگی عموم مردم» هم نیست که بگوییم: اگر مردم آمادگی داشته باشند، امام زمان(ع) تشریف می‌آورد! «مؤمنین» به همراه «امام مؤمنین» همه خدمتگزاران مردم هستند؛ چه خدمت مادی و چه خدمت معنوی. مردم اگر معنویت‌شان ضعیف است چقدر تقصیر دارند؟! یا قدرت‌ها و زورگویان نمی‌گذارند و یا از مؤمنینی که مدعی و پیشتاز این راه هستند، چیزی به مردم نرسیده است.
  • در روایت فوق، می‌فرماید اگر «شیعیان» ما! و غالباً در روایات، شیعه به معنای خاص کلمه استفاده می‌شود؛ همان معنای خاصی که یک ‌عده‌ای رفتند درِ خانۀ امام رضا(ع) گفتند: «ما شیعیان شما هستیم» و حضرت آنها را به خانه راه نداد و فرمود: بگویید محبین ما هستید؛ نه شعیان ما(...لِدَعْوَاکُمْ أَنَّکُمْ شِیعَةُ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَیْحَکُمْ إِنَّ شِیعَتَهُ ... ؛ احتجاج/2/441)
اینکه هرکس «تکی» ابراز ولایتمداری به حضرت کند، مانع ظهور را برطرف نمی‌کند/ دوست داشتن حضرت باید «عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ» باشد

  • می‌فرماید: اگر شیعیان ما جمع شوند(عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ)، یعنی فایده ندارد یک کسی خودش تنهایی بیاید و بگوید: «یابن الحسن، من ولایت شما را دارم...» اینکه یک کسی این‌طوری ابراز ولایتمداری به آقا کند، به دردِ ظهور نمی‌خورَد. بعضی وقت‌ها ممکن است ملائکه به برخی از این آدم‌هایی که تکی می‌روند ابراز ولایتمداری می‌کنند، بگویند: «تو بیجا کرده‌ای! تو انبانۀ خودخواهی هستی و هیچ کسی را غیر از حضرت قبول نداری و حاضر نیستی برای مؤمنین ایثار کنی، حالا می‌خواهی فدای ایشان بشوی!»
  • آیه‌ای که دربارۀ یاران حضرت در آخرالزمان هست، اولین ویژگی بعد از محبت این است که «نسبت به مؤمنین، فوق‌العاده فروتن هستند؛ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنین»(مائده/54) و بعد از این ویژگی است که می‌فرماید: «أَعِزَّةٍ عَلَى الْکافِرینَ، یُجاهِدُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ، وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِم» و در برخی تفاسیر هست که مصداق این آیه، قوم سلمان فارسی در آخرالزمان هستند(مجمع‌البیان/ج3/ص321)
  • اینکه کسی «تکی» برود و بگوید: «آقا من تو را دوست دارم!» مانع ظهور را برطرف نمی‌کند، طبق روایت فوق، دوست داشتن حضرت باید «عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ» باشد.
گناه اصلی که ظهور را به تأخیر می‌اندازد، «ناتوانی مدعیان ولایت‌مداری در زندگی دسته‌جمعی» است

  • محور معارف مهدوی و مسألۀ اصلی، زندگی اجتماعی تک تک افراد شیعه است. اگر می‌فرماید: گناه شما ظهور را به تأخیر می‌اندازد(فَمَا یَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا یَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَکْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُم‏؛ احتجاج/2/499) منظور از این گناه، شرابخواری، زنا، دزدی و این چیزها نیست، منظور «ناتوانی شیعه از زندگی دسته‌جمعی خوب» است؛ گناه اصلی این است! و الا آن کسی که اهل شراب و قمار و این مسائل است، اصلاً جزء مقدمه‌سازان نیست، او نه زیاد مانعی برای ظهور است و نه زیاد می‌تواند در این زمینه مؤثر باشد.
  • اگر بگوییم: «تقوا ما را به حضرت نزدیک می‌کند» منظور از این تقوا چیست؟ آیا معنایش این است که فقط نمازم را اول وقت بخوانم، به نامحرم نگاه نکنم و حلال‌خوری کنم؟! همۀ این فضایل و طاعات و عبادات در مقابل آنچه برای ظهور لازم داریم، چیزی نیست. این‌ها اگر صحیح انجام شوند باید ما را به جای دیگری برسانند. وگرنه در طول تاریخ هم اینقدر نمازخوان‌های باتقوایی بوده‌اند که به‌هیچ وجه تقوای فردی آنها نتوانسته مقدمۀ حاکمیت حق باشد. اگر میلیون‌ها نفر از این افراد در کنار هم، باتقوا زندگی کنند، تا وقتی در زندگی دسته‌جمعی ناتوان باشند، برای تعجیل در ظهور، فایدۀ چندانی ندارد!
ما در «صابروا و رابطوا» گیر کرده‌ایم

  • می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا»(آل‌عمران/200) اول می‌فرماید: تک تک شما اهل صبر باشد(اصْبِرُوا) و بعد می‌فرماید: «صابِرُوا» یعنی با هم صبر کنید. ما در اینجا گیر کرده‌ایم؛ یعنی با همدیگر نمی‌توانیم. و بعد می‌فرماید: «رابِطُوا» یعنی هم‌افزایی کنید. در اینجا هم گیر کرده‌ایم. هر کدام از ما «تکی» برای خودمان بچه‌های خوبی هستیم، اما دسته‌جمعی نه! در حالی که حضرت می‌فرماید: عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ؛ شیعیان ما باید با هم جمع شوند. ولی الان آیا اینها بلد هستند جمع شوند؟! نه، در اینجا ضعف وجود دارد. تازه وقتی جمع می‌شوند، بدی‌ها و ضعف‌های‌شان رو می‌آید.
گنه‌کارهای کوچه و بازار را مانع ظهور نبینید؛ مسألۀ اصلی ما هستیم!

  • خلاصه اینکه مسألۀ اصلی در معارف مهدوی، «توجه به حضرت» نیست که ما بخواهیم با معرفت نسبت به امام زمان(ع)، مشکل غیبت را حل کنیم. مسألۀ اصلی این است که امت به «آنچه باید باشد» معرفت پیدا کند و الا امام که «آنچه باید باشد» هست! مهم این است که «امت چگونه باشد؟» این امت هم به‌طور مشخص، «مدعیان ولایتمداری» هستند. در روایت فرموده‌اند که فتنه‌های آخرالزمان برای خارج کردن منافقین از شیعه است(الْقَائِمُ فَإِنَّهُ تَمْتَدُّ أَیَّامُ غَیْبَتِهِ لِیُصَرِّحَ الْحَقُّ عَنْ مَحْضِهِ وَ یَصْفُوَ الْإِیمَانُ مِنَ الْکَدَرِ بِارْتِدَادِ کُلِّ مَنْ کَانَتْ طِینَتُهُ خَبِیثَةً مِنَ الشِّیعَةِ الَّذِینَ یُخْشَى عَلَیْهِمُ النِّفَاقُ إِذَا أَحَسُّوا بِالاسْتِخْلَافِ وَ التَّمْکِینِ وَ الْأَمْنِ الْمُنْتَشِرِ فِی عَهْدِ الْقَائِمِ ع؛ کمال‌الدین/2/356)
  • باید دید مشکل اصلی مدعیان ولایتمداری چیست؟ چون اینها باید درست شوند تا ظهور محقق شود؛ نه مردم جهان! خواهش می‌کنم گنه‌کارهای کوچه و بازار را مانع ظهور نبینید؛ مسأله اصلی آنها نیستند، مسأله اصلی ما هستیم. اصلاً شاید خودِ آنها هم به‌خاطر ضعف‌های ما، گنهکار شده‌اند.
مسألۀ اصلی در آمادگی برای ظهور، رشد ولایتمداران در «زندگی اجتماعی» است

  • مسألۀ اصلی «ما» هستیم(یعنی افراد ولایتمدار)، اما باز هم بحث در «زندگی فردی» ما نیست؛ این‌هم حداکثر می‌تواند 50 درصدِ رشد ما باشد. شما اگر یک فرد باتقوا باشید که حتی یک ‌گناه و معصیت و غفلت در خلوت خود نداشته باشید، حداکثرش این است که نمرۀ 10 از 20 می‌گیرید! بقیه‌اش به زندگی اجتماعی شما برمی‌گردد.
  • مسألۀ اصلی، رشد ولایتمداران در «زندگی اجتماعی» است. و متاسفانه 1400 سال است که دین تحریف‌شدۀ سکولار به ما تحمیل شده است. ما اصلاً رشد معنوی و اخلاقی را یک مسألۀ فردی می‌دانیم! وقتی از تقوا سخن گفته می‌شود بیشتر «گناه فردی» به ذهن‌مان متبادر می‌شود. یا وقتی از فضایل اخلاقی می‌گویند، ملکات نفسانی به ذهن‌مان متبادر می‌شود، یا وقتی از عبادت سخن می‌گویند فقط به سراغ «مناجات و ارتباط با خدا» می‌رویم؛ در حالی که این تصور درستی از دین نیست؛ اصل عبادت ما نماز است و اصل نماز هم به جماعت است که در واقع «تمرین ولایتمداری» است.
مسیر رشد ما باید به جایی برسد که در «روابط اجتماعی» امتحان پس بدهیم/ برای اینکه گیر امتحانات سخت نیفتیم، با هم کار نمی‌کنیم!

  • مسیر رشد ما باید به آنجا برسد که بتوانیم در روابط اجتماعی، امتحانات‌مان را پس بدهیم. ولی ما فوق‌العاده زرنگ هستیم و برای اینکه گیرِ امتحانات اجتماعی سخت نیفتیم، با هم کار نمی‌کنیم، و از کنار هم رد می‌شویم و ارتباط‌مان در حد یک «سلام و علیک» نگه می‌داریم و کار تشکیلاتی نمی‌کنیم. این رندی و زرنگی ماست! هر کسی تنهایی کار خودش را انجام می‌دهد.
  • اگر راست می‌گوییم «با هم کار کنیم» و بعد اگر منافعِ به‌دست آمده با استعدادهای تو، به جیب رفیقت برود، و عیب‌های رفیقت به حساب تو گذاشته شود، آن‌وقت باید دید چه‌کار خواهی کرد؟ تازه کار از اینجا آغاز می‌شود. حالا ببینید آن‌همه معنویت و تقوای فردی، اثر خودش را نشان می‌دهد یا نه؟
  • امام صادق(ع) در روایت شریفی می‌فرماید: مانند گاوانی که در یک چراگاه مشغول چرا هستند و کاری به هم ندارند، نباشید! آنها در کنار همدیگر می‌چرند ولی با هم ارتباط برقرار نمی‌کنند. (إِنَّ ائْتِلَافَ قُلُوبِ الْأَبْرَارِ إِذَا الْتَقَوْا وَ إِنْ لَمْ یُظْهِرُوا التَّوَدُّدَ بِأَلْسِنَتِهِمْ، کَسُرْعَةِ اخْتِلَاطِ قَطْرِ السَّمَاءِ عَلَى مِیَاهِ الْأَنْهَارِ، وَ إِنَّ بُعْدَ ائْتِلَافِ قُلُوبِ الْفُجَّارِ إِذَا الْتَقَوْا وَ إِنْ أَظْهَرُوا التَّوَدُّدَ بِأَلْسِنَتِهِمْ، کَبُعْدِ الْبَهَائِمِ مِنَ التَّعَاطُفِ، وَ إِنْ طَالَ اعْتِلَافُها عَلَى مِذْوَدٍ وَاحِدٍ؛ امالی طوسی/411)
چرا استعدادهای‌مان را برای همدیگر خرج نمی‌کنیم؟/ظهور، منتظرِ اینست که ما زندگی جمعیِ برآمده از تقوا داشته باشیم

  • شخصی نزد امام باقر(ع) رفت و اصرار کرد که ما منتظر قیام شما هستیم! حضرت به او فرمود: آیا شما با هم این‌طور هستید که راحت از پول همدیگر برمی‌دارید؟ گفت: نه، حساب حساب است کاکا برادر! حضرت فرمود: یاران مهدی ما، این‌گونه هستند. (قِیلَ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع: إِنَّ أَصْحَابَنَا بِالْکُوفَةِ لَجَمَاعَةٌ کَثِیرَةٌ فَلَوْ أَمَرْتَهُمْ لَأَطَاعُوکَ وَ اتَّبَعُوکَ قَالَ: یَجِی‏ءُ أَحَدُکُمْ إِلَى کِیسِ أَخِیهِ فَیَأْخُذُ مِنْهُ حَاجَتَهُ؟... إِذَا قَامَ الْقَائِمُ جَاءَتِ الْمُزَامَلَةُ وَ أَتَى الرَّجُلُ إِلَى کِیسِ أَخِیهِ فَیَأْخُذُ حَاجَتَهُ فَلَا یَمْنَعُهُ‏؛ اختصاص شیخ مفید/ص24) همیشه موضوع این نیست که بدون اجازۀ همدیگر پول هم را برداریم و برای نیازهای خودمان مصرف کنیم، اما چرا استعدادهای خودمان را برای همدیگر خرج نمی‌کنیم؟ چرا استعدادهای‌مان را کنار همدیگر نمی‌گذاریم؟ این یعنی فرهنگ زندگی جمعی و کار تشکیلاتی در ما نیست.
  • ظهور، منتظرِ اینجاست که ما زندگی جمعیِ برآمده از تقوا داشته باشیم، زندگی تشکیلاتیِ مبتنی بر فضایل اخلاقی داشته باشیم و خداپرستیمان را در این روابط اجتماعی نزدیک به هم ببینیم.
خدا به موسی(ع) فرمود: مقام بالای امت آخر، به خاطر ایثار است/ ما هنوز به اینجا نرسیده‌ایم

  • حضرت موسی(ع) از خدا خواست که مقام امت آخر را به من نشان بده، خداوند فرمود: نمی‌شود، مقام آنها خیلی بالاست و شما نمی‌توانید. حضرت موسی(ع) عرضه داشت به قدری که می‌توانم نشانم بده. خدا به قدری که توانست به او نشان داد و موسی(ع) غش کرد و بعد از بهوش آمدن پرسید: چرا امت آخر این‌قدر مقام‌شان بالاست؟ حضرت فرمود: به‌خاطر یک خصلت، و آن «ایثار» است. (قالَ موسى ع: یا رَبِّ أرِنی دَرَجاتِ مُحَمَّدٍ و اُمَّتِهِ. قالَ: یا موسى، إنَّکَ لَن تُطیقَ ذلِکَ، و لکِن اُریکَ مَنزِلَةً مِن مَنازِلِهِ جَلیلَةً عَظیمَةً فَضَّلتُهُ بِها عَلَیکَ و عَلى جَمیعِ خَلقی. قالَ: فَکَشَفَ لَهُ عَن مَلَکوتِ السَّماءِ فَنَظَرَ إلى مَنزِلَةٍ کادَت تَتلَفُ نَفسُهُ مِن أنوارِها و قُربِها مِنَ اللّه ِ عز و جل، قالَ: یا رَبِّ، بِما ذا بَلَّغتَهُ إلى هذِهِ الکَرامَةِ؟! قالَ: بِخُلُقٍ اِختَصَصتُهُ بِهِ مِن بَینِهِم و هُوَ الإِیثارُ»(مجموعۀ ورام/1/173)
  • ما هنوز به این مرز نرسیده‌ایم. ایثار گاهی بالاتر از جان دادن در راه خداست. چون آدم جانش را به خدا راحت می‌دهد ولی ایثار به برادران دینی سخت است! برخی حاضرند ده مرتبه برای خدا جان بدهند، ولی به این راحتی برای برادران دینی خود هزینه نمی‌کنند. امت پیامبر(ص) -در صدر اسلام- در گذشتن از جان‌شان در راه خدا امتحان‌شان را روسفید پس دادند، اما وقتی به مرحلۀ دوم رسیدند، غالباً نتوانستند.
وقتی جمع شدید و پیوند برقرار کردید، تازه دعوا شکل می‌گیرد/ «من سر به زیرم و به کسی ظلم نمی‌کنم»، کافی نیست!

  • بعضی‌ها به هم لبخند می‌زنند و از کنار همدیگر رد می‌شوند ولی هیچ ارتباط تشکیلاتی برقرار نمی‌کنند تا نکند عیب‌های دیگران به آنها نسبت داده شود یا خوبی‌های‌شان به دیگران نسبت داده شود! این‌طوری خودشان را فریب می‌دهند. اینکه «من به کسی ظلم نمی‌کنم» یا «من سر به‌زیر هستم» اصلاً کافی نیست؛ اتفاقاً برخی از چهارپایان هم خیلی سر به‌زیر هستند! روی این خوبی‌ها حساب نکنید.
  • شما در یک زندگی جمعی، وقتی با هم جمع شدید و پیوند برقرار کردید، تازه دعوا شکل می‌گیرد. کمااینکه یک دختر و پسر، تا وقتی ازدواج نکرده‌اند فقط قربان صدقۀ هم می‌روند؛ اما بعد از اینکه ازدواج کردند، دعوا شروع می‌شود! چرا؟ چون پیش هم گیر کرده‌اند و نمی‌توانند از هم فرار کنند. کار تشکیلاتی هم این‌طوری است که شما را گیر می‌اندازد.
تشکیلاتی مثل «بسیج» بنا بوده که ما را در جهت «اجتماع من القلوب» رشد بدهد

  • ما الان تشکیلاتی مثل بسیج داریم، این تشکیلات بنا بوده که ما را در این جهت رشد بدهد. تشکیلات‌های دیگر نیز همین‌طور است؛ مثل تشکّلی که یک جمعی برای ادارۀ یک هیأت ایجاد می‌کنند. یا گروهی که دور هم جمع می‌شوند برای ادارۀ یک مسجد. یا هر نوع تشکّل مؤمنین در کنار همدیگر؛ اینها برای این است که «عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ» را در ما رشد دهند.
گیر ما در داعشی‌ها نیست، گیر ما در ضعف بسیحی بودن ماست!

  • گیر کار ما در اینجاست! شما این‌را باید درست کنید. گیر ما داعشی‌ها نیستند، گیر ما در ضعف بسیجی‌ بودن ماست. در خانه‌ها و مدرسه‌های ما، افراد باید طوری تربیت شوند که بتوانند عضو تشکیلات و سازمان و گروه شوند. حتی در عرصه‌های سیاسی، باید بتوانند عضو یک حرکت سیاسی شوند. اما تقریباً از اخلاق عموم بچه‌مذهبی‌ها به‌دور است؛ بلکه محال است که شما تصور کنید این ویژگی در آنها وجود داشته باشد! مگر نوادری که هنوز خودشان را نشان نداده‌اند.
در کشور ما مشکل ریشه‌ای، عدم توانایی مؤمنین برای زندگی جمعیِ حداکثری است

  • مسیر رشد ما اینجاست. در کشور ما مشکل ریشه‌ای، عدم توانایی مؤمنین برای زندگی جمعی داشتن است؛ آن‌هم نه زندگی جمعی به‌معنای حداقلی کلمه، بلکه به‌معنای حداکثری کلمه. مشکل ما اینجاست که خودمان را در این موضوع، رشد نداده‌ایم. اصلاً به ذهن خیلی از ما هم خطور نمی‌کند که آن رشدی که حضرت از ما انتظار دارند، همین است.
خدا که از ما کار نمی‌خواهد؛ بلکه می‌‌خواهد ما آدم شویم/ و آدم شدن ما در تحمّل جمع است!

  • ما گاهی اصلاً کنار همدیگر جمع نمی‌شویم! در حالی که باید در کنار هم جمع شویم. «عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ» یعنی تجمع ما باید قلبی باشد. نه اینکه در تشکیلات، از همدیگر نفرت پیدا کنیم! خدا که از ما کار نمی‌خواهد؛ بلکه می‌‌خواهد ما آدم شویم. مثلاً «تو چرا عصبانی می‌شوی، از کوره در می‌روی، و جمع را به‌هم می‌زنی؟ چرا تحملت در مقابل رفیقت کم است؟ تحملت را بالا ببر و بگذار این جمع درست بماند و تو در این جمع رشد کنی» بعضی‌ها به خاطر اینکه کار خراب شده، زیرآب رفیق‌شان را می‌زنند! بعضی‌ها هم تکی کار می‌کنند تا موفق باشند و حاضر نیستند جمعی کار کنند تا آدم شوند. در حالی که آدم شدن مهم است نه موفقیت؛ و آدم شدنِ تو در تحمل جمع است.
بهترین موضوع در معارف مهدوی «تشکیلاتی بودن ولایتمداران» است

  • در معارف مهدوی بهترین موضوع برای پرداختن به آن «تشکیلاتی بودن ولایتمداران و رشد کردن در تشکیلات» است. بقیۀ موضوعات، این اولویت را ندارند. البته خوب است در اولویت‌های بعدی، خیلی کارهای خوب دیگر هم انجام دهیم. ولی مسائل دیگر، اینقدر به مهدویت ارتباط ندارند، شما وقتی از مهدویت سخن می‌گویید، یعنی: «اقامۀ حق در عالم و مستقر نمودن ولی‌الله الاعظم در اوج قدرت در جهان» و این نیاز به تشکیلات و نیروهای تشکیلاتی دارد.
باید توسط نیروهای مذهبی گفتگوی انتقادی دربارۀ نیروهای مذهبی را در جامعه افزایش دهیم/طلبه‌ها، بسیجی‌ها، هیأتی‌ها چقدر می‌توانند کار جمعی کنند؟!

  • ما باید توسط نیروهای مذهبی گفتگوی انتقادی دربارۀ نیروهای مذهبی را در جامعه افزایش دهیم. طلبه‌های حوزه، چقدر می‌توانند کار جمعی کنند؟ بسیجی‌ها چقدر می‌توانند کار جمعی کنند؟ هیأتی‌ها چقدر می‌توانند کار جمعی کنند؟ تا چهار نفر در یک هیأت در کنار همدیگر رشد می‌کنند، یک‌دفعه‌ای می‌بینید که شعبه می‌زنند و دو-سه تا هیأت دیگر درست می‌شود؛ چون نمی‌توانند با هم کار کنند! البته تکثر هیات‌ها خوب است، ولی عدم تحمل هیأتی‌ها کنار همدیگر، خوب نیست، این موجب می‌شود که آن ثمر لازم را نداشته باشد و در این هیأت‌ها، عناصر تشکیلاتی تربیت نشوند. در حالی که هیأت باید در درجۀ اول، خود هیاتی‌ها را رشد می‌داد. ولی متاسفانه این‌قدر رشدنایافته هستیم که در اثر کوچکترین اختلافی از هم جدا می‌شویم و برای هم فداکاری نمی‌کنند، عیب هم را به‌عهده نمی‌گیرند و حُسن خود را به رفقای‌شان نسبت نمی‌دهند.
  • اینکه مردم بروند در یک هیأتی و بگویند: «می‌رویم از سخنرانی یا مداحی فلان شخص استفاده می‌کنیم» این که کارکرد اصلی هیأت‌های محلی نیست؛ این مراسم است! البته مراسم برگذار کردن، خوب و لازم است. اما در مورد یک هیأت خوب، مردم باید بگویند: «وقتی در جمع این هیأت می‌روید، آدم می‌شوید!»
بسیج؛ مهمترین بستر زندگی جمعی است/ بسیج هنوز راهش را پیدا نکرده

  • شاید مهمترین بستر زندگی جمعی ما بسیج باشد. تصور میکنم بسیج هنوز راه خودش را پیدا نکرده است. ما باید انتقادهای خود را بین مردم بیان کنیم تا مردم فکر نکنند که تصور ما این است که ما خود را بهترین میدانیم. باید بگوییم: «ما می‌خواهیم کارهایی بکنیم، ولی هنوز در ابتدای راه هستیم.»
«مدارس علمیه» بستر دیگری برای رشد ما در زندگی اجتماعی/نمی‌شود طلبه‌ها قال الصادق(ع) یاد بگیرند ولی کاری با هم نداشته باشند!

  • محیط دیگری که باید محل رشد ما در زندگی اجتماعی باشد حوزه و مدارس علمیه است. ما باید گفتگوی انتقادی را از محیط‌های طلبگی خودمان شروع کنیم. نمی‌شود که طلبه‌ها در کنار همدیگر «قال الصادق(ع)» یاد بگیرند ولی هیچ کاری با هم نداشته باشند و برای هم فداکاری نکنند! و اگر این‌طور باشد، آیا ما زندگی تشکیلاتی را یاد می‌گیریم؟!
ولایت طاغوت بر جمعی حاکم می‌شود که افرادش به هم کاری ندارند

  • البته خیلی‌ها اصلاً این حرف‌ها را در مقوله‌های معنوی و تقوا و دیانت و رشد اخلاقی و تربیتی نمی‌آورند. معلوم است که از این جمعِ از هم پراکنده و از هم گسیخته، می‌شود هر سوءاستفاده‌ای کرد. ولایت طاغوت در کجاها حاکم می‌شود؟ در جمعی که افرادش به همدیگر کاری ندارند و بی‌تفاوتند؛ مانند چهارپایانی که در یک چراگاه زندگی می‌کنند و کاری با هم ندارند(...کَبُعْدِ الْبَهَائِمِ مِنَ التَّعَاطُفِ، وَ إِنْ طَالَ اعْتِلَافُها عَلَى مِذْوَدٍ وَاحِدٍ؛ امالی طوسی/411) هر دفعه صاحب چراگاه یکی از این چهارپایان را به کشتارگاه می‌برد و ذبح می‌کند، و بقیه هم بی‌تفاوت هستند.
  • جالب اینجاست که بعضی‌ها برای «زندگیِ چراگاهی» چه کلاسی هم قائلند! بعضی‌ها به مسجد می‌روند ولی به سیاه و سفید مسجد و مردم مسجد کاری ندارند. فقط می‌رود نمازش را می‌خواند و برمی‌گردد؛ نه به کسی کاری دارد، و نه با کسی ارتباط می‌گیرد. درحالی که ما باید با هم کار کنیم.
باید برای رشد جنبه‌های تشکیلاتی فکری کنیم/ تکی نمی‌شود در اوج معنویت قرار گرفت

  • ما باید برای رشد جنبه‌های تشکیلاتی یک فکری بکنیم. بنده نمی‌خواهم این مطلب را به نفع هیچ تشکیلاتی عرض کنم؛ نه برای یک حزب، نه سازمان بسیج، نه هیأت‌ها و نه مسجدها! عرض بنده این است که گذشته از اهمیتِ همۀ اینها، ما باید رشد کنیم. پس ما کجا باید رشد کنیم؟! ما کجا آدم شویم؟ در کجا شاخص‌های آدمیت را درک کنیم؟ حیف نیست که ما از اوج معنویت باز بمانیم؟! خُب مسأله این است که «تکی نمی‌شود در اوج معنویت قرار گرفت و حتماً باید یک جمعی باشد» ولی این جمع کجاست؟ پس من در میان کدام جمع رشد کنم؟ یک جمعی را به من نشان دهید!
  • هر کسی رفت داخل بسیج و بیرون آمد، باید بگویند: او تشکیلاتی بار آمده است. هر کسی به حوزه رفت و بیرون آمد، باید بگویند «او تشکیلاتی بار آمده است» هر کسی به هیأت رفت و بیرون آمد، بگویند: او تشکیلاتی بار آمده است. اینها جمع هایی هستند که برای ما فراهم هستند.
امروز که از غربت بیرون آمده‌ایم، باید امتحانات دیگری بدهیم/ امروز «آدم شدن، به معنای تشکیلاتی شدن» است که فرج را نزدیک می‌کند!

  • ما الان در مرحله‌ای هستیم که از غربت بیرون آمده‌ایم؛ باید امتحان‌های دیگری بدهیم و دغدغه‌های دیگری داشته باشیم. الان ما دیگر آنقدر غریب نیستیم که مدام از غربت انقلابیون و فراموش نکردن شهدا و ارزش‌های آنها و لزوم قدردانی از آنها بگوییم. الان دغدغۀ ما اینها نیست. رهبر انقلاب هم اگر دغدغۀ انقلاب را دارد، مشکلِ ایشان «ما» هستیم، باید ببینیم چقدر آدمِ تشکیلاتی برای انقلاب شده‌ایم؟
  • نباید فقط شعار دهیم که ما ولایتمداریم، ما فدای امام‌مان می‌شویم، باید «آدم شویم» و منظور من از آدم شدن در اینجا مشخصاً «تشکیلاتی شدن» است؛ این است که فرج را نزدیک می‌کند، گیر ما این است.
ما الان مانند قبل غریب نیستیم که بخواهیم در کارهای فرهنگی، موضوع «رفع غربت» را محور قرار دهیم

  • الان موقعِ غربت ما نیست که شما در کارهای فرهنگی خودتان، بخواهید موضوع «رفع غربت» را محور قرار دهید. الان نسبت به گذشته ما غریب و ضعیف نیستیم؛ ما الان نسبت به قبل در جهان در اوج قدرتیم، و قوی‌ترین ارتش جهان در حساس‌ترین نقطۀ جهان را داریم. ولی این ارتش و این سربازان، پشتیبانی نرم‌افزاری می‌خواهند! اصلاً آنها دارند فداکاری می‌کنند که به ما فرصت دهند که رشد کنیم؛ یعنی «تشکیلاتی» شویم. در دفاع مقدس 230 هزار شهید دادیم که «ما آدم شویم» نه اینکه الان فقط یاد شهدا را گرامی بداریم؛ البته معلوم است که این کار ارزشمندی است ولی باید اولویت‌های زمانۀ خودمان را درک کنیم.
  • اینکه من روضه‌خوان و سینه‌زن امام حسین(ع) باشم، در نماز جماعت شرکت کنم، و شخصی گناه نکنم، کافی نیست؛ البته همۀ اینها باارزش هستند ولی ظهور با این حرف‌ها محقق نمی‌شود. باید با هم برویم: «عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ». مثل مسابقۀ طناب‌کشی است که یک گروه باید با هم هماهنگ باشند و دسته‌جمعی مایه بگذارند. این‌طور نیست که بگوییم: هر کسی برود وظیفۀ خودش را انجام دهد، بلکه هر کسی باید کار خودش را در زندگی دسته‌جمعی درست انجام دهد. و زندگی جمعی، آدم را سیاستمدار بار می‌آورد؛ البته نه سیاستمداری که زرنگی کند و سرِ بقیه را کلاه بگذارد! سیاستمداری که به فکر دیگران است و می‌تواند برای دیگران کاری انجام دهد.
رشد تو در ارتباط گرفتن و تحمل کسانی است که با تو جور نیستند/ امام باقر(ع): با صبر و تحمل اذیت اطرافیانم، به خدا مقرب می‌شوم

  • «خانواده» پایگاه تربیتی زندگی جمعی است و زندگی هرچقدر غربی و حیوانی‌تر می‌شود، به سوی فردی‌تر شدن می‌رود؛ و حتی سعی می‌کنند خانواده‌ها را کم‌جمعیت‌تر نگه دارند. چرا صلۀ رحم، خیلی مهم است؟ چون صلۀ رحم، ارتباط گرفتن با یک افرادی است که تو مجبور هستی با آنها ارتباط داشته باشی، نه ارتباط با کسانی که خودت انتخاب کرده‌ای و فقط می‌خواهی کیف و حال خودت را ببری؛ رشد در اینجاست. رشد در ارتباط داشتن با کسانی است که با تو جور در نمی‌آیند، ولی تو ارتباط می‌گیری و همکاری می‌کنی و در این ارتباط باید خیلی چیزها را تحمل کنی تا رشد کنی.
  • امام باقر(ع) می‌فرماید: گاهی غلامان و فرزندان من، آن‌قدر مرا اذیت می‌کنند که حدّ ندارد، ولی من با صبری که در تحمل اذیت اطرافیانم دارم، به خدا مقرب می‌شوم (من در برابر کارهایى از این غلام خود و از خانوده‏ام صبر مى‏کنم که از حنظل تلختر است؛ زیرا هر که صبر پیشه کند به واسطه صبر خود به مقام روزه‏گیرِ شب زنده‏دار و مرتبه شهیدى که در رکاب محمد(ص) شمشیر زده باشد، دست مى‏یابد! إِنِّی لَأَصْبِرُ مِنْ غُلَامِی‏ هَذَا وَ مِنْ أَهْلِی‏ عَلَى مَا هُوَ أَمَرُّ مِنَ الْحَنْظَلِ إِنَّهُ مَنْ صَبَرَ نَالَ بِصَبْرِهِ دَرَجَةَ الصَّائِمِ الْقَائِمِ وَ دَرَجَةَ الشَّهِیدِ الَّذِی قَدْ ضَرَبَ بِسَیْفِهِ قُدَّامَ مُحَمَّدٍ ص؛ ثواب‌الاعمال/198)حالا برخی افراد نازپروده، وارد عرصه شده‌اند و اسم خود را مؤمن هم می‌گذارند ولی حاضر نیستند اذیت هیچ مؤمنی را تحمل کنند! لذا خودشان را خلاص می‌کنند و اصلاً با همدیگر کار نمی‌کنند!


ادامه مطلب ....

http://ift.tt/1O0MmZV

منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان

تبادل لينك

به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم

همه چیز درباره ثبت شرکت

ثبت شرکت سهامی خاص
كلیاتی درباره شركت‌های سهامی:

برابر ماده اول لایحه اصلاح قسمتی از قانون تجارت مصوب 24 اسفندماه 1347 كه می گوید: (شركت سهامی شركتی است كه سرمایه آن به سهام تقسیم شده و مسئولیت صاحبان سهام محدود مبلغ اسمی آنها است) شركت سهامی سرمایه شركت سهام متساوی القیمه تقسیم شده مبلغ اسمی سهام و حتی درصورت تجزیه آن قطعات سهام باید متساوی باشد.
تجزیه سهم بدین صورت است كه هر سهم ممكن است چند قطعه معین كه (پاره سهم) نامیده می شود تجزیه گردد. هر پاره سهم دارای ارزش معین بوده ولی فاقد حقوق مربوط یك سهم می باشد و مجموع آنها یك سهم را تشكیل می دهد.

انواع شركت سهامی:

ماده 4 لایحه اصلاح قانون تجارت می گوید : شركت سهامی دو نوع تقسیم می شود:

نوع اول - شركتهای سهامی عام هستند كه موسسین آنها قسمتی از سرمایه شركت را از طریق فروش سهام مردم تامین می كنند.

نوع دوم - شركتهای سهامی خاص هستند كه تمام سرمایه آنها درموقع تاسیس منحصرا توسط موسسین تامین گردیده است.

مرحله شكل‌گیری مجمع عمومی مؤسس:

با توجه ماده 16 (ل.ا.ق.ت) موسسین باید قبل از تشكیل مجمع عمومی موسس اعمال زیر را انجام دهند:

رسیدگی تعهدات پذیره نویسان حداكثر ظرف مدت یك ماه پس از انقضای مهلت پذیره نویسی اعم از اینكه مهلت مذكور تمدید شده یا نشده باشد.حراز اینكه كلیه سرمایه شركت طور صحیح پذیره نویسی شده باشد.
ملاحظه این كه الااقل 35 درصد كل سرمایه شركت بطور نقدی پرداخت گردیده است.
تعیین و اعلام تعداد سهام هر پذیره نویس.
جلب نظر كارشناس درارزیابی آورده های غیرنقدی كه فقط موسسین تعلق دارد.
برابر ماده 77 (ل.ا.ق.ت) صاحبان آورده غیر نقدی از حق رای هنگام رسیدگی مجمع موسس مورد آورده های مذكور محروم می باشند و از سوی دیگر سرمایه غیر نقدی را كه موضوع مذاكره و رای می باشد. از حیث حد نصاب جز سرمایه شركت منظور نمی داردند.
دعوت مجمع عمومی موسس كه چنین دعوتی روزنامه كثیر الانتشار عمل می آید كه برابر بند 14 از ماده 9 طرح پذیره نویسی قبلا تعیین گردیده است. دعوت مجمع عمومی موسس رعایت مفاد مواد 97 و 98 بعد (ل.ا.ق.ت) الزامی باشد. دستور ماده 98 (ل.ا.ق.ت) فاصله نشر دعوتنامه مجمع عمومی و تاریخ تشكیل آن حداقل ده روز و حداكثر چهل روز خواهد بود.

وظایف مجمع عمومی موسس :

مجمع عمومی موسسین شركت بایستی بدوا اجرای ماده 101 (ل.ا.ق.ت) هیئت رئیسه شامل ریاست مجمع و نظار و منشی جلسه را انتخاب و برابر ماده 74 (ل.ا.ق.ت) گزارش موسسین رسیدگی و صورت لزوم آن را تصویب نماید. سپس ضمن احراز پذیره نویسی كلیه سهام شركت و تادیه مبلغ لازم تصویب طرح اساسنامه شركت و عنداللزوم اصلاح آن مبادرت و رزد و بالاخره مجمع مذكور اولین مدیران و بازرس یا بازرسان شركت را انتخاب و روزنامه كثیرالانتشاری را برای آگهی های بعدی شركت تعیین نماید.

برابر ماده 75 (ل.ا.ق.ت) حد نصاب لازم برای تشكیل مجمع عمومی موسس عبارت است از :

دعوت اول باید عده ای از پذیره نویسان كه حداقل نصف سرمایه شركت را تعهد نموده اند حاضر باشند و دعوت دوم چنانچه دراولین دعوت حدنصاب مذكور حاصل نشد مجمع عمومی برای بار دوم دعوت می شود كه دراین صورت حضور لااقل صاحبان ثلث سرمایه شركت الزامی است و چنانچه دعوت سوم اكثریت لازم (صاحبان ثلث سرمایه شركت) مجمع عمومی حاضر نشدند موسسین باید عدم تشكیل شركت را اعلام دارند.

هر یك از مجامع فوق كلیه تصمیمات باید اكثریت 3/2 رای حاضر جلسه اتخاذ گردد. تبصره ماده فوق د رنجمع عمومی موسس برای هر سهم حق یك رای قائل شه است و بدین ترتیب تعداد آرا برابر با تعداد سهام خواهد بود . پس از آنكه مدیران و بازرسان شركت كتبا سمت خود را قبول نمودند از این تاریخ شركت تشكیل شده محسوب می شود( قسمت اخیر ماده 17 ل.ا.ق.ت).

وجه تمایز شركت سهامی عام و خاص:

وجه تمایز این دو شركت این شرح می‌باشد:

شركت سهامی عام برای تامین سرمایه اقدام پذیره نویسی عمومی می نماید ولی شركت سهامی خاص حق مراجعه عامه را ندارد.
امكان صدور اوراق قرضه برای شركت سهامی عام وجود دارد ولی شركت سهامی خاص چنین حقی ندارد.
نقل وانتقال سهام شركتهای سهامی عام مشروط مووافقت سهامداران نیست. ولی شركت سهامی خاص چنین نقل و انتقالی منوط توافق مدیران یا مجامع عمومی شركت می تواد باشد.
سهام شركت سهامی عام قابل عرضه بازار بورس می باشد ولی شركت سهامی خاص چنین اجازه ای ندارد.
حداقل سرمایه برای تاسیس شركت سهامی عام 5/000/000 ریال می باشد حالی كه حداقل سرمایه برای تاسیس شركت سهامی خاص1/000/000 ریال می باشد .
مدیران و سهامداران شركت سهامی عام حداقل 5 نفر و شركت سهامی خاص حداقل 3 نفر می باشد (مواد 3 و 107 ل.ا.ق.ت).


ادامه مطلب ....

http://ift.tt/1O0Mh8H

منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان

تبادل لينك

به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم

راه آغوشِ خدا، از چادر امام زمان (علیه اسلام) می‌گذرد

اهتمام به الله، در اهتمام به امام زمان(علیه اسلام) ، در خدمت به ایشان، در دلبستگی به ایشان، و در میزانِ دویدنِ انسان برای رسیدن به چادر امام زمان (علیه السلام) ، نمود می‌یابد.

تا وقتی که رابطه‌ی ما با امام زمان(علیه اسلام) یک رابطه‌ی حقیقی نباشد، ما هنوز به‌طور رسمی امام زمان(علیه اسلام) را دوست داریم. ما باید در ارتباط عاطفی با حضرت، درگیر عاطفی شویم.
امام زمان(علیه اسلام) ما 1180 سال است که آواره و تنها و غریب است. حضرت، یعنی اصل همه‌ی انسان‌ها. امام زمان(علیه اسلام) ، تنها برای ما شیعیان نیست. همان‌طور که خدا، فقط خدای شیعیان نیست.
وقتی که امام زمان(علیه اسلام) در زندگی ما موضوعیت ندارد، هنوز دلمان درگیر ایشان نیست، چه‌طور می‌توانیم بگوییم که می‌خواهم به مقام امام زمان(علیه اسلام) برسم؟ طبق قاعده‌ای که خدا قرار داده، ایشان باید برای ما خاص باشد و محبت رحیمیه با حضرت داشته باشیم، چون ایشان، پدر حقیقی ما هستند.
وقتی قرآن می‌فرماید؛ «مودت» یعنی دلت باید با مشکلات و آوارگی‌های امام زمان(علیه السلام) درگیر شود. اگر کسی بتواند برای امام زمان (علیه السلام) کاری بکند و نکند، خیلی خطرناک است.
یکبار امام حسین(علیه اسلام) ندای «هل من ناصر ینصرنی» سر داد و کسی کمک ایشان نکرد، هزار سال است که داریم برای ایشان گریه می‌کنیم و امام زمان(علیه اسلام) ما هزار سال است که هر روز دارد این ندا را سر می‌دهد. ما باید نسبت به امام زمان(علیه اسلام) احساس تکلیف کنیم. ایشان پدر حقیقی ماست.
قبل از این‌که بخواهیم برای امام زمان(علیه اسلام) کاری بکنیم باید جانمان را درگیر ایشان کنیم. حضرت، اسب و شمشیر ما را نمی‌خواهند. این ما هستیم که به عشق اهل بیت(علیهم السلام) برای ارتقاء خود نیاز داریم.
امام زمان (علیه السلام) با ندای «هل من ناصر ینصرنی» که هر روز سر می‌دهند، در واقع یک فرصت طولانی ایجاد کرده تا هرکس که می‌تواند به عشق برسد. در واقع دارد برای یک پیوند مودتی از ما خواستگاری می کند.
چه‌قدر قشنگ است که امام زمان(علیه اسلام) ما را خسته‌ی خودشان ببینند. اگر ما را اهل دوندگی و دلسوزی برای خودشان نبینند، دلمان مرده است و یک انسان مجازی هستیم.
حرکت ما باید به سمت انسان حقیقی شدن باشد نه انسان مجازی. تا زمانی که در چادر امام زمان(علیه السلام) نرویم، حقیقی نیستیم. عاشورا فقط کسانی انسان حقیقی بودند که به چادر حضرت رفتند و یا در راه رسیدن به چادر حضرت بودند. اگر ما سبک زندگیمان مهدوی باشد، تا قیامت و بعد از قیامت به‌عنوان یک انسان با ایشان هستیم.
بی‌تقواترین آدم‌ها کسی است که عبادت‌های زیاد انجام می‌دهد ولی هیچ خاصیتی برای امام زمانش ندارد.
امام خمینی (ره) فرمودند: تمام مسئولین جمهوری اسلامی اگر به فکر ایجاد حکومت جهانی امام زمان(علیه اسلام) نباشند، خائن و خطرسازند حتی اگر به مردم خدمت کنند. خدمت فقط در رفاه زندگی اقتصادی و... نیست. ما یک انسانیم نباید فقط مسائل حیوانی را در نظر بگیریم.
خدایا رو از ما برنگردان. درِ نگاه رحیمیه باز است. در صورتی که تو از نگاه رحمانیه و محدود نگاه کردن به امام زمان(علیه اسلام) دست برداری و نگاه رحیمیه به ایشان داشته باشی.
برای امام زمان علیه السلام تکلیفی کار نکنید، تکلیف سر جای خودش، باید روی عشق و مودت برای پدر حقیقی‌مان و مادرمان حضرت زهرا(سلام الله علیها) سرمایه‌گذاری و تلاش کنیم.
خداوند در دعای ندبه از معشوق‌های آسمانی شروع می‌کند. تا این‌که تو را به شوق امام زمان(علیه‌السلام) می‌رساند.
در واقع چون خداوند همه چیز را ریاضی خلق کرده، انسان در تراز خداوند و عدد و ارقام الهی انسانیتش به مقداری است که در مسیر عشق به خدا و اهل بیت(علیهم السلام) قرار می‌گیرد که اوج این ارتباط عاشقانه جایی ظهور پیدا می‌کند که میزان ارتباط شخصی هر فرد با وجود مقدس امام زمان (علیه‌السلام) میزان خرج شدن و صرف شدن هر شخص برای امام زمان (علیه‌السلام) بستگی دارد. به میزانی که این شخصیت دل تو را اشغال می‌کند.
میزان عشق یک نفر به الله زمانی ظهور می‌کند که ببیند چقدر دل او درگیر غربت و تنهایی و آوارگی امام زمان(علیه‌السلام) شده است.
کسی با الله رفیق‌تر است، که با امام زمانش، رفاقت بیشتری دارد.
کسی بیشتر، دغدغه الله را دارد، که بیشتر دغدغه‌ی امام زمانش را دارد.
اهتمام به الله، در اهتمام به امام زمان(علیه اسلام)، در خدمت به ایشان، در دلبستگی به ایشان، و در میزانِ دویدنِ انسان برای رسیدن به چادر امام زمان، نمود می‌یابد.
ما در دنیا کاری جز این نداریم که؛ خودمان را به چادر حضرت برسانیم.
تنها در چادر امام زمان است، که ما در آغوش الله هستیم. ... لذا تنها همین جاست که به معنای حقیقی از رهایی، آرامش و سعادت برخوردار خواهیم بود.
ما به میزان نقشی که در رفع موانع ظهور داریم... ؛ قیمت داریم!
و به میزانی که برایش دغدغه داشته و اهتمام می‌ورزیم ... انسان هستیم!
رفاقت الله، در گروی رفاقت با امام زمان(علیه اسلام) است...
راه آغوشِ خدا، از چادر امام زمان می‌گذرد. مَحال است، بیرون از چادر،‌ بتوانیم طعم عاشقیِ با الله را بچشیم.
اساساً، زندگی ما، اگر به چادر امام زمان(علیه السلام) ختم نشود...، سوختن است، باختن است. عین مردن است.
باید همه تلاش‌مان را برای رسیدن به چادر امام زمان(علیه اسلام) ، هزینه کنیم.


ادامه مطلب ....

http://ift.tt/1sI03TC

منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان

تبادل لينك

به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم

شهید مدافع حرم علی اصغر شیر دل



یک سال #انتظار
یک مرد کوچک از فرزند شهید ساخت...
یک صبر زینبی از همسر شهید....
صبور و ارام و چه غرور انگیز...
نه من کنج عافیت این تصویر را درک می کنم و نه تو در اوج امنیت...
#شادی پایان یک چشم انتظاری...
چه شادی غریبی ست! شادی آمدن یک پیکر بی جان ! شادی آمدن همسرت...یا پدرت !یا پسرت!بعد از یک سال دوری... بدون آنکه جانی در بدن داشته باشد...
غم عجیبیست این شادی...

شادی روح شهدا صلوات
.
.
وداع با #شهید_علی_اصغر_شیر_دل
#خانواده_شهید
#همسر_شهید
#فرزند_شهید
#شهید
#مدافع_حرم

🇮🇷 پایگاه بسیج تلگرام 🇮🇷
http://ift.tt/1RC8qcH

تصویر:
http://ift.tt/1sXxKkE

فرستاده شده از LG-D320ِ من با Tapatalk


ادامه مطلب ....

http://ift.tt/25upPsG

منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان

تبادل لينك

به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم

شهید مدافع حرم امیر سیاوشی


گفتم بگذار #عروسی ڪنیم
یه ذره #طعم_زندگی روبچشيم
بعدحرفِ #رفتن بزن
امايكدفعه #رفت وپیکرش #برگشت
وقتۍدر #معراج صورتش رانوازش كردم
ازچشم چپش قطرات اشك جاری شد😭
#شهید_امیر_سیاوشی
#مدافع_حرم
#شهید #عروس

فرستاده شده از LG-D320ِ من با Tapatalk


ادامه مطلب ....

http://ift.tt/1sHj3BG

منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان

تبادل لينك

به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم

سایت ترجمه تخصصی آنلاین با تخفیف

سلام به دوستان گرامی
اینجا میخوام بهتون یه سایتی رو معرفی کنم که برای ترجمه آنلاین تخصصی متون فارسی به انگلیسی و انگلیسی به فارسی به کار میره و شما میتونید از کدهای تخفیف استفاده کنید. همچنین یه وبلاگی داره که مطالب مفیدی در رابطه با موضوعات متنوع مقاله نویسی و پایان نامه نویسی رو داره و میتونید ازش استفاده کنید. ترجمانو سایت خوبیه


ادامه مطلب ....

http://ift.tt/1VpGafn

منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان

تبادل لينك

به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم

رازهای *****های رنگی در طراحی وب سایت

هر شخصی با یک تلفن همراه هوشمند می تواند عکسی گرفته ، برخی از ***** ها را روی آن اعمال کرده و سپس آن را به اشتراک بگذارد. این مسئله شهرتی بد از ***** در برخی از موارد به وجود آورده ، اما اگر از *****ها به درستی استفاده شوند یک عکس متوسط به عکسی حرفه ای و هنری تبدیل خواهد شد. از ***** های css نیز می توان برای متحد کردن حجم زیادی از عکس ها که از منابع مختلف گرفته شده اند ، با ظاهری یکپارچه استفاده کرد.
نقش ***** های رنگی در طراحی وب سایت :



برای اکثر طراحان وب سایت ، داشتن صفحات وب با طراحی خوش آیند ( که جذب مخاطب ، بهبود در سئو و بهینه سازی وب سایت را به همراه خواهد داشت ) یکی از مهم ترین اهداف نهایی می باشد. استفاده ماهرانه از ***** های رنگی ، روشی موفق در جذابیت بخشیدن به طراحی وب سایت است.

تثبیت و پیشرفت در طراحی :



با بکارگیری نکات کوچک و ساده مانند رنگ ها و گرادیان ها می توانید قدرت خلاقیت خود را به نمایش گذاشته و ظاهر وب سایت خود را به صورت فوق العاده ای بهبود ببخشید.
طراحان سایت ثابت کرده اند در طراحی سایت کار با *****های رنگی تصاویر شگفت انگیز و گرافیک های پیچیده ای را در اختیار شما قرار می دهند. با استفاده از این روش وب سایت قدرت جدیدی گرفته و بهتر به ایستادگی خود ادامه می دهد. بنابراین می توان گفت *****های رنگ راه حلی ضروری و مناسب برای تثبیت طراحی های مختلف می باشد.

نکاتی در رابطه با *****های رنگ :



• *****های رنگی ظاهری تازه و به دور از زیاده روی را به یک وب سایت می بخشند.
• این ***** ها قادر به القاء احساسات مختلف در وب سایت می باشند.
• با توجه به عملکرد این ***** ها به عنوان صفحه نمایشی پوششی با کدورت پایین ، برای افرادی که تمایل به بخش ویدئویی دارند ، سودمند می باشد.
• و اما نکته نهایی ، ***** های رنگی پایه ای محکم برای اضافه کردن رنگ پیش زمینه ایجاد می کنند و موجب افزایش قابلیت خواندن محتوای سایت می شوند. این روش در سایت هایی با پایه سفید نتیجه بهتری به همراه داشته و کنتراست زیباتری به سایت می بخشد.

مزایا استفاده از *****های رنگ :



***** های رنگی مزایای بسیاری به همراه دارند . برخی از آن ها به شرح زیر می باشند:
• موجب افزایش جذابیت در طراحی و ساخت سایت می گردد .
• با روشی ایده آل به انتقال احساسات کمک می نمایند.
• داشتن تمرکز بر پس زمینه اصلی در حین بهبود عناصر موجود در پیش زمینه مانند انیمیشن و مطالب دیگر.
چگونه این *****ها به شما کمک می کنند؟
یک طراح وب توانایی دست کاری گرادیان و ایجاد اثرات فوق العاده و جالبی در رابطه با رنگ ها می باشد. علاوه بر این طراح می تواند پس زمینه را با استفاده از رنگ و گرادیان غنی سازی نماید. گرادیان ظریف اثرات قابل توجهی در تمام صفحات وب سایت خواهد داشت و سایت را برای بازدیدکنندگان جذاب تر می سازد و موجب بهبود در سئو وب سایت و بهینه سازی سایت می گردد. لوگو ، شعار ها و سایر عناصر را می توانید با کمک ***** های رنگی برجسته سازید و به تعادل بهتر رنگ ها کمک کنید. وقتی یک طراح از *****های رنگی استفاده می کند طرح بندی بسیار زیبا و حیرت انگیزی به وجود می آورد. به طور کل اگر قصد استفاده از این ***** ها را دارید پیچیدگی و جذابیت را به سایت خود اضافه خواهید کرد و به طور غیر مستقیم باعث بهبود در سئو سایت نیز می شوید.


ادامه مطلب ....

http://ift.tt/1VpFS8y

منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان

تبادل لينك

به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم

ورود پیکر مطهر ۵۵ شهید دفاع مقدس به کشور در آستانه سالروز رحلت امام خمینی(ره)

فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستادکل نیروهای مسلح گفت: در آستانه سالگرد رحلت جانگداز رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی(ره) پیکرهای طیبه ۵۵ شهید دوران دفاع مقدس در روز ۱۲ خرداد ماه وارد کشور خواهند شد.

سردار سید محمد باقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستادکل نیروهای مسلح و مشاور عالی رئیس ستادکل نیروهای مسلح در امور فرهنگ دفاعی و حفظ ارزش‌های شهیدان و دفاع مقدس در گفتگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، از ورود پیکرهای مطهر شهدای تازه تفحص شده به کشور خبر داد و گفت: در آستانه سالگرد رحلت جانگداز رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی(ره) پیکرهای طیبه 55 شهید دوران دفاع مقدس که طی دو هفته اخیر در مناطق عملیاتی فاو، ام‌الرصاص، غرب اروند، شلمچه، زید، کتیبان، مجنون، شرق دجله و زبیدات کشف شده‌اند در ساعت 9 صبح روز چهارشنبه 12 خرداد ماه 95 از مرز شلمچه وارد میهن اسلامی می‌شوند.
فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستادکل نیروهای مسلح افزود: این شهیدان مربوط به عملیات‌های رمضان، محرم، خیبر، بدر، والفجر8، کربلای4 و تک‌های دشمن در مناطق فاو، شلمچه و زبیدات هستند.
وی در ادامه تصریح کرد: مراسم استقبال از شهدا توسط سپاه ولی‌عصر(عج) خوزستان با حضور مردم شهرهای شریف خرمشهر و آبادان برگزار خواهد شد. پیکر این شهیدان پس از سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) جهت شناسایی به ستاد معراج شهدای تهران منتقل خواهد شد.


ادامه مطلب ....

http://ift.tt/1XZiuPT

منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان

تبادل لينك

به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم

استاد پناهیان:کلیپ تصویری/ویژگی‌ای که کسی دربارۀ مؤمن نمی‌داند!

کلیپ تصویری | ویژگی‌ای که کسی دربارۀ مؤمن نمی‌داند!

متن کلیپ:
آدم مؤمن را می‌گویند چی؟ آزارش به کسی نمی‌رسد. آدم مؤمن را می‌گویند چی؟ نماز می‌خواند، باادب است، بسیاری از ویژگی‌ها! ولی اصلاً، آخر نوعاً به ذهن‌ها خطور نمی‌کند، ببین کسی که مؤمن بود یعنی...
بنده تصورم این است که اکثر آدم‌ها موتور وجودشان نیم‌سوز دارد کار می‌کند، این‌جوری نباید زندگی کرد. خیلی باید سرحال بود! خیلی باید قدرت داشت! خیلی باید با قدرت روحی زندگی کرد!
می‌فرماید مؤمن غالباً با قدرت جسمی‌اش زندگی نمی‌کند! با قدرت روحی‌اش زندگی می‌کند! یعنی نشاطش! نشاط است که موجب می‌شود ده برابر از جسمش استفاده کند!
من حاضر هستم یک کاغذ بدهم خدمت شما و شما صدها کاغذ به دوستان‌تان بدهید، در کلاسی می‌روید معلم هستید، سر کار می‌روید با رفقا، در خانه با مهمانی، کاغذ پخش کنید، من هم کاغذ بین شما پخش کنم، همین سؤالی که از شما می‌پرسم شما از دوستان‌تان بپرسید ببینید چی جواب می‌دهند. یک آدم مؤمن چه ویژگی‌هایی دارد؟ هر چی به ذهنت می‌رسد بنویس، دو سه‌تا کلمه، هر چی به ذهنت رسید، ولی به سرعت!
من امتحان کردم یک جاهایی. گفتم وقتی می‌گویید یک آدم مؤمن اولین چیزی که به ذهن‌تان خطور می‌کند چیست؟ بنویسید. تقریباً هیچ‌وقت من ندیدم کسی جواب بدهد آدم با نشاطی است. آدم مؤمن را می‌گویند چی؟ آزارش به کسی نمی‌رسد، آدم مؤمن را می‌گویند چی؟ نماز می‌خواند، با ادب است، بسیاری از ویژگی‌ها. ولی اصلاً، آخر نوعاً به ذهن‌ها خطور نمی‌کند! ببین کسی که مؤمن بود یعنی با نشاط است. یعنی دارای قدرت روحی است! یعنی با انگیزۀ بالا زندگی و بندگی می‌کند! یعنی از کسالت به دور است! یعنی بسیار انسان با انرژی است!
امیرالمؤمنین علی(ع) در توصیف اهل تقوا فرمودند! «دائماً نِشاطُه، بَعید کَسَلُه» کسالت از او دور است! ببینید نه اینکه کسالت ندارد! او کجا و کسالت کجا؟! «بَعید کَسَلُه» یعنی او، او کِسل بشود؟! چه حرفی می‌زنی! او یک گلوله انرژی است!
حال ندارد بلند شود، حال ندارد برود سر کار، حال ندارد کار بکند، حال ندارد بنشیند، حال ندارد ورزش کند، حال ندارد...، چی کار می‌کند پس؟! حال هیچ‌چیز را ندارد! به خدا قسم جسم انسان فرسوده می‌شود در اثر نداشتن نشاط.
ما می‌رویم به جوان‌ها می‌گوییم آقا سحرخیز باشید تا با نشاط‌تر باشید. اصلاً جواب نمی‌دهد! این برانگیختن انگیزه جواب نمی‌دهد. چرا؟ می‌گوید نشاط می‌خواهم برای چی؟ نشاط کیلو چند؟ نشاط چه ضرورتی دارد؟


ادامه مطلب ....

http://ift.tt/22tHjDZ

منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان

تبادل لينك

به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم

تصاویر خاص و دیدنی از زندگی زوج روسی با یک خرس!

از 23 سال پیش که زوج روسی یک بچه خرس 3 ماهه را از مرگ نجات دادند، تا کنون از یکدیگر جدا نشده‌اند. این زوج دوست‌دار محیط ریست، 23 سال با این خرس که از بزرگ‌ترین گونه های خرس است زندگی می‌کنند و با وجود این که این موجود ذاتاً یک موجود غیر اهلی است هیچ‌گاه در رابطه دوستانه‌شان مشکلی به‌وجود نیامده. این خرس غول پیکر که 140 کیلو وزن دارد مانند یکی از اعضای خانواده با آن‌ها سر میز غذا می‌نشیند و آن‌ها از هم غذایی با این حیوان عظیم لذت می‌برند.



ادامه مطلب ....

http://ift.tt/1XZguak

منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان

تبادل لينك

به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم

۱۳۹۵ خرداد ۹, یکشنبه

سرانجام عربستان مانع حج ايرانيان شد

رئيس سازمان حج و زيارت با اشاره به محروم شدن زائران ايراني از مراسم حج امسال تأكيد كرد، دولت سعودي بايد پاسخگوي اين رفتار خود باشد.


سعيد اوحدي" روز يكشنبه در برنامه "من طهران" شبكه خبري العالم گفت: متأسفانه عدم هماهنگي، عدم انسجام و عدم اختيار تام وزارت حج عربستان به منظور پذيرش زائران ايراني، موجب شد كه امسال زائران ما محروم شوند، و دولت سعودي بايد حتما پاسخگوي اين رفتار در مجامع بين المللي و مجامع اسلامي باشد.

اوحدي افزود: «متأسفانه در مذاكرات اخير نوع نگاه‌ها كاملا سياسي بود، به صورتيكه طي آن با واژه اي جالب مواجه مي شديم كه مي‌گفتند امنيت بحث سياسي است، و نمي توانند پيشنهادهاي ما را در قرارداد لحاظ كنند».


اوحدي تأكيد كرد: «آنها خودشان هميشه تأكيد مي كنند كه حج را از مسائل سياسي جدا كنند، ولي چرا اينقدر سعي كردند كه حج را متأثر از فضاي سياسي دو كشور قرار دهند».
اوحدي خاطرنشان كرد: سعوديها براي موانع ايجاد شده براي زائران ايراني هيچ توجيهي ندارند.


رئيس سازمان حج و زيارت گفت: «20 راهكاري كه ما به عنوان پيشنهاد ارائه كرديم در حوزه تأمين امنيت زائران و رعايت، حفظ و تضمين عزت و كرامت زائران بود».


اوحدي افزود: «ما در مبادي ورودي عربستان فرودگاه هاي جده و مدينه مشكل جدي داريم. به وزير حج عربستان گفتم كه چرا عوامل پليس سعودي بايد قرآن زائران را بگيرند، و با اهانت قرآن پرت شود. چرا با اين رفتارها و جسارتي كه به ارزشهاي مقدس اسلامي صورت مي گيرد، برخورد نمي شود .ما به طرف سعودي اعلام كرديم، قرآني را كه در پايان سفر مي‌دهند، در اول سفر بدهند. زائران مي خواهند قرآن را در سفر مكه و مدينه بخوانند.».


وي خاطرنشان كرد: «در مبادي ورودي متأسفانه عليرغم ادعاي رعايت آموزه‌هاي ديني و شريعت اسلامي، مي‌بينيم كه عوامل گمرك سعودي بعضا چمدان خانمها را به هم مي‌ريزند. كجاي اسلام چنين كاري تأكيد شده است؟».


اوحدي با بيان اينكه پيشنهادهاي ارائه شده در مذكرات كاملا منطقي بود، اظهار داشت: «با تكنولوژي متداول در همه فرودگاهاي دنيا مانند ايكس ري و دستگاه هاي بازرسي، چرا سعوديها از آن دستگاه ها استفاده نمي كنند.در كدام كشور ديده‌ايد كه لباس يك روحاني و يا زائر را به بهانه تفتيش از بدنش خارج كنند، در كدام آموزه هاي ديني آمده است كه اين بدعت و رفتار را در عربستان شاهديم؟».


اوحدي خاطرنشان كرد: «به نظر مي آيد علت اساسي كه باعث كندي و عدم پيشرفت و به بن بست رسيدن مذاكرات و محروم شدن زائران از حضور در اين ضيافت الهي شد، عدم هماهنگي بين دستگاه هاي عربستان بود».


وي ادامه داد: «اگر مي‌خواهيد مانعي براي كسي درست كنيد كه در محلي حضور نيابد، اول سعي مي كنيد كه حركت او را به تأخير بيندازيد. 5 ماه تأخير صورت گرفت تا اينكه مذاكرات اخير انجام شد. اين كارشكني بود و آنان سعي كردند مانع تراشي كنند».


اوحدي گفت: «به نظر مي‌آيد كه سردرگمي بين مسؤولان دستگاه‌هاي مختلف عربستاني نسبت به اين عدم اراده براي پذيرش زائران ايراني وجود داشت».


اوحدي خاطرنشان كرد: «به عربستان اعلام كرديم كه حداكثر تا امروز يكشنبه فرصت دارد و همانطور كه پيش بيني مي كرديم نوع رفتار سعودي ها و عدم انسجام بين دستگاه ها و سردرگمي در خصوص زائران، پيش بيني ما همين بود كه آنان تا يكشنبه نمي توانند اين همانگي را ايجاد كنند و همچنان اين مانع تراشي‌ها ادامه خواهد يافت».


وي افزود: «لذا در بعثه مقام معظم رهبري و سازمان حج و زيارت بيانيه اي را صاد كرديم كه در آن خواسته‌هاي به حق و مطالبات خودمان را براي امنيت زائران اعلام كرديم، و در مقابل موانع و كارشكني‌هاي دولت عربستان هم در آن قيد شده است. به نظر مي رسد كه با اين كار در واقع بدعت ديگري از طرف عربستان گذاشته شده و حق مسلم زائران عزيز ما سلب شد».


اوحدي اظهار داشت: «خداوند اين حق را براي مسلمانان دنيا قرار داده كه به عنوان فريضه واجب شرعي بيايند و اگر در طول 5 ماه ما اصرار كرديم و پيگير شديم، به دنبال اقامه اين حكم شرعي خداوند بوديم. احاديث و روايتهاي بسياري داريم كه كسي نبايد مانعي در سفر زائران حج واجب ايجاد كند، ولي متأسفانه شاهد اين موانع از سوي دولت سعودي در مقاطع مختلف براي حضور زائران عزيز ايراني در حج امسال بوديم».


اوحدي گفت: «مسؤولان سعودي در طول مذاكرات نسبت به همه موارد پيشنهادي با عينك ذره بيني سياسي نگاه مي‌كردند، وقتي كه صحبت از تأمين امنيت زائران شد، با جمله‌اي مواجه شديم كه خداوند امنيت زائران را حفظ مي كند».


اوحدي خاطرنشان كرد: «توقع خانواده هاي قربانيان حوادث اين بود كه دولت عربستان حداقل عذرخواهي كند از جوامع اسلامي و نسبت به پرداخت ديه شرعي كه در همه مذاهب اسلامي بر آن تأكيد شده اقدام كند. بايد رفتار و رويكردي جديد نسبت به اين فريضه بزرگ صورت بگيرد و تبعيضها برداشته شود، بايد عينكهاي سياسي و نوع رفتارهاي سياسي از طرف عربستان عوض شود و يك بار بيايند واقع بينانه مسير زائران و حضور حجاج ديگر كشورها را ببينند و و واقع بينانه از ظرفيت و همفكري كشورهاي مختلف براي برگزاري عزت مندانه مراسم حج تصميم جدي بگيرد».


منبع: العالم


ادامه مطلب ....

http://ift.tt/25stnvI

منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان

تبادل لينك

به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم

راه معرفت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)

غيبت امام زمان(علیه السلام) همواره مسئله‌ای مهم، معتبر و اصيل بوده است، به گونه‌ای كه همه معصومان(علیه السلام) از نبی مكرم اسلام(صل الله علیه و آله) تا امام عسكری(علیه السلام) بارها به وجود مبارك ايشان و ويژگی هايشان اشاره فرموده‌اند روايات مجامع روايی شيعه و غير شيعه در اين‌باره نه از حد استفاضه بلكه از تواتر متعارف نيز فزون‌تر است.
محمّدبن عثمان عَمْری1 مي‌گويد: «از پدرم شنيدم كه در خدمت امام حسن عسكری(علیه السلام) بودم كه پدرم پرسيد: اين سخن حق است كه پيامبر فرموده‌اند: من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميتةً جاهليةً»؟ فرمود: «آری، اين سخن درست است و هيچ ترديدی در آن نيست». همان‌طور كه شكی در روز بودن اين روز روشن نيست: سپس پدرم عرض كرد: پس از اينكه شما رحلت كرديد، امام بعد از شما كيست؟ امام عسكری(علیه السلام) به نام مبارك حضرت ولی عصر(علیه السلام) اشاره كرد و آنگاه فرمود: او غيبتی طولانی دارد كه در آن عدّه‌ای سرگردان، گروهی هلاك و دسته‌ای دچار ترديد می شوند.2
بر اين اساس، غيبت ولی عصر(علیه السلام) برای بسياری دشوار می آيد و شكوك و شبهات اذهان بسياری را مسموم می كند و عدّه‌ای میگويند كه چگونه میشود انسانی بيش از هزار سال زنده بماند و گروهی سخن میرانند كه از كجا معلوم است كه بيايد و كسان ديگر شبهادت ديگری، ساده‌تر يا پيچيده‌تر را در اذهان میپرورند و آن را میپراكنند.
از سويی ديگر، زمان ظهور وجود مبارك بقيّةالله الاعظم(علیه السلام) معلوم نيست ـ گر چه ما بايد همواره منتظر ظهور خجسته حضرتشان باشيم ـ و امكان دارد خداي نخواسته غيبت ايشان طولانی شود و ترديدها، شكوك و شبهه‌ها نيز افزايش يابد! چه كنيم تا به اين ترديدها در ابعاد فردي يا اجتماعی مبتلا نشويم؟ درباره مسائل و مباحت دينی، به ويژه چالش‌های فراروی حكومت اسلامي نظير مبحث ولايت فقيه، به دام قرائت‌هاي مختلف گرفتار نياييم؟ در باتلاق شبهات فرو نرويم و با شناخت اصيل امام و امامت مشكلات موجود در اين زمان را باز شناخته و بگشاييم؟
شناخت ولی خدا و امام عصر(علیه السلام) تنها راه نجات و رستگاری است كه با درخواست از ذات اقدس خداوند و مجاهده علمی و عملی شدنی است.
وعده نجات از جهالت و رهايی از ظلمت گمراهی، دل انسان‌های بصير را از ديرباز به خود مشغول داشته است، به همين سبب بعضی شاگردان خاص اهل بيت(علیهم السلام) برای يافتن طريق هدايت سؤالاتی درباره معرفت آخرين حجّت الهي در محضر ايشان مطرح كرده‌اند، چنان‌كه جناب «زراره» مي‌گويد: «از امام صادق(علیه السلام) شنيدم كه فرمود: قائم ما پيش از قيام خود، غيبتی طولانی خواهد داشت. عرض كردم: چرا؟ فرمود: اگر ظاهر باشد او را می كشند؛ سپس فرمود: ای زراره! اوست كه انتظارش را میكشند و مردم در ولادتش شك مي‌كنند؛ برخی می گويند پدرش از دنيا رفته و فرزندی از خود به جای نگذارده است؛ بعضي مي‌گويند در شكم مادرش است؛ گروهی گويند غايب است؛ دسته‌ای گويند به دنيا نيامده و عدّه‌ای ديگر گويند دو سال قبل از وفات پدرش به دنيا آمد! همان، موعود منتظر است؛ ولی خدای والا می خواهد تا شيعيان را بيازمايد و در اين آزمايش دشوار، باطل‌گرايان دچار ترديد مي‌شوند».
زراره (كه گويا از چنين فضای پر شبهه‌ای هراسناك گرديد، و به فكر چاره افتاده) گويد: به امام صادق(علیه السلام) عرض كردم: فدايتان شوم! اگر من در آن زمان بودم چه كنم؟ آن حضرت فرمود: اگر آن زمان را ادارك كردی، پيوسته دل به اين دعا مشغول دار: «اللّهم عرّفنی نفسك، فأنّك إن لم تعرفنی نفسك لم أعرف نبيّك، اللّهم عرّفنی رسولك، فإنّك إن لم تعرّفنی رسولك لم أعرف حجّتك. اللّهم عرّفنی حجّتك، فإنّك إن لم تعرّفنی حجّتك ضللت عن دينی».3
دعا تنها مجموعه‌ای از الفاظ برای خواندن و درخواست كردن نيست، بلكه معارف عميق و درس‌های ارزشمندی در دعای معصومان(علیه السلام) نهفته است كه فهم آنها و تأمّل در آموزه‌هايشان ارزشمند علمی و عملی به بار میآورد، چنان‌كه زراره در پی آن است با اين درس گرانقدر مشكل خويش را بگشايد.
برای شناخت مقام والای امامت و شخصيّت منحصر به فرد امام عصر(علیه السلام) راه‌های فراوان هست؛ بررسی دعاها و زيارت‌هایی كه از خود امام عصر(علیه السلام) رسيده است و يا فرموده امامان ديگر(علیه السلام) در باره آن حضرت از بهترين اين راه‌هاست.
همان‌گونه كه تأمّل در عبارات «نهج‌البلاغه»، سخنان سيّدالشهدا(علیه السلام) از آغاز تا پايان حادثه كربلا، معارف بلند «صحيفه سجّاديه» گويای برنامه‌های امام علی، امام حسين و امام سجّاد(علیه السلام) اند و از ايجاد حوزه‌های علمی و برگزاری مناظرات علمی برنامه صادقين(علیه السلام) استنباط می گردد، از ادعية مأثور يا مرتبط با امام عصر(علیه السلام) برنامه‌های ايشان فهميده مي‌شود؛ زيرا وقتي امامي دعا مي‌كند، علاوه بر مقتضيات دعا، ويژگی های امامت و وظيفه امام در برابر امّت و چگونگی پيوند امام با امّت و تأثير ملكی و ملكوتی امام را تشريح مي‌كند.
بر اين پايه، كسی كه مي‌خواهد وجود مبارك ولی عصر(علیه السلام) را بشناسد، بهتر است زيارت‌ها و دعاهای مرتبط با آن حضرت را به دقت بررسي كند، تا به حريم معرفت آن امام همام بار يابد.
از سوی ديگر، شناخت امام زمان(علیه السلام) مراتبی دارد كه تأثير گذاری آنها در زدودن غبار جاهليّت و پاك كردن گرد تحجّر و ارتجاع يكسان نيست؛ زيرا آثار هر مرتبه از معرفت در تبيين انتظار حقيقی و صحيح، با مرتبه ديگر متفاوت است؛ مثلاً شناخت شناسنامه‌ای امام عصر(علیه السلام) و دانستن تاريخ ولادت و زمان غيبت صغرا و كبرا و امثال آن، هرگز همانند معرفت معنای حقيقی امامت و شناخت حقيقت ولايت و انطباق انحصاری آن شخصيّت حقوقی در فلان شخص حقيقي نخواهد بود؛ همان‌طور كه براهين حدوث، نظم، امكان ماهوی، امكان فقری و نظاير آنها براي شناخت خدا راهگشاست؛ امّا آنكه خدا را با الوهيّت مي‌شناسد، بهترين راه معرفت خداوند را پيموده و خدا شناس خوبی شده است؛ و نظير اينكه هر چند شناخت رسول از راه معجزه [كافی است، ولی] مربته بالای معرفت را تأمين نمي‌كند؛ امّا آن كه رسول را با علم به رسالت مي‌شناسد، از معرفت آن حضرت به سبب معجزه بینياز مي‌شود؛ چرا كه وقتی معنی الوهيت و رسالت فهميده شد، خداوند و رسول شناخته مي‌شوند.
در روايت كلينی و صدوق است كه ولی امر با اين خصوصيّات شناخته مي‌شود: «اعرفوا الله بالله و الرسول بالرسالة و أولي بالامر بالمعروف و العدل و الاحسان؛ خدا را با خدا، رسول را با رسالت و اولي‌الامر را با امر كردن به معروف و عدل و احسان بشناسيد».4 امّا اين نقل كافی نيست، زيرا هرگز با صرف امر به معروف و عدل و احسان نمیتوان ولی امر را شناخت، چون آمران به معروف و... بسيارند، به همين دليل در نقل ديگری فرمود: «... بالمعروف و العدل و الاحسان؛ ... با معروف و عدل و احسان».5 نه «بالأمر بالمعروف؛ امر كردن به معروف»، زيرا امام با معروف، عدل و احسان شناخته مي‌شود نه با امر به آنها، آن كه ولي خداست و ولايت امر را بر عهده دارد به دستور دادن به معروف، عدل و احسان بسنده نمي‌كند بلكه سنّت او معروف و سيرتش عدل و سريره او احسان است.
اگر كسی معروف شناس باشد، حقيقت آن را در ولیامر در مي‌يابد. همان‌طور كه شناسنده عدل و احسان، عدل و احسان را در سنّت و سريره و سيره امام مشاهده می كند و در میيابد كه او صاحب مقام ولايت است.
پي نوشت ها :

٭ برگرفته از: امام مهدی(علیه السلام) ، موجود موعود.
1. از وكلاي امام حسن عسكري(علیه السلام) .
2. كمال‌الدّين، ج2، ص81؛ كفايـة الاثر، ص296؛ كشف‌الغمه، ج2، ص528.
3. الكافي، ج1، ص337؛ كمال‌الدّين، ج2، ص12.
4. الكافي، ج1، ص85؛ التوحيد، صدوق، ص286.
5. الكافي، ج1، ص85؛ التوحيد، صدوق، ص286.


ادامه مطلب ....

http://ift.tt/1sWyOoQ

منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان

تبادل لينك

به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم