خواستم یار شوم، نفس، زمین گیرم کرد
شعر فرشید یارمحمدی در باره امام عصر ارواحنا له الفداه:
گوشه چشمی، که به معصیت خود مأنوسم
کمکم کن که به زندان هوس محبوسم
بی تو چندیست که در کار خودم وا ماندم
مثل یک گمشده در راهم و بی فانوسم
خواستم یار شوم، نفس، زمین گیرم کرد
دست و پا بسته ی زنجیر همین منحوسم
یاد هم بودنمان مثل قدیم الایام
لذتی بود، که حالا شده صد افسوسم
ولی با این همه اوصاف دلم باز خوش است
تا که هر جمعه به درگاه شما پابوسم
دارم امید که برگردم، از آن شب که به خواب ...
دیدمت آمدی و دست تورا میبوسم
دارم امید اگر لکه ی ننگم، اما
پی الطاف کرم گونه ی اقیانوسم
وقت باقیست هنوز، العجل امداد نجات
سمت تو مانده نگاهم، نکنی مأیوسم
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/1KB4k2B
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر